۱۵۵- باب: نماز بر مرده و تشییع جنازهی او و حضور در خاکسپاریِ وی و کراهت شرکت زنان در تشییع جنازه
پیشتر فضیلتِ تشییع جنازه بیان شد:
۹۳۴- عن أَبي هريرةس قال: قَالَ رسولُ اللهج: «مَنْ شَهِدَ الجَنَازَةَ حَتَّى يُصَلَّى عَلَيْهَا، فَلَهُ قِيراطٌ، وَمَنْ شَهِدَهَا حَتَّى تُدْفَنَ، فَلَهُ قِيرَاطَانِ». قِيلَ: وَمَا القِيرَاطانِ؟ قَالَ: «مِثْلُ الجَبَلَيْنِ العَظِيمَيْنِ».[متفقٌ عليه] [صحیح بخاری، ش: ۱۳۲۵؛ و صحیح مسلم، ش: ۹۴۵]
ترجمه: ابوهریرهسمیگوید: رسولاللهجفرمود: «هرکس در تشییع جنازهای شرکت کند و تا پایانِ نماز جنازه بماند، بهاندازهی یک قیراط پاداش مییابد و اگر تا خاکسپاریِ میّت صبر نماید، پاداش دو قیراط برایش ثبت میشود». پرسیدند: ای رسولخدا! دو قیراط چهقدر است؟ فرمود: «همانندِ دو کوه بزرگ».
۹۳۵- وعنه أنَّ رسول اللهج قَالَ: «مَنِ اتَّبَعَ جَنَازَةَ مُسْلِمٍ إيماناً وَاحْتِسَاباً، وَكَانَ مَعَهُ حَتَّى يُصَلَّى عَلَيْهَا وَيُفرَغَ مِنْ دَفْنِهَا، فَإنَّهُ يَرْجعُ مِنَ الأَجْرِ بِقيراطَيْنِ كُلُّ قِيرَاطٍ مِثْلُ أُحُدٍ، وَمَنْ صَلَّى عَلَيْهَا، ثُمَّ رَجَعَ قَبْلَ أنْ تُدْفَنَ، فَإنَّهُ يَرْجِعُ بِقيرَاطٍ».[روایت بخاري] [صحیح بخاری، ش: ۴۷]
ترجمه: ابوهریرهسمیگوید: رسولاللهجفرمود: «هرکس از روی ایمان و به نیت پاداش، در تشییع جنازهی مسلمانی شرکت کند و تا پایان نماز جنازه و خاکسپاریِ وی حاضر باشد، با دو قیراط پاداش باز میگردد که هر قیراط، مانندِ کوهِ احد است و هرکس بر جنازهای نماز بخواند و پیش از خاکسپاریِ وی باز گردد، با یک قیراط باز میگردد».
۹۳۶- وعن أم عطيةل قالت: «نُهِينَا عَنِ اتِّبَاعِ الجَنَائِزِ، وَلَمْ يُعْزَمْ عَلَيْنَا».[متفقٌ عليه] [صحیح بخاری، ش: ۱۲۷۸؛ و صحیح مسلم، ش: ۹۳۸]
ترجمه: امعطیهلمیگوید: «ما زنان از شرکت در تشییع جنازه منع شدیم؛ اما این منع- همانند منع از محرمات- شدید نبود».
شرح
مؤلفدر کتابش «ریاض الصالحین» بابی بدین عنوان گشوده است: « نماز بر مرده و تشییع جنازهی او و حضور در خاکسپاریِ وی»؛ یعنی: این کار، برای مردان مستحب است و برای زنان کراهت دارد.
واژهی «جَنازه»- با فتحه- اسمی برای میّت است؛ اما واژهی «جِنازه» - با کسره- به تخته یا تابوتی گفته میشود که مرده را روی آن میگذارند.
سپس مؤلفدو حدیث از ابوهریرهسو یک روایت از امعطیهلآورده است. باید دانست که تشییع جنازه، یکی از حقوق مسلمانان بر یکدیگر است. علما گفتهاند: وقتی کسی در تشییع جنازه شرکت میکند، شایسته است که فروتن باشد و سر و چشمانش را پایین بیندازد و به عاقبتِ خویش بیندیشد که او نیز چنین روزی را در پیش دارد:
اگر دنیا به کس پاینده بودی ابوالقاسم، محمد زنده بودی
از اینرو علما گفتهاند: کسی که در تشییع جنازه شرکت میکند، شایسته نیست که دربارهی دنیا سخن بگوید؛ بلکه دربارهی خویشتن بیندیشد که روزی او را همینگونه بر روی تابوت حمل خواهند کرد. و اگر کسی از همراهانش با او دربارهی دنیا سخن میگفت، به او نیز یادآوری کند که این، فرجامِ هر زندهایست تا بدینسان هم حق مسلمان- که همان تشییع جنازهی اوست- ادا شود و هم تشییع جنازه، عبرتی برای تشییعکننده باشد.
