حقوق اقتصادی:
مهمترین چیزی که منزلت انسان را در اجتماع ثابت کرده و آن را محافظت میکند استحکام حالت اقتصادی او است، حقیقت این است که غیر از اسلام تمام قوانین دنیا زن را از جنبهی اقتصادی ضعیف و کمارزش ساختهاند و ضعف و ناتوانی اقتصادی زن بزرگترین اسباب عبودیت و بردگی او است، اروپا در این اواخر خواست که این حالت را تغییر دهد و زن را به عنوان یک عضو صاحب در آمد تبدیل کند، ولی این کار آنها باعث فساد بزرگتری در مقایسه با قبل شد، ولی اسلام در این مسیر نیز راه متوسطی را اتخاذ کرده و برای زن در میراث حق فراوانی را قائل شده بطوری که زن میتواند از پدر، شوهر، اولاد و دیگر خویشاوندانش ارث ببرد [۳۱]. برای او اعطای مهریه را از جانب شوهر لازم گردانید و هر مالی که از این طریق به دست او میرسد در آن حق مالکیت و تصرف کامل را دارد و پدر یا شوهر یا برادر و یا دیگر خویشاوندانش نمیتوانند که در مال او دخل و تصرف کنند، علاوه بر آن اگر با ثروت خود تجارت نموده و از آن سود و منفعت بدست آورد و یا مشغول کسب و کار دیگری گردد، همه آن در آمدها مربوط به او بوده و در تمام شرایط او مالک آن است و به هرحال نفقه او بر شوهرش لازم است، زن هرچند صاحب مال و ثروت باشد باز هم نفقه او برعهده شوهرش است و طبق این قانون وضع اقتصادی زن در اسلام به اندازهای مستحکم است که ممکن است دارای وضع اقتصادی بهتری نسبت به مرد باشد.
[۳۱] اسلام حق زن را در میراث نصف حق مرد گردانیده است، دلیل آن این است که نفقه و مهر زن بر مرد واجب است و نه تنها نفقهاش بر شوهرش لازم است بلکه در صورت شوهر نداشتن، چه باکره باشد و چه بیوه، نفقه و سرپرستی او بر پدر یا برادر یا پسر و یا دیگر اقاربش واجب است چون زن از همه این تکالیف آزاد است. بنابراین، عدالت و انصاف اقتضا میکند که به او از میراث نصف سهم مرد منظور شود.