اجازه گرفتن:
حد دیگری را که اسلام در این زمینه وضع کرده است عبارت است از اینکه: بدون اجازه، وارد شدن اطفال آن خانواده که به سن بلوغ رسیده باشند به خانههایشان ممنوع است و این بدین خاطر است که آنها زنان خانه را به حالتی که شایسته نیست، نبینند.
﴿وَإِذَا بَلَغَ ٱلۡأَطۡفَٰلُ مِنكُمُ ٱلۡحُلُمَ فَلۡيَسۡتَٔۡذِنُواْ كَمَا ٱسۡتَٔۡذَنَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ﴾[النور: ۵۹].
«و چون کودکان شما به سن بلوغ برسند، پس باید که اجازه خواهند چنانچه اجازه میطلبیدند آنانکه بالغ بودند پیش از ایشان».
چنانکه در این آیه، به علت حکم که همان رسیدن کودکان به سن بلوغ و پیدایش احساسات جنسی است اشاره شده است، پس وقتی که فرزندان به این سن برسند مکلف میگردند که این حکم را اجرا نمایند ولی قبل از این سن، مکلف به اجازهخواستن نیستند.
به موازات این حکم، به بیگانگان نیز دستور داده شده است که در هیچ خانهای بدون اجازۀ صاحبش داخل نشوند. خداوند میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَدۡخُلُواْ بُيُوتًا غَيۡرَ بُيُوتِكُمۡ حَتَّىٰ تَسۡتَأۡنِسُواْ وَتُسَلِّمُواْ عَلَىٰٓ أَهۡلِهَا﴾[النور: ۲۷].
«ای مسلمانان در خانههای که غیر از خانههای خودتان باشد داخل نشوید تا آنکه اجازه بگیرید و بر اهل آن سلام بدهید».
منظور از این آیه تعیین حد فاصل بین داخل و خارج خانه است تا مرد و زن در زندگی خانوادگیشان از معرض دید دیگران محفوظ باشند، اوایل، عربها علت این امر را نمیدانستند و میخواستند که از خارج منزل به درون خانه نظری بیفکنند، چنانچه این موضوع بارها برای خود حضرت رسول الله جاتفاق افتاده بود که شخصی از روزنۀ اتاق ایشان به درون آن بنگرد و یک بار در دست حضرت رسول الله جشانهای بود که به سر خود میکشید، پس گفت: اگر من میفهمیدم که تو قصد نظر کردن داری آن را به چشمت میزدم. استئذان به خاطر نگاهکردن است و بعد از آن، حضرت رسول الله جاعلام کرد: هرکس بدون اجازه به خانۀ کسی نگاه کند برایشان حلال است که هردو چشم او را نابینا سازند.
سپس به مردان غریبه دستور داده است که اگر از خانهها چیزی میخواهند باید داخل خانه نروند و از پشت در، دیوار یا پرده آنرا بخواهند و صدا کنند.
﴿وَإِذَا سَأَلۡتُمُوهُنَّ مَتَٰعٗا فَسَۡٔلُوهُنَّ مِن وَرَآءِ حِجَابٖۚ ذَٰلِكُمۡ أَطۡهَرُ لِقُلُوبِكُمۡ وَقُلُوبِهِنَّ﴾[الأحزاب: ۵۳].
«وقتی که از زنان پیغمبر چیزی میخواهید، از پشت پرده از ایشان طلب کنید و آن برای دلهای شما و دلهای ایشان (زنان) پاکیزهتر است».
در اینجا هم کلمات ﴿ذَٰلِكُمۡ أَطۡهَرُ لِقُلُوبِكُمۡ وَقُلُوبِهِنَّ﴾به دلیل حکم اشاره میکند پس مقصود اساسی و اصلی، حفاظت زنان و مردان از تمایلات و محرکهای جنسی است و این حدود و قیود هم به خاطر منع اختلاط و آمیزش مردان و زنان وضع شده است.
این احکام منحصر به بیگانگان نبوده بلکه خادمان خانه را هم شامل میشود، چنانچه در اخبار هست که فاطمه لیکی از پسرانش را به دست بلال سیا انس سداد، راوی میگوید که روی او دیده نمیشد و تنها کف او دیده میشد و بس، و معلوم است که انس سو بلال سخادمان مخصوص حضرت رسول جبودند که در نزد وی مانند یکی از اعضای خانوادۀ ایشان زندگی میکردند.