شرح ریاض الصالحین - جلد چهارم

فهرست کتاب

۹۸- باب: مستحب بودن رفتن به نماز عید و عیادت بیمار و حج و امثال آن از یک راه و بازگشتن از راهی دیگر برای افزایش مکان‌های عبادت

۹۸- باب: مستحب بودن رفتن به نماز عید و عیادت بیمار و حج و امثال آن از یک راه و بازگشتن از راهی دیگر برای افزایش مکان‌های عبادت

۷۲۳- عَنْ جابرٍس قال: كانَ النَّبِيُّج إِذَا كَانَ يَوْمُ عِيدٍ خَالَفَ الطَّرِيقَ.[روایت بخاري] [صحیح بخاری، ش: ۹۸۶]

ترجمه: جابرسمی‌گوید: پیامبرجروزِ عید از یک مسیر - به عیدگاه- می‌رفت و از مسیری دیگر باز می‌گشت.

۷۲۴- وعنِ ابنِ عُمَرَ رضي الله عنهما أَنَّ رسولَ اللهج كَانَ يَخْرُجُ مِنْ طَرِيقِ الشَّجَرَةِ وَيَدْخُلُ مِنْ طَريقِ المُعَرَّس، وإِذَا دَخَلَ مَكَّةَ دَخَلَ مِنَ الثَّنِيَّةِ العُليَا وَيَخْرُجُ مِنَ الثَّنِيَّةِ السُّفْلى.[متفقٌ عليه] [صحیح بخاری، ش: ۱۵۳۳؛ و صحیح مسلم، ش: ۱۲۵۷]

ترجمه: ابن‌عمربمی‌گوید: رسول‌‏اللهجاز راه «شجره» - مدينه را- به‌قصد مكه ترك می‌کرد و در بازگشت، از راه «معرَّس» وارد مدینه می‌شد. هنگام ورود به مکه از گردنه‌ی بالایی وارد می‌گشت و هنگام خروج، مکه را از گردنه‌ی پایینی ترک می‌کرد.

شرح

نوویمی‌گوید: «مستحب بودن رفتن به نماز عید و عیادت بیمار و حج و امثال آن از یک راه و بازگشتن از راهی دیگر برای افزایش مکان‌های عبادت». منظور از رفتن از یک راه و بازگشتن از راه دیگر، این‎ست که مسیر رفتن با مسیرِ بازگشت، فرق کند؛ مثلاً از سمت راست یا از مسیر شماره‌‌ی یک برود و از سمت چپ یا سمیر شماره‌ی دو باز گردد. و این از پیامبرجدر نمازهای عید ثابت شده است؛ چنان‌که جابرسمی‌گوید: پیامبرجروزِ عید از یک مسیر - به عیدگاه- می‌رفت و از مسیری دیگر باز می‌گشت.

علما درباره‌ی علتِ این کار چند نظر دارند؛ برخی گفته‌اند: علتش این‎ست که هر دو راه روز قیامت برایش گواهی دهند. زیرا زمین در رستاخیز به اعمالِ نیک و بدی که در آن انجام شده است، گواهی می‌دهد. همان‌گونه که الله متعال می‌فرماید:

﴿يَوۡمَئِذٖ تُحَدِّثُ أَخۡبَارَهَا ٤ بِأَنَّ رَبَّكَ أَوۡحَىٰ لَهَا ٥[الزلزلة: ٤، ٥]

زمین، خبرهایش را در آن روز بازگو می‌کند. زیرا پروردگارت به آن حکم کرده است.

زمین در آن روز گواهی می‌دهد و می‌گوید: فلانی، این عمل و آن عمل را بر روی من انجام داد. لذا وقتی انسان از یک مسیر به عیدگاه برود و از مسیری دیگر بازگردد، هر دو مسیر روز قیامت برایش گواهی می‌دهند که او نماز عید را به‌جا آورده است.

برخی هم گفته‌اند: این، برای نشان دادن شعایرِ عید است تا کوچه و بازار از جماعتِ نمازگزاران پُر شود. روشن است که مسیر رفت و برگشتِ همه‌ی مردم، یکی نیست؛ لذا پراکنده شدن مردم در سطح شهر به هنگام رفتن به عیدگاه، خود جلوه‌ی بیش‌تری به این مراسم پرشکوه می‌بخشد؛ زیرا نماز عید، یکی از شعایر دینی‌ست و به همین علت است که مردم دستور یافته‌اند برای نماز عید به بیرونِ شهر بروند تا این مراسم، شکوه و جلوه‌ی بیش‌تری داشته باشد.

