۱۷۱- باب: تکبیر گفتن مسافر بههنگام بالا رفتن از گردنهها و امثال آن، و تسبیح گفتن وی در هنگامیکه از درهها و سراشیبیها پایین میرود؛ و نهی از بلند کردن صدا در هنگام تکبیر گفتن و امثال آن
۹۸۲- عن جابرٍس قال: كُنَّا إِذَا صَعِدْنَا كَبَّرْنَا، وَإِذَا نَزَلْنَا سَبَّحْنَا.[روایت بخاري] [صحیح بخاری، ش: ۲۹۹۳]
ترجمه: جابرسمیگوید: هرگاه از سربلندی بالا میرفتیم، «الله اکبر» میگفتیم و چون از سراشیبی پایین میرفتیم، «سبحانالله» میگفتیم.
۹۸۳- وعن ابن عمرَب قَالَ: كَانَ النَّبيُّج وجيُوشُهُ إِذَا عَلَوا الثَّنَايَا كَبَّرُوا، وَإِذَا هَبَطُوا سَبَّحُوا.[روایت ابوداود با اِسنادِ صحيح] [صحیح أبی داود، از آلبانیش: ۲۶۴]
ترجمه: ابنعمربمیگوید: پیامبرجو سپاهیانش هنگام بالا رفتن از سربلندی «الله اکبر» میگفتند و هنگامی که از سراشیبی پایین میرفتند، «سبحانالله» میگفتند.
شرح
این باب که مؤلفدر ادامهی آداب و دعاهای سفر گشوده است، به این موضوع میپردازد که: یکی از آداب سفر، این است که انسان هنگام بالا رفتن از سربلندی یا کوه و گردنه، یا هنگامیکه هواپیما اوج میگیرد، یک یا دو یا سه بار «الله اکبر»بگوید؛ و هنگام فرود آمدن، یک یا دو یا سه بار «سبحانالله»بگوید. زیرا انسان در هنگام بالا رفتن، خود را در جایی بلند میبیند و ممکن است حالتِ خودبزرگبینی به او دست دهد؛ لذا «الله اکبر»میگوید و بدینسان خویشتن یا نفسِ خویش را در برابر کبریایی و عظمت الهی، کوچک میشمارد؛ به عبارت دیگر به خود و نفس خویش میگوید: ای نفس! هر چه بالا بروی، باز هم اللهﻷاز تو فراتر است. و آنگاه که از جایی پایین میرود، «سبحانالله»میگوید؛ زیرا پایین رفتن، تداعیگر حقارت و خواریست و الله متعال از هر عیب و نقصی، از جمله: از نزول و پایین آمدنی که در آن نقص و حقارت است، پاک و منزه میباشد؛ چراکه او، فراتر از هر چیزیست. اگرچه از رسولاللهجثابت میباشد که به نزول یا پایین آمدن اللهﻷبه آسمان دنیا تصریح فرموده است؛ اما این نزول، شایستهی جلال و عظمت اوست و به مفهومِ حقارت و خواری یا عیب و نقص نیست. زیرا هیچ چیزی همانندِ الله متعال نمیباشد. بههر حال یکی از آداب پسندیده و از رهنمودها و روشهای پیامبرجو یارانش، این است که هنگام بالا رفتن از سربلندی و نیز هنگام اوج گرفتن هواپیما «الله اکبر»بگویید و آنگاه که از سراشیبی پایین میروید یا هنگام فرود آمدن هواپیما، «سبحانالله»بگویید. گفتنیست: بالا رفتن از سربلندی در زمین با اوج گرفتن در آسمان و نیز پایین رفتن از سراشیبی با فرود آمدن از آسمان، تفاوتی ندارند.
***
۹۸۴- وعنه قَالَ: كَانَ النَّبِيُّج إِذَا قَفَلَ مِنَ الحَجِّ أَوْ العُمْرَةِ، كُلَّمَا أوْفَى عَلَى ثَنِيَّةٍ أَوْ فَدْفَدٍ كَبَّرَ ثَلاثَاً، ثُمَّ قَالَ: «لا إله إِلا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ المُلْكُ وَلَهُ الحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ. آيِبُونَ، تَائِبُونَ، عَابِدُونَ، سَاجِدُونَ، لِرَبِّنَا حَامِدُونَ، صَدَقَ اللهُ وَعْدَهُ، وَنَصَرَ عَبْدَهُ، وَهَزَمَ الأحزاب وَحْدَهُ».[متفق عليه] [صحیح بخاری، ش: (۱۷۹۷، ۲۹۹۵)؛ و صحیح مسلم، ش: ۱۳۴۴]
وفي رواية لمسلمٍ: إِذَا قَفَلَ مِنَ الجيُوشِ والسَّرَايَا أَو الحَجِّ أَو العُمْرَةِ.
