حجاب

فهرست کتاب

پوشیدن چشم:

پوشیدن چشم:

اولین حکمی که در این باره به زنان و مردان صادر شده، پوشیدن چشم است و کلمۀ «غض البصر» عربی در زبان‌های دیگر به معنی پوشیدن چشم و پایین انداختن و بلند نکردن آن است ولی هدف حکم الهی این نیست، بلکه قصد آن پرهیز از زنای نظر و چشم است که در احادیث به کرات تذکر داده شده است، چونکه نگاه‌کردن زنان به مردان بیگانه منشأ فتنه می‌گردد و تلذذ به جمال زنان بیگانه منبع فتنه و فسادانگیزی برای مردان است، و طبیعی است که فساد و فتنه از اینجا ایجاد می‌شود و یکی از دروازه‌های آن همین نظر کردن است که باید بسته شود، مقصود از پوشیدن چشم نیز همین است، بدیهی است که تا آن زمان که چشم باز باشد حتماً نگاهش بر اشیاء و اشخاص اطرافش می‌افتد و غیر ممکن است که چشم زنان و مردان هم به همدیگر نیافتد، پس حکم شرعی این است که اگر این نظر بطور تصادفی باشد گناه ندارد و تنها آن نظری ممنوع است که دوباره از روی قصد و عمد و به غرض تلذذ و تمتع از زیبایی و زینت طرف مقابل باشد. چنانچه:

«عن جرير سقال: سألت رسول الله جعن النظر الفجأة؟ فقال: اصرف بصرك». «از جریر روایت شده است که گفت: من از رسول الله در بارۀ نظر تصادفی پرسیدم. ایشان برایم گفت: چشمت را بگردان» [۸۵].

«عن بريدة شقال: قال رسول الله جلعلى: يَا عَلِىُّ لاَ تُتْبِعِ النَّظْرَةَ فَإِنَّ لَكَ الأُولَى وَلَيْسَ لَكَ الآخِرَة». «از بریده سنقل شده است که گفت: حضرت رسول الله جبرای علی سفرمود: ای علی بعد از یک نگاه، بار دیگر نگاه مکن؛ زیرا اولی گناه نداشته و دومی دارد» [۸۶].

«عن النبي جقال: من نظر إلى محاسن امرأةٍ اَجنبية عن شهوة صب في عينيه الافك يوم القيامة». «از حضرت رسول جروایت است که فرمود: کسی که به زیبایی و الطاف زن بیگانه به نظر شهوت بنگرد در روز قیامت در چشمان او سرب گداخته ریخته می‌شود» [۸۷].

با آن همه گاهی اوضاعی پیش می‌آید که ایجاب می‌کند شخص به زن بیگانه نظر اندازد مثلاً طبیب به زن مریض و یا قاضی به زنی که به منظور شهادت یا اقامۀ دعوی حاضر می‌شود نگاه می‌کند و یا زنی در حریق می‌افتد و یا در آب غرق می‌شود، آن وقت ممکن است خودش یا آبرو و حیثیتش در خطر واقع شود، در این مواقع امدادگر اجازه دارد که علاوه بر صورت، در صورت لزوم به عورت او هم نگاه کند، علاوه بر این در بغل گرفتن او در صورت غرق یا حریق نه تنها بلا مانع است بلکه واجب است و شریعت امر می‌کند که در این طور مواقع، شخص نیت خود را از فساد دور کند ولی اگر در دلش به مقتضای طبیعت بشری، حالتی از شهوت پیدا شود در آن صورت بر هیچ یک گناهی نیست؛ زیرا این نگاه و این تماس از روی ضرورت است و انسان نمی‌تواند جلوی مقتضیات فطرت خود را بگیرد [۸۸].

همچنین نظر کردن بر زن اجنبی بلکه تعمق نظر بر وی به قصد ازدواج نه تنها جایز بلکه از روی سنت مطلوب و مستحسن است و حتی خود حضرت رسول الله جنیز به طرف زنی به همین منظور نگاه کرده است.

«عن الـمغيرة ابن شعبه س: أنه خطب امرأةً فقال النبي ج: اُنظر إليها فإنه أجدى أن يوءدم بينكما». «و از مغیره بن شعبه روایت است که او از زنی خواستگاری کرد، پس حضرت رسول جبرایش فرمود: او را ببین؛ زیرا نظر کردن باعث ایجاد موافقت و شناسایی در بین شما است» [۸۹].