سپس مؤلف دو حدیث از ابوهریرهسآورده است؛ بدین مضمون که پیامبرجفرمود: «هرکس در تشییع جنازهای شرکت کند، بهاندازهی یک قیراط پاداش مییابد و اگر تا خاکسپاریِ میّت صبر نماید، پاداش دو قیراط برایش ثبت میشود». در روایت مسلم آمده است: «أَصْغَرُهُمَا مِثْلُ جَبَلِ أُحُدٍ». [صحیح بخاری، ش: ۱۳۲۵؛ و مسلم، ش: ۹۴۵ بهنقل از ابوهریرهس] یعنی: هر قیراط، همانندِ دو کوه بزرگ که کوچکترین آنها، مانندِ "کوه احد" میباشد».
ابنعمربپس از شنیدنِ این حدیث، فرمود: «پس ما، تا کنون قیراطهای فراوانی را از دست دادهایم». و از آن پس، از مرگِ هر مسلمانی که آگاه میشد، در تشییع جنازهاش شرکت میکرد.
لذا اگر در تشییع جنازهای تا پایانِ نماز جنازه شرکت کنید، پاداش یک قیراط برای شما ثبت میگردد و اگر تا خاکسپاریِ میت بمانید، از پاداش دو قیراط برخوردار میشوید؛ البته همانگونه که در روایت بخاری آمده است: این پاداش، مشروط به این است که این کار را از روی ایمان به الله و تصدیق وعدههایش و امید به اجر و پاداش، انجام دهید و هدفتان، جلبِ رضایتِ وابستگان میّت و راضی کردنِ آنها نباشد؛ زیرا این عمل نیز اگرچه تسلیبخشیدن به بازماندگان میّت است و ثواب دارد، اما پاداشِ اصلی، یعنی دو قیراط، از آنِ کسیست که این عمل را از روی ایمان به الله و اطمینان به وعدههایش و به امید پاداش الهی انجام میدهد.
و اما شرکت زنان در تشییع جنازه:
امعطیهلمیگوید: «ما زنان از شرکت در تشییع جنازه منع شدیم؛ اما این منع- همانند منع از محرمات- شدید نبود». یعنی: رسولاللهجما زنان را از این کار باز داشت؛ ناگفته نماند که عبارتِ «منع شدیم» در گفتارِ یک مرد یا زنِ صحابی، بدین معناست که پیامبرجما را از این کار باز داشت.
برخی از علما از سخنِ امعطیهلچنین برداشت کردهاند که شرکتِ زنان در تشییع جنازه، مکروه است؛ و برخی دیگر از علما نیز بنا بر ثبوت نهی از سوی رسولاللهج، شرکت زنان در تشییع جنازه را حرام دانستهاند. خاستگاهِ اختلاف در اینباره، این است که امعطیهلفرمود: «اما این منع- همانند منع از محرمات- شدید نبود». گویا این، برداشتِ امعطیهلبوده است؛ و گرنه، ما نمیدانیم که آیا واقعاً پیامبرجبهرغم اینکه زنان را از شرکت در تشییع جنازه بازداشت، اما در اینباره بر آنان سخت نگرفت؛ یا عدمِ سختگیری در اینباره، فقط برداشتِ امعطیهلمیباشد؟ دیدگاه صحیح، این است که شرکت زنان در تشییع جنازه حرام است و برای زن روا نیست که در تشییع جنازه شرکت کند؛ زیرا با توجه به عاطفی بودنِ زن، چهبسا بیصبری و شیون و فریاد کند و گریبان چاک دهد یا بر سر و صورتش بزند. همچنین شرکت زنان در تشییع جنازه به اختلاط زنان و مردان میانجامد و چهبسا زمینهساز فتنه میگردد و حکمتِ حضور در تشییع جنازه که اندیشیدن در عاقبت خویشتن است، از میان میرود و به فرصتی برای چشمچرانی اراذل و اوباش تبدیل میشود؛ لذا واجب است که زنان را از حضور در تشییع جنازه باز داریم؛ زیرا شرکت زنان در تشییع جنازه، همانند رفتنشان به قبرستان، حرام است. بدین دلیل که پیامبرجزنانی را که به قبرستان میروند و نیز کسانی را که قبرها را سجدهگاه و محل عبادت قرار میدهند، نفرین کرده و بر آنانکه روی قبرها، چراغ روشن میکنند، لعنت فرستاده است. [صحیح است؛ البته بدون لفظ «سرج» یا روشن کردن چراغ بر روی قبرها؛ نگا: الإرواء (۷۶۲)؛ السلسلۀ الضعیفۀ (۲۲۵)؛ ضعیف الجامع (۴۶۹۱)؛ و ضعیف الترمذی (۵۱)]