ترجمه: ابنعمربمیگوید: پیامبرجهنگامیکه از حج یا عُمره باز میگشت، هر بار که از گردنه یا زمین سخت و بلندی بالا میرفت، میفرمود: «لا إله إِلا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ المُلْكُ وَلَهُ الحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ. آيِبُونَ، تَائِبُونَ، عَابِدُونَ، سَاجِدُونَ، لِرَبِّنَا حَامِدُونَ، صَدَقَ اللهُ وَعْدَهُ، وَنَصَرَ عَبْدَهُ، وَهَزَمَ الأحزاب وَحْدَهُ». [ترجمهی دعا: «هیچ معبود راستینی جز اللهِ یکتا و بیشریک وجود ندارد؛ فرمانروایی و حمد و ستایش ویژهی اوست و بر هر چیزی تواناست. ما باز میگردیم و توبهکنندگان، عبادتگزاران و ستایشگران پروردگارمان هستیم. الله به وعدهاش وفا کرد و به بندهاش یاری رساند و بهتنهایی همهی گروهها(ی کفر) را شکست داد»]
و در روایت مسلم آمده است: وقتی از میان لشکرها و دستههای نظامی- یعنی از جهاد- یا از حج و عمره باز میگشت....
۹۸۵- وعن أَبي هريرةس أنَّ رجلاً قَالَ: يَا رسول الله، إنّي أُريدُ أنْ أُسَافِرَ فَأوْصِني، قَالَ: «عَلَيْكَ بِتَقْوَى اللهِ، وَالتَّكْبِيرِ عَلَى كلِّ شَرَفٍ». فَلَمَّا وَلَّى الرَّجُلُ، قَالَ: «اللهمَّ اطْوِ لَهُ البُعْدَ، وَهَوِّنْ عَلَيْهِ السَّفَرَ».[ترمذي این حدیث را روایت کرده و گفته است: حدیثی حسن میباشد.] [السلسلة الصحیحة، از آلبانیش: ۱۷۳۰]
ترجمه: ابوهريرهسمیگوید: مردی عرض کرد: ای رسولخدا! میخواهم به سفر بروم؛ مرا وصیت کنید. فرمود: «به رعایت تقوای الهی و گفتن "اللهاکبر"بر هر بلندی پایبند باش». و آنگاه که آن مرد روی گرداند و رفت، پیامبرجدعا کرد: «یا الله! دوریِ مسافت را بر او کوتاه، و سختی سفر را بر او آسان بگردان».
***
۹۸۶- وعن أَبي موسى الأشعريِّس قال: كنّا مَعَ النَّبِيِّج في سَفَرٍ، فَكُنَّا إِذَا أشْرَفْنَا عَلَى وَادٍ هَلَّلْنَا وَكَبَّرْنَا وَارتَفَعَتْ أصْوَاتُنَا، فَقَالَ النَّبيُّج: «يَا أيُّهَا النَّاسُ، ارْبَعُوا عَلَى أنْفُسِكُمْ، فَإنَّكُمْ لا تَدْعُونَ أصَمَّ وَلا غَائِباً، إنَّهُ مَعَكُمْ، إنَّهُ سَمِيعٌ قَرِيبٌ».[متفق عليه] [صحیح بخاری، ش: (۲۹۹۲، ۶۳۸۴)؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۷۰۴]
ترجمه: ابوموسی اشعریسمیگوید: در سفری همراه پیامبرجبودیم؛ هنگامیکه از جایی بالا میرفتیم، «لاإلهإلاالله»و «اللهاکبر»میگفتیم و صدایمان بلند میشد. پیامبرجفرمود: «ای مردم! بر خود رحم کنید (و صدایتان را پایین بیاورید)؛ زیرا شما، شخصِ ناشنوا و غایبی را نمیخوانید؛ بلکه الله با شما، و شنوا و نزدیک است».
شرح
پیشتر بیان شد که پسندیده است که مسافر هنگام بالا رفتن از جایی، «اللهاکبر»بگوید و چون از جایی پایین میآید، «سبحانالله»بگوید. حکمتِ این کار را نیز بیان کردیم؛ اما شایسته است که انسان برای انجامِ این کار، خودش را در رنج و زحمت نیندازد و صدایش را بیش از اندازه بالا نبرد. چنانکه در حدیث ابوموسی اشعریسآمده است که آنها در سفری همراه پیامبرجبودند و «لاإلهإلاالله»و «اللهاکبر»میگفتند و صدایشان را بالا میبردند. پیامبرجفرمود: «يَا أيُّهَا النَّاسُ، ارْبَعُوا عَلَى أنْفُسِكُمْ»؛ یعنی: ای مردم بر خود آسان بگیرید و خود را با بالا بردن صداهایتان در زحمت نیندازید. «زیرا شما، شخصِ ناشنوا و غایبی را نمیخوانید؛ بلکه الله - را میخوانید که- با شما، و شنوا و نزدیک است». لذا نیازی ندارد که خودتان را در رنج و زحمت بیندازید و هنگام گفتنِ «لاإلهإلاالله»، «اللهاکبر»و «سبحانالله»صداهایتان را بالا ببرید؛ زیرا اللهﻷمیبیند و میشنود و با اینکه فراتر از آسمانهاست، نزدیک است؛ چراکه بر هر چیزی احاطه دارد. ابنعباسبمیگوید: «آسمانهای هفتگانه و