سورۀ طه
در مکه نازل شده و يكصد و سی و پنج آیت است.
بنام الله بخشنده مهربان.
﴿طه١ مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى٢ إِلَّا تَذْكِرَةً لِمَنْ يَخْشَى٣ تَنْزِيلًا مِمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَالسَّمَاوَاتِ الْعُلَى٤ الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى٥ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى٦ وَإِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى٧ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى٨ وَهَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى٩ إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى١٠ فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِيَ يَا مُوسَى١١ إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى١٢﴾ [طه: ١-١٢].
﴿١﴾ (طه). مفهوم این حروف به الله معلوم است و نام پیغمبر نمیباشد. ﴿۲﴾ ما قرآن را بر تو نازل نکردیم تا در رنج و مشقت افتی. ﴿۳﴾ جز برای پند آموزی کسانی که از الله میترسند. ﴿٤﴾ کتابی است نازل شده از سوی کسی که زمین و آسمانهای بلند را آفریده است. ﴿٥﴾ همان پروردگار بخشنده که بر عرش قرار گرفت. ﴿٦﴾ هر آنچه در آسمانها و هر آنچه در زمین است و هر آنچه در میان آن دو است و هر آنچه زیر خاک است؛ همه از الله است (و در تصرف او قرار دارند). ﴿۷﴾ و اگر سخن را آشکارا گویی (یا آن را پنهان کنی، بدان که) او سخن پنهان و پنهانتر را میداند. ﴿٨﴾ الله آن ذاتی است که هیچ معبودی برحق به جز او نیست، برای اوست نامهای نیکو و زیبا. ﴿۹﴾ و آیا خبر موسی به تو رسیده است. ﴿١٠﴾ هنگامی که آتشی دید، پس به خانوادهاش گفت: توقف کنید، زیرا من آتشی دیدم، امیدوارم از آن آتش شعلهای برای شما بیاورم یا بر آن آتش راهنمایی بیابم. ﴿۱۱﴾ پس چون به آن آتش نزدیک شد، صدا کرده شد که ای موسی!.۔﴿۱۲﴾ يقينا من پروردگار توام، پس نعلهایت را از پا بیرون آر، زیرا تو در وادی مقدس طوی هستی.
﴿وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَى١٣ إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي١٤ إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكَادُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى١٥ فَلَا يَصُدَّنَّكَ عَنْهَا مَنْ لَا يُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى١٦ وَمَا تِلْكَ بِيَمِينِكَ يَا مُوسَى١٧ قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّأُ عَلَيْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِي وَلِيَ فِيهَا مَآرِبُ أُخْرَى١٨ قَالَ أَلْقِهَا يَا مُوسَى١٩ فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعَى٢٠ قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى٢١ وَاضْمُمْ يَدَكَ إِلَى جَنَاحِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْرَى٢٢ لِنُرِيَكَ مِنْ آيَاتِنَا الْكُبْرَى٢٣ اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى٢٤ قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي٢٥ وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي٢٦ وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي٢٧ يَفْقَهُوا قَوْلِي٢٨ وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي٢٩ هَارُونَ أَخِي٣٠ اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي٣١ وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي٣٢ كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيرًا٣٣ وَنَذْكُرَكَ كَثِيرًا٣٤ إِنَّكَ كُنْتَ بِنَا بَصِيرًا٣٥ قَالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يَا مُوسَى٣٦ وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَيْكَ مَرَّةً أُخْرَى٣٧﴾ [طه: ١٣-٣٧].
