حجاب

فهرست کتاب

طغیان شهوت:

طغیان شهوت:

هیجانات جنسی که به این اندازه زیاد بود و به انواع فواحش منجر شد از تأثیر ادبیات، عکس‌ها، سینما، رقص، تآتر و وسایل تحریک ابتذال و برهنگی بود.

تا الآن نیز شبکه‌ای از ثروتمندان خودخواه وجود دارند که با تمام وسایل و تدابیر می‌خواهند آتش شهوت را در وجود عموم مردم مشتعل سازند تا بواسطۀ آن تجارتشان را رونق دهند، در کنار آن روزنامه، جراید، مجلات پانزده روزه و مجلات ماهانه به شکل مصور وجود دارند که داستان‌ها و مقالات گمراه‌کننده و تحریک‌آمیز را با عکس‌های برهنه و جالب به نشر می‌رسانند؛ زیرا این وضع عامل بزرگ توسعۀ فحشا است و صاحبان این تجارت حرفه‌ای برای منفعت خود همۀ قوای ذهنی، فکری، زیرکی و شناخت اسرار نفوس بشری را به کار می‌برند تا خوانندۀ مسکین از دام صیدشان نتواند نجات یابد، علاوه بر این‌ها کتب و رساله‌های زیادی روزانه به چاپ می‌رسد که همۀ آن‌ها مملو از مسائل مربوط به امور جنسی و شوهوت حیوانی است و تعداد آن‌ها به اندازه‌ای زیاد است که در یک چاپ به پنجاه هزار شماره می‌رسد، امکان دارد که یک کتاب مربوط به این موضوعات شصت بار و یا بیشتر به چاپ رسد و چاپخانه‌های خاصی برای این کار وجود دارند و نویسندگان زیادی وجود دارند که بخاطر مقالاتی که در بارۀ این موضوعات نوشته‌اند شهرت جهانی کسب کرده‌اند، این نوع کتاب‌های مربوط به فحشا نه تنها باعث توهین و رسوایی مؤلف نمی‌گردد بلکه مؤلفین آن‌ها در صورت استقبال مردم از نوشته‌ها و کتاب‌هایشان مستحق کسب جایزه می‌شوند. بنابراین، یا به عنوان عضو انجمن علمی فرانسه قبول می‌شوند و یا به مقام کروی دانیو (Creix d'hinneus) نایل می‌شوند.

حکومت به عوان تماشاگر، تمام این وسایل و مظاهر تحریک، اغوا و فحشا را می‌بیند و به هیچ یک از آن‌ها بد نمی‌گوید مگر آن اعلانات فحشایی که بطور مداوم پخش شود که در آن صوت پلیس با آن مخالفت کرده موضوع را به دادگاه می‌رساند، لیکن در آن دادگاه‌ها دوست و خیرخواه چنین مجرمینی زیاد به چشم می‌خورد که بعد از یک جزای جزئی و کوچک آن‌ها را رها می‌کنند؛ زیرا کسانی که در این دادگاه‌ها به عنوان قاضی نشسته‌اند اکثریت‌شان کسانی هستند که از این لذت‌ها چشیده‌اند و بهره برده‌اند و بعضی از ایشان کسانی هستند که قلم‌شان را در نوشتن ادبیات جنسی بکار گرفته‌اند و اگر برحسب تصادف در بین اعضای دادگاه یک قاضی وجود داشته باشد که از طرز فکر قدیم برخوردار باشد بزرگترین نویسندگان و ادیبان در این موضوع دخالت می‌کنند و آوازشان را در جراید و روزنامه‌ها بلند می‌کنند و خواهان فضای آزاد می‌شوند تا بتوانند در اجتماع‌شان ادبیات و هنر را ترقی داده مصدر خدمت گردند و ندا می‌زنند که مقید ساختن انسان به قیود اخلاقی دوره‌های تاریک گذشته معنای اختناق و عقب ماندن هنرهای زیبا از چه طریقی رشد و ترقی می‌کند، از طریق عکس‌های برهنه و مفتضح در حالت اجرای عملیات جنسی، که از آن آلبوم‌ها ساخته و نه تنها در بازارها، هتل‌ها و قهوه‌خانه‌ها توزیع می‌کنند بلکه در مدارس و دانشگاه‌ها هم در دسترس شاگردان می‌گذراند، دکتر امیل پوریسی (Emile Poureisy) در گزارشی که به دومین جلسه عمومی رابطۀ منع فواحش تقدیم کرده چنین نوشته بود:

