شرح ریاض الصالحین - جلد چهارم

فهرست کتاب

۱۰۹- باب: مستحب بودن خوردن با سه انگشت و نیز لیسیدنِ انگشتان و ظرف غذا، و ناپسند بودنِ پاک کردن انگشتان پیش از لیسیدن، و استحباب برداشتن لقمه‌ای که از دست می‌افتد و خوردنِ آن، و جایز بودن پاک کردن انگشتان با ساعد و پا پس از لیسیدن

۱۰۹- باب: مستحب بودن خوردن با سه انگشت و نیز لیسیدنِ انگشتان و ظرف غذا، و ناپسند بودنِ پاک کردن انگشتان پیش از لیسیدن، و استحباب برداشتن لقمه‌ای که از دست می‌افتد و خوردنِ آن، و جایز بودن پاک کردن انگشتان با ساعد و پا پس از لیسیدن

۷۵۲- عن ابنِ عباسٍ رضي الله عنهما قال: قال رسولُ اللهج: «إِذا أَكلَ أَحدُكُمْ طَعَامًا، فَلا يَمسحْ أَصابِعَهُ حتى يَلعَقَهَا أَو يُلْعِقَها».[متفقٌ عليه] [صحیح بخاری، ش: ۵۴۵۶؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۰۳۱]

ترجمه: ابن عباسبمی‌گوید: رسول‌اللهجفرمود: «هرگاه یکی از شما عذایی خورد، تا زمانی که خود انگشتانش را نلیسیده یا - به دیگری- نلیسانده است، آن‌ها را پاک نکند».

۷۵۳- وعن كعْبِ بنِ مالكس قال: رَأَيْتُ رسولَ اللهج يَأْكُلُ بِثلاثِ أَصابِعَ فَإِذا فَرغَ لَعِقَها.[روایت مسلم] [صحیح مسلم، ش: ۲۰۳۲]

ترجمه: کعب بن مالکسمی‌گوید: رسول‌اللهجرا دیدم که با سه انگشت غذا می‌خورد و پس از پایان غذا، آن‌ها را می‌لیسید.

۷۵۴- وعن جابرٍس أَنَّ رسولَ اللهج أَمَرَ بِلَعْقِ الأَصَابِعِ والصَّحْفَةِ وقال: «إِنَّكُمْ لا تَدرُونَ فِي أَيِّ طعَامِكُم البَركةُ».[روایت مسلم] [صحیح مسلم، ش: ۲۰۳۳. [ر.ک: حدیث شماره‌ی ۱۶۸. (مترجم)])]

ترجمه:‌ جابرسمی‌گوید: رسول‌اللهجبه لیسیدن انگشتان، (پس از صرف غذا و نیز) پاک کردن ظرف غذا با انگشتان دستور داد و فرمود: «شما نمی‌دانید که برکت در کدام قسمت غذایتان است».

۷۵۵- وعنه أنَّ رسولَ اللهج قال: «إِذا وقعت لُقمَةُ أَحَدِكُمْ، فَليَأْخُذْهَا فَلْيُمِطْ مَا كان بِهَا مِنْ أذًى وَلْيَأْكُلْهَا، وَلاَ يدَعْها للشَّيطَانِ، ولا يَمْسَحْ يَدهُ بِالمِنْدِيلِ حتَّى يَلعقَ أَصَابِعَهُ، فإِنَّهُ لا يَدرِي فِي أَيِّ طعامِهِ البركةُ».[روایت مسلم] [صحیح مسلم، ش: ۲۰۳۳. [ر.ک: حدیث شماره‌ی ۱۶۸. (مترجم)])]

ترجمه: جابرسمی‌گوید: رسول‌اللهجفرمود: «هرگاه لقمه‌ی یکی از شما افتاد، آن را بردارد و از خاک و خاشاک، پاکش نماید و سپس بخورد و آن را برای شیطان، نگذارد؛ و پیش از لیسیدن انگشتانش، دست خود را با دستمال، پاک نکند. زیرا نمی‌داند که برکت در کدام قسمت غذای اوست».

