۱۰۰- باب: گفتنِ «بسمالله» در ابتدای غذا و «الحمدلله» در پایانِ آن
۷۳۲- عن عُمَرَ بنِ أبي سلَمَة رضي الله عنهما قال: قال لي رسولُ اللهstrong>ج: «سَمِّ الله وكُلْ بِيمِينك، وكُلْ مِمَّا يَلِيكَ».[متفقٌ عليه] [صحیح بخاری، ش: ۵۳۷۶؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۰۲۲؛ [ر.ک: حدیث شمارهی ۳۰۴. (مترجم)])]
ترجمه: عمر بن ابوسلمه، میگوید: رسولاللهجبه من فرمود: «ای پسر! بسمالله بگو و با دست راست، و از جلوی خود بخور».
۷۳۳- وعن عَائشة رضي الله عنها قالَتْ: قالَ رسولُ اللهج: «إذا أكل أَحَدُكُمْ فَليَذْكُر اسْمَ الله تعالى، فإنْ نَسِيَ أَنْ يَذْكُرَ اسْمَ الله تَعَالَى في أَوَّلِهِ، فَليَقُلْ: بِسْمِ الله أَوَّلَهُ وَآخِرَهُ».[روایت ابوداود و ترمذي؛ ترمذی، این حدیث را حسن صحیح دانسته است.] [صحیح الجامع، ش: ۳۸۰؛ إرواء الغلیل، ش: ۱۹۶۵؛ و صحیح أبی داود، آلبانی، ش: ۳۲۰۲]
ترجمه: عایشهلمیگوید: رسولاللهجفرمود: «هر یک از شما هنگام غذا خوردن، بسمالله بگوید؛ و اگر گفتن بسمالله در ابتدای غذا را فراموش کرد، بگوید: بِسْمِ الله أَوَّلَهُ وَآخِرَهُ». [یعنی: «این غذا را با نامِ الله، آغاز میکنم و با نامِ او به پایان میبرم».]
شرح
مؤلفمیگوید: «کتاب: آداب غذا خوردن». و غذا، شامل همهی خوراکیها و نوشیدنیها میشود؛ یعنی میتوان گفت: آب خورد و آب نوشید؛ هر دو، صحیح است. زیرا اللهﻷمیفرماید:
﴿فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِٱلۡجُنُودِ قَالَ إِنَّ ٱللَّهَ مُبۡتَلِيكُم بِنَهَرٖ فَمَن شَرِبَ مِنۡهُ فَلَيۡسَ مِنِّي وَمَن لَّمۡ يَطۡعَمۡهُ فَإِنَّهُۥ مِنِّيٓ إِلَّا مَنِ ٱغۡتَرَفَ غُرۡفَةَۢ بِيَدِهِۦۚ﴾ [البقرة: ٢٤٩]
هنگامی که طالوت با سپاهانش (از شهر) جدا شد، به آنان گفت: الله شما را با رودخانهای آزمایش میکند؛ هر کس، از آبِ آن بنوشد، از یاران من نیست و کسی که آب نخورَد یا فقط به اندازهی کف دستش آب بردارد، از یاران من است.