«این عکس‌های برهنه و در حالت هتک حرمت باعث تحریک و اختلال احساسات و هیجان مردم می‌گردد، نظم احساس و شعور مردم را برهم می‌زند، مشتری را به ارتکاب جنایتی دعوت می‌کند که از تصور آن موی بر اندام می‌ایستد، آثار بد و هلاک‌کنندۀ آن در پسران و دختران جوان به اندازه‌ای است که قلم از بیان آن ناتوان و عاجز است، بسیاری از مدارس و دانشگاه‌ها در اثر این عکس‌های تحریک‌آمیز اوضاع اخلاقی صحیحشان را از دست دادند و مخصوصاً در دختران جوان هیچ چیز مضرتر و هلاک‌کننده‌تر از این عکس‌ها نیست».

تمام سینماها، نمایش‌خانه‌ها، تآترها، رقاص‌خانه‌ها و قهوه‌خانه‌ها برای همین هنرهای زیبا کار می‌کنند و مخصوصاً صحنه‌های نمایشی که در فرانسه، طبقات ممتاز و بلندمرتبه اجتماعی آن را با رغبت و اشتیاق فراوان می‌نگرند و نویسندگان و هنرپیشگان رضایت خاطر تماشاچیان را به خود جلب می‌کنند، تماماً سرشار از ابزار و وسایل ارضاکننده شهوات حیوانی و شیطانی است، امتیاز بارز نمایش‌های مذکور این است که بدترین خصوصیات اخلاقی را به صورت نمونه‌های زیبا و با ارزش جلوه می‌دهند.

پاول بیورو می‌گوید: «محققینی که می‌خواهند وضعیت زندگی اجتماعی ما را از خلال این نمونه‌ها و شخصیت‌‌یابی‌هایی که در مدت سی، چهل سال قبل توسط نمایشنامه‌نویسان ارائه شده است، تحقیق و بررسی کنند بدون شک چنین نتیجه می‌گیرند که تمام مردان جامعۀ امروزی ما از وقار و کرامتی که لازمه‌ی زندگی زناشویی است محروم و بی‌بهره‌اند، پس هر یک از همسران (شوهران) ما یا احمق و غافلند یا برای خانمشان عذاب و مصیبت، و بهترین خصلت خانم‌ها این است که هر لحظه از شوهرشان به ستوه آمدند به مردان دیگر تمایل نمایند».

در صورتی که وضع صحنه‌نمایشی که مخصوص طبقۀ بالای اجتماع است چنین باشد خود شما می‌توانید حالت نمایشگاه‌های عمومی را حدس بزنید؛ زیرا هر حرکت، اسلوب کلام، مناظر برهنگی و حالات و چیزهای دیگری که اسباب خوشی عامه‌ی مردم را فراهم می‌نماید در این گردشگاه‌ها بدون شرم و حیا و بدون پرده و یا کنایه و اشاره عرضه می‌شود و از طریق اعلان برای تماشاچیان می‌فهمانند که هرچیزی را که شهوت نفسانی آن‌ها تقاضا داشته باشد نزد آن‌ها موجود و حاضر است و هرچیزی را که به مردم تقدیم می‌دارند واقعی (Realistic) است و ساختگی نیست، امیل پورسیی در بیانیه‌اش مثال‌های متعددی از این صحنه‌های نمایشی را ذکر نموده که آنرا بعد از گردش در مکان‌های تفریحی تهیه و مرتب نموده است و از نام این گردشگاه‌ها و صحنه‌های نمایشی با حروف هجا بطور کنایه چنین تعبیر می‌کند:

«در صحنۀ نمایشی – ب – آواز و اشعار و سخنان (Mondogues) و حرکات خانم هنرپیشه در آخرین درجۀ ناز، خمیازه و کرشمه بود، منظرۀ پشت او طوری بود که تصویر آخرین مدارج‌آمیزش جنسی را نشان می‌داد و تعداد تماشاچیان بیشتر از هزار نفر بود که در میانشان از طبقۀ اشراف نیز بودند، همه اهل مجلس فریفته و مسحور وی شده بودند و هرلحظه صدای تحسین آن‌ها با صدائی بلند شنیده می‌شد».

«در صحنۀ – ن – خواندنی‌های کوتاه بود. حرکات، سکنات و سخنان به آخرین درجۀ وقاحت، فضیحت و رسوائی می‌رسید و پسران و دختران خردسال هم بودند که با بزرگسالان آن صحنه را تماشا می‌کردند و هر منظرۀ مفتضح و رسوایی را می‌دیدند کف می‌زدند».

