باب دوم
جناب تیجانی (هدایت شده)! بعد از طبقه بندی صحابه به سه طبقه، مدعی است که مباحث کتابش را بدور از هر گونه عواطف و گرایش و مبتنی بر اساس عقل و منطق آغاز میکند. او در این خصوص میگوید: «این عامل مرا واداشت تا مطلبم را با این درک و فهم عمیق پیرامون صحابه آغاز کنم و با پروردگارم تعهد کردم (إن هدانی) که از هر گونه عواطف و گرایش بدور باشم و به گفتههای فریقین توجه نموده از بهترین آنها تبعیت کنم و در نگارش این کتاب «ثم اهتدیت» از دو مرجع معتبر (عقل و منطق) استفاده کنم».
۱- قواعد منطقی، منظور از قواعد منطقی این است که در خصوص تفسیر و سنت نبوی تنها به تفاسیر و روایاتی تکیه شود که نزد فریقین متفق علیه هستند.
۲- العقل [۳۲]عقل بزرگترین نعمتهای حضرت حق بر انسان است. زیرا خداوند به وسیله آن انسان را در برابر سایر مخلوقاتش عزت و کرامت بخشیده است [۳۳]. جناب تیجانی میگوید: به دلایل یاد شده در جریان مباحث و مطالب کتابم به قرآن، سنت صحیح و عقل اصالت داده و آنها را مستمسک خود قرار میدهم.
آری این واقعیت نه تنها نزد علمای بزرگ بلکه از دیدگاه هر طالب العلم مبتدی نیز پذیرفته شده است که علم و فهم قرآن علاوه بر آشنایی از اصول علم تفسیر، باید از مصادر اصلیاش که همانا اقوال و دیدگاههای علمای مفسرین است گرفته شود. همچنین در استفاده صحیح و بهره گرفتن علمی از سنت رسول الله جنیاز به این دارد که به آراء علمای حدیث و کارشناسان جرح و تعدیل که صحت و سقم احادیث را به اعتبار متن و سند تشخیص میدهند، مراجعت شود. آری ضروری است که انسان عقلش را استخدام نموده آن را به تفکر وادارد تا بتواند صحیح را از ناصحیح تشخیص دهد. اما استفاده صحیح از عقل مشروط است به اینکه انسان در تفکر خود از مواضع غیر عقلانی و از آنچه که برای عقلا و صاحبان خرد پسندیده نیست تجاوز نکند. اما سوال این است که آیا جناب تیجانی در ادعای خودش این واقعیتها را میپذیرد؟ پاسخ این سوال در اثنا مباحث آینده روش خواهد شد.
نخستین نقص و معایبی را که تیجانی (هدایت شده) نسبت به صحابه ابراز میکند مربوط به جریان صلح حدیبیه است.
[۳۲] البته عقل نزد اهل سنت مصدر شرعی نیست بلکه حجیت آن نزد معتزله و روافض معتبر است. [۳۳] ثم اهتدیت (ص ۸۰) و آنگاه هدایت شدم ص (۱۲۷).