«عن سهل ابن سعد أن امرأة جاءت إلى رسول الله جفَقَالَتْ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، جِئْتُ لأَهَبُ لَكَ نَفْسِي، فَنَظَرَ إِلَيْهَا رَسُولُ اللَّهِ فَصَعَّدَ النَّظَر إلَيْها». «و از سهل بن سعد سروایت است که زنی نزد رسول الله جآمد و گفت: ای رسول خدا! من آمدم تا خودم را به تو بخشم و حضرت رسول الله جبه طرفش نظر کرد و رویش را طرف وی بالا نمود» [۹۰].

«عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَ سقَالَ: كُنْتُ عِنْدَ النَّبِىِّ جفَأَتَاهُ رَجُلٌ فَأَخْبَرَهُ أَنَّهُ تَزَوَّجَ امْرَأَةً مِنَ الأَنْصَارِ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ج: أَنَظَرْتَ إِلَيْهَا؟ قَالَ: لاَ. قَالَ: فَاذْهَبْ فَانْظُرْ إِلَيْهَا فَإِنَّ فِى أَعْيُنِ الأَنْصَارِ شَيْئًا». «و از ابوهریره سروایت شده است که گفت: من نزد حضرت رسول الله جبودم، مردی نزد ایشان آمد و خبر داد که با یک زن انصاری ازدواج کرده، حضرت رسول الله ج فرمود: آیا او را دیده‌ای؟، آن مرد گفت: نه، حضرت رسول فرمود: پس برو و او را ببین؛ زیرا در چشم زنان انصاری چیزی هست» [۹۱].

«عن جابر سبن عبدالله قال رسول الله ج: إذا خطب أحدكم الـمرأة قال استطاع أن ينظر إلى ما يدعوه إلى نكاحها فليفعل». «و از جابر سبن عبدالله روایت است که حضرت رسول الله جفرمود: اگر یکی از شما از زنی خواستگاری کرد و نیاز به دیدن وی بود، اگر می‌تواند او را ببیند پس باید این کار را بکند» [۹۲].

از تعمق در این حالات استثنایی چنین استنباط می‌شود که هدف شرع منع مطلق نظر نیست بلکه منظور از بین‌بردن وسایل فتنه است بدین جهت، از نگاه کردن بدون ضرورت و بدون منفعت منع می‌کند و همینطور نگاهی که همراه تحریک شهوت و به هیجان آوردن تمایلات جنسی باشد نیز منع می‌شود.

این حکم برای زنان و مردان یکسان است، ترمذی در سنن خود از ام سلمه لروایت می‌کند که وی و میمونه لهردو نزد حضرت رسول الله جبودند [۹۳]. می‌گوید وقتی که ما نزد وی بودیم ابن ام مکتوم س آمد و نزد ایشان داخل شد و این اتفاق زمانی افتاد که ما به رعایت حجاب مکلف شده بودیم، پس حضرت رسول جبرای ما فرمود که خود را از وی بپوشانید، گفتیم: ای رسول خدا! آیا او کور نیست؟ ما را نه می‌بیند و نه می‌شناسد، حضرت رسول الله جفرمود: آیا شما هم کور هستید، آیا شما او را نمی‌بینید؟

از روی خصوصیت‌های خاص روانی گروه زنان و مردان، فرق بسیار دقیقی بین نگاه مرد و زن وجود دارد برای اینکه در طبیعت مرد، اقدام‌کردن وجود دارد که اگر چیزی را پسندیده و زیر نظر گرفت برای حصول و بدست‌آوردن آن بسیار می‌کوشد، اما در طبیعت و نهاد زن فرار و ممانعت وجود دارد و تا زمانی که بر فطرت و نهاد خود متکی است این صفت از وی جدایی نمی‌پذیرد و یک زن به آسانی جرأت اقدام به امری را ندارد.