سپس مؤلفمیگوید: «باب: گفتنِ بسمالله در ابتدای غذا و الحمدلله در پایانِ آن». و آنگاه حدیث عمر بن ابوسلمهسرا ذکر کرده است؛ عمر بن ابوسلمهس، پیشزادهی پیامبرج، یعنی پسرِ همسرشان، امسلمه بود. وی، در خانهی پیامبرجبزرگ شد. برای پیامبرجغذا آوردند و عمر بن ابوسلمهسپسربچهای بود که با پیامبرجغذا میخورد و دستانش در ظرف غذا دور میزد و از هر سوی ظرف، لقمه برمیداشت. رسولاللهجاز هر فرصتی برای تعلیم استفاده میکرد و آنچه را لازم بود، به بچهها نیز آموزش میداد؛ لذا به عمر بن ابوسلمهسفرمود: «ای پسر! بسمالله بگو و با دست راست، و از جلوی خود بخور». و بدینسان سه ادب غذا خوردن را به این پسربچه آموزش داد:
یکم: گفتنِ بسمالله؛ و ایرادی ندارد که انسان، بسمالله الرحمن الرحیم را بهطورِ کامل بگوید؛ زیرا الله متعال در قرآن کریم، خودش را در «بسمله» (بسمالله الرحمن الرحیم) با این دو صفت، ستوده است. لذا گفتن بسمالله با دو صفت الرحمن و الرحیم، ایرادی ندارد و گفتن بسمالله بهتنهایی کافیست. البته گفتن بسمالله در هنگام غذا خوردن، واجب میباشد و اگر کسی بسمالله نگوید، گنهکار میشود و شیطان، همغذا یا همکاسهاش میگردد. روشن است که هیچکس دوست ندارد دشمنش با او همغذا شود؛ یعنی از اینکه شیطان در غذا خوردن با او شریک گردد، بیزار است. از اینرو توجه داشته باشید که هنگام غذا خوردن، بسمالله بگویید تا شیطان با شما همکاسه نشود.
و اگر گفتنِ بسمالله در ابتدای غذا را فراموش کردید، همینکه بهیاد آوردید، بگویید: «بِسْمِ الله أَوَّلَهُ وَآخِرَهُ»؛ همانگونه که در روایتِ ابوداود و ترمذی از امالمؤمنین عایشهلآمده است.
دوم: غذا خوردن با دستِ راست. این هم واجب است و هرکس با دستِ چپش غذا بخورد، گنهکار میباشد و از پیامبرجنافرمانی کرده است و نافرمانی از پیامبرج، نافرمانی از خداست و هرکس از پیامبرجاطاعت کند، در حقیقت از اللهﻷاطاعت کرده است.
سوم: «از جلویِ خود غذا بخور». یعنی اگر هنگام غذا خوردن، با کسی همکاسه بودید، از جلوی خود غذا بخورید، نه از پیشِ آن شخص. این، بر خلافِ ادب است؛ علما گفتهاند: مگر اینکه غذای متنوعی باشد؛ مثلاً آمیزهای از کدو، بادمجان و گوشت باشد؛ در این صورت اشکالی ندارد که برای برداشتن کدو، بادمجان یا گوشتِ مورد علاقهی خود، دستتان را به اینسو و آنسوی ظرف دراز کنید. زیرا انس بن مالکسمیگوید: با پیامبرجغذا میخوردم و پیامبرجبرای برداشتن تکههای کدو، دستش را این سو و آن سوی ظرف میبرد.
همچنین هنگامی که بهتنهایی غذا میخورید، میتوانید از هر سوی ظرف غذا بخورید و ایرادی ندارد؛ زیرا همکاسه و شریک ندارید و در نتیجه باعث اذیت و آزارِ کسی نمیشوید. البته از قسمتِ بالای غذا، یعنی از وسط ظرف نخورید؛ زیرا برکت، بر بالترین قسمت غذا نازل میشود؛ بلکه از اطراف ظرف، غذا میل کنید.
از این حدیث چنین برداشت میشود که باید آداب خوردن و آشامیدن و آداب خواب را به فرزندان خود آموزش دهیم؛ و این، افزون بر آموزشِ نماز و اهمیت دادن به مسایل تربیتی آنان میباشد؛ چنانکه پیامبرجفرموده است: «مُرُوا أَبْنَاءكُمْ بِالصَّلاةِ لسبع سِنِين، واضْرِبُوهمْ علَيْهَا لعَشْر». [حسن است؛ ر.ک: صحیح الجامع، ش: ۵۸۶۸، آلبانی] یعنی: «فرزندانتان را در هفت سالگی به نماز امر کنید و چون ده ساله شدند، بهخاطر کوتاهی در نماز، تنبیشهان نمایید».