و نیز گفته شده که این کار، یعنی تفاوت مسیر رفت و برگشت به عیدگاه، به‌خاطر مستمندانی‌ست که در این مسیرها قرار دارند؛ زیرا مستمندانی که در یک مسیر هستند، در مسیر دیگر دیده نمی‌شوند و بدین‌سان امکان کمک کردن به مستمندانِ بیش‌تری فراهم می‌گردد.

الله داناتر است، اما چنین به‌نظر می‌رسد که این کار به‌خاطر اظهارِ هرچه بیش‌تر شکوه جلوه‌ی نماز عید به عنوان یکی از شعایر دینی‌ست. علما اختلاف نظر دارند که آیا نماز جمعه نیز همین‌گونه است؟ زیرا نماز جمعه، عیدِ هفتگی مسلمانان می‌باشد. برخی گفته‌اند: در نماز جمعه نیز بهتر است که مسیر رفت و برگشت انسان، متفاوت باشد. حتی برخی از علما دامنه‌ی این عمل را به نمازهای پنج‌گانه نیز گسترش داده‌اند؛ چنان‌گه گفته اند: مستحب است که انسان، برای نماز ظهر، از یک مسیر برود و از مسیری دیگر باز گردد و همین‌طور درباره‌ی نماز عصر و سایر نمازهای پنج‌گانه. این دسته از علما نمازهای پنج‌گانه را قیاس بر نماز عید گرفته‌اند. و گروهی دیگر از علما، دامنه‌ی این عمل را به همه‌ی عبادت‌هایی که انسان برای انجامِ آن‌ها مسیری را می‌پیماید، گسترانده‌اند؛ حتی در رابطه با عیادت بیمار و تشییع جنازه؛ بنا بر دیدگاهِ این‌ها کسی که به عیادت بیمار می‌رود، مستحب است که مسیر رفتنش با مسیر بازگشتش متفاوت باشد و این را در تشییع جنازه نیز مستحب می‌دانند.

گفتنی‎ست: این قیاس‌ها، ضعیف است و نمی‌توان نمازجمعه و نمازهای پنج‌گانه و رفتن به سایر عبادت‌ها را بر نماز عید قیاس کرد؛ زیرا قیاس، در عبادت‌ها درست نیست و همه‌ی این اعمال در زمانِ پیامبر وجود داشته است؛ هم نماز جمعه و هم نمازهای پنج‌گانه و عیادت بیمار و تشییع جنازه؛ اما ثابت نیست که پیامبرجدر رفت و برگشت خویش به سوی این عبادت‌ها، مسیرهای جداگانه‌ای انتخاب کرده باشد. و اصل بر این‎ست که هرچه در دوران پیامبرجوجود داشته و ایشان، روشِ خاصی برای آن بیان نکرده یا در سنتش نیامده باشد، سنت، ترکِ آن است.

و اما حج؛ پیامبرجدر حج، هنگام ورود به مکه از گردنه‌ی بالایی وارد می‌گشت و هنگام خروج، مکه را از گردنه‌ی پایینی ترک می‌کرد. و نیز هنگام رفتن به عرفه از یک مسیر می‌رفت و از مسیری دیگر باز می‌گشت. علما دیدگاه‌های متفاوتی در این‌باره دارند که آیا این عملِ پیامبرجعبادی بوده است یا به‌خاطر انتخاب مسیرِ آسان‌تر؟ برخی از علما به گزینه‌ی نخست باور داشته و گفته‌اند: سنت است که ورود به مکه از گردنه‌ی بالایی باشد و خروج از آن، از گردنه‌ی پایینی؛ این‌ها هم‌چنین تفاوت مسیر رفت و برگشت به عرفه را سنت می‌دانند.

و عده‌ای دیگر از علما گفته‌اند: این کار، به‌خاطرِ انتخاب مسیرِ آسان‌تر بوده است و انسان باید مسیرِ آسان‌تر را انتخاب کند.

در هر حال اگر این امکان برای شما وجود داشت که از بالای مکه وارد این شهر شوید و آن را از گردنه‌ی پایینش ترک کنید، چه بهتر؛ اگر این مسأله، عبادی باشد، از فضیلت این عبادت برخوردار شده‌اید و اگر عبادی نباشد، ضرر نکرده‌اید. گرچه امروزه این امکان وجود ندارد؛ زیرا مسیرِ راه‌ها یکی‌ست.