پیدایش روافض
برای اولین بار این اندیشه توسط فردی یهودی بنام عبدالله بن سبأ یهودی از اهل یمن مطرح گردید. وی در زمان خلافت حضرت عثمان بن عفانسبظاهر مسلمان شد، و به قصد منحرف ساختن مردم به حجاز، بصره، کوفه و شام سفر کرد اما هیچگونه موفقیتی کسب نکرد. سرانجام از شام اخراج شد. بعد از آن، به مصر رفت و آنجا محیط مناسبی برای نشر افکار خود مهیا دید از جمله مسایلی که برای اولین بار مطرح کرد یکی مسئله رجعت بود و دیگری وصیت محمد جبرای حضرت علیس بود. او میگفت: چگونه عیسی بر میگردد ولی محمد بر نمیگردد؟ بلکه محمد جبه طریق اولی بر میگردد. و هزار پیامبر در تاریخ گذشته است که همگی وصی داشتهاند و وصی محمد جحضرت علیساست.
بعد از آن مدعی شد که وصیت رسول الله جاجرا نشده است خلافت غضب شده است وعثمان یکی از آن غاصبان است. باید امر به معروف و نهی از منکر کرد و اینگونه طعن در صحابه و حضرت عثمانس اجمعین را آغاز کرد [۱].
با این سخنان برای اولین بار اندیشه رافضه اظهار وجود کرد تا اینکه زمان خلافت حضرت علیس فرا رسید آنها ابوبکر و عمر را بد و بیراه میگفتند و برای حضرت علی ادعای الوهیت کردند. حضرت علیس بسیاری از آنها از آنجمله ابن سبأ را سوزاند البته بعضی از مورخین میگویند: ابن سبأ را به مدائن تبعید کرد [۲].
علامه ابن تیمیه/میگوید: بدعتهای شیعی که در زمان حضرت علیس ایجاد گردید، حضرت علیس با آنها مبارزه کرد، آنها در واقع سه گروهی بودند:
۱- گروهی افراطی بودند که حضرت علی آنها را با آتش سوزاند و فرمود:
لما رأیت الأمر أمراً منكراً
أججت ناری ودعوت قنبراً
(هنگامیکه امری منکر دیدم، آتشم را بر افروختم و قنبر را صدا کردم).
۲- گروهی حضرت ابوبکر و عمر را سب و شتم میکردند وقتیکه خبر به حضرت علیس رسید آنها را تعقیب کرد ولی آنها به قرقیزستان فرار کردند.
۳- گروه سوم مفضله بودند یعنی حضرت علیس را از ابوبکر و عمر بهتر میدانستند. حضرت علیس فرمود: هر کس چنین سخنی بگوید افترا بسته است و باید شلاق زده شود. چنانچه از بیشتر از هشتاد طریق روایت شده است که حضرت علیس میگفت: «خیر هذه الأمة بعد نبیها أبو بكر وعمر... » (بهترین این امت بعد از پیامبر ابوبکر و عمر هستند... » [۳].
بهر حال هر چند فکر روافض در زمان حضرت علیس به نحوی آشکار گردید اما در چند نفری محدود ماند ولی به شکل گروه و جماعت و فرقهای آشکار نشد تا زمانیکه حضرت حسینس به شهادت رسید و بطور مشخص اسم رافضه مطرح نشد مگر زمانیکه زید بن علی علیه هشام ابن عبدالملک قیام کرد. وی روزی در میان سخنانش ذکر خیر ابوبکر و عمر را به میان آورد، گروهی این مطلب را نپذیرفتند وزید بن علی را رها کردند از آنجا این گروه بنام رافضه معروف گردید [۴].
بطور کلی میتوان گفت پیدایش روافض چهار مرحله اساسی را طی کرد تا بصورت یک فرقه میان امت آشکار گردید.
مرحله اول: دعوت عبدالله بن سبأ به عقیده رجعت، وصیت پیامبر به علی و سب و شتم خلفا قبل از حضرت علیس.
دو عامل در واقع ابن سبأ را در پخش افکارش کمک کرد: یکی اینکه وی افکارش را در جوامع نوپای اسلامی که هنوز اسلام بخوبی در آنها رسوخ پیدا نکرده بود، مطرح کرد مثل شام و مصر و عراق. دوم اینکه دعوت او سری و بطور پوشیده انجام میگرفت. وی هر کس را به افکارش دعوت نمیکرد بلکه کسانی را دعوت میکرد که از اسلام ضربه خورده بودند و ریاست و پادشاهی آنها گرفته شده بود فقط به ظاهر مسلمان شده بودند.
مرحله دوم: اظهار این اعتقاد. بعد از اینکه حضرت عثمانس به شهادت رسید. وی از شرایط وضعیت پیش آمده استفاده کرد وسموم خود را میان مسلمانان پخش کرد.
مرحله سوم: آنها بعد از شهادت حضرت حسینستحت یک قیادت و رهبری اجتماع نمودند تا انتقام خود حسین را بگیرند. هر چند خودشان حسین را دعوت کردند و بعد پیمان شکنی کردند و حسین را تنها گذاشتند تا اینکه به شهادت رسید.
مرحله چهارم: جدا شدن روافض از سایر گروههای طرفدار اهل بیت و نامگذاری آنها. این مرحله چنانچه متذکر شدیم در زمان قیام زید بن علی علیه هشام بن عبدالملک عملی شد آنها زید را بخاطر اینکه از ابوبکر و عمربدفاع میکرد، رها کردند [۵].
آنچه خواندید مختصری از تاریخ پیدایش شیعه بود. هم اکنون به بعضی از اعتقادات بسیار خطرناک آنها که مخالف با قرآن و سنت است بطور مجمل اشاره میکنیم:
۱- تحریف قرآن کریم: این مطلب در صدها روایت از روایات شیعه آمده است و چندین نفر از علمای شیعه به این مطلب تصریح کردهاند که شرح آن در همین کتاب خواهد آمد.
۲- دو ازده امام بعد از رسول الله جمعصوم هستند و حتی به بعضی وحی میشود و آنها هم حق تشریع و قانونگذاری دارند همانطور که پیامبر اکرم جاین حق را دارد.
۳- ائمه از علم غیب برخوردار و ماکان و مایکون را میدانند.
۴- صحابه بجز سه یا هفت تن همگی کافر هستند، حق علی بن ابی طالب را غصب کردند و به اهل بیت ظلم کردند.
۵- تقیه یکی از اعتقادات اساسی آنها ست یعنی دروغ گفتن و فریب دادن جزو اصول آنها است.
۶- عقیده رجعت یعنی اینکه بسیاری از ائمه ومجرمان در آخر زمان بعد از اینکه مردهاند به دنیا بر میگردند وائمه هم زنده میشوند و مجرمان را مجازات میکنند.
۷- بدعت و شرک بر قبور و مزارهای بزرگان و دهها اعتقاد فاسد دیگر که بسیاری از این اعتقادات انسان را به کفر میکشاند. شما در این کتاب با بسیاری از این مطالب آشنا خواهید شد.
[۱] تاریخ طبری حوادث سال ۳۵ هجری. [۲] به فتح الباری ـ کتاب استتابة المرتد والمرتدة)) و ((الفصل)) ابن حزم و ((ملل و نحل)) شهرستانی مراجعه کنید. [۳] نگاه کنید به مجموع الفتاوى ابن تیمیة ( ۳۵/۱۸۴-۱۸۵). [۴] مأخذ سابق (۲۸/۴۹۰). [۵] برای تفصیل این مطالب میتوانیید به تاریخ طبری و بدایه و نهایه مراجعه کنید.