باب دهم: نقدی بر دیدگاه تیجانی در باره طلحه و زبیر
طلحه و زبیر از جمله اصحاب و یارانی هستند که رسول اکرم جبهشتی بودن آنان را تایید کرده است [۶۹۲]، و برای تیجانی لازم است که گاهی بوسیلهی طعن زدن و گاهی بوسیله تحریف در سیره، آنان را معیوب معرفی کند. زیرا آن دو از جمله کسانی بودند که خواستار قصاص از قاتلان عثمان بودند و در صفحات آینده ایرادهای آقای تیجانی را نقل نموده و با نوک قلم و سر انگشتان از آنان دفاع خواهم کرد.
۱-.. . آقای تیجانی تحت عنوان «حدیث رقابت بر سر دنیا» آورده است که آن دو از جمله کسانی بودند که برای بدست آوردن مال و متاع دنیا رقابت کردند و شروع به ذخیره کردن طلا و نقره نمودند. به این ایراد آقای تیجانی با ذکر دلایل قانع کننده در مباحث گذشته در همین کتاب پاسخ داده شده است. مراجعه شود.
۲-.. . آقای تیجانی طلحه و زبیر را به خروج و بغاوت علیه عثمان متهم کرده و آنان را شریک شورشیان که عثمان را محاصره کرده و آب را بر روی او بسته بودند، معرفی کرده است. به همهی این دروغها در باب گذشته در جریان دفاع از حضرت ام المومنین عایشهلپاسخ دندان شکن داده شده است برای یادآوری بدان جا مراجعه شود.
آقای تیجانی میگوید: «از همهی اینها بگذریم، من درباره تاریخ ام المومنین صحبت نمیکنم بلکه میخواهم بگویم بسیاری از صحابه با مبادی اسلام مخالفت کرده و فرمان رسول الله جرا پشت سر گذاشتهاند و درباره فتنه ام المومنین، یک دلیل که مورخان بر آن اجماع دارند کافی است. مورخان میگویند وقتی عایشه از آب «حوأب» [۶۹۳]عبور میکرد، و سگهای آنجا به صدا درآمدند، عایشه به یاد تذکر شوهرش افتاد و منع کردن رسول الله جوی را از اینکه او صاحب جمل شود، در خاطرهاش تکرار شد، بلا فاصله شروع به گریه کرد و گفت: «مرا بر گردانید، مرا بر گردانید، اما طلحه و زبیر پنجاه نفر آوردند و به آنان چیزی دادند آنها هم سوگند خوردند که این «ماء الحوأب» نیست. بدین گونه عایشه به سفرش ادامه داد تا به بصره رسید. مورخین میگویند: این نخستین شهادت دروغین بود. » او این خبر را به طبری، ابن الاثیر و مدائنی و به سایر مورخین که حوادث سال سی و شش را نوشتهاند نسبت میدهد و بعد میگوید: «ای مسلمانان! ای خردمندان! ای روشن فکران! ما را در حل این مشکل راهنمایی کنید. آیا اینها هستند صحابه بزرگ، و بزرگان صحابه که ما به عدالت آنان گواهی میدهیم و آنان را بهترین افراد بشر بعد از رسول اکرم جمیدانیم؟! بزرگان صحابه همینها هستند که مرتکب گناهانی مانند گواهی دروغین، میشوند، گواهی که پیامبرجآن را گناه کبیره معرفی نموده است که انسان را بسوی جهنم سوق میدهد؟ [۶۹۴].