﴿١٣﴾ و من تو را (به رسالتم) برگزیدهام، پس به آنچه که وحی میشود، گوش کن. ﴿١٤﴾ البته من «الله» هستم، و معبودی بر حق جز من نیست، پس مرا عبادت کن و نماز را برای یاد کردن من برپا کن. ﴿۱۵﴾ بیگمان قیامت آمدنی است، نزدیک است آن را از خود نیز پنهان کنم تا هرکس برابر کوشش خود (خیر یا شر) جزا داده شود. ﴿١٦﴾ پس نباید که تو را از آن (ایمان به روز قیامت و عمل نیک) کسی باز دارد که به قیامت ایمان ندارد و از هوی و هوس خود پیروی کرده است، پس در نتیجه هلاک شوی. ﴿۱۷﴾ (باز الله پرسید:) ای موسی! در دستِ راست تو چیست؟ ﴿۱۸﴾ موسی گفت: این عصای من است، بر آن تکیه میکنم و با آن برای گوسفندانم برگ میتکانم و نیازهای دیگری (نیز) برای من از آن بر میآید. ﴿۱۹﴾ الله فرمود: ای موسی! آن را بانداز. ﴿۲۰﴾ پس موسی آن را انداخت که ناگهان ماری گردید که میدوید. ﴿۲۱﴾ الله فرمود: آن را بگیر و نترس، به زودی آن را به حالت اولیاش بر میگردانیم. ﴿۲۲﴾ و دست خود را در زیر بازویت ببر، تا سفید و درخشان، بدون هیچ عیبی به عنوان نشانۀ دیگر بیرون آید. ﴿۲۳﴾ تا از آیات بزرگ خود به تو نشان دهیم. ﴿٢٤﴾ (اکنون) بهسوی فرعون برو، که او طغیان و سرکشی کرده است. ﴿۲٥﴾ موسی (درخواست نموده) گفت: ای پروردگارم! سینهام را برایم بگشا. ﴿۲٦﴾ و کارم را برایم آسان کن. ﴿۲۷﴾ و گره را از زبانم بگشا. ﴿۲۸﴾ تا مردم سخنم را بفهمند. ﴿۲۹﴾ و برایم از خانوادهام وزیری قرار ده. ﴿۳۰﴾ برادرم هارون را. ﴿۳۱﴾ پشتِ مرا به او استوار کن. ﴿۳۲﴾ و او را در کارم (رسالت) شریک کن. ﴿۳۳﴾ تا تو را بسیار تسبیح گوییم. ﴿٣٤﴾ و بسیار تو را یاد کنیم. ﴿۳۵﴾ چون تو به احوال ما بینایی. ﴿۳۶﴾ الله فرمود: ای موسی! البته خواستهات به تو داده شد. ﴿۳۷﴾ و به راستی بار دیگر (پیش از این) هم بر تو منت نهادیم.
﴿إِذْ أَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّكَ مَا يُوحَى٣٨ أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمُّ بِالسَّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِي وَعَدُوٌّ لَهُ وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَيْنِي٣٩ إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى مَنْ يَكْفُلُهُ فَرَجَعْنَاكَ إِلَى أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّيْنَاكَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاكَ فُتُونًا فَلَبِثْتَ سِنِينَ فِي أَهْلِ مَدْيَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ يَا مُوسَى٤٠ وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي٤١ اذْهَبْ أَنْتَ وَأَخُوكَ بِآيَاتِي وَلَا تَنِيَا فِي ذِكْرِي٤٢ اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى٤٣ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى٤٤ قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَنْ يَفْرُطَ عَلَيْنَا أَوْ أَنْ يَطْغَى٤٥ قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى٤٦ فَأْتِيَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاكَ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى٤٧ إِنَّا قَدْ أُوحِيَ إِلَيْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّى٤٨ قَالَ فَمَنْ رَبُّكُمَا يَا مُوسَى٤٩ قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى٥٠ قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الْأُولَى٥١﴾ [طه: ٣٨-٥١].
