«نقدی بر ادعای شیعه دایر بر اینکه توسل به قبور شرک نیست»
آقای تیجانی میگوید: عرض کردم که علمای سعودی دست مالیدن بر قبور و صدا کردن صالحان و تبرک جستن به آنان را شرک میدانند، نظر شما در این باره چیست؟ جناب سید باقر صدر گفت: اگر دست مالیدن بر قبور و صدا کردن صاحب قبر قصد این باشد که آنان مالک نفع و ضرر هستند، بیتردید این شرک است، لکن مسلمانان، موحد هستند و خوب میدانند که تنها خداوند مالک نفع و ضرر است و صدا کردن اولیا و ائمه (علیهم السلام) بخاطر این است که آنان وسیله هستند برای نزدیک شدن به خداوند، و این هرگز شرک نیست. مسلمانان سنی و شیعه از زمان رسول الله جتا به حال بر این مطلب اتفاق نظر دارند، بجز وهابیها یعنی همان علمای سعودی که توبه سوی آنان اشاره کردی و آنان با اجماع مسلمانان مخالفت میکنند و در پرتو مخالفت با اجماع مسلمین میخواهند مذهب نوین خود را در قرن حاضر رونق دهند، و آنان در پرتو این عقیده، مسلمانان را با فتنه رو برو ساخته، فتوای کفر علیه آنان صادر کردهاند و ریختن خون آنان را مباح قرار دادهاند ـ آنان حجاج سالخورده را صرفاً بخاطر گفتن «السلام علیك یا رسول الله» مورد ضرب و شتم قرار میدهند و کسی را نمیگذارند که به ضریح مبارک رسول الله دست بزند و علمای ما در این باره با آنان بحثها و مناظرهها داشتهاند (؟ ؟) ولی آنان اصرار ورزیده و از پذیرفتن حق منکر شدهاند» [۸۹۲]!؟
به این موحد!!! چنین پاسخ میدهم:
این گفته آقای صدر که صدا کردن صالحان و نیکان که در گذشتهاند، شرک نیست بدلیل اینکه متوسل به آنان، معتقد به این نیست که آنان مالک نفع و ضرر هستند. بلکه صدا کردن آنان بخاطر این است که آنان وسیلهای باشند برای رسیدن به خداوند، و چنین چیزی شرک گفته نمیشود. این، عیناً همان دلیلی است که مشرکان گذشته میگفتند و خداوند، این دلیل آنان را چنین نقل کرده است: ﴿ أَلَا لِلَّهِ ٱلدِّينُ ٱلۡخَالِصُۚ وَٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ إِنَّ ٱللَّهَ يَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡ فِي مَا هُمۡ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَنۡ هُوَ كَٰذِبٞ كَفَّارٞ ٣ ﴾[الزمر: ۳] «آگاه باشید، دین و عبادت خالص از آن خداوند است و کسانی که اولیا و دوستانی بجز خداوند بر میگزینند ـ و میگویند: ـ ما آنها را پرستش نمیکنیم مگر بخاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک گردانند. خداوند روز قیامت درباره آنچه که اختلاف دارند، داوری خواهد کرد، خداوند دروغگوی کفر پیشه را هدایت نمیکند». چه تفاوتی وجود دارد میان اینکه، اهل قبور وسیله باشند و میان اینکه، آنان عامل نزدیک کننده باشند؟! و برای مزید استدلال، دیدگاه آقای فضل طبرسی را که در کتاب «مجمع البیان» که از جمله کتب مرجع و معتبر شیعه است تقدیم خوانندگان محترم خواهم کرد ـ آقای طبرسی در تفسیر آیه: ﴿ مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ ﴾[الزمر: ۳] میگوید: «أی: لیشفعوا لنا إلى الله» [۸۹۳]. «یعنی تا نزد خداوند برای ما شفاعت کنند».
