حکمِ سوگندِ غموس
ظاهرِ مذهبِ حنبلیان این است که سوگندِ دروغ، کفّاره ندارد و این، نظرِ اکثرِ علما میباشد زیرا گناهی که شخص مرتکب شده است از آن بزرگتر است که بتوان برای جبرانِ آن کفّاره داد. ابن مسعودسفرموده است: «ما سوگند غموس را از جملهی سوگندهایی به حساب میآوردیم که کفّاره نداشتند». از سعید بن مسیّب روایت شده است که گفت: «این نوع سوگند از گناهانِ کبیره است و بزرگتر از آن است که بتوان برایش کفّاره داد» ولی از عطا و زهری و امام شافعی روایت شده است که گفتهاند: «سوگندِ دروغ کفّاره دارد زیرا سوگند به خدا از او صادر شده واز روی عمد مرتکبِ خلاف شده است پس همانندِ سوگند بر چیزی در آینده، باید کفّاره بدهد». ولی چون کفّاره، این نوع سوگند را جبران نمیکند در نتیجه این نظر، مردود است و کفّاره دادن برای این نوع سوگند درست نیست. از پیامبر جروایت شده است که فرمود:
«خَمْسٌ لَيْسَ لَهُنَّ كَفَّارَةٌ: الشِّرْكُ بِاللَّه (عزوجل) وَقَتْلُ النَّفْسِ بِغَيْرِ حَقٍّ أَوْ نَهْبُ مُؤْمِنٍ أَوِ الْفِرَارُ يَوْمَ الزَّحْفِ أَوْ يَمِينٌ صَابِرَةٌ يَقْتَطِعُ بِهَا مَالاً بِغَيْرِ حَقٍّ».
«پنج چیز هستند که کفّاره ندارند: شرک به خدا، کشتن یک انسان بدون حقّ، تهمت زدن به یک مؤمن، فرار از میدان جنگ و سوگند صابره [٧۱]تا به وسیلهی آن مالی را به ناحق بگیرد». و مقایسهی آن با سوگند در موردِ امری در آینده درست نیست زیرا که این نوع سوگند از نوع سوگند منعقده است که امکانِ شکستن یا عمل به آن وجود دارد در حالی که سوگندِ دروغ منعقد نمیگردد و شکستنِ آن بیمعنی است و این حدیثِ پیامبر جکه فرمود:
«فَلْيُكَفِّرْ عَنْ يَمِينِهِ، وَلْيَأْتِ الَّذِي، هُوَ خَيْرٌ».
«باید برای سوگندش کفّاره بدهد و آنچه را که بهتر است انجام دهد»، بر این دلالت میکند که کفّاره فقط بر سوگندِ شخص بر عملی که میخواهد آن را در آینده انجام دهد یا خیر، واجب میگردد در حالی که سوگندِ دروغ، بر انجامِ عملی یا ترکِ آن در گذشته میباشد. پس بر این اساس بر کسی که مرتکبِ یمینِ غموس میگردد واجب است که به درگاه خداوند توبه کند و از او طلبِ بخشش نماید زیرا عملی که او مرتکب شده، یعنی سوگندِ غموس، جزوِ گناهانِ کبیره است.
[٧۱] یمین صابره همان سوگند دروغ است. (مترجم)