***
۷۳۴- وعن جابِرٍس قال: سَمِعتُ رسولَ اللهج يقولُ: «إِذا دَخَلَ الرَّجُل بيْتَهُ، فَذَكَرَ الله تعَالى عِنْد دُخُولهِ وعِنْدَ طَعامِهِ، قال الشَّيْطانُ لأَصحَابِهِ: لا مبيتَ لَكُمْ ولا عشَاءَ، وإذا دَخَلَ، فَلَم يَذكُر الله تَعَالى عِنْد دخُولِهِ، قال الشَّيْطَانُ: أَدْرَكْتُمُ الْمَبِيتَ، وإِذا لَم يَذْكُرِ الله تعَالى عِنْد طَعامِهِ قال: أَدْركْتُمُ الْمبيتَ وَالعَشاءَ».[روایت مسلم] [صحیح مسلم، ش: ۲۰۱۸]
ترجمه: جابرسمیگوید: از رسولاللهجشنیدم که میفرمود: «وقتی شخصی وارد خانهاش میشود و هنگامِ ورود و نیز هنگام غذا خوردن، الله متعال را یاد میکند، شیطان به یاران خود میگوید: اینجا، جای خواب و غذای شب ندارید. و آنگاه که شخصی وارد خانهاش میشود و نامِ الله متعال را نمیبَرَد، شیطان میگوید: امشب جای خواب پیدا کردید و چون بنده، هنگام غذا خوردن، الله متعال را یاد نکند، شیطان میگوید: هم جای خواب پیدا کردید و هم غذای شب».
شرح
مؤلفدر ادامهی احادیثی که دربارهی آداب غذا خوردن ذکر کرده، حدیث جابرسرا آورده است که میگوید: پیامبرجفرمود: «وقتی شخصی وارد خانهاش میشود و هنگامِ ورود و نیز هنگام غذا خوردن، الله متعال را یاد میکند، شیطان به یاران خود میگوید: اینجا، جای خواب و غذای شب ندارید».
ذکرِ الله متعال در هنگام ورود به خانه، اینست که بگوییم: «بِسْمِ اللهِ وَلَجْنَا، وبِسْمِ اللهِ خَرَجْنَا، وعَلَى الله رَبِّنا تَوَكَّلْنَا؛ اللهمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ خَيْرَ الْمَوْلَجِ وَخَيْرَ الْمَخْرَجِ». [اِسنادش، ضعیف است؛ روایت ابوداود، ش: ۵۰۹۶؛ طبرانی در مسند الشامیین (۲/۴۴۷)؛ و الکبیر (۳/۲۹۶) از طریق محمد بن اسماعیل بن عیاش از پدرش از ضمضم از شریح از ابومالک به صورت مرفوع؛ ابوحاتم گوید: همانگونه که در الجرح و التعدیل (۷/۱۸۹) آمده است: «از پدرش حدیث نشنید؛ اما او را وادار کردند که از او حدیث بگوید و او نیز گفت».. ابن ابیحاتم در المراسیل از پدرش نقل کرده است: «شریح، از ابومالک اشعری ارسال میکند». یعنی روایتش از وی، مرسَل است. و در ضمضم نیز ضعف وجود دارد]
و ذکر الله در هنگام غذا خوردن، گفتن «بسمالله» میباشد.
وقتی انسان، هنگام ورودش به خانه و هنگام غذا خوردن، الله را یاد کند، شیطان به یاران خود میگوید: «اینجا، جای خواب و غذای شب ندارید». زیرا این خانه و این غذا، با ذکر اللهﻷحمایت شده است؛ به عبارت دیگر الله متعال آن را در برابر شیطانها در پناهِ خویش قرار می دهد.
«و آنگاه که شخصی وارد خانهاش میشود و نامِ الله متعال را نمیبَرَد، شیطان میگوید: امشب جای خواب پیدا کردید و چون بنده، هنگام غذا خوردن، الله متعال را یاد نکند، شیطان میگوید: هم جای خواب پیدا کردید و هم غذای شب». یعنی شیطان با چنین شخصی، همخانه و همغذا میشود. زیرا بنده، خانه و غذایش را در حصارِ ذکر اللهﻷقرار نداده است.
