خطر روافض بر امت اسلامی
روافض از همان آغاز نشات، مشکلات زیادی برای مسلمانان ایجاد کرد، ما متذکر شدیم که عبدالله بن سبأ یهودی بنیانگذار این اندیشه چگونه مردم را علیه خلیفه سوم شوراند و بدنبال آن خلیفه سوم به شهادت رسید و بعد از آنچه جنگهای داخلی که میان مسلمانان ایجاد نشد. آنها در صفوف حضرت علی بن ابی طالب خود را جای داند و جنگ جمل و صفین را به راه انداختند و نسبت به حضرت علیس هم وفا دار نماندند بطوریکه حضرت علیس همیشه از آنها شکایت داشت و میگفت: من حاضرم ده نفر از شما را به معاویه بدهم و یک نفر از طرفداران معاویه را بگیرم. این طرفداران دروغین اهل بیت به حضرت حسن بن علیبنیز خیانت کردند هنگامیکه حضرت حسنس خود را برای جنگ با معاویه آماده کرد در وسط راه به وی حمله کردند بطوریکه گلیم زیر پایش را هم ربودند و پای حضرت حسنس را مجروح کردند و بعد از آن، به حضرت حسین نامه نوشتند و وی را به کوفه دعوت کردند اما قبل از اینکه حضرت حسین به کوفه برسد نمایندهاش را کشتند و پیمان شکنی کردند که سرانجام جریان، به شهادت حضرت حسینس در میدان کربلا انجامید. این تاریخ مختصر آنها با اهل بیت است البته قابل یاد آوری است که همه اهل بیت از دست این گروه مینالیدند و این مطلب با دلایل و وثائق تاریخی در همین کتاب خواهد آمد.
علاوه بر این، آنها هرگاه در تاریخ فرصتی پیدا کردهاند برای نابود کردن مسلمانان از هیچ تلاش و کوششی فرو گذار نکردند. بعنوان نمونه به فاجعه سقوط بغداد بدست هولاکوخان و لشکریانش و نقش شیعه در آن اشاره میکنم: در سال ۶۵۶ هجری قمری خلیفه وقت مستعصم بالله بود و فردی شیعه مذهب بنام ابن العلقمیتوانسته بود در دارالخلافه نفوذ کند و به وزارت برسد و اعتماد خلیفه را جلب نماید. بعد از اینکه مشکلی میان شیعه و اهل سنت پیش آمده حقد و کینه ابن علقمی نسبت به اهل سنت افزایش یافت و اینجا بود که تصمیم گرفت زمینه را برای ورود هولاکو به بغداد فراهم کند. بعد از اینکه در بغداد صد هزار نظامی وجود داشت، ابن علقمی هر روز تعداد آنها را کم میکرد تا اینکه تعداد آنها را به ده هزار نفر کاهش داد سپس نامهای به تاتار نوشت و به آنها چراغ سبز داد و اینگونه هولاکوخان با همکاری ابن علقمی شیعه مذهب به بغداد حمله کرد در حالی که خواجه نصیرالدین طوسی شیعی هم وزیر ومستشار او بود. سپاه هولاکو وارد بغداد شد، آنها به زنان، کودکان، پیر مردان و ضعفا بر هیچ کس رحم نکردند بلکه به هرکه دست یافتند همگی را از دم تیغ گذراندند، مردم داخل خانهها میرفتند و درها را میبستند اما آنها درها را میشکستند و یا به آتش میکشیدند و همه را قتل عام میکردند. بسیاری از مردم به چاهها و قبرها پناه آوردند اما هیچ کس نتوانست جان سالم بدر برد مگر یهود و نصارایی که اهل ذمه بودند و یا کسانی که به خانهی همکار آنان، ابن علقمی شیعی و تعدادی از تجار پناه برده بودند، بغداد بعد از اینکه عروس شهرها بود تبدیل به خرابهای شد، آنها چهل روز بغداد را مباح شمردند و در این چهل روز هرچه دلشان خواست انجام دادند و در عین حال که خلیفه، مستعصم بالله به قتل رسید طبق بعضی از روایات تاریخی حدود دو میلیون مسلمان کشته شد. «إنا لله وإنا إلیه راجعون».
بعد از چهل روز هنگامی که عفو عمومی اعلام کردند مردمی که داخل قبور و چاهها پنهان شده بودند، بیرون آمدند در حالی که چهرههایشان تغییر کرده بود ویکدیگر را نمیشناختند. میگویند تعداد کشته شدگان به حدی زیاد بود که بیماریهای واگیر مختلفی میان باقیمانده مردم رواج پیدا کرد بطوری که بسیاری بر اثر این بیماریها فوت کردند و همچنین بر اثر بادهایی که بر این اجساد میورزید در شام بسیاری از مردم دچار و با بیماری شدند [۶].
و در ایران هنگامی که شاهان صفوی روی کار آمدند از سرهای علمای اهل سنت مناره ساختند و بعد از اینکه اهل سنت اکثریت بودند و در بسیاری از شهرهای مرکزی مثل طهران، ری، شیراز، اصفهان، کرمان و غیره ساکن بودند تحت فشار حکومت صفوی یا شیعه شدند و یا به مناطق مرزی گریختند وهم اکنون اگر نگاهی به جغرافیای ایران بیاندازیم چهار طرف نوارهای مرزی ایران اهل سنت هستند.
[۶] به بدایه و نهایه ابن کثیر ـ حوادث سال ۶۵۶ هجری مراجعه کنید.