حجاب

فهرست کتاب

فساد نظام خانوادگی:

فساد نظام خانوادگی:

دومین مصیبت بزرگی که طغیان شهوت و بی‌بند و باری بر ملت فرانسه نازل کرد فساد و پراکندگی نظام خانوادگی بود و همانطور که آشکار است این نظام تنها از رابطه‌ی جاودانی زن و مرد بواسطۀ عقد نکاح بوجود می‌آید که با وجود آن در میان افراد خانواده آرامش روحی ایجاد شده فردیت را به اجتماعیت تبدیل می‌سازد که زمینه‌های بی‌نظمی را از بین برده و مردم را تابع نظام و مدنیت می‌گرداند و در چهارچوب این نظام است که فضای پاک محبت، مهربانی، فداکاری و شجاعت بوجود می‌آید و نسل‌های آینده را بر اخلاق پاک و تربیت صحیح و سالم عادت می‌دهد و لیکن جامعه‌ای که زنان و مردان آن از مقاصد نکاح و اهداف آن خبری نداشته باشند و مقصودشان از رابطۀ جنسی غیر از فضای شهوت حیوانی چیز دیگری نباشد و جامعه‌ای که زن و مرد آن به خاطر این رابطه مانند پروانه سرگردان بگردند و بر این گل و آن گل بنشینند و هر باغی که آماده شد بدون قید و شرط از آن استفاده برند دیگر امکان ندارد که در چنین جامعه‌ای نظام فامیلی پیدا شود و اگر بطور فرض هم پیدا شود استقرار نخواهد داشت؛ زیرا افراد آن جامعه طوری عادت کرده‌اند که نمی‌توانند به تکالیف، واجبات، حقوق و قیودات اخلاقی پایبند باشند، پس نتیجه و تأثیر حالات عقلانی و اخلاقی مذکور چنین می‌شود که نسل آینده از لحاظ اخلاق نسبت به نسل سابق بدتر و خراب‌تر بار می‌آید و انانیت و خودپسندی افراد به حدی می‌رسد که شیرازۀ اجتماع از هم می‌پاشد، بواسطه‌ی سبکی و خفت و رنگ پذیری مردم سیاست ملی و بین المللی‌شان دارای موقف ثابت نبوده بلکه مانند ذره‌ای در جریان باد می‌شود که باد هر طرف جریان داشته باشد آن ذره نیز همانند کاه در پیشاپیش باد حرکت می‌کند و زندگی افراد به سبب نبودن خانواده و فامیل مکدر بوده دارای آرامش و سکون روحی نمی‌باشد و اضطراب و تشویق روحی ایشان را فرا می‌گیرد از داشتن آرامش ذهنی محروم می‌شوند، تمام این‌ها عذاب و دوزخ دنیوی‌اند که انسان بواسطۀ غرق شدن در تمتعات و لذات حیوانی، خود را گرفتار آن می‌سازد.

در فرانسه امروزی از هر هزار زن و مرد تعداد هفت یا هشت نفر ازدواج می‌کنند و شما از این آمار می‌توانید تعداد افرادی را که ازدواج نمی‌کنند تخمین بزنید، آن تعداد کمی که ازدواج می‌نمایند نیز در ازدواج‌شان عفت و پاکدامنی را رعایت نکرده به قوانین اصول آن مقید نیستند، هدف آنان این نیست که بواسطۀ ازدواج دارای زندگی آبرومند و با عفت باشند، بلکه هدفشان همه چیز است جز این مطلب. اکثراً هدفشان از ازدواج این است که به آن فرزندی که پیش از ازدواج بوجود آمده است بواسطۀ این ازدواج جنبۀ قانونی بدهند تا بصورت فرزند قانونی‌شان در بیاید.

پاول بیورو می‌نویسد: از عادات معمول طبقۀ کارگر (Working Class) در فرانسه این است که زن از رفقای خود تعهد می‌گیرد که به شرطی با آن‌ها ازدواج می‌کند که فرزندش که پیش از ازدواج ولادت نموده به عنوان فرزند قانونی او محسوب شود و زنی به دادگاه حقوق شهر سین (Seine) حاضر شده گفت:

«من در وقت نکاح به شوهرم به صراحت گفتم که مقصود من از این ازدواج فقط قانونی نمودن فرزندانی است که در اثر رابطه و تماس با وی پیش از این عقد بوجود آمده‌اند و نیت من این نبوده و در حال حاضر هم نیست که با وی به عنوان یک خانم زندگی کنم لذا همان روزی که با شوهرم ازدواج کردم در همان روز نیز از وی جدا شدم و تا امروز با او ملاقاتی نداشته‌ام؛ زیرا هیچ وقت نمی‌خواستم که با وی معاشرت زوجیت داشته باشم».

رئیس یکی از دانشگاه‌های مشهور فرانسه به پاول بیورو گفت:

«عموم جوانان ما می‌خواهند که ازدواج را برای زنا و فحشاء بکار گیرند به این ترتیب که ایشان مدت ده سال و یا بیشتر در وادی فسق و فجور آزاد و بی‌باک می‌گردند تا این که زمانی می‌رسد که از این آوارگی و تشویش خسته می‌شوند بناچار با همان زنی ازدواج می‌کنند که چندین سال با وی رابطه‌ی غیر مشروع داشتند تا این که بواسطه‌ی این ازدواج هم از آرامش روحی داشتن خانواده برخوردار شوند و هم از رفاقت آزاد بیرون از خانه بهره‌مند گردند».

زنای زنان و مردان متأهل در فرانسه عیب شمرده نمی‌شود یعنی اگر یک مرد متأهل زنی را به عنوان رفیقه انتخاب کند هیچ لازم نیست که موضوع را از دیگران پنهان دارد و این کار وی در اجتماع یک کار عادی و معمولی است.

به همین سبب رابطه نکاح بسیار ضعیف است که با کمترین مناسبت می‌گسلد و گاهی هم این رابطه فقط تا چند ساعت ادامه پیدا می‌کند و بس، چنانچه یکی از مردان دانشمند فرانسه که چندین مرتبه به مقام وزارت هم رسیده بود نقل کرده که او زنش را پنج ساعت بعد از ازدواج طلاق داده و بطوری که می‌گویند: علل طلاق و جدائی در آن مملکت به اندازه‌ای ساده و بسیط است که شخص مصیبت‌زده را هم به خنده می‌آورد مثل خرخر کردن یکی از زوجین در خواب و یا این که مثلاً یکی از آن‌ها سگ دیگری را دوست نداشته باشد.

طلاق به اندازه‌ای زیاد است که در دادگاه حقوق شهر سین (Seine) در یک روز ۲۹۴ نکاح فسخ و در دفتر قید گردیده و در این شهر در سال ۱۸۴۱ که قانون جدید طلاق تصویب شد تعداد چهار هزار، طلاق، در سال ۱۹۰۰ م هفت هزار، در سال ۱۹۱۳ م شانزده هزار و در سال ۱۹۳۱ م بیست و یک هزار طلاق واقع شد.