شرح ریاض الصالحین - جلد چهارم

فهرست کتاب

۱۶۶- باب: مستحب بودن آغاز سفر در روز پنج‌شنبه و ابتدای روز

۱۶۶- باب: مستحب بودن آغاز سفر در روز پنج‌شنبه و ابتدای روز

۹۶۳- عن كعب بن مالكس أنَّ النَّبيَّج خَرَجَ في غَزْوَةِ تَبُوكَ يَوْمَ الخَمِيس، وَكَانَ يُحِبُّ أنْ يَخْرُجَ يَوْمَ الْخَميسِ.[متفقٌ عليه] [صحیح بخاری، ش: ۲۹۴۹]

وفي رواية في الصحيحين: لقَلَّمَا كَانَ رسولُ اللهجيَخْرُجُ إِلا في يَوْمِ الخَمِيسِ.

ترجمه: کعب بن مالکسمی‌گوید: پیامبرجروز پنج‌شنبه رهسپار غزوه‌ی تبوك شد و دوست داشت که روزهای پنج‌شنبه سفرش را آغاز کند.

در روایتی در «صحیحین» آمده است: کم‌تر پیش می‌آمد که رسول‌اللهجدر روزی جز پنج‌شنبه - از خانه- بیرون برود (و سفرش را آغاز کند).

۹۶۴- وعن صخر بن وَداعَةَ الغامِدِيِّ الصحابيِّس أنَّ رسول اللهج قَالَ: «اللهمَّ بَارِكْ لأُمَّتِي في بُكُورِهَا»؛ وَكَانَ إِذَا بَعَثَ سَرِيَّةً أَوْ جَيْشَاً بَعَثَهُمْ مِنْ أوَّلِ النَّهَارِ. وَكَانَ صَخْرٌ تَاجِراً، وَكَانَ يَبْعَثُ تِجَارَتَهُ أوَّلَ النَّهَار، فَأَثْرَى وَكَثُرَ مَالُهُ.[روايت ابوداود و ترمذي؛ ترمذی گفته است: حدیثی حسن می‌باشد.] [صحيح الجامع، ش: ۱۳۰۰؛ و صحيح ابن‌ماجه، از آلبانيش: ۱۸۱۸]

ترجمه: صخر بن وداعه‌ی غامدی صحابیسمی‌گوید: رسول‌اللهجدعا کرد: «یا الله! صبحگاهان را برای امتم خجسته و پربرکت بگردان». و هرگاه پیامبرجدسته یا لشکری را گسیل می‌کرد، آنان را در آغاز روز می‌فرستاد. صخرسبازرگان بود و فرستادن کاروان‌های تجاری‌ (و فعالیت‌های)خود را در ابتدای روز انجام می‌داد؛ لذا پس از مدتی ثروتمند شد و اموالش زیاد گردید.

شرح

مؤلف رحمه الله، بخشی به نام آداب سفر گشوده است.

سفر، یعنی ترک وطن و رفتن انسان از محلّ اقامتش به منطقه‌ای دیگر. واژه‌ی سفر در زبان عربی، هم‌خانواده‌ی کلمه‌ی «اِسفار» است که به معنای خروج و ظهور یا نمایان شدن می‌باشد. چنان‌که گفته می‌شود: «أسفر الصبح»؛ یعنی: «صبح روشن شد». بر این اساس علت نام‌گذاریِ سفر به این اسم، این است که سفر، ویژگی‌های انسان را نمایان می‌سازد و در سفر است که مردان، شناخته می‌شوند. چه ‌بسیار کسانی که برای شما نام‌آشنا هستند؛ اما زمانی آنان را به‌خوبی می‌شناسید که با آن‌ها هم‌سفر می‌شوید و در سفر به خلق و خویشان پی می‌برید. عمر بن خطابسعادت داشت که وقتی در حضور وی، از شخصی به‌نیکی یاد می‌کردند، می‌پرسید: آیا با او هم‌سفر شده‌اید؟ آیا با او معامله کرده‌اید؟ اگر پاسخ مثبت بود، عمرسگواهی آن‌ها را درباره‌ی آن‌شخص می‌پذیرفت و گرنه، سخنشان درباره‌ی آن‌شخص، نزد عمرسبی‌‌اعتبار بود.