اینجاست که درمییابیم شایسته است که انسان هنگام ورود به خانهاش، الله را ذکر کند؛ ذکری که در اینباره روایت شده، اینست: «بِسْمِ اللهِ وَلَجْنَا، وبِسْمِ اللهِ خَرَجْنَا، وعَلَى الله رَبِّنا تَوَكَّلْنَا؛ اللهمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ خَيْرَ الْمَوْلَجِ وَخَيْرَ الْمَخْرَجِ». آنگاه مسواک بزند؛ زیرا پیامبرجپس از اینکه واردِ خانه میشد، نخستین کاری که انجام میداد، مسواک میزد و سپس به خانوادهاش سلام میکرد. و ذکر غذا خوردن، گفتنِ بسمالله میباشد و بدینسان انسان خانه و غذایش را از شیطان راندهشده، محافظت میکند. لذا اگر بندهای هنگام ورود به خانه الله را ذکر کند، اما هنگام غذا خوردن نامِ الله را نبَرَد، شیطان با او در غذا خوردن شریک میشود و اگر هنگام شام خوردن، ذکر الله بگویدو هنگام ورود به خانه ذکر نگوید، شیطان در غذا خوردن شریکش نمیشود؛ اما در خانهی وی جای خواب مییابد. و اگر انسان، هم هنگام ورود به خانه ذکر بگوید و هم هنگام غذا خوردن، شیطان در آن خانه، نه جای خواب پیدا میکند و نه غذای شب.
***
۷۳۵- وَعَن حُذَيْفَةَس قال: كنَّا إِذا حضَرْنَا مع رسولِ اللهج طَعَاماً، لَم نَضَعْ أَيدِينَا حتَّى يَبْدأَ رسولُ اللهج فَيَضَع يَدَهُ. وَإِنَّا حَضَرْنَا مَعَهُ مَرَّةً طَعاماً، فجاءَت جارِيَةٌ كأَنَّهَا تُدْفَعُ، فَذَهَبتْ لتَضَعَ يَدهَا في الطَّعامِ، فَأَخَذَ رسولُ اللهج بِيدِهَا، ثُمَّ جَاءَ أَعْرابِيٌّ كأَنَّمَا يُدْفَعُ، فَأَخَذَ بِيدِهِ، فَقَالَ رسولُ اللهج: «إِنَّ الشَّيْطانَ يَسْتَحِلُّ الطَّعامَ أَنْ لا يُذْكَرَ اسمُ الله تَعَالى عليه؛ وإِنَّهُ جاءَ بِهذهِ الجارِيةِ لِيسْتَحِلَّ بِها، فَأَخَذتُ بِيدِهَا، فَجَاءَ بِهذا الأَعْرَابِيِّ لِيسَتحِلَّ بِهِ، فَأَخَذْتُ بِيدِهِ، والَّذِي نَفسي بِيَدِهِ إِنَّ يدَهُ فِي يَدي مَعَ يَديْهِما»؛ ثُمَّ ذَكَرَ اسم الله تعالى وأَكَل.[روایت مسلم] [صحیح مسلم، ش: ۲۰۱۷]
ترجمه: حذیفهسمیگوید: وقتی با رسولاللهجبر سرِ غذایی حاضر میشدیم، تا زمانی که پیامبرجشروع نمیکرد، دست به سوی غذا نمیبردیم. باری با او بر سرِ غذایی حاضر شدیم. در این میان، دختربچهای با سرعت آمد؛ رفت تا دستش را در غذا قرار دهد - و غذا بخورد.- اما رسولاللهجدستش را گرفت. آنگاه صحرانشینی آمد؛ او نیز تُند میآمد. - گویا او را به جلو میراندند.- پیامبرجدستِ او را هم گرفت و سپس فرمود: «همانا شیطان، بر خوردنِ غذایی دست مییابد که نام الله متعال بر آن برده نشود؛ شیطان، این دختربچه را بر سرِ این غذا آورد تا بهوسیلهی او بر آن دست یابد. لذا من دستِ دختربچه را گرفتم. سپس این صحرانشین را آورد تا بهوسیلهی او به این غذا برسد؛ از اینرو من، دستِ صحرانشین را گرفتم؛ سوگند به ذاتی که جانم در دستِ اوست، دستِ شیطان با دستِ این دو نفر در دست من است (و توانایی شریک شدن در غذا را ندارد)». آنگاه بسمالله گفت و شروع به خوردن کرد.
