قرآن کریم و ترجمه معانی آن به زبان دری

فهرست کتاب

هفتم: تفسیر قرآن کریم

هفتم: تفسیر قرآن کریم

مراد از تفسیر قرآن کریم شرح و بیان معانی آن است. و کلام مورد هدف محقق نمی‌شود مگر بعد از فهم و درک دلالت و معانی آن، بنابر این الله متعال تلاوت کننده قرآن کریم را ترغیب نموده تا در فهم معانی آیات و تدبر در آن سعی ورزد، چنانکه می‌فرماید: ﴿كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ٢٩ [ص: ٢٩].

«(این) کتابی است پر خیر و برکت که آن را بر تو نازل کردیم تا درباره آیه‌هایش بیاندیشند و تا خردمندان پند گیرند». و مراد از تدبر و اندیشیدن در این آیت، فهمیدن آن است.

پیامبر اکرم  ج و آنچه بر صحابه در مورد معانی قرآن کریم اشکالی پیش می‌آمد توضیح و بیان می‌نمود. لكن توانایی و مسلط بودن صحابه بر زبان عربی در آن زمان و فرود آمدن قرآن کریم به زبان خودشان، ایشان را از پرسش‌های زیاد در باره معانی آیات قرآن کریم بی‌نیاز ساخته بود، ولی نیاز مردم به تفسیر آیات با گذشت زمان بیشتر گردید.

و آنچه از پیامبر اکرم  ج و صحابه و شاگردان ایشان از تابعین در باره تفسیر آیات نقل شده، هسته و اساس علم تفسیر را بنا نهاد و نام تفسیر به مأثور بر آن اطلاق گردید که یکی از مهم‌ترین وسایل فهم قران کریم بشمار می‌رود چون فهم و درکی را که نسل اول صدر اسلام از آیات قرآن کریم برداشت نموده بودند برای ما بیان میدارد، زیرا ایشان از یک جهت در زبان عربی مسلط بودند و از جانب دیگر در گرمی حوادث و وقائع و احوال که در وقت نزول قرآن کریم به وقوع می‌پیوست، حضور داشتد.

(١) اقسام تفسير:

گرایش علمای تفسیر نظر به توجه‌های علمی‌شان متعدد و متنوع است، و بنابر این توجهات، تفاسیری مختلف تأليف گردید که برخی آن جانب لغوی قرآن کریم را مورد بحث قرار می‌دهد و برخی احکام فقهی قرآن کریم را بیان می‌نماید و برخی دیگر به جانب تاریخی و عقلی و اخلاقی و نحو آن بحث نموده اند؛ ازین رو علماء تفاسیر را دو دوسته تقسیم نموده‌اند:

١- تفسیر به مأثور، و این شیوۀ تفسیری عبارت است از آنچه که از پیامبر اکرم  ج و صحابه و تابعین در مورد تفسیر آیات نقل شده است.

٢- تفسیر به رأي و اجتهاد، که این نوع تفسیر بر اساس و بناهای علمی درست بنا نهاده شده است.

(۲) بهترین شیوه‌های تفسیر و ضابطۀ آن:

تفسير به مأثور نسبت به سائر تفاسیر پیشقدم‌تر به شمار می‌رود، زیرا این نوع تفسیر از پیامبر  ج و صحابه و شاگردان‌شان (تابعین) نقل شده است، و ایشان داناترین مردمان در این زمینه هستند.

و هرگاه فهم آیات قرآن کریم به شرح و بیان بیشتر نیاز داشت و در لابلای تفاسیر به مأثور چیزی به آن اشاره نشده بود، پس مفسر قرآن ضوابط ذیل را باید مراعات نماید:

١- مفسر باید آن چه در تفسیر به مأثور در مورد معانی آیات آمده را مد نظر گیرد و چیزی نیاورد که ناقض و مخالف تفسیر به مأثور باشد.

٢- تفسیر مفسر باید با معانی عام آیات قرآن کریم، و آنچه را سنت مطهر توضیح داده است توافق و مطابقت داشته باشد، برای مفسر جائز نیست تفسیری را به میان بیاورد که با معانی عام آیات در تعارض باشد، زیرا برخی از قرآن کریم برخی دیگرش را تفسیر می‌کند و هیچگاه میان آیات قرآن کریم تناقض و تعارض وجود ندارد، و سنت نبوی برای شرح و بیان آیاتی آمده که اجمالا ذکر شده و آنرا تفسیر می‌کند.

٣- مفسر باید به قواعد زبان عربی و دلالت الفاظ آن در ترکیب جملات و شیوه‌های استعمال آن آشنایی داشته باشد. چون قرآن کریم به زبان عربی نازل شده، پس لازم است قرآن کریم در روشنی قواعد آن فهمیده شود.

٤- مفسر باید آیات متشابه را به آیات محکم برگرداند، زیرا برخی از قرآن کریم برخی دیگرش را تفسیر می‌کند و بیشتر آیات قرآن کریم محکم و معانی آن واضح است، و برخی از آیات متشابه است که شاید معنای آن برای برخی از مردمان مبهم بماند، پس برگردانیدن آن به آیات محکم و واضح، در فهم دلالت آیت و توضیح معانی آن کمک می‌کند. الله متعال می‌فرماید:

﴿هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ٧ [آل عمران: ٧].

«او ذاتی است که کتاب را بر تو نازل کرد، و بخشی از آن آیات محکمی هستند که معانی آن واضح و روشن است و آنها اصل کتاب هستند. و بخشی از آن «متشابهات» هستند (که احتمال معانی دیگری هم دارند)، و اما کسانی که در دل‌هایشان انحراف است برای فتنه انگیزی و تأويل نادرست آن، به دنبال متشابهات می‌روند، و تاویل آن را جز الله کسی نمی‌داند، و راسخان در علم می‌گویند: به آن ایمان آورده‌ایم، همه از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان پند نمی‌پذیرند».

٥- استفاده از حقائق علمی ثابت شده در تفسیر آیات کونی، و عدم داخل ساختن نظریات علمی در تفسیر قرآن کریم، تا معانی که قرآن کریم آن را در بر ندارد بر آن تحمیل نگردد.

٦- بر حذر بودن مفسر از تأويلات فاسد و نادرستی که معنای کلام الهی را از سیر اصلی و حقائق شرعی دور ساخته و آنرا از دائرة قواعد زبان عربی خارج می‌سازد، چه این کار به قصد تحریف آیات، یا به سبب بی‌اطلاع بودن از زبان عربی و دلالت‌ها و شیوه‌های استعمال آن، و یا به سبب تصور فاسد در معانی آیات باشد، که کلام الله متعال از آن پاک و منزه است.