شرع نیز این تفاوت را در میان دو طبیعت فوق الذکر مدنظر قرار داده است، لذا آن قدر که نظر کردن مرد به زن بیگانه به شدت نهی شده است، ممنوعیت نگاه‌کردن زن به طرف مرد آنقدر هم شدید و غلیظ نیست، حدیث عایشه‌ی صدیقه لمشهور است که حضرت رسول الله جبازیهای حبشه را در مسجد به وی نشان می‌داد [۹۴]و این حدیث دلالت می‌کند که نظرکردن زن به طرف مرد به طور مطلق ممنوع نیست، بلکه آن نظری ممنوع است که زن و مرد در یک مجلس باشند و به طرف همدیگر به جذب و جلب بنگرند. و همچنین نظری که بیم فتنه از آن برود جایز نیست؛ زیرا حضرت رسول الله جبه ام سلمه امر کرد که در برابر ابن ام مکتومس که صحابی جلیل القدرش بود با حجاب باشد، و به فاطمه بنت قیس امر کرد تا عده‌اش را در خانۀ ابن ام مکتوم بگذارند؛ زیرا وقتی که شوهر فاطمه او را طلاق داد، نخست حضرت رسول جامر کرد که در خانۀ ام شریک انصاری سعده‌اش را سپری کند ولی بعد از مدتی فرمود:

اصحاب من به اینجا رفت و آمد می‌کنند پس در خانه‌ی ابن مکتوم س عده‌ات را بگذران؛ زیرا او یک شخص کور است و تو می‌توانی پوشش خود را برداری، یعنی می‌توانی از نظر لباس راحت و آزاد باشی و اگر جایی از بدنت نمایان شود او نمی‌بیند.

پس می‌فهمیم که هدف واقعی این احکام کم‌کردن زمینه‌های فتنه است و بدین علت بود که حضرت رسول الله جفاطمه بنت قیس لرا از گذراندن عده در خانه‌ای که امکان فتنه در آن بیشتر بود منع کرد و امر فرمود که او در خانه‌ای زندگی کند که چنین امکانی در آن وجود ندارد. لازم است که زن حتماً خانه‌ای برای زندگی داشته باشد پس شرع، زنان را از اختلاط با مردان اجنبی و اینکه بدون ضرورت و لزوم همدیگر را ببینند نهی نموده است.

تمام این احکام بر اساس حکمت است و کسی که دارای عقل و بصیرتی باشد که هدف دین را بفهمد، به آسانی می‌تواند مصالحی را که احکام پوشیدن چشم بر آن استوار است بوضوح درک نماید و این را هم می‌تواند بفهمد که به اعتبار همین حکمت‌ها و مصالح است که تخفیف و تشدید در این احکام مجاز می‌شود، هدف اصلی شریعت، منع‌کردن مردم از نگاهی است که باعث گناه می‌گردد و گرنه شریعت با چشم مردم هیچگونه دشمنی ندارد که بخواهد از آن‌ انتقام بگیرد، ممکن است که این چشمان بار اول نگاه‌های پاک داشته باشند ولی شیطان در آن‌ها وسوسه انداخته و با دلایل فریبنده‌ای بگوید که این نگاه‌ها گناه نبوده بلکه فقط برای لذت‌بردن و تمتع از زیبایی است که آن هم یک، امر فطری محسوب می‌شود. و اگر او اجازه داشته باشد که از سایر مظاهر جمال طبیعت استفاده کند و از آن لذت ببرد، پس چه گناهی است که از جمال انسانی هم متمتع شده و لذت روحی و معنوی از آن ببرد، شیطان این اندیشه را در ذهن انسان تربیت و تقویت می‌کند که بیشتر لذت ببرد، باشد که تلذذ از جمال، سبب وصال گردد و کیست که انکار کند مصدر و منشأ تمام فسق و فجوری که تاکنون اتفاق افتاده و هنوز هم اتفاق می‌افتد همین نگاه نیست؟ چه کسی می‌تواند با صداقت بگوید که از دیدن زیبایی دختران جوان همان احساسی را که با دیدن گل و گلاب پیدا می‌کند در وجود خود احساس می‌نماید؟ اگر این دو احساس با هم متفاوت باشند و نگریستن به زیبایی انسان بر خلاف نگاه‌کردن به زیبایی طبیعت باعث تحریک و به هیجان‌آوردن شهوت گردد، پس یک شخص چگونه حق دارد بگوید که همان طوریکه تمتع و تلذذ از زیبایی گل در طبیعت آزاد است، تلذذ از جمال انسانی نیز آزاد باشد؟

