«نقدی بر دیدگاه تیجانی دایر بر اینکه بخاری سلام و درود را مختص علی میداند»
آقای تیجانی میگوید: «روزی با دوستم صحبت میکردم و او را سوگند دادم که صراحتا به سوال من پاسخ دهد. گفتگوی زیر میان من و دوستم صورت گرفت. تیجانی: شما علیسو کرم الله وجهه را مانند پیامبران میدانید. زیرا هر کس از شما نام او را بر زبان بیاورد، به او درود و سلام میفرستد.
دوست: آری، هر گاه ما نام امیرالمومنین یا نام یکی از ائمه که از فرزندان او باشد، را بر زبان میآوریم، بر او درود و سلام میفرستیم ـ اما معنی این هرگز این نیست که ما آنان را پیامبر میدانیم. خیر، البته آنان ذریت و عترت رسول الله جهستند و خداوند در کتاب خود به ما امر کرده تا بر آنان درود بفرستیم ـ لذا برای ما جایز است که در حق آنان «علیهم الصلاة والسلام» بگوییم.
تیجانی: خیر، دوست محترم ما درود و سلام را جز برای رسول الله و پیامبرانی که قبل از وی گذشتهاند، جایز نمیدانیم. مسلماً علی و فرزندان او جزو پیامبران نیستند.
دوست: نظر تو درباره بخاری چیست، آیا او را شیعه میدانی؟
تیجانی: بخاری امام بزرگواری است از ائمه اهل سنت و کتاب او از دیدگاه اهل سنت صحیحترین کتب بعد کتاب الله است. تیجانی میگوید: بعد از این جواب دوست من به کتابخانه خود رفت و در حالی که کتاب بخاری در دستش بود، دنبال آن صفحه میگشت که مورد نظر او بود و بعد کتاب را به من داد تا من آن را بخوانم. حدیث مورد نظر او را پیدا کردم ولی فکر میکردم نگاه من اشتباه میکند و این کتاب ممکن است صحیح بخاری نباشد ـ پریشان بودم. نگاهی مجدد به صفحه و به جلد کتاب انداختم ـ وقتی دوست من متوجه شد که من با شک و تردید مینگرم، کتاب را از من گرفت و صفحه دیگری را برایم بیرون آورد. و در آن چنین بود: «حدثنا علی بن الحسین علیهما السلام» جوابی نداشتم جز اینکه بگویم: «سبحان الله» دوست من جواب مرا قانع کننده تلقی کرد و از نزد من بیرون رفت. من در حالی که میاندیشیدم و بسیار فکر میکردم ـ نگاه مکرر به کتاب و چاپخانه آن میانداختم و درباره چاپ و چاپخانه با دقت نگاه میکردم. دیدم در پشت آن نوشته بود: «من طبع ونشر شركة الحلبی وأولاده بمصر». بعد آقای تیجانی میگوید: پروردگارا، چرا بیجهت با دوستم مجادله و لج بازی کنم. مگر دلیل و حجت محکم و قانع کننده از صحیحترین کتاب نزد ما اهل سنت، ارائه نداده است، بخاری مطمئناً شیعه نیست بلکه او از ائمه و محدثین اهل سنت است [۸۳۳].
میگویم:
۱- اهل سنت درباره درود و سلام برای غیر رسول الله جاختلاف نظر دارند. امام مالک، امام شافعی و مجد بن تیمیه درود را برای غیر رسول الله جممنوع میدانند و به روایت ابن عباس از رسول اکرم جاستدلال میکنند، ابن عباس میگوید: رسول اکرم جفرمود: درود برای غیر رسول الله جصحیح نیست بلکه برای غیر رسول الله ج، یعنی برای سایر مسلمانان استغفار کرده شود. امام احمد بن حنبل و اغلب و پیروان او [۸۳۴]به جواز درود برای غیر رسول اللهجفتوا دادهاند و از روایتی از حضرت علیساستدلال میکنند. در آن روایت آمده است که حضرت علیسخطاب به حضرت عمرسفرمود: «صلى الله علیك». (مجموعه فتاوی، ج۲۲ ص (۴۷۴-۴۷۲) امام نووی که از علمای شافعی است، بر این باور است که دیدگاه جمهور و اکثریت صحت دارد، یعنی اینکه درود برای غیر رسول الله جمکروه تنزیهی و شعار اهل بدعت است و اصل بر جواز است [۸۳۵]. و به تبعیت از انبیا درود برای غیر انبیا به اتفاق تمام مذاهب جایز است، مانند اینکه کسی بگوید: «اللهم صل على محمد وعلى آل محمد وأصحابه وأزواجه وذریته وأبتاعه». و احادیث صحیح در این زمینه نیز وجود دارد و در تشهد به ما امر شده است تا چنین بگوییم و همواره علمای در خارج از نماز نیز چنین گفتهاند [۸۳۶]. بدین ترتیب میتوان گفت. که به دور از در نظر گرفتن شعار بخصوص، «فلان علیه السلام» گفتن مانعی ندارد البته اگر به عنوان شعار ویژه گفته شود به نحوی که روافض میگویند، «علی علیه السلام» اشکال شرعی دارد، زیرا شعار روافض قرار گرفته است و به این معنی که اگر نویسندهای، «علی÷» بنویسد، خواننده او را شیعه تلقی میکند.