شرح
مؤلفدر بابِ آداب غذا خوردن، حدیثی بدین مضمون ذکر کرده است که حذیفه بن یمانسمیگوید: «وقتی با رسولاللهجبر سرِ غذایی حاضر میشدیم، تا زمانی که پیامبرجشروع نمیکرد، دست به سوی غذا نمیبردیم». یعنی منتظر میماندیم تا پیامبرجشروع کند و آنگاه ما نیز شروع به خوردن میکردیم. این، از کمال احترامِ اصحابشنسبت به پیامبرجبود.
یک بار که با پیامبرجغذا میخوردند، دختربچهای با سرعت آمد؛ همینکه میخواست بدونِ گفتنِ «بسمالله» دستش را دراز کند و غذا بخورد، پیامبرجدستش را گرفت. آنگاه صحرانشینی آمد؛ او نیز تُند میآمد. گویا او را به جلو هُل میدادند. پیامبرجدستِ او را هم گرفت و سپس بیان فرمود که شیطان، این دو را آورد تا بهوسیلهی آنها بر این غذا دست یابد؛ چون بسمالله نگفتند. آن دو، یعنی دختربچه و صحرانشین، معذور بودند؛ زیرا نمیدانستند که باید بسمالله بگویند. اما شیطان، آن دو را آورد تا بهوسیلهی آنها که بسمالله نمیگفتند، در غذا شریک شود. سپس پیامبرجسوگند یاد کرد که دستِ شیطان با دستِ این دو نفر در دست ایشان است.
نکاتی که از این حدیث برداشت میشود:
• میزانِ احترامی که اصحابشبه رسولاللهجمیگذاشتند و چهقدر در برابرش مؤدبانه رفتار میکردند!
• وقتی بزرگتری سرِ سفره هست، نباید در شروعِ غذا خوردن بر او پیشدستی کرد؛ زیرا این، بر خلافِ ادب است. لذا صبر میکنند تا بزرگتر شروع نماید.
• شیطان انسان را به کارهای ناپسند وادار میکند. چنانکه در قرآن کریم آمده است:
﴿ٱلشَّيۡطَٰنُ يَعِدُكُمُ ٱلۡفَقۡرَ وَيَأۡمُرُكُم بِٱلۡفَحۡشَآءِۖ﴾ [البقرة: ٢٦٨]
شیطان، شما را از فقر و تنگدستی میترساند و شما را به کارهای زشت و ناپسند دستور میدهد.
و می فرماید:
﴿۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَٰتِ ٱلشَّيۡطَٰنِۚ وَمَن يَتَّبِعۡ خُطُوَٰتِ ٱلشَّيۡطَٰنِ فَإِنَّهُۥ يَأۡمُرُ بِٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنكَرِۚ﴾ [النور : ٢١]
ای مؤمنان! از گامهای شیطان پیروی نکنید. و هر کس از گامهای شیطان پیروی کند، بداند که شیطان به کارهای بسیار زشت و ناپسند فرمان میدهد.
لذا درمییابیم که شیطان در پیِ حکم کردن بر انسان است؛ و کسی زیرِ بار دستورهایش نمیرود که الله متعال او را حفظ کند.
• وقتی انسان بر سر سفرهای حاضر میشود که پیشتر عدهای شروع به خوردن کردهاند، باید بسمالله بگوید. نگوید که اینها پیش از من بسمالله گفتهاند. اما آیا وقتی همه همزمان سرِ سفره بنشینند و با هم شروع به خوردن کنند، آیا یک بسمالله کافیست؟ پاسخ: اگر یک نفر، بهآرامی بسمالله بگوید، کافی نیست؛ زیرا دیگران بسمالله گفتن او را نشنیدهاند. اگر با صدای بلند و آشکار بسمالله بگوید و همه را نیت کند، برخی از علما گفتهاند: از طرفِ همه کافیست. و نیز گفته شده: بهتر است هر کسی، خود بسمالله بگوید. و همین، بهتر و کاملتر میباشد.