«در صحنۀ نمایشی – ل – اهل مجلس پنج بار به آواز بلند از خانم هنرپیشه خواهش کردند که آن صحنۀ نمایشی را که با صدای دلفریب شیرین و دلکش می‌خواست خاتمه دهد تکرار کند».

«در صحنۀ – س – تماشاچیان به او بسیار اصرار کردند و او را چند بار وادار به تکرار آن نمایش مفتضح کردند تا اندازه‌ای که او خسته شد و فریاد زد: ای فاسدان! خدا شما را هلاک سازد، آیا نمی‌بینید که در این صحنه آن که در کنارم بود از صحنه خارج شد و رفت؟ در این نمایش آخرین درجه پستی، دنائت، حقارت و بی‌آبرویی وجود داشت که حتی خود آن زن که شغل همیشگی‌اش بود نتوانست بر آن کار صبر کند».

در صحنۀ – ز – بعد از ختم نمایش هنرپیشگان مرد قرعه انداختند که برگه‌های قرعه را به قیمت ده سنت می‌فروختند و اگر برگ قرعه به نام هر یک از آن‌ها می‌افتاد آن فرد شب را با او سپری می‌کرد».

پاول بیوره می‌نویسد: زنانی ظاهر می‌گردیدند که جسم‌شان بطور کلی بدون لباس بود و به همان ترتیب به نمایش می‌پرداختند.

آدولف ریسان (Adolph Briason) در روزنامه‌ی مشهور فرانسوی به نام تامپ (Tamps) بر این نوع نمایش‌ها خرده‌گیری کرده به صورت انتقاد و اعتراض می‌نویسد:

«این فاجعه‌ای بس عظیم است که بعد از این هیچ چیزی باقی نماند غیر از این که خود منظرۀ فحشا را نیز به طور آشکار نشان دهند و حقیقت این است که گوئی هنرهای زیبا بدون آن نمی‌تواند به مرحلۀ کمال برسد».

خود حرکت جلوگیری از بارداری که به نام علوم جنسی (Sexual Science) از آن یاد می‌شود در اشاعه و پخش فحشاء و فاسد ساختن اخلاق سهم چندان کمی هم ندارد؛ زیرا بواسطۀ آن، توضیحات حاملگی و دیگر امور مربوط به آن از قبیل چگونگی استفاده از داروها و ... را در مجالس عمومی با عکس و بیانیه‌های تفصیلی در کتب و نشریات عرضه می‌دارند طوری که بعد از آن دیگر به شرح و توضیح وظایف دستگاه تناسلی هیچ احتیاجی باقی نمی‌ماند، کتاب‌های علوم جنسی نیز همین وظیفه را انجام می‌دهند، یعنی وظیفۀ دستگاه تناسلی را با همه کم و کیف آن به کوچک و بزرگ بیان می‌دارند و نام علم، تحقیق و علوم تجربی و طبیعی را به عنوان نقاب و پرده‌ای در آن به کار می‌برند، تا این که هیچ اعتراض و انتقادی به آن نشود و از کردۀ خویش فراتر رفته این عملشان را به نام خدمت اجتماعی نام نهاده‌اند و می‌گویند که:

«ما می‌خواهیم مردم را از لغزش‌ها و اشتباهات مربوط به روابط جنسی برکنار داریم».

اما حقیقت این است که نشر این ادبیات، علوم و تعلیمات امور جنسی و تعمیم و گسترش آن تا این حد وسیع و گسترده، از وجود زنان، مردان، جوانان و کهنسالان تماماً حیا را دور کرده بذر بی‌حیایی و وقاحت را در آن‌ها می‌کارد، نتیجه چنین شده که امروز یک دختر مدرسه‌ای که هنوز به سن بلوغ نرسیده است تمام امور مربوط به مسائل جنسی را می‌داند، چیزهایی را که در زمان گذشته جوانان هم از آن خبری نداشتند و هم چنین در وجود پسران پائین‌تر از سن بلوغ غریزه‌ی شهوانی پیش از موعد مقرر به هیجان آمده بطوریکه در این سن و سال به امور جنسی و شهوانی می‌پردازند و خود را تابع هوا و هوس شیطانی می‌سازند، و اراده و اختیار خود را به شهوت می‌سپارند، در صورتی که ازدواج سن معینی را اقتضاء می‌کند، ولی این امور به سن معینی مقید نیست و جوانان در سن دوازده و سیزده سالگی به امور جنسی گرایش پیدا می‌کنند.