۲- اینکه امام بخاری، علی و فرزندانش را به درود اختصاص داده است، ثبوت ندارد. استدلال آقای تیجانی از روایت بخاری چاپ حلبی از درجه اعتبار ساقط است. زیرا کتاب بخاری قبل از آقای حلبی و انتشاراتش بوده است. و چه دلیلی وجود دارد دایر بر اینکه دستهای مرموزی این کلمات را در بعضی از نسخههای بخاری نیفزودهاند؟ و این مطلب از نسخههای متعددی کتاب بخوبی روشن است. چون در بعضی نسخهها «علی÷» و در برخی «علیس» آمده است. و آنچه این مسئله را تاکید میکند، این نکته است که شارح بخاری، علامه ابن حجر/ اختلاف اهل سنت را در این مورد متذکر شده است و میگوید: «عدهای با استناد به این حدیث که در آن «وعلى آل محمد» آمده است، درود بر غیر رسول الله را جایز دانستهاند. ولی اکثریت و جمهور اهل سنت که بر عدم جواز فتوا دادهاند، میگویند: بر «آل محمد ج» تبعاً درود گفته شده است، نه اصاله، و مورد اختلاف دومی است نه اولی. زیرا درود شعار مخصوص برای رسول اکرم جقرار گرفته است، لذا دیگری را نمیتوان با وی شریک کرد. لذا ابوبکر÷گفتن درست نیست هر چند که از لحاظ مفهوم و معنی اشکالی ندارد، البته جو علی صدیقه و خلیفته گفتن مانعی ندارد و همچنین (محمد ﻷ) گفتن ممنوع است ولو اینکه از لحاظ معنی صحیح است. زیرا که این ستایش به عنوان شعار ویژه خداوند است و دیگران در آن شریک نیستند. آنانی که به استناد کلمات قرآن: ﴿ وَصَلِّ عَلَيۡهِمۡۖ ﴾[التوبة: ۱۰۳] یا به استناد الفاظ حدیث، مانند: «اللهم صل على آل أبی أوفى»یا قول همسر حضرت جابر، «صل علی وعلی زوجی، فقال اللهم صل علیهما»مستقلاً و اصاله درود را برای غیر رسول الله ججایز میدانند، استدلالشان صحت ندارد. زیرا همه اینها از جانب خود رسول الله جگفته شدهاند و صاحب حق میتواند، حق خود را به هر کس که مایل باشد بدهد و دیگران بدون اجازه او، اختیار دخل و تصرف را ندارند و چنین اجازهای از رسول الله جبه ثبوت نرسیده است. یکی از دلایل منع این است که درود برای غیر رسول الله جبه عنوان شعار در میان اهل بدعت و پیروان هواهای نفسانی رواج پیدا کرده است. آنان به کسانی که مورد تجلیل آنان هستند مانند اهل بیت و غیره درود میفرستند. اما درباره اینکه این منع، حرام است، مکروه است یا خلاف اولی است، امام نووی در اذکار، بعد از ذکر هر سه صورت، صورت دوم را صحیح قرار داده است.
اسماعیل بن اسحاق در کتاب احکام القرآن به سند صحیح از عمر بن عبد العزیز چنین روایت کرده است: عمر بن عبد العزیز نوشت اما بعد: عدهای از مردم در برابر عمل آخرت، عمل دنیا را طالب شدند، عدهای از مردم مرتکب بدعت شده بر خلفا و امراء درود میفرستند همانطور که برای رسول الله جمیفرستند، هرگاه این نامه من بدست تو رسید، به آنان امر کن که درود را فقط برای پیامبران گویند و در حق سایر مسلمانان دعای خیر کنند و روشهای دیگر را کنار بگذارند. سپس با سند صحیح از ابن عباسبنقل کرده است: «درود برای غیر پیامبران صحیح نیست البته در حق سایر مسلمانان مرد و زن دعای مغفرت شود. » حضرت ابوذرسمیگوید: در سال دوم هجری به مردم امر شد تا به رسول الله جدرود بگویند. بعضیها گفتهاند: در شب معراج مردم ماموریت یافتند تا به رسول الله جدرود بفرستند» [۸۳۷]. همانطور که مشاهده میشود ابن حجر به امام بخاری مطلقاً استناد نکرده است، این بجای خود دلیل محکمی است مبنی بر اینکه بخاری درود را برای علی و فرزندانش ذکر نکرده است بلکه متاخرین آن را اضافه کردهاند.
[۸۳۳] ثم اهتدیت ص (۴۴-۴۲) و آنگاه هدایت شدم ص (۶۷-۶۶). [۸۳۴] مانند قاضی، ابن عقیل، شیخ عبدالقادر.. . غیره. [۸۳۵] الأذکار، الإمام النووی (ص۱۷۶). [۸۳۶] مجموع الفتاوى (ص۱۷۷) و مسائل فقه الکتاب والسنة، عمر الأشقر ص (۶۳-۶۲). [۸۳۷] الفتح ج۸ ص (۳۹۵-۳۹۴).