﴿۳۸﴾ هنگامی که به مادرت آنچه را که باید الهام میشد، الهام کردیم. ﴿۳۹﴾ (آن الهام این بود) که او را در صندوقی قرار ده، پس او را در دریا بانداز تا دریا او را به ساحل افگند، و دشمن من و دشمن او، وی را بگیرد، و من محبتی از جانب خود بر تو افگندم، و تا زیر نظر من پرورش یابی. ﴿٤٠﴾ وقتی که خواهرت میرفت و میگفت: آیا کسی را به شما نشان دهم که پرورش او را به عهده گیرد؟ باز تو را به مادرت باز گردانیدیم تا چشمش روشن شود، و غمگین نگردد، و تو کسی را کشتی و ما تو را از غم و اندوه نجات دادیم، و تو را با آزمایشهای سخت آزمودیم، پس چندین سال در میان اهل مدین ماندی، باز ای موسی! در زمان مقدر (به مصر) بازگشتی. ﴿٤١﴾ تو را برای (رسانیدن پیغام) خود ساختم. ﴿٤٢﴾ برو تو و برادرت با معجزههای من (برای دعوت فرعون و قوم او) و در یاد کردن من سستی مکنید. ﴿٤٣﴾ بهسوی فرعون بروید که البته او سرکشی و طغیان کرده است. ﴿٤٤﴾ و با او سخن نرم بگویید، شاید پند گیرد یا (از عذاب الله) بترسد. ﴿٤٥﴾ گفتند: (موسی و هارون) ای پروردگار ما! همانا از آن میترسیم که او بر ما تجاوز کند یا آن که طغیان کند. ﴿٤٦﴾ (الله) فرمود: نترسید، يقينا من با شما هستم بیگمان میشنوم و میبینیم. ﴿٤٧﴾ پس نزد او بروید و بگویید: همانا ما دو فرستادۀ پروردگار تو هستیم، پس بنی اسرائیل را همرای ما بفرست و آنان را عذاب مکن. به درستی که ما معجزهای از سوی پروردگارت برایت آوردهایم. و سلام بر کسی که از هدایت پیروی کند. ﴿٤٨﴾ چون به ما وحی شده است که عذاب بر کسی واقع میشود که (آیات آسمانی و معجزات) را تکذیب کند و روی بگرداند. ﴿٤٩﴾ فرعون گفت: ای موسی! پس پروردگار شما کیست (که بهسوی او مرا دعوت میدهید)؟ ﴿۵۰﴾ موسی (در جواب) گفت: پروردگار ما کسی است که هر چیزی را وجود بخشیده باز آن را (در راستای آن چیزی که برایش آفریده شده) هدایت کرده است. ﴿۵۱﴾ (فرعون) گفت: پس حال (و سرنوشت) نسلهای پیشین چگونه است؟
﴿قَالَ عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّي فِي كِتَابٍ لَا يَضِلُّ رَبِّي وَلَا يَنْسَى٥٢ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَكَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْ نَبَاتٍ شَتَّى٥٣ كُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَى٥٤ مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَى٥٥ وَلَقَدْ أَرَيْنَاهُ آيَاتِنَا كُلَّهَا فَكَذَّبَ وَأَبَى٥٦ قَالَ أَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ أَرْضِنَا بِسِحْرِكَ يَا مُوسَى٥٧ فَلَنَأْتِيَنَّكَ بِسِحْرٍ مِثْلِهِ فَاجْعَلْ بَيْنَنَا وَبَيْنَكَ مَوْعِدًا لَا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَلَا أَنْتَ مَكَانًا سُوًى٥٨ قَالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ وَأَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى٥٩ فَتَوَلَّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَيْدَهُ ثُمَّ أَتَى٦٠ قَالَ لَهُمْ مُوسَى وَيْلَكُمْ لَا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذَابٍ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى٦١ فَتَنَازَعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى٦٢ قَالُوا إِنْ هَذَانِ لَسَاحِرَانِ يُرِيدَانِ أَنْ يُخْرِجَاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِمَا وَيَذْهَبَا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْلَى٦٣ فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَقَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَى٦٤﴾ [طه: ٥٢-٦٤].
