حاضرشدن زنان در جنگ:
علل سختگیری اسلام را در احکام حجاب دانستید، حال به علل ملایمت و نرمی آن توجه کنید تا ضرورتی را که اسلام به خاطر آن در این احکام مسامحه نموده است، در یابید.
مسلماً میدانید که مسلمین به جنگ دچار میشوند، شدت و سختیها ایشان را فرا میگیرد و احوال و شرایط ایجاب میکند تمام نیرو و توان ملت در راه دفاع مصرف شود، در این اوضاع به زنان اجازه داده شده است که با مردان در امور و خدمات جنگی شرکت داشته باشند و همیاری کنند، ولی با این وجود باز هم میبینیم که اسلام هیچگاه راضی نمیشود که آنها را بعنوان نیروهای نظامی و جنگی استخدام کند، بلکه آنها را فقط در بخش خدمات نظامی و جنگی به سمت یاری و کمکرسانی در اموری همچون آبدادن، غذاپختن، مداوای مریضان و مراقبت بیماران و مجروحین استخدام مینماید، چرا که خداوند او را آفریده تا مادری مهربان باشد نه اینکه خون مردم را بریزد و یا سر کسی را از گردن جدا سازد، لذا مسلحکردن وی به گرز و شمشیر در حقیقت مسخکردن ذات و سرشت اوست، از این رو اسلام به ایشان اجازه میدهد که فقط به منظور دفاع از خود و شرفشان اسلحه برگیرند و بس. چنانکه گفتیم میتوانند در کارهای کمکرسانی فعالیت نمایند و به خاطر مشغولشدن به همین خدمات است که از حدود حجاب تا اندازهای کاسته و در آن تخفیف قایل شده است، در آن حال به زنان اجازه داده است تا لباسی را بپوشند که با کمی تغییر و تبدیل به لباس زنان راهبۀ امروزی شباهت دارد.
احادیث همه به این معنی اتفاق نظر دارند که زنان حضرت رسول الله جبودند که مجاهدین را آب میدادند و مریضان را مداوی میکردند و این عمل بعد از نزول حکم حجاب هم باقی ماند [۱۳۱].
ترمذی روایت میکند که ام سلیم لو چند زن دیگر از انصار با حضرت رسول الله جدر جنگ بودند، به مجاهدین آب میدادند و مریضان را مداوا میکردند [۱۳۲].
در صحیح بخاری است که زنی به حضرت رسول الله جگفت: ای رسول خدا ج! دعا کن تا من از جملۀ کسانی باشم که در جزیرۀ احمر با نام خدا سوار کشتی میشوند، پس حضرت رسول الله جگفت: «اللهم اجعلها منهم» یعنی «خدایا! این زن را از جملۀ ایشان بگردان» [۱۳۳].
از انس سروایت است که گفت: در جنگ احد وقتی که مردم از کنار رسول الله جدور شدند، من عایشه بنت ابوبکر سو ام سلیم لرا دیدم که پاچه شلوارشان را بلند کرده بودند بطوریکه سفیدی ساقشان معلوم میشد و در آن حال مشک آب را بر دوش گذاشته و در دهانهای مردم میریختند و دوباره باز میگشتند [۱۳۴].
عمر بن خطاب سدر بارۀ زنی بنام ام سلیط لروایت میکند که حضرت رسول جگفت:
در جنگ احد طرف راست و چپ را نمیدیدم مگر اینکه چشمم به ام سلیط میخورد که به خاطر حمایت من میجنگید، زنان دیگری هم از قبیل بنت معوذ و غیره در این جنگ به مجروحین آب داده و شهدا را به مدینه انتقال میدادند [۱۳۵].
در جنگ حنین ام سلیم با خنجری دیده شد و حضرت رسول الله جاز وی پرسید که این خنجر چیست؟ جواب داد، من آن را گرفتم تا اگر مشرکی به من نزدیک شود، شکمش را بشکافم [۱۳۶].
ام عطیه لبا حضرت رسول الله جدر هفت غزوه شرکت کرده و از پی کاروان میرفت و برایشان غذا میپخت و مریضان و مجروحین را مداوا مینمود [۱۳۷].
عبدالله ابن عباس سبه نجده نوشت که زنان با حضرت رسول الله جدر غزوات شرکت میکردند، مجروحین را مداوا و غنایم را جمع مینمودند، ولی به ایشان سهمیه داده نمیشد [۱۳۸].
از تمام این گفتارها خودتان میتوانید نتیجه بگیرید که حجاب اسلامی از عادات جاهلیت نیست که بر طبق مصلحت و ضرورت احتماع کم و زیاد شدن در آن وجود نداشته باشد، بلکه در مواقع ضروری در حدود آن تخفیف داده میشود و در آن صورت نه تنها کشف چهره و دست بلا مانع است بلکه دیدهشدن اعضایی که در جملۀ عورت محسوب میشود، هم به مقدار ضرورت جایز است، اما وقتی که ضرورت رفع شد، احکام اصلی حجاب به همان حالت سابقش بر میگردد و این حجاب از آنجا که از عادات جاهلیت نیست، تخفیفدادن آن به هیچ وجه به منزلۀ آزادی مطلق و بیبندوباری جنسی زمان جاهلیت شمرده نمیشود، زن مسلمان مانند زن اروپایی نیست که بنا به ضرورتهای اوضاع جنگی از حدود وظیفۀ طبیعیاش خارج شود و بعد از اتمام جنگ و از میان رفتن ضرورت به وظیفۀ اصلیاش باز نگردد.
[۱۳۱] بخاری، باب حمل الرجل الـمرأة في الغزو. [۱۳۲] ترمذی، باب ماجاء فی خروج النساء في الغزة. [۱۳۳] بخاری، غزو الـمرأة في البحر. [۱۳۴] بخاری، باب غزو النساء و مسلم، باب النساء الغازیات. [۱۳۵] بخاری، باب مداواة النساء الجرحی. [۱۳۶] مسلم، باب غزو النساء مع الرجال. [۱۳۷] ابن ماجه، باب العبید و النساء یشهدون مع الـمسلمین. [۱۳۸] مسلم، باب النساء الغازیات...