بلکه گمراه شدی

فهرست کتاب

«نقدی بر دیدگاه آقای تیجانی درباره عبدالله بن عمرب»

«نقدی بر دیدگاه آقای تیجانی درباره عبدالله بن عمرب»

آقای تیجانی می‌گوید: «... یا از عبدالله بن عمر، او نیز از جمله کسانی بود که از امام علی فاصله می‌گرفت و بعد از اینکه مردم با امام علی بیعت کردند، او با امام علی بیعت نکرد و درباره اینکه، بهترین مردم بعد از رسول الله جابوبکر، عمر و عثمان هستند، و بعد از آن کسی بر کسی برتری ندارد و همه با هم برابرند، حدیث بیان می‌کرد. معنی این حدیث، این است که عبدالله بن عمر، امام علی را با توده مردم و مردم کوچه و بازار برابر می‌دانست، مانند یک فرد عادی که هیچ گونه فضل و فضیلتی نداشته باشد، او را به حساب می‌آورد. عبدالله چقدر بیگانه و نا آشنا است، درباره واقعیاتی که علمای بزرگ امت و ائمه درباره فضیلت امام علی بیان کرده‌اند. روایاتی که پیرامون فضیلت علی وارد شده‌اند، چنان مستند و معتبرند که این گونه روایات درباره هیچ یک از صحابه نیامده است. آیا عبدالله بن عمر حتی یک روایت درباره فضیلت امام علی نشنیده است؟ آری، به خدا سوگند او درباره فضیلت امام علی زیاد شنیده است، و زیاد دانسته، اما سیاست و ما أدراك ما السیاسة، سیاست حقایق را وارونه می‌کند و شگفتی می‌آفریند [۹۰۳].

می‌گویم:

۱- آقای تیجانی بر صحابی رسول الله ج، عبدالله بن عمر خرده گیری می‌کند صرفاً بخاطر اینکه او این حدیث را روایت کرده است و گمان می‌کند که این حدیث طعن بر امام علی است و او متوجه اعمال خود نیست. در حالی که او احادیث را تحریف می‌کند و برخی دیگر را صرفا بخاطر اینکه این احادیث مشتمل بر مدح صحابه هستند، تجلیل می‌کند. او بی‌گمان هدف خود را پاک و مقدس می‌داند اما می‌پندارد که ابن عمربقصد خرده گیری و عیبجویی امام علی را داشته است و پیرامون فضیلت ابوبکر، عمر و عثمان دست به وضع احادیث زده است. آفرین بر این گمراهی!.

۲- قصد ابن عمر هرگز مطعون کردن امام علی یا اینکه او را بدون فضیلت جلوه دهد نبوده است. در حدیث مذکور، خوبی و بهتری مقید به امور مربوط به خلافت است. همان گونه که ابن عساکر از عبدالله بن یسار و او از سالم و او از ابن عمر نقل کرده است: «إنكم لتعلمون إنا كنا نقول على عهد رسول اللهج، أبی بكر، عمر وعثمان، یعنی فی الخلافة». یعنی، شما بخوبی آگاه هستید که ما در زمان رسول الله جمی‌گفتیم: ابوبکر، عمر و عثمان یعنی در خلافت. همچنین در اصل حدیث که از طریق عبدالله عن نافع عن ابن عمر نقل شده است نیز چنین آمده است «كنا نقول فی عهد رسول الله ج، من یكون أولى الناس بهذا الأمر؟ چه کسی شایسته‌تر برای خلافت است، در این باره در زمان حیات مبارک رسول اکرم جبحث و تبادل نظر داشتیم و می‌گفتیم، نخست ابوبکر و سپس عمر [۹۰۴].