﴿٥٢﴾ (موسی) گفت: علم آن در کتابی نزد پروردگارم است، پروردگارم نه خطا میکند و نه فراموش میکند. ﴿۵۳﴾ پروردگاری که زمین را برای شما فرشی (مانند گهواره) ساخت و در آن برای شما راهها مهیا کرد و از آسمان آبی فرود آورد، پس به وسیله آن انواع مختلف از نباتات را جفت جفت بیرون آوردیم. ﴿۵٤﴾ بخورید و چهارپایانتان را بچرانید، يقينا در این امر برای صاحبان خرد نشانههایی است. ﴿۵۵﴾ از این زمین شما را آفریدیم و در این زمین شما را باز میگردانیم و از آن بار دیگر شما را بیرون (زنده) میکنیم. ﴿٥٦﴾ البته همۀ آیات خود را به او (فرعون) نشان دادیم، ولی او تکذیب کرد و نپذیرفت. ﴿۵۷﴾ (فرعون) گفت: ای موسی! آیا آمدهای که ما را با جادوی خود از سرزمین خود ما بیرونی کنی؟ ﴿۵۸﴾ پس بدان که ما نیز حتما جادویی مانند آن را برای تو میآوریم، پس بین ما و خودت وعدهای در مکان هموار بگذار که نه ما و نه تو از آن تخلف کنیم. ﴿۵۹﴾ موسی گفت: وعده گاهتان روز جشن است. و اینکه همه مردم در وقت چاشت جمع کرده شوند. ﴿٦٠﴾ پس فرعون برگشت و همۀ مکر و فریب خود را جمع کرد، باز (برای مقابله) آمد. ﴿٦١﴾ موسی به آنان گفت: وای بر شما! بر الله دروغ نبندید، که الله شما را با عذاب سخت ریشه کن خواهد کرد، و کسی که بر الله دروغ بست حتما ناکام میگردد. ﴿٦٢﴾ پس (جادوگران) در میان خود اختلاف نمودند و مخفیانه باهم گفتگو کردند. ﴿٦٣﴾ (بالآخره به نتیجه رسیدند و) گفتند: البته این دو جادوگرند که میخواهند با جادوی خویش شما را از سرزمینتان بیرون کنند و آیین بهتر شما را از بین ببرند. ﴿٦٤﴾ لذا تمام حیله و تدبير خود را جمع کنید، باز صف بسته (به میدان) پیش آیید، بیگمان امروز هرکس غالب گردد، پیروز شده است.
﴿قَالُوا يَا مُوسَى إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَإِمَّا أَنْ نَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَى٦٥ قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى٦٦ فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُوسَى٦٧ قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعْلَى٦٨ وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَى٦٩ فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَى٧٠ قَالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ وَلَتَعْلَمُنَّ أَيُّنَا أَشَدُّ عَذَابًا وَأَبْقَى٧١ قَالُوا لَنْ نُؤْثِرَكَ عَلَى مَا جَاءَنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالَّذِي فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنْتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِي هَذِهِ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا٧٢ إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِيَغْفِرَ لَنَا خَطَايَانَا وَمَا أَكْرَهْتَنَا عَلَيْهِ مِنَ السِّحْرِ وَاللَّهُ خَيْرٌ وَأَبْقَى٧٣ إِنَّهُ مَنْ يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِمًا فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَى٧٤ وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى٧٥ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاءُ مَنْ تَزَكَّى٧٦﴾ [طه: ٦٥-٧٦].
﴿٦٥﴾ (جادوگران در آغاز مبارزه) گفتند: ای موسی! یا تو (اول عصایت را) میاندازی يا ما اولین کسی باشیم که میافگند؟ ﴿٦٦﴾ موسی گفت: بلکه شما اول بافگنید، پس ناگهان بر اثر سحر آنان، ریسمانها و عصاهایشان (در نظر موسی) چنان معلوم شد که میدوند. ﴿٦٧﴾ پس موسی در دل خود احساس ترس کرد (ولی آن را پنهان داشت). ﴿٦٨﴾ گفتیم: نترس، بدون شک تو غالب و برتری. ﴿٦۹﴾ و آنچه را که در دست راست داری بینداز، تا هر چه را ساختهاند ببلعد، در حقیقت آنچه را که ساختهاند، نیرنگ جادوگر است. و جادوگر هرجا برود پیروز نمیشود. ﴿۷۰﴾ پس (با دیدنِ غلبۀ حق) جادوگران سجدهکنان افتادند و گفتند: به پروردگار هارون و موسی ایمان آوردیم. ﴿۷۱﴾ (فرعون) گفت: آیا پیش از آنکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید؟