سورۀ نازعات
در مکه نازل شده و چهل و شش آیت است
بنام الله بخشندۀ مهربان
﴿وَالْمُرْسَلَاتِ عُرْفًا١ فَالْعَاصِفَاتِ عَصْفًا٢ وَالنَّاشِرَاتِ نَشْرًا٣ فَالْفَارِقَاتِ فَرْقًا٤ فَالْمُلْقِيَاتِ ذِكْرًا٥ عُذْرًا أَوْ نُذْرًا٦ إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَاقِعٌ٧ فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ٨ وَإِذَا السَّمَاءُ فُرِجَتْ٩ وَإِذَا الْجِبَالُ نُسِفَتْ١٠ وَإِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ١١ لِأَيِّ يَوْمٍ أُجِّلَتْ١٢ لِيَوْمِ الْفَصْلِ١٣ وَمَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الْفَصْلِ١٤ وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ١٥ أَلَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلِينَ١٦﴾ [المرسلات: ١-١٦].
﴿١﴾ قسم به فرشتههای که ارواح کافران را به سختی میگیرند. ﴿٢﴾ و قسم به فرشتههای که ارواح مؤمنان را به آسانی میگیرند. ﴿٣﴾ و قسم به فرشتگانی که (در اجرای اوامر الهی) به سرعت شناورند. ﴿٤﴾ پس قسم به فرشتگانی که (در اجرای اوامر الهی) از یکدیگر سبقت میگیرند. ﴿٥﴾ باز قسم به فرشتگانی که همۀ کارها را تدبیر میکنند. ﴿٦﴾ روزی که زلزلۀ سخت همه چیز را به لرزه میآورد. ﴿٧﴾ به تعقیب آن لرزۀ دیگر واقع شود. ﴿٨﴾ برخی از دلها (در آن روز) ترسان و لرزان است. ﴿٩﴾ (و) چشمهای ایشان پایین افتاده است. ﴿١٠﴾ میگویند: آیا ما دوباره بازگردانیده میشویم (به حالت نخستین؟) ﴿١١﴾ آیا (باز زنده میشویم که) استخوانهای پوسیده شویم؟ ﴿١٢﴾ گویند (اگر چنین باشد) آن زندگی زیانبار خواهد بود. ﴿١٣﴾ (الله در جواب آنها فرمود): جز این نیست که آن تنها آواز بلند است. ﴿١٤﴾ پس ناگهان در میدان محشر (که جای بیخوابی است) حاضر شوند. ﴿١٥﴾ آیا داستانِ (دعوت) موسی به تو رسیده است؟ ﴿١٦﴾ وقتی که پروردگارش او را در وادی پاک طوی صدا کرد.
﴿اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى١٧ فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلَى أَنْ تَزَكَّى١٨ وَأَهْدِيَكَ إِلَى رَبِّكَ فَتَخْشَى١٩ فَأَرَاهُ الْآيَةَ الْكُبْرَى٢٠ فَكَذَّبَ وَعَصَى٢١ ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعَى٢٢ فَحَشَرَ فَنَادَى٢٣ فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى٢٤ فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكَالَ الْآخِرَةِ وَالْأُولَى٢٥ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشَى٢٦ أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا٢٧ رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا٢٨ وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا٢٩ وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا٣٠ أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا٣١ وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا٣٢ مَتَاعًا لَكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ٣٣ فَإِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرَى٣٤ يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ مَا سَعَى٣٥ وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَنْ يَرَى٣٦ فَأَمَّا مَنْ طَغَى٣٧ وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا٣٨ فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوَى٣٩ وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى٤٠ فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى٤١ يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا٤٢ فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْرَاهَا٤٣ إِلَى رَبِّكَ مُنْتَهَاهَا٤٤ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشَاهَا٤٥ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحَاهَا٤٦﴾ [النازعات: ١٧-٤٦].
﴿١٧﴾ (به او گفت): بهسوی فرعون برو که سرکشی و طغیان کرده است. ﴿١٨﴾ پس به او بگو: آیا میخواهی که (از کفر) پاک شوی؟ ﴿١٩﴾ و تو را بهسوی پروردگارت راهنمائی کنم تا (بعد از شناختن پروردگارت) بترسی (و ایمان آوری و سرکشی نکنی). ﴿٢٠﴾ پس (موسی) معجزۀ بزرگ را به او نشان داد. ﴿٢١﴾ اما او دروغ شمرد و نافرمانی کرد. ﴿٢٢﴾ باز پشت کرد (از مجلس موسی و برای فساد) سعی مینمود. ﴿٢٣﴾ پس (ساحران را) جمع کرد و اعلان نمود. ﴿٢٤﴾ پس گفت: من پروردگار بزرگتر شما هستم. ﴿٢٥﴾ پس الله او را به عذاب آخرت و دنیا گرفتار کرد. ﴿٢٦﴾ یقیناً در این (ماجرا) برای کسی که (از عذاب الله) بترسد، عبرت است. ﴿٢٧﴾ آیا (دوباره) آفریدن شما سختتر است یا آفریدن آسمانی که او (الله) آن را بنا کرده؟ ﴿٢٨﴾ و بلندی آن را بر افراشت، پس آن را استوار و برابر کرد. ﴿٢٩﴾ و شبش را تاریک و روزش را روشن گردانید. ﴿٣٠﴾ و بعد از آن زمین را هموار نمود. ﴿٣١﴾ از آن (زمین) آب و چراگاهش را بیرون کرد. ﴿٣٢﴾ و کوهها را (بر زمین) محکم و پابرجا کرد. ﴿٣٣﴾ (این همه را پیدا کرد) برای منفعت شما و چهارپایانتان. ﴿٣٤﴾ پس وقتی که بزرگترین حادثۀ (قیامت) بیاید. ﴿٣٥﴾ روزی که انسان آن کوشش خود را (در دنیا) به یاد میآورد. ﴿٣٦﴾ و دوزخ برای هر بینندهای آشکار و نمایان شود. ﴿٣٧﴾ اما هر کسی طغیان و سرکشی کرد ﴿٣٨﴾ و زندگانی دنیا را (بر آخرت) ترجیح داد. ﴿٣٩﴾ پس یقیناً دوزخ جایگاه اوست. ﴿٤٠﴾ و اما کسی که از ایستادن در حضور پروردگارش ترسید و نفسش را از هوی و هوس باز داشت. ﴿٤١﴾ پس یقیناً جنت جایگاه اوست. ﴿٤٢﴾ دربارۀ قیامت از تو میپرسند که چه وقتی برپا میشود؟ ﴿٤٣﴾ تو را چه خبر از (وقت برپا شدن) آن. ﴿٤٤﴾ پایان و سرانجام آن با پروردگار توست. ﴿٤٥﴾ تو تنها بیمدهندۀ کسی هستی که از آن (قیامت) میترسد. ﴿٤٦﴾ روزی که آن را میبینند، گویا که آنان جز (به قدر) شب یا چاشتی (در دنیا و برزخ) درنگ نکردهاند.