۷۵۶- وعنه أَنَّ رسولَ اللهج قال: «إِنَّ الشَّيْطَانَ يَحضُرُ أَحدَكُم عِند كُلِّ شَيءٍ مِنْ شَأْنِهِ، حتّى يَحْضُرُهُ عِندَ طعَامِهِ، فَإِذا سَقَطَتْ لُقْمةُ أَحَدِكم فَليَأْخذْهَا فَلْيُمِطْ ما كانَ بِهَا مِن أَذىً، ثُمَّ ليَأْكُلْهَا ولا يَدَعها للشَّيْطَانِ، فإذا فَرغَ فَلْيلْعَقْ أَصابِعِهُ فإِنَّه لا يدري فِي أَيِّ طعامِهِ البرَكَةُ».[روایت مسلم] [صحیح مسلم، ش: ۲۰۳۳. [ر.ک: حدیث شماره‌ی ۱۶۸. (مترجم)])]

ترجمه: جابرسمی‌گوید: رسول‌اللهجفرمود: «شیطان در هر کاری که انجام می‌دهید، نزدتان حاضر می‌شود؛ حتی هنگام غذا خوردن. لذا هرگاه لقمه‌ی یکی از شما به زمین افتاد، آن را از خاک و خاشاک، پاک کند و سپس بخورد و آن را برای شیطان نگذارد و پس از غذا خوردن، انگشتان خود را بلیسد؛ زیرا نمی‌داند که برکت در کدام قسمت غذای اوست».

۷۵۷- وعن أَنسٍس قال: كان رسولُ اللهج إِذا أَكَلَ طعَامًا، لعِقَ أَصَابِعَهُ الثَّلاثَ، وقالَ: «إِذا سقَطَتْ لُقمةُ أَحدِكُم فَلْيَأْخُذْها، وَلْيُمِطْ عَنْهَا الأذى، وَلْيَأْكُلْهَا، وَلاَ يَدعْهَا لِلشَّيطَانِ» وأَمَرنَا أَن نَسْلُتَ القَصعةَ وقال: «إِنَّكم لا تدْرُونَ في أَيِّ طَعَامِكم البَركةُ».[روایت مسلم] [صحیح مسلم، ش: ۲۰۳۴. )]

ترجمه: انسسمی‌گوید: هرگاه پیامبرجغذایی می‌خورد، سه انگشت خود را می‌لیسید؛ و می‌فرمود: «هرگاه لقمه‌ی یکی از شما به زمین افتاد، آن را از خاک و خاشاک، پاک کند و سپس بخورد و آن را برای شیطان نگذارد» و ما را به پاک کردن ظرف غذا با انگشتان دستور می‌داد و می‌فرمود: «شما نمی‌دانید که برکت در کدام قسمت غذایتان است».

۷۵۸- وعن سعيد بنِ الحارث أَنَّه سأَل جابرًاس عَنِ الوضوءِ مِمَّا مَسَّتِ النَّارُ، فقال: لا، قد كُنَّا زمنَ النَّبِيِّج لا نجدُ مثلَ ذلك الطعامِ إِلاَّ قلِيلاً، فإِذا نَحنُ وجدناهُ، لَم يَكْنْ لَنَا مَنَادِيلُ إِلا أَكُفَّنَا وسَوَاعدنَا وأَقْدَامَنَا، ثُمَّ نُصَلِّي وَلا نَتَوَضَّأُ.[روایت بخاري] [صحیح بخاری، ش: ۵۴۵۷]

ترجمه: از سعید بن حارث روایت است که وی از جابرسدرباره‌ی وضو گرفتن پس از صرفِ غذایی که روی آتش پخته می‌شود، سؤال کرد. پاسخ داد: خیر؛ - صرفِ چنین غذایی، وضو را باطل نمی‌کند.- ما، در زمانِ پیامبرجبه‌ندرت چنین غذایی می‌یافتیم و وقتی چنین غذایی می‌خوردیم، دستمالی جز کفِ دست‌ها و ساعدها و پاهای خود نداشتیم. آن‌گاه- با وضویی که از قبل داشتیم- بدون این‌که وضوی تازه‌ای بگیریم، نماز می‌خواندیم.