سوگند خوردن به چیزی غیر از خدا درست نیست
رسول الله جمیفرماید:
«أَلاَ إِنَّ اللَّهَ يَنْهَاكُمْ أَنْ تَحْلِفُوا بِآبَائِكُمْ، مَنْ كَانَ حَالِفًا فَلْيَحْلِفْ بِاللَّهِ، أَوْ لِيَصْمُت» [۱۶].
«آگاه باشید که خداوند، شما را از اینکه به پدرانتان سوگند یاد کنید، برحذر داشته است، هر کس میخواهد سوگند بخورد باید به خدا سوگند یاد کند یا اینکه ساکت شود و سوگند نخورد».
علما بر این امر اجماع دارند که سوگند به غیرِ خدا از قبیل ملائکه و انبیا و اجداد و کعبه و مانندِ اینها حرام است و جایز نمیباشد. نهی از سوگند به غیرِ خدا بر این اساس است که سوگند به هر چیزی، متضمّنِ تعظیم و بزرگداشتِ آن میباشد و عظمت، در حقیقت فقط برای خداوند است. پس هر کسی که به غیرِ خدا سوگند بخورد، آن را همانندِ پروردگارِ متعال، تعظیم کرده است و این کار جایز نیست و به همین خاطر چون حالف به وسیلهی سوگندش، غیرِ خدا را در تعظیم و بزرگداشت، شریک اللهأکرده است، این کار، شرک محسوب میشود. این حدیثِ شریف که ترمذی روایت کرده است، موضوعِ فوق را تأیید مینماید:
«مَنْ حَلَفَ بِغَيْرِ اللَّهِ فَقَدْ كَفَرَ أَوْ أَشْرَكَ».
«کسی که به غیر خدا سوگند بخورد حقیقتاً مرتکب کفر یا شرک شده است».
منظورِ پیامبر از جملهی «فقد کفر أو أشرک»، مبالغه در نشان دادنِ اهمیّتِ موضوع و تأکید بر آن است، در حالی که این نوع شرک از نوعِ شرکِ اصغر است که صاحبِ آن را همانگونه که رأیِ جمهورِ علماست، از اسلام خارج نمیکند. ولی به هر حال سوگند به غیرِ خدا با اینکه علما گفتهاند که شرکی است که صاحبش را از اسلام خارج نمیکند، از گناهانِ کبیره و بزرگ است تا این حد که رسول الله جاسمِ کفر و شرک بر آن نهاده است [۱٧].
تأویلِ حدیث «أَفْلَحَ وَأَبِيهِ إِنْ صَدَقَ»:
و امّا این فرمودهی پیامبر جکه فرمود:
«أَفْلَحَ وَأَبِيهِ إِنْ صَدَقَ».
«قسم به پدرش که اگر راست گفته باشد رستگار میشود».
سوگند به غیرِ خدا محسوب نمیشود چون کلام «وأبیه» (قسم به پدرش) در محاورهی عرب بدون قصد و نیّتِ سوگند به کار برده میشد در صورتی که نهی از سوگند به غیرِ خدا، در موردِ کسی است که واقعاً نیّتِ سوگند خوردن دارد.
ولی بعضی از علما میگویند که این هم یک نوع صیغهی سوگند است که در اوّلِ اسلام جایز بوده ولی بعداً از آن نهی شد. بعضی دیگر هم میگویند که کلامِ فوق، به این شکل در نظر گرفته میشود: «أفلح وربِّ أبیه» «سوگند به پروردگارِ پدرش...» [۱۸].
[۱۶] صحیح بخاری به طرح عسقلانی: ج ۱۱، ص ۵۳۱ و صحیح مسلم به شرح نووی: ج ۱۱، ص ۱۰۵– ۱۰۶. [۱٧] صحیح بخاری به طرح عسقلانی: ج ۱۱، ص ۵۳۱ و صحیحِ مسلم به شرحِ نووی: ج ۱۱، ص ۱۰۵، جامعِ ترمذی: ج ۵، ص ۱۳۵–۱۳۶، البدائع: ج ۳، ص ۲۱، تیسیر العزیز الحمید شرح کتاب التوحید: ص ۵٩۳. [۱۸] شرحِ صحیحِ مسلم:نوشتهی امام نووی، ج ۱۱، ص ۱۰۵، نیل الأوطار: نوشتهی امام شوکانی، ج ۸، ص ۲٩.