نظریات و آراء
اشخاصی که بر حجاب و پوشش خردهگیری میکنند، تنها از موضع سلبی و رد موضوع بدون دلیل و برهان برخورد نمیکنند، بلکه برای انکار موضوع از عقل و تفکر سود میجویند، انگیزهی آنان این نیست که چون نشستن زنان در خانه و یا خارج شدنشان از منزل با حجاب و پوشش اسلامی سخت است با حجاب مخالفت میکنند، آنان هدف دیگری دارند و آن این که میخواهند زندگی دیگری برای زن ترتیب دهند، به همین علت میخواهند که زن کارهایی که اکنون انجام میدهد را انجام ندهد، بلکه از وضعیت کنونی خارج شود و مشغول (کار دیگری) شود و بدین علت با حجاب مخالفت میکنند که حجاب و خانهنشینی سدی بین زن و زندگی ایدهآل از نظر آنان است و موجب میشود که زنان نتوانند آن (کار دیگر) را انجام دهند.
ما باید بررسی کنیم که آن (کار دیگر) چیست؟ چه اهداف و دیدگاههایی در پس آن خوابیده است؟ چقدر صحت دارد؟ تا چه اندازه عقل آن را میپسندد؟ و نتایجی که فعلاً از آن بدست آمده کدام است؟
واضح و آشکار است که اگر ما بدون هیچ اعتراضی این نظریات و عقاید را بپذیریم بدون شک باید حجاب را نادرست و باطل به حساب آوریم و به این ترتیب خود ما بر باطلبودن نظام اجتماعیی که حجاب جزئی از آن است حکم کردهایم. ولی بر اساس کدام دلیل ما باید بدون اعتراض و بدون بررسی عقل و تجربه افکار و نظریات آنها را بپذیریم؟ و آیا این درست است که انسان هرچیز نو و جدید و در عین حال رایج را چشم بسته و بدون تحقیق قبول کند و خود را در دامان آن اندازد؟