امتیازطلبی سرمایهداران:
کار در این حد نیز متوقف نشد و نظام سرمایهداری عرض وجود کرد، همان نظامی که اصول و مبادی آن بر آزادی فردی استوار بود، برای فرد حقوق مطلق و بدون قید و شرط قائل میشد و او را آزاد میگذاشت که از هر طریقی که میتواند مال و ثروت بدست آورد، لذا هر وسیلهای را که سبب بدستآوردن ثروت میشد برایش حائز و مباح شمرد، اگرچه آن فرد به خاطر کسب مال و ثروت سبب هلاکت افراد زیادی میشد. بنابراین، نظام این تمدن از اول تا آخر به شکلی ترکیب یافت که فرد از تمام جوانب بر اجتماع امتیاز و برتری داشت و هیچ تضمینی برای تحقق مصالح اجتماعی در برابر مصلحت فردی وجود نداشت، لذا صاحبان امتیاز و ثروت به هر طریق و کیفیت که خواستند به اجتماع تجاوز و تعدی نموده آن را به شکل دلخواه تغییر دادند و با این روش شروع به بحث و تحقیق در غرائز انسانی کردند تا نقاط ضعف را در آن پیدا نمایند و از آن راه بتوانند غرائز را مطابق دلخواه خود به کار گیرند، یکی از آنان نوشیدن شراب و مسکرات را در بین مردم رایج کرد و از این راه سرمایهای کلان به جیب زد، ولی هیچ کس در اجتماع پیدا نشد که مردم را از شر و بلای این طاعون خانمانسوز نجات دهد، سرمایهدار دیگری برخاست و مردم را به آفت ربا گرفتار کرد و آن را در تمام جوانب زندگی ترویج کرد ولی کسی پیدا نشد که این مرض مهلک را که خون مردم را میمکید معالجه نماید بلکه برعکس قوانین طوری وضع گردیدند که به نفع این خونخواران ظالم بود و از آنها حمایت و پشتیبانی مینمود، تا این که حتی یک قطره از خون مردم از شر آنها سالم نماند، شخص سومی آمد و ابتکار دیگری که عبارت از قماربازی بود را به جامعه عرضه داشت، بلایی که تمام فضای تجارت و اقتصاد را تحت تأثیر قرار داد و هیچ کس قادر نبود که زندگی اقتصادیش را از این تب خانمانسوز در امان نگهدارد، در این عصر خودپسندی، منفعتطلبی و تجاوز فردی غوغا میکرد. حتی شهوت و شهوترانی که یکی از ابزار کسب ثروت بود را از قلم نینداخته بودند و با تمام قدرت و ظرفیت در این راه از آن سود میبردند، همچنین سعی و تلاش خود را در تأسیس رقاص خانهها، تئاترها، و مراکز فیلمسازی بکار بردند و برای رونق و پیشرفت کار خود و جلب توجه مردم، دختران نازک اندام و خوشسیما را استخدام نموده با آرایش و اندام نیمه برهنه به مردم عرضه میکردند و با تحریک شهوت مردم پولهای آنها را به جیب خود میریختند، گروه دیگری نیز روی کار آمدند که زنان را از راه جبر و اکراه به ارتکاب فحشا وادار ساختند، تا این که به مرور این کار به صورت یک تجارت منظم جهانی درآمد، افراد دیگری پیدا شدند که ساختن لوازم آرایش و وسایل زینتی را پیشهی خود قرار دادند و آن را در اجتماع عمومیت دادند تا غریزهی خودآرایی را که در زنان فطری است، شدت بیشتری بخشند و بدین وسیله ثروتهای کلانی بدست آوردند، اشخاص دیگری برخاستند و لباسهای محرک و متنوعی برای زنان ابتکار کردند، دوشیزگان زیبا و جذاب را استخدام کردند تا آن لباسها را بپوشند و در مجالس لهو و لعب باعث جلب توجه جوانان گردند، دوشیزگان مفتون و شیدای این نوع لباسها شدند و مخترعین آنها از این راه پول هنگفت و سود فراوانی بدست آوردند، برخی دیگر از مردم برای بدستآوردن پول به نشر و پخش عکسهای برهنه و محرک، داستانهای عشقی و مقالات هیجانانگیز پرداختند و با مبتلانمودن مردم به جذام اخلاقی جیبهای خود را پر پول کردند، تا این که کار به جایی رسید که هیچ قسمت از تجارت از تحریک جنسی و عشوهگری در امان نماند. امروز نیز تمام آگهیهای تجارتی همراه با عکس زنی برهنه و یا در حکم برهنه عرضه میشود و این مطلب در جراید و مجلات تمام کشورها مشاهده میشود، گویا ممکن نیست که هیچ تبلیغی بدون وجود زن انجام گیرد. هیچ هتل، رستوران و تجارتخانهای را نمیتوانید بیابید که در آن زن جذابی بخاطر جذب مردان کار نکند، این چنین جامعهی مسکین و سرخوردهای فقط یک راه برای حفاظت مصالح خود در دست دارد و آن استفاده از وجدان و تعلیمات اخلاقی است، تا توسط آن حملات شهوانی و شیطانی را دفع کند، البته باید دانست که نظام سرمایهداری آنقدر ضعیف و ناتوان نیست که نتواند از خود دفاع کند، او برای حمایت از خود فلسفهی مجهزی با وسایل و لشکر بزرگ و قوی از علوم و ادبیات دارد که هردو به اتفاق هم در براندازی تفکرات و تعالیم اخلاقی از کشور و مردم تلاش میکنند، قاتل زیرک قاتلی است که مقتول را وا میدارد که با رضایت و رغبت خود را به مرگ تسلیم نماید.