• این حدیث نشان میدهد که شیطان، دست دارد؛ زیرا پیامبرجدستش را گرفت.
• این حدیث، یکی از نشانههای نبویست؛ زیرا الله متعال پیامبرش را از این ماجرا باخبر ساخت. از اینرو وقتی شیطان، دختربچه و صحرانشین را به سمتِ غذا آورد، پیامبر، دستانشان را گرفت؛ یعنی با گرفتن دستِ دختربچه و صحرانشین، دستِ شیطان را هم گرفت و اجازه نداد در غذا خوردن با آنها شریک شود.
• وقتی کسی آمد و میخواست با شما غذا بخورد و نشنیدید که بسمالله بگوید، دستش را بگیرید تا بسمالله بگوید؛ زیرا پیامبرجدستشان را گرفت و بهزبان نگفت که بسمالله بگویید. بلکه فقط با گرفتنِ دستانشان به آنان یادآوری کرد تا بسمالله بگویند و این ماجرا همواره به یادِشان باشد و گفتنِ بسمالله را در آینده فراموش نکنند.
• گفتن بسمالله در هنگام غذا خوردن، اهمیت فراوانی دارد؛ بلکه واجب است و اگر کسی بسمالله نگوید، از اللهﻷنافرمانی کرده و راضی شده که سرسختترین دشمن، یعنی شیطان با او همکاسه شود. از اینرو گفتن بسمالله واجب است. و اگر گفتن بسمالله را در ابتدای غذا فراموش کردید، در اثنای غذا خوردن که به یادتان آمد، بگویید: «بِسْمِ الله أَوَّلَهُ وَآخِرَهُ».
***
۷۳۶- وعن أُميَّةَ بنِ مخْشِيٍّ الصَّحابيِّس قال: كان رسُولُ اللهج جالساً، ورَجُلٌ يأْكُلُ، فَلَمْ يُسمِّ الله حَتَّى لَمْ يبْقَ مِنْ طَعَامِهِ لُقْمةٌ، فَلَمَّا رَفَعها إِلى فِيهِ، قال: بسم الله أَوَّلَهُ وَآخِرَهُ، فَضَحِكَ النَّبِيُّج، ثُمَّ قال: «مَا زَالَ الشَّيْطَانُ يَأْكُلُ مَعَهُ، فَلمَّا ذَكَر اسمَ الله استْقَاءَ مَا في بَطنِهِ».[روایت ابوداود و نسائي] [ضعیف است؛ ضعیف أبی داود، آلبانی، ش: ۸۰۶]
ترجمه: از اُمَیَّه بن مخشیّ صحابیسروایت شده است: رسولاللهجنشسته بود و مردی غذا میخورد؛ او بسمالله نگفته و فقط یک لقمه از غذایش باقی مانده بود. وقتی آن را به سوی دهانش بالا برد، گفت: «بِسْمِ الله أَوَّلَهُ وَآخِرَهُ». پیامبرجخندید و فرمود: «شیطان با او مشغول خوردن بود؛ اما همینکه او نامِ الله را بُرد، شیطان هرچه را خورده بود، بالا آورد».
۷۳۷- وعن عائشةَ رضيَ الله عنها قالَتْ: كانَ رسولُ اللهج يَأْكُلُ طَعَاماً في سِتَّةٍ مِنْ أَصحَابِهِ، فَجَاءَ أَعْرابيٌ، فَأَكَلَهُ بِلُقْمَتَيْنِ؛ فقال رسولُ اللّهج: «أَما إِنَّهُ لوْ سَمَّى لَكَفَاكُمْ».[ترمذي، این حدیث را روایت کرده و گفته است: حسن صحيح میباشد.] [صحیح الترمذی، آلبانی، ش: ۱۵۱۴]
ترجمه: عایشهلمیگوید: رسولاللهجبا شش نفر از یارانش غذا میخورد که صحرانشینی آمد و آن غذا را به دو لقمه خورد. رسولاللهجفرمود: «اگر او بسمالله میگفت، - این غذا- برای همهی شما کافی بود».
