سوگند خوردن به حرام گردانیدنِ حلالی [۲۳]
سوگند خوردن به تحریمِ چیزی این گونه است که شخصی بگوید: «این بر من حرام باشد اگر فلان کار را بکنم» یا اینکه بگوید: «اگر فلان کار را انجام دهم هرچه خدا حلال کرده، بر من حرام باشد» و امثال اینها. سعید بن جبیر در موردِ کسی که چنین سوگند خورده: «هر حلالی بر من حرام باشد» میگوید این نوع سوگند منعقد شده و هر وقت آن را بشکند باید کفّارهی آن را بپردازد و این مذهبِ حنبلیان میباشد و از ابن مسعود، حسن، جابر بن زبد، قتاده، اسحاق و فقهای عراق نیز روایت شده است.
ولی امام مالک و امام شافعی میگویند که این نوع کلام، سوگند به حساب نمیآید و شکستنِ آن، کفّاره ندارد چون شخص، با این نوع سوگند قصدِ تغییرِ شرع را داشته است پس نه قصدش و نه عملش در این حالت معتبر شناخته نمیشود.
حنبلیان برای اثباتِ ادّعای خویش به این فرمودهی خداوندِ متعال استناد میکنند که میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَآ أَحَلَّ ٱللَّهُ لَكَۖ تَبۡتَغِي مَرۡضَاتَ أَزۡوَٰجِكَۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ١﴾[التحریم: ۱].
«ای پیغمبر چرا چیزی را که خدا بر تو حلال کرده به خاطرِ خوشنود ساختنِ همسرانت بر خود حرام میکنی؟ خداوند آمرزگار مهربانی است (و تو و همسرانِ تو را میبخشاید). خداوند راهِ گشودنِ سوگندهایتان را برای شما مقرّر میدارد (بدین نحو که کفّارهی قسم را میدهی و خود را از زیرِ بارِ مسئولیّتِ آن خارج میکنید)».
احتجاج به این آیه به وسیلهی آنان از این جهت است که خداوند تحریم آنچه که حلال گردانیده را سوگند نامیده و برای شکستن آن، دادنِ کفّاره را واجب گردانیده است.
[۲۳] الـمغنی: ج ۸، ص ۶٩٩–٧۰۰.