سبب حقیقی این غفلت:
سبب این کوتاهی همان است که ما در اول این کتاب بیان داشتیم چون از جمله ضعفهای طبیعی در انسان این است که وقتی مسئلهای را مورد بحث قرار میدهد به تمام نواحی و جنبههای متعدد آن نمیتواند احاطه پیدا کند بلکه یک جنبۀ آنرا برگزیده و بر دیگر جوانب ترجیح میدهد و اهتمام و توجه خود را فقط به آن مبذول میدارد و از دیگر جوانب غافل میماند، گاهی هم از آن جوانب بطور عمدی غفلت میکند و وقتی که این ضعف انسانی حتی در امور جزئی و فردی زندگی نمودار میگردد، پس چگونه امکان دارد که مسائل عمیق و گستردهی اجتماعی از آن نجات یابد؟ مسائلی که جوانب متعدد اعم از ظاهر و خفی دارد؟ و شکی نیست که با داشتن عقل و علم، انسان دارای شرف و کرامت و امتیاز است و لیکن واقعیت این است که تنها عقل نمیتواند او را در تمام نواحی زندگی هدایت و رهبری کند چون وقتی که عواطف و خواهشات وی بطرف معینی تمایل پیدا میکند و آن را بر دیگر نواحی ترجیح میدهد در این وقت با عقل و علم خود به آن استدلال میکند و اگر علم او جوانب دیگر مسأله را ترجیح دهد و عقل هم وی را به طرف دیگری متوجه ساخته باشد باز هم نه بر اشتباه خود اعتراف میکند و نه در پی تصحیح آن بر میآید بلکه عقل و علم را ملامت مینماید که چرا دلایل و براهین نمیآورند که تمایل او را تأیید کرده و طرز فکر او را بپسندند.