بلکه گمراه شدی

فهرست کتاب

باب سوم: نقدی بر گفته تیجانی دایر بر اینکه قرآن صحابه را مورد مذمت قرار داده است

باب سوم: نقدی بر گفته تیجانی دایر بر اینکه قرآن صحابه را مورد مذمت قرار داده است

تیجانی هدایت شده! در آغاز این بحث می‌گوید: «... قبل از هر چیز لازم می‌دانم بگویم که خداوند سبحان در مواردی متعددی، آن عده از صحابهشرا ستوده است که بدون هیچ طمع واز و بدور از هرگونه غرور و تکبر و صرفاً بخاطر خشنودی الله و رسول الله جبا پیامبر جمحبت کردند، از امر او اطاعت کردند و در هر حال تابع فرمان بودند ـ این ستودن مربوط به کسانی است که خداوند از آنان اظهار خشنودی کرده آنان نیز از خدای خود خشنود بوده‌اند. حقاً این مرتبه، ویژه کسانی است که از پروردگارشان یعنی از معصیت پروردگارشان ترسیده باشند. این دسته از صحابهشاز جمله کسانی بودند که مسلمانان با توجه به موقف، موضع و برخوردشان با پیامبر ج، قدر و منزلت واقعی آنان را شناختند. با آنان محبت ورزیدند، به عظمت آنان اعتراف کردند. و با رضایت از آنان یاد کردند. تیجانی می‌گوید: سخن من مربوط به این دسته از صحابهشکه مورد احترام و تجلیل شیعه و سنی هستند نمی‌باشد. همانطور که سخنانم ارتباط ندارند با آن دسته از صحابه که بنفاق شهرت داشتند و مورد لعن و نفرین تمام مسلمانان، اعم از شیعه و سنی بودند. البته موضوع سخن من آن عده از صحابه هستند که مسلمانان درباره آنان اختلاف کرده‌اند(!!) وقرآن در برخی موارد آنان را تنبیه و تهدید کرده است. و رسول الله جدر مناسبات متعددی آنان را از خود بر حذر داشته و یا خود را از آنان بر حذر داشته است. آری، اختلاف میان شیعه و سنی در مورد همین گروه از صحابه می‌باشد» [۸۵].

آقای تیجانی قصد دارد وانمود کند که شیعه و سنی در مورد بعضی از صحابه اتفاق نظر دارند و اینکه از میان صحابه گروهی هستند که فریقین بر منافق بودن آنان نیز متفق القول‌اند. البته اختلاف میان شیعه و اهل سنت مربوط به گروه سومی از صحابهشمی‌باشد! آقای تیجانی فراموش کرده یا دست به تجاهل عارفانه زده است دایر بر اینکه اهل سنت اصلا چنین تقسیمی را درباره صحابهشنمی‌پذیرند بلکه تمام اصحاب و یاران رسول الله جرا عادل می‌دانند.

و این امر (عادل بودن صحابه) نزد اهل سنت از اصول دین آنان است و جای هیچ گونه بحث و اختلاف در آن وجود ندارد. لذا ادعای آقای تیجانی دایر بر اینکه شیعه و سنی درباره اقسام صحابه اختلاف دارند، وهم و تخمین باطل و رسوا کننده او است. اما منافقان در هیچ شرایطی نزد اهل سنت از جمله صحابه محسوب نمی‌شوند. ولی آقای تیجانی اصلا به هیچ دلیلی نمی‌پذیرد جز اینکه صحابهشرا به سه دسته تقسیم کند. جای بسی تعجب و شگفتی است اینکه آقای تیجانی در اثنا مباحث خود بر این نکته تاکید کرده است که به منابع و مصادر فریقین رجوع می‌کند اما او در تقسیم صحابهشفقط و فقط دیدگاه شیعه را ملاک و محور گفتگوهای خود قرار داده است و آن‌ را به عنوان مرکز اصلی مباحث خود پذیرفته است تا جهت نصوص قرآنی را بسوی خود گردانده و طبق میل خود آن‌ها را تفسیر و تاویل کند و دیدگاه اهل سنت را در مورد صحابه بطور کلی و یک سره پشت سر انداخته است. آفرین بر این انصاف!؟

آقای تیجانی در درجه اول از این آیه که او آن‌ را آیه انقلاب می‌نامد، استدلال می‌کند ﴿ وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٞ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِ ٱلرُّسُلُۚ أَفَإِيْن مَّاتَ أَوۡ قُتِلَ ٱنقَلَبۡتُمۡ عَلَىٰٓ أَعۡقَٰبِكُمۡۚ وَمَن يَنقَلِبۡ عَلَىٰ عَقِبَيۡهِ فَلَن يَضُرَّ ٱللَّهَ شَيۡ‍ٔٗاۗ وَسَيَجۡزِي ٱللَّهُ ٱلشَّٰكِرِينَ١٤٤ [آل عمران: ۱۴۴]. ترجمه: «محمد ججز پیامبری بیش نیست. قبل از وی پیامبران نیز گذشته‌اند. آیا اگر او بمیرد یا کشته شود شما به عقب بر می‌گردید. هر کس به عقب بر گردد، هرگز ضرری به دین خدا نمی‌تواند برساند. خداوند بندگان شاکر خود را پاداش خواهد داد». به قول جناب تیجانی این بسیار واضح و روشن دلالت می‌کند که صحابه بعد از وفات رسول الله به عقب بر می‌گردند. و تعداد از آنان ثابت قدم خواهند ماند. همانگونه که از این آیه بر میاید. زیرا خداوند آن تعداد اندک را به شاکرین تعبیر نموده است. چون شاکرین همواره اندک بوده‌اند. آیه دیگری نیز به همین مطلب اشاره دارد ﴿ وَقَلِيلٞ مِّنۡ عِبَادِيَ ٱلشَّكُورُ [سبأ: ۱۳]. این مطلب در احادیثی که بدان اشاره خواهد شد نیز مورد تایید قرار گرفته است.

[۸۵] ثم اهتدیت ص (۹۸) و آنگاه هدایت شدم ص (۱۶۲-۱۶۱).