شگفتآور اینکه آقای محمد جواد مغنیه بخشی از سخنان محمد بن عبدالوهاب را از کتاب «كشف الشبهات» نقل میکند و میگوید: «او (محمد بن عبدالوهاب) در صفحه ۱۱۰ میگوید: «اگر آنان (شیعه) بگویند: ما شرک نمیکنیم، بلکه گواهی میدهیم که آفریدگار، رازق، مالک نفع و ضرر تنها ذات یگانه حضرت حق است و محمد فرستاده خداوند است، او مالک نفع و ضرر خودش هم نیست. البته من توسط صالحین و نیکوکاران نزد الله و بوسیله آنان از خداوند یاری میجویم، در جواب باید بگویید: آنانی که رسول الله جبا آنان قتال کرد و علیه آنان جنگید، به همه آنچه که شما ذکر کردید، اعتراف داشتند و میپذیرفتند که معبودین باطله آنان (بتها) اختیار تدبر امور را ندارند بلکه آنان معتقد بودند که بتها و معبودان باطل روز قیامت آنان شفاعت خواهند کرد، آقای محمد جواد مغنیه بعد از نقل این سخنان چنین میگوید: آیا کسی که از محمد جانتظار شفاعت را دارد، مانند کسی است که از بتها طالب شفاعت است؟... . .. آری این است تحقیق و موشکافی و این است ایمان واقعی و عمیق؟!» [۸۹۴]من مایل نیستم که به این کج اندیشی و کج فهمی که میان طلب از رسول الله جدر حال حیاتش و بعد از وفاتش، تفاوتی قابل نیست، پاسخ یا توضیحاتی بدهم، البته میخواهم آنچه را که خود او در تفسیر آیه مذکور گفته است، نقل کنم. او میگوید: ﴿ وَٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ ﴾و قالوا: ﴿ مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ ﴾«تا نزد خداوند برای آنان شفاعت کنند!؟» [۸۹۵]آیا تضاد و تناقضی روشنتر از این یافته میشود؟ نابود شوند کسانی که دین خدای عزوجل را چنین تحریف نموده و آن را به باد تمسخر و استهزا میگیرند. این عمل عیناً مانند آن است که خداوند از مشرکان نقل کرده، میفرماید: ﴿ وَيَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمۡ وَلَا يَنفَعُهُمۡ وَيَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِۚ قُلۡ أَتُنَبُِّٔونَ ٱللَّهَ بِمَا لَا يَعۡلَمُ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ١٨ ﴾[یونس: ۱۸] «و بجز خداوند، کسانی را عبادت میکنند که به آنها نفع و ضرری نمیرساند و میگویند: اینها شفاعت کنندگان ما نزد خداوند هستند. بگو: آیا خداوند را از چیزهایی با خبر میسازید که خداوند در آسمانها و زمین از وجود آنها خبر ندارند؟ خداوند پاک و بالاتر است از آنچه مشرکان با وی شریک قرار میدهند».
با بودن این آیه، کسی نمیتواند بگوید: «من معتقد به این نیستم که این قبور قادر به دفع ضرر یا جلب نفع هستند بلکه من طالب شفاعت از آنها هستم» زیرا خداوند به نقل از مشرکان میفرماید: ﴿ وَيَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِۚ ﴾میگوید: خداوند از شرح حال این کفار خبر میدهد. آنان (کفار) میگفتند: ما این بتها را عبادت میکنیم تا آنها نزد خدا در حق ما سفارش کنند [۸۹۶]. آری، بعد از آگاه شدن و کسب اطلاع پیرامون این مطالب، لازم بنظر میرسد. که به پند و اندرزی که رسول اکرم جبه حضرت ابن عباس فرمود، عمل شود. رسول اکرم جخطاب به ابن عباس فرمود: هرگاه سوال میکنی، از خدا سوال کن، هرگاه کمک و یاری میطلبی، از خدا بطلب [۸۹۷]. نه از ائمه، آنطور که آقای صدر مدعی است.
بعد آقای صدر میگوید: «تمام مسلمانان، بجز فرقه وهابی بر شرک نبودن آن اتفاق نظر دارند». خداوند پدرش را بیامرزد چقدر دروغگو است! مسلمانان اجماع دارند، این سخن صحیحی است ولی بر عکس آنچه که گفته شد. زیرا قاطبه اهل علم اتفاق نظر دارند بر این که: «هر کس میان خود و میان الله واسطهای را در نظر بگیرد و بر اتکال کند، او را صدا کند و از او بخواهد، به اتفاق همه، او کافر است. زیرا این تصور و عقیده مانند تصور و عقیده بت پرستان است. آنانی که میگفتند: ﴿ وَيَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِۚ ﴾این بتها و صاحبان قبور، نزد خداوند برای ما شفاعت خواهند کرد.
در پایان به کلیه کسانی که اولیاء را برای رسیدن به الله وسیله و واسطه قرار میدهند، میگویم، بندگان کج اندیش خداوند، این گفته خدا را به دقت مورد مطالعه و تحقیق قرار بدهید که میفرماید: ﴿ وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌۖ أُجِيبُ دَعۡوَةَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِۖ فَلۡيَسۡتَجِيبُواْ لِي وَلۡيُؤۡمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمۡ يَرۡشُدُونَ ١٨٦ ﴾[البقرة: ۱۸۶]
«و چون بندگانم از تو درباره من پرسند، ـ بگو: ـ من نزدیکم و دعای دعا کننده را هنگامی که مرا به فریاد خواند، اجابت میکنم. پس آنان هم دعوت مرا اجابت کنند و به من ایمان بیاورند تا هدایت شوند».
[۸۹۲] ثم اهتدیت ص (۵۹) و آنگاه هدایت شدم ص (۹۳-۹۲). [۸۹۳] مجمع البیان ج۵ ص (۱۳۷۹). [۸۹۴] هذه هی الوهابیة لحمد جواد مغنیه (۷۹-۷۸). [۸۹۵] التفسیر المبین لحمد جواد ص (۶۰۶). [۸۹۶] مجمع البیان للطبرسی ج۳ سوره یونس ص ۲۷. [۸۹۷] بخشی از یک حدیث که ترمذی آن را در کتاب صفة القیامة برقم (۲۵۱۶) آورده است. صحیح ترمذی رقم (۲۰۴۳).