اگر عبدالله بن عمر فضیلتی برای امام علی قایل نبود، چگونه از رسول اکرم جروایت می‌کرد که حسن و حسین سردار جوانان اهل بهشت هستند، و حضرت علی که پدر حسن و حسین است. از فرزندان خود افضل و بهتر است [۹۰۵]علاوه بر این امام بخاری از حضرت سعد بن عبیده نقل کرده است که: «شخصی نزد ابن عمر آمد و درباره عثمان از او پرسید. ابن عمر از خوبی‌های عثمان برای او بیان کرد، بعد ابن عمر پرسید: ممکن است تو از شنیدن تعریف او ناراحت شدی؟ آن شخص گفت: آری، ابن عمر گفت: خدا تو را ذلیل کند. بعد درباره علی سوال کرد. ابن عمر خوبی‌های علی را بیان کرد. بعد گفت: او آن است. خانه او وسط خانه‌های رسول الله جساخته شده است. بعد ابن عمر گفت: ممکن است تو از شنیدن تعریف علی ناراحت شده‌ای؟ گفت: آری، ابن عمر گفت: خدا تو را ذلیل کند. برو و هرچه می‌خواهی در حقم انجام بده [۹۰۶]. در روایت نقل شده از عطاء آمده است «آن مرد گفت: من او را نمی‌پسندم، ابن عمر گفت: خداوند تو را نپسندد [۹۰۷]آیا این همه روایات دال بر این هستند که ابن عمر فضیلتی برای امام علی قایل نبود؟ واقعیت این است که آقای تیجانی فقط با یک چشم نگاه می‌کند و بجز معایب و نقایص چیزی دیگر را نمی‌بیند. و معنی قول ابن عمر: «إن بیته أوسط بیوت النبی ج، أی: أحسنها بناءً» [۹۰۸].

۳- البته دلایل برای فضیلت، جایگاه و تقوای ابن عمربزیاد است. عباس قمی، محدث امامیه در کتاب خود «الكنى والألقاب» پیرامون معرفی شخصیت ابن عمربچنین آورده است: «عبدالله بن عمر صحابی نامداری است: ابن عبدالبر در استیعاب درباره او گفته است. از اهل تقوی و علم و فضل است و به شدت از آثار و روش‌های رسول اکرم جپیروی می‌کرد. در فتوا دادن بسیار محتاط بود. با حزم و احتیاط سخن می‌گفت. رسول اکرم جخطاب به همسرش حفصه، خواهر عبدالله فرمود: «برادرت عبدالله مرد بسیار شایسته و خوبی است، اگر نماز شب را می‌خواند. بعد از آن ابن عمر هرگز سحرخیزی را ترک نکرد [۹۰۹].

و (عالم دیگری از علمای بزرگ شیعه) امام ابن بابویه قمی، در کتاب خودش «الخصال» [۹۱۰]به روایات ابن عمر استدلال می‌کند و آن‌ها را می‌پذیرد. و همچنین آقای محقق آن کتاب روایات وی را می‌پذیرد. آری، این است ابن عمر از دیدگاه امامیه اثناعشریه!؟ (اما تیجانی رافضی، کاسه‌ی داغتر از‌اش از ابن عمربعیب‌جویی می‌کند!).

[۹۰۳] ثم اهتدیت ص (۱۴۲-۱۴۱) و آنگاه هدایت شدم ص (۲۳۴-۲۳۳). [۹۰۴] فتح الباری ج۷ ص (۲۱). [۹۰۵] سنن ابن ماجه باب فضائل أصحاب الرسول جشماره (۱۱۸) و صحیح ابن ماجه (۹۶۹ آلبانی. [۹۰۶] صحیح بخاری کتاب الفضائل ـ باب فضایل علی شماره (۳۵۰۱). [۹۰۷] الفتح جلد ۷ ص (۹۱) به خصایص علی مراجعه شود. [۹۰۸] مآخذ سابق (ج۷ ص۹۱). [۹۰۹] الکنی و الألقاب ج۱ ص (۳۶۴) چاپ مکتبة الصدر تهران. [۹۱۰] الخصال ص (۱۹۱-۱۸۴-۱۶۳-۷۲-۶۷-۳۱-۲۹).