۷۳۸- وَعَنْ أَبِي أُمَامَةَس أَنَّ النَّبِيَّج كَانَ إِذَا رَفَعَ مَائِدَتَهُ، قَالَ: «الْحَمْدُ لِلَّهِ حَمدًا كَثِيرًا طَيِّبًا مُبَارَكًا فِيهِ غَيْرَ مَكْفِيٍّ وَلا مُوَدَّعٍ وَلا مُسْتَغْنًى عَنْهُ رَبَّنَا».[روایت بخاری] [صحیح بخاری، ش: ۵۴۵۸]
ترجمه: ابوامامهسمیگوید: پیامبرجهنگامی که سفرهاش را جمع میکرد، میفرمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ حَمدًا كَثِيرًا طَيِّبًا مُبَارَكًا فِيهِ غَيْرَ مَكْفِيٍّ وَلا مُوَدَّعٍ وَلا مُسْتَغْنًى عَنْهُ رَبَّنَا». [ترجمهی دعا: حمد و ستایشِ بسيار، خالص و پاك از آنِ الله، پروردگارِ ماست كه نعمتهايش جبران ندارد [یعنی هرچه او را سپاس بگوییم، باز هم نمیتوانیم حقّ شکر و سپاسِ نعمتهایش را بهجای آوریم. یا هیچکس جز او ما را بسنده نیست و تنها الله، برای ما کافیست و او، به ما روزی میدهد. [مترجم])] و پايانناپذير است و انسان از او بینياز نیست.]
۷۳۹- وعن مُعَاذِ بن أَنسٍس قَالَ: قال رسُولُ اللهج: مَنْ أَكَلَ طَعَاماً فقال: الحَمْدُ للَّهِ الذي أَطْعَمَني هذا، وَرَزَقْنِيهِ مِنْ غيْرِ حَوْلٍ مِنِّي وَلا قُوّةٍ، غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ».[روایت ابوداود و ترمذي؛ ترمذی گفته است: حدِيثی حسن میباشد.] [صحیح الجامع، ش: ۶۰۶۸؛ إرواء الغلیل، ش: ۱۹۸۹؛ و صحیح أبی داود، آلبانی، ش: ۱۵۱۴]
ترجمه: معاذ بن انسسمیگوید: رسولاللهجفرمود: «هرکس پس از خوردن غذا بگوید: "الحَمْدُ للَّهِ الذي أَطْعَمَني هذا، وَرَزَقْنِيهِ مِنْ غيْرِ حَوْلٍ مِنِّي وَلا قُوّةٍ"گناهانِ گذشتهاش آمرزیده میشود». [ترجمهی دعا: همهی حمد و ستایش، ویژهی الله میباشد؛ ذاتی که بدون توان و نیروی خودم این غذا را به من عطا کرد و آن را روزیِ من قرار داد.]
شرح
احادیثی که مؤلفدربارهی آداب غذا خوردن ذکر کرده، نشانگر چند نکته است:
از جمله اینکه اگر انسان، هنگام غذا خوردن بسمالله نگوید، شیطان با او همغذا میگردد؛ چنانکه در حدیثِ امیّه بن مخشیسآمده است: رسولاللهجنشسته بود و مردی غذا میخورد؛ او بسمالله نگفته و فقط یک لقمه از غذایش باقی مانده بود. وقتی آن را به سوی دهانش بالا برد، گفت: «بِسْمِ الله أَوَّلَهُ وَآخِرَهُ». پیامبرجخندید و فرمود: «شیطان با او مشغول خوردن بود؛ اما همینکه او نامِ الله را بُرد، شیطان هرچه را خورده بود، بالا آورد». این، لطفِ خداست که اگر ابتدای غذا بسمالله بگوییم، شیطان نمیتواند در غذا خوردن با ما شریک شود؛ همچنین اگر در پایان غذا «بِسْمِ الله أَوَّلَهُ وَآخِرَهُ»بگوییم، شیطان هرچه خورده باشد، بالا میآورد و بدینسان از غذا خوردن با ما محروم میگردد.