میگویم:
۱-.. . حل این مشکل بسیار ساده است. اگر کتاب طبری و ابن الاثیر را مطالعه کنیم، کمترین نشانی از این خبر دیده نمیشود، به جز این روایت: «زهری میگوید: وقتی طلحه و زبیربمطلع شدند که حضرت علی بن ابی طالب در «ذی قار» منزل گرفته است، به طرف بصره بر گشتند، عایشهلصدای سگها را شنیده، پرسید: این کدام چشمهی آب است؟ گفتند: ماء الحوأب، عایشهی استراجاع: ﴿ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَيۡهِ رَٰجِعُونَ ١٥٦ ﴾[البقرة: ۱۵۶] گفت و فرمود: «روزی که همسران رسول اکرم جنزد او بودند، از او شنیدم فرمود: ای کاش شما میدانستید که سگهای حواب برای چه کسی از شما به صدا در میآیند. آنگاه عایشه میخواست بر گردد، عبدالله بن زبیر آمد و به عایشه گفت: «به تو اشتباه رساندهاند، این محل، «ماء الحوأب» نیست. عبدالله بن زبیر همچنان اصرار کرد تا اینکه ام المومنین، عایشهلبه راهش ادامه داد [۶۹۵]. به لطف و فضل الهی این دو کتاب هر جا وجود دارند و در دسترس مسلمانان هستند. خوانندهای که دنبال حق و جویای حقیقت است و به این دو کتاب مراجعه کند تا برایش روشن شود که آقای تیجانی هدایت یافته!! به چه درجهای از جرات دروغگویی نایل شده است. در روایت طبری و ابن الاثیر بطور کلی ذکری از طلحه و زبیر به میان نیامده است بلکه بجای آنان، عبدالله بن زبیر است.
این جریان که آقای تیجانی آن را به طلحه و زبیر نسبت میدهد، به دو دلیل باطل است:
(الف) بدون تردید، طلحه و زبیر به شهادت رسول الله جاز اهل بهشت هستند و از لحاظ اخلاقی از منزلت و جایگاه والایی برخوردارند، و بزرگتر از این هستند که در چنین جریانی شهادت دروغین بدهند!!.
(ب) روایت صحیح درباره «حواب» متعارض با این خبر هستند. قیس بن ابی حازم بجلی میگوید: «وقتی عایشه وارد سرزمین بنی عامر شد، سگهای آنجا به صدا در آمدند، عایشه گفت: این کدام چشمه آب است؟ گفتند: «حواب» عایشه فرمود: باید بر گردم. زبیر گفت: خیر، به سفر ادامه بده ممکن است با بودن شما مردم وادار به صلح و آشتی شوند. عایشهلگفت: باید برگردم. زیرا از رسول اکرم جشنیدم، که فرمود: حال، آن یکی از شما چه خواهد شد وقتی سگهای «حواب» برای او به صدا در میآیند [۶۹۶].
آری، با وجود این روایات صحیح، این هدایت یافته!! خجالت نمیکشد از اینکه بگوید: «برای فتنه انگیز بودن ام المومنین همین یک دلیل که مورد اتفاق مورخان است برای من کافی است؟! آقای تیجانی خواستار اثبات این اجماع تخیلاتی از تو نیستم؟! بلکه خواستار آن هستم که حد اقل یک منبع و ماخذ را برای ما ارائه دهی که این خبر دروغین در آن آمده باشد؟ فکر میکنم آقای تیجانی را برای حل این مشکل راهنمایی کردهام. سپاس از آن خدای متعال است.
[۶۹۲] ترمذی کتاب المناقب برقم (۳۷۴۷). [۶۹۳] نام جایی است. [۶۹۴] ثم اهتدیت ص (۱۱۸) و آنگاه. . . هدایت شدم ص (۱۹۴). [۶۹۵] الطبری ج۳ ص۱۸ سنه ۳۶ و ابن الأثیر ج۲ ص۱۰۴ سال ۳۶. [۶۹۶] روایت حاکم در مستدرک ج۳ ص ۱۲۰ وابو یعلی در مسندش رقم (۴۸۶۸) ص (۲۸۲) و محقق این کتاب میگوید: سندش صحیح است و در موارد الظمآن رقم (۱۸۳۱) آمده است و ابن کثیر در ((البدایة والنهایة)) ج۶ ص (۲۱۷) میگوید: این حدیث دارای شرایط بخاری و مسلم است اما آنها روایت نکردهاند و البانی در سلسله احادیث صحیحه شماره (۴۷۴) ص (۷۶۸) میگوید: ((سند این حدیث بسیار صحیح است راویان آن، افرادی ثقه و مورد اعتماد و از راویان کتب شش گانه (بخاری و مسلم و سنن اربعه) هستند.