شرع هرگز نمی‌خواهد ذوق زیبایی‌خواهی را از نفس شما محو و زایل کند بلکه می‌گوید: برای خود همسری انتخاب نمایید که مورد پسند شما باشد و سپس او را کانون همۀ علایق و زیبایی دوستی‌تان سازید و هرطور که می‌خواهید از جمال و لذت وی بهره‌مند شوید و نگاهتان را از وی بر نگیرید؛ زیرا اگر این کار را نکنید مرتکب فحشا می‌شوید و اگر خود را هم به فحشای عملی آلوده نساخته و نفس خود را از طریق انضباط اخلاقی و یا بنا بر موانع دیگری حفظ کنید، باز هم بدانید که از گمراهی فکر و اندیشه سالم نمانده اید. پس نیمی از نیروی خواهش شما از طریق نگاه صرف می‌شود و دل‌هایتان به خاطر عشق و علاقه و حرص بسیار به تلذذ و تمتع غیر مشروع آلوده می‌گردد و سرانجام در دام هوا و هوس گرفتار می‌شوید و شب‌ها از فکر آن نمی‌توانید بخوابید و اگر هم بخوابید، گناه و یا مقدمات آن را در خواب می‌بینید. همچنین به خاطر شوق و رغبت زیادی که به معشوقه‌تان دارید مانند آدم مارگزیده بی‌طاقت می‌شوید و بیشترین نیرو و توان شما برای ضربان و تپش قلب و هیجان خون، مصرف می‌شود... در بارۀ این زیان و ضرر چه فکر می‌کنید؟ آیا سهل و آسان است؟ تمام این ضرر و زیان‌ها تنها برای این است که شما نگاهتان را از مواضع شرعی و مشروعش به جای دیگر سوق دادید، پس بر شماست که از پراکندگی نگاه‌هایتان کاسته و آن را محدود سازید و از نظری که زمینه ساز فتنه است بپرهیزید و در مواردی که ضرورت ایجاب کند یا منفعتی را برای جامعه در برداشته باشد، با وجود امکان فتنه باز هم جایز نیست، ولی در صورتی که احتمال وقوع فتنه نرود با اینکه هیچ ضرورتی هم نداشته باشد، نگاه‌کردن زن به مرد جایز است ولی به هیچ وجه به غیر از حالات اتفاقات ناگهانی، مرد اجازه ندارد به زنی نگاه کند.

[۸۵] ابوداود باب ما یؤمر به من غض البصر. [۸۶] همان منبع. [۸۷] تکملة فتح القدیر، ۸/ ۹۷. [۸۸] تفسیر کبیر و احکام القرآن، جصاص، در آیه‌ی: «قل للمؤمنین یغضوا»و تکمله‌ی فتح القدیر، فصل فی النظر واللمس، و کتاب المبسوط – کتب الاستحسان. [۸۹] ترمذی، ماجاء في النظر الی الـمخطوبه. [۹۰] صحیح بخاری، باب النظر الی الـمرأة قبل التزویج. [۹۱] مسلم، باب ندب من اراد نکاح امرأة قبل التزویج. [۹۲] ابوداود، باب في الرجل ینظر الی الـمرأة وهو یرید تزوجها. [۹۳] ترمذی، باب ماجاء في احتجاب النساء من الرجال. [۹۴] این حدیث به روایت امام بخاری، مسلم، نسائی و احمد از عایشه لاست، بعضی در تعبیر آن می‌گویند که این ماجرا در روزگاری واقع شده که عایشه ل کم سن و سال بود و به زمان قبل از آمدن آیه‌ی حجاب مربوط می‌شود جز ابن حبان که تصریح می‌کند که واقعه‌ی مذکور وقتی واقع شد که نمایندگان حبشه به مدینه آمدند و در سال هفتم هجرت بود، بر این اساس عایشه‌ی صدیقه ل پانزده یا شانزده ساله بود. و در روایت صحیح بخاری است که حضرت رسول الله جاو را به چادر خود پیچانده و بازی را برایش نشان می‌داد، پس معلوم می‌شود که آیه‌ی حجاب در آن موقع نازل شده بود.