از این حدیث چنین برمیآید که شیطان نیز غذا میخورد؛ زیرا از غذای آن مرد که بسمالله نگفته بود، خورد. پس شیطان در خوراک و نوشیدنیِ کسی که هنگام خوردن و آشامیدن، بسمالله نمیگوید، شریک میشود.
مؤلفهمچنین حدیثی بدین مضمون ذکر کرده است که عایشهلمیگوید: رسولاللهجبا شش نفر از یارانش غذا میخورد که صحرانشینی آمد و آن غذا را به دو لقمه خورد. رسولاللهجفرمود: «اگر او بسمالله میگفت، - این غذا- برای همهی شما کافی بود». اما آن شخص بسمالله نگفت و باقیماندهی غذا را دو لقمه کرد و خورد!
این حدیث، نشان میدهد که اگر انسان بسمالله نگوید، برکت از غذایش برداشته میشود؛ زیرا شیطان در چنین غذایی با انسان شریک میگردد و بدینسان غذایی که انسان آن را کافی میداند، او را سیر نمیکند؛ زیرا برکت از آن برداشته شده است.
سایر احادیث نشانگر اینست که انسان باید پس از غذا خوردن، الحمدلله بگوید؛ یعنی این دعا را بگوید: «الحَمْدُ للَّهِ الذي أَطْعَمَني هذا، وَرَزَقْنِيهِ مِنْ غيْرِ حَوْلٍ مِنِّي وَلا قُوّةٍ». معنایش اینست که اگر الله متعال این غذا را برای شما فراهم نمیکرد، نمیتوانستید به آن دست یابید؛ همانگونه که اللهﻷمیفرماید:
﴿أَفَرَءَيۡتُم مَّا تَحۡرُثُونَ ٦٣ ءَأَنتُمۡ تَزۡرَعُونَهُۥٓ أَمۡ نَحۡنُ ٱلزَّٰرِعُونَ ٦٤ لَوۡ نَشَآءُ لَجَعَلۡنَٰهُ حُطَٰمٗا فَظَلۡتُمۡ تَفَكَّهُونَ ٦٥ إِنَّا لَمُغۡرَمُونَ ٦٦ بَلۡ نَحۡنُ مَحۡرُومُونَ ٦٧﴾[الواقعة: ٦٣، ٦٧]
آیا به آنچه میکارید، توجه کردهاید؟ آیا شما، آن را میرویانید یا ما میرویانیم؟ اگر بخواهیم، بهطور قطع آن را گیاهی خُرد و خشکیده میگردانیم. و بدین ترتیب شما شگفتزده میشوید. (و میگویید:) بهراستی ما زیان کردهایم؛ بلکه ما محروم و بیبهرهایم.
از لحظهای که انسان، بذری را در زمین میکارد و آنگاه آن بذر میروید و به ثمر میرسد تا زمانی که انسان، آن را درو، تمیز و آرد میکند و میپَزد و آنگاه میخورد، لطف و کمکِ الله متعال است که این روزی برای انسان فراهم میگردد و اگر الله نمیخواست، انسان به این روزی دست نمییافت.
از اینرو علما گفتهاند: پیش از هر روزی یا غذایی که به انسان میرسد، صدها نعمت الهی، پیش از رسیدنِ این روزی، در خدمتِ انسان هستند؛ ولی متأسفانه ما، بیشترِ اوقات غافلیم! امید است که الله متعال به ما و همهی مسلمان، روزیِ حلال عطا بفرماید و به ما توفیق سپاسگزاری و شکرِ نعمتهایش را عنایت کند؛ بهیقین او، بر هر کاری تواناست.
در حدیث انس بن مالکسآمده است که پیامبرجبه گفتنِ این دعا تشویق نمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ حَمدًا كَثِيرًا طَيِّبًا مُبَارَكًا فِيهِ غَيْرَ مَكْفِيٍّ وَلا مُوَدَّعٍ وَلا مُسْتَغْنًى عَنْهُ رَبَّنَا». یعنی ما از پروردگارمان بینیاز نیستیم و هیچکس جز او ما را بسنده نیست؛ تنها او برای ما کافیست و اوست که به ما روزی میدهد.