چهارم: شروطی که مربوط به چیزی است که نذر میگردد (منذور) [۸۲]
شرط است که وجودِ نذر شونده از نظرِ شرعی ممکن باشد در غیرِ این صورت، آن نذر درست نیست مانندِ اینکه زنی بگوید: «روزه گرفتن در روزهای حیض، برای خدا بر من واجب باشد» زیرا حیض از نظر شرعی با گرفتنِ روزه منافات و مخالفت دارد چون پاکی از حیض و نفاس برای شرعی بودنِ روزه، شرط است.
شرطِ دیگر برای آنچه که نذر میشود این است که باید موجبِ نزدیکی به خداوند گردد در نتیجه نذر به گناهان درست نیست به این صورت که مثلاً کسی بگوید: نذر باشد برای خدا که شراب بنوشم یا فلان شخصِ بیگناه را بکشم و مانندِ اینها، به دلیلِ این فرمودهی پیامبر ج، آنجا که فرمود:
«لَانَذْرَ فِی مَعصیهِ اللهِ».
«هیچ نذری بر نافرمانی خدا وجود ندارد (و درست نیست)».
و وفای به این نوع نذر جایز نیست زیرا پیامبر جمیفرماید:
«مَنْ نَذَرَ أَنْ يَعْصِي اللَّه فَلَا يَعْصِهِ».
«هرکسی نذر کرد که نافرمانیِ خدا بنماید نباید بدان عمل کند».
زیرا حکمِ نذر، واجب بودن آنچه که نذر شده و وفای به آن است در حالی که انجامِ گناه و نافرمانیِ خدا جایز نیست در نتیجه، وفای به نذری که بر گناه است صحیح نمیباشد. همچنین اگر کسی نذر کرد که زنش را طلاق دهد چون این عمل مایهی قربِ الهی و نزدیکی به او نیست، عمل به نذرش برای او لازم نیست همانگونه که عمل به نذر در مباحات مانندِ خوردن و نوشیدن لازم نیست ولی این موضوع را که آیا کفّاره بر آن واجب میگردد یا نه، بعداً بیان خواهیم کرد.
[۸۲] الـمغنی: ج ٩، ص ۱، الـمغنی الـمحتاج: ج ۴، ص ۳۵۵.