«آقای تیجانی حدیث رسول الله جرا تحریف میکند»
تیجانی میگوید: «بعضی از یاران رسول الله جدر نقل کردن حدیث، ثقه و قابل اعتماد نبودند. بسیاری احادیث را که مطابق میل آنان نبودند، باطل تلقی نمودهاند و علی الخصوص احادیثی را که مورد وصیت رسول الله جبودند و موقع بیماری و وفات رسول الله گفته شدند ـ بطور مثال میتوان حدیث زیر را ذکر نمود. در بخاری و مسلم آمده است، که رسول اکرم جموقع رحلت سه مطلب را توصیه کرد: یکی اینکه مشرکین را از جزیره عرب بیرون کنید ـ دوم اینکه وفد اسامه را امضا کنید، یعنی آن را بفرستید... بعد راوی میگوید: مطلب سوم را فراموش کردهام. آیا این معقول است و عقل آن را میپذیرد، صحابه که حاضر در جلسه بودند و هر سه وصیت را در بیماری موت رسول الله جاز وی شنیدهاند، دوتا را یاد کرده و سومی را فراموش کنند حال آنکه آنان به قدری تیز هوش و دارای یادداشت قوی بودند که قصیده و اشعار بسیار طولانی را بعد از یک بار شنیدن از بر میکردند؟ هرگز باور کردنی و پذیرفتنی نیست. البته سیاست آنان را واداشت تا آن بخش از وصیت را فراموش کنند و سخنی از آن گفته نشود، این نیز یکی دیگر از اباطیل صحابه است. چون این بخش از وصیت بیگمان در مورد جانشینی علی بن ابی طالب بوده است، راوی آن را عمداً ذکر نکرده است [۹۲۱].
جواب:
۱- این حدیث، بخشی از آن حدیث است که آقای تیجانی آن را به «مصیبت روز پنج شنبه» یاد میکند. ذکر این جز از حدیث در اینجا و عدم ذکر آن در بحث مذکور، آشکارا حدیث از این دارد که آقای تیجانی چقدر دارد با احادیث بازی میکند. دلیل مطرح نکردن این بخش از حدیث در مباحث سابق (رزیة یوم الخمیس)این است که این بخش از حدیث، مبین این مطلب است که رسول اکرم جصحابه را از نزد خود بیرون نرانده و آنان را طرد نکرده است. و مهمتر از همه، اینکه رسول اکرم جاین توصیهها را بعد از اینکه از نوشتن مکتوب منصرف شده بود، به صحابهشکرد، این خودش دلیل روشن و بسیار واضحی است مبنی بر اینکه آنچه را که رسول اکرم جمیخواست بنویسد، مطلب ضروری و مهمی نبود بلکه همانطور که حضرت عمرسمیاندیشید یک امر اختیاری بود.
۲- گوینده این جمله و کلمات (سومی را فراموش کردهام) سعید بن جبیر، تابعی است. در روایتی دیگر چنین آمده است (وسكت عن الثالثة أو قالها فأنسیتها)از ذکر توصیه سومی خاموشی اختیار کرد یا اینکه او آن را گفته و من آن را فراموش کردهام. بنابراین فراموش کننده سعید بن جبیر است و او تابعی است نه صحابی. لذا این گفته آقای تیجانی (آیا عقلانی است که صحابه حاضر در جلسه وصایای رسول الله را شنیده و سومی را فراموش کنند؟) دال بر جهالت و بیعلمی او است. زیرا که صحابه حدیث را فراموش نکردند بلکه کسی که از صحابه روایت میکند، او فراموش کرده است. لذا آقای تیجانی مسئولیت فراموش کردن یک راوی را که بخشی از یک حدیث را فراموش کرده است، چگونه به گردن صحابی میاندازد ـ باز هم فرضاً اگر بپذیریم که صحابه بخشی از حدیث حتی تمام یک حدیث را فراموش کرده است، شگفتآور نیست، زیرا صحابه مانند سایر انسانها هستند بعضی امور را فراموش میکنند و بعضی را بخاطر میسپارند آنان از چنین چیزی معصوم نیستند ـ ولی همانطور که در مباحث گذشته خاطر نشان کردم، عصمتی که آقای تیجانی آن را برای علی و فرزندانش قایل است، او را بر این گمان واداشته است که هر گونه خطا، فراموشی حتی سبقت کسانی که از صحابه صورت گیرد، آن را یک عیب و گناه در حق آنان تلقی کند. فنسأل الله النقمة لعقدة العصمة لدى الرافضة!.
[۹۲۱] ثم اهتدیت ص (۱۶۴-۱۶۳) و آنگاه هدایت شدم ص (۲۷۴-۲۷۳).