شایسته است که انسان، مناسب‌ترین و آسان‌ترین زمان را برای مسافرت انتخاب کند؛ مانند آخر هفته. همان‌گونه که پیامبرجبیش‌تر سفرهایش ر ا در روز پنج‌شنبه آغاز می‌کرد و گاه در سایر روزها نیز به سفر می‌رفت. چنان‌که آخرین سفرش، یعنی حج وداع را در روز شنبه آغاز فرمود؛ اما عادتش، این بود که معمولاً روزهای پنج‌شنبه برای سفر بیرون می‌رفت؛ به‌ویژه در جنگ‌ها و غزوات. الله بهتر می‌داند؛ اما گویا حکمتش، این بود که روز پنج‌شنبه اعمال انسان را به سوی اللهبالا می‌برند و به او عرضه می‌‌کنند؛ لذا پیامبرجدوست داشت که عملش، یعنی خروج در راه الله، در آن‌روز بر اللهعرضه شود. هم‌چنین دوست داشت که سفرش را در ابتدای روز آغاز کند؛ زیرا گاه، انسان در سفرش غافل‌گیر می‌گردد و اگر در ابتدای روز بیرون آمده باشد، فرصت کافی برای رفع مشکلات فرا رویش دارد؛ به‌ویژه در سفرهای آن دوران که امکانات سفر اندک بود و مردم با اسب و شتر یا حتی با پای پیاده سفر می‌کردند. اما امروزه به‌خاطر فراوانی امکانات از قبیل وجود هواپیما، سفرها منظم و در ساعت‌های مشخصی‌ انجام می‌شود. به‌هر حال اگر امکان آغاز سفر در روز پنج‌شنبه وجود داشت، چه بهتر؛ و گرنه، ایرادی ندارد که انسان در روز یا زمان دیگری، سفرش را آغاز کند.

سپس مؤلفحدیث صخرسرا آورده است که پیامبرجدعا کرد: «یا الله! صبحگاهان را برای امتم خجسته و پربرکت بگردان». بدین‌سان رسول‌اللهجدعا نمود که اللهآغاز روز را برای امتش پربرکت بگرداند؛ زیرا انسان در ابتدای روز، فرصت بسیاری برای کار کردن دارد و همان‌گونه که الله متعال فرموده است: روز، هنگامِ کار و تلاش برای کسب معاش می‌باشد:

﴿وَجَعَلۡنَا ٱلنَّهَارَ مَعَاشٗا ١١[النبا: ١١]

و روز را هنگام کسب‌ معاش گرداندیم.

لذا همان‌طور که تجربه ثابت کرده است: اگر انسان کار و تلاش خویش را در ابتدای روز آغاز نماید، خیر و برکت فراوانی می‌یابد؛ اما متأسفانه امروزه بسیاری از ما تا دیروقت و حتی تا نزدیک ظهر می‌خوابیم و آغاز روز را که خجسته و پربرکت است، از دست می‌دهیم. توده‌ی مردم می‌گویند: «سردار و فرمانروای روز، آغاز آن است»؛ یعنی: انسان در ابتدای روز وقتش را بهتر مدیریت می‌کند و فرصتِ بیش‌تری برای کار و تلاش دارد. و چه خوب گفته‌اند: «سحرخیز باش تا کامروا باشی»! از این‌رو صخرسکه بازرگان بود، فرستادن کاروان‌های تجاری‌ (و فعالیت‌های) خود را در ابتدای روز انجام می‌داد؛ لذا پس از مدتی ثروتمند شد و اموالش زیاد گردید؛ و این، به‌خاطر عمل به رهنمود پیامبرجو دعای ایشان بود که فرمود: «یا الله! آغاز روز را برای امتم خجسته و پربرکت بگردان».