زمینهای هفتگانه در دست پروردگار رحمن و گستردهمهر، تنها همانند یک دانه خردل (=اسپندان) در دستِ یکی از شماست». آسمانها و زمین با کبریایی و عظمت الاهی مقایسه نمیشوند و اللهﻷبه هر چیزی احاطه دارد و فراتر از هر چیزیست. این حدیث بیانگر این است که انسان نباید خودش را در عبادت به زحمت بیندازد یا بر خود سخت بگیرد؛ نه در انجام عبادات ونه در مداومت و پایبندی بر آن. چنانکه پیامبرجاطلاع یافت که عبدالله بن عمرو بن عاصببه سبب علاقهی فراوانش به عبادت، گفته است: «در تمام عمر خویش هر روز، روزه میگیرم و تمام شبها، به نماز و عبادت میپردازم». رسولاللهجبه عبداللهسفرمود: «تو، چنین گفتهای؟» عرض کرد: «بله، چنین گفتهام». پیامبرجفرمود: «تو، توانش را نداری؛ هم روزه بگیر و هم بخور، بخشی از شب بخواب و پاسی از شب برخیز (و عبادت کن) و هر ماه، سه روز، روزه بگیر که پاداش کار نیک، ده برابر است و این سه روز در ماه، مانند تمام عمر است». عبداللهسگفت: «تواناییام، بیش از این است». فرمود: «یک روز، روزه بگیر و دو روز فاصله بینداز». عرض کرد: «طاقت و توان من، بیش از این است». رسولاللهجفرمود: «فَصُم يَوْماً وَأَفْطرْ يوْما، فَذلكَ صِيَام دَاودج وَهُو أَعْدَل الصِّيَامِ»؛ [صحیح بخاری، ش: (۱۹۷۴، ۱۹۷۹، ۱۹۸۰، ۳۴۱۹، ۵۰۵۲، ۶۲۲۷))؛ و صحیح مسلم، ش: (۱۱۵۹، ۱۱۶۲) بهنقل از عبدالله بن عمرو بن عاصب. [این حدیث، پیشتر بهشمارهی ۱۵۴ آمده است. (مترجم)])] یعنی: «یک روز در میان روزه بگیر که این، روزهی داوودجو برترین روزه است». زمانی که عبدالله بن عمروسبزرگ شد و پا به سن گذاشت، میگفت: کاش رخصت رسولاللهجرا قبول میکردم؛ زیرا یک روز در میان روزه گرفتن، برایش دشوار شد. لذا پانزده روزِ پیاپی روزه میگرفت و پانزده روز، روزه نمیگرفت. یعنی به جای روزهی یک روز در میان، نیمی از هر ماه را روز میگرفت.
پیامبرجدربارهی قیام شب و عبادت شبانهی عبداللهسبه او فرمود: «محبوبترین نماز شب نزد الله تعالی، نماز داوود÷است که نیمی از شب میخوابید و یکسوم آن را برای عبادت برمیخاست و یکششم دیگر را میخوابید».
بههر حال شایسته نیست که انسان خودش را برای عبادت در زحمت بیندازد؛ بلکه هر زمان که امکانات یا شرایطی آسان برای عبادت فراهم شد، سپاسگزار باشد و از فرصت استفاده کند. برخی از مردم در زمستان بهرغم اینکه به آب گرم دسترسی دارند، با آب سرد وضو میگیرند و خود را اذیت میکنند؛ در صورتی که اللهﻷمیفرماید:
مَّا يَفۡعَلُ ٱللَّهُ بِعَذَابِكُمۡ إِن شَكَرۡتُمۡ وَءَامَنتُمۡ﴾ [النساء : ١٤٧]
اگر سپاسگزار باشید و ایمان بیاورید، الله را با عذاب شما کاری نیست.
آری؛ هنگامیکه به آب گرم دسترسی ندارید و با آب سرد وضو میگیرد، پاداشی برای شما خواهد بود؛ اما اگر به گمان اینکه ثواب دارد، خود را اذیت کنید و گزینهی سخت را بر گزینهی آسان ترجیح دهید، درست نیست؛ بلکه همان کاری را بکنید که آسانتر است. برخی از مردم میگویند: «پیاده به حج میروم که ثواب بیشتری دارد!» چه کسی گفته است که رفتن به حج با پای پیاده از رفتن به حج با ماشین یا هواپیما برتر میباشد؟ این، پندار اشتباهیست. از شرایط آسانی که الله متعال برای عبادت فراهم میکند، استفاده ببرید. معنا ندارد که انسان با چنین پنداری، به جای استفاده از نعمت برق و قرار گرفتن در جایی مناسب، زیر نورِ ضعیف قرآن بخواند و بگوید: «چون تلاوت قرآن در زیر نور ضعیف سختتر است، پس ثواب بیشتری دارد»! این هم اشتباه است. وقتی شرایط آسانی برای عبادت وجود دارد، از آن استفاده نما و در عبادت، کوتاهی نکن؛ اما هنگامیکه شرایط آسانی فراهم نیست و عبادت با رنج و زحمت است، آنوقت هرچه زحمت بیشتری متحمل شوید، اجر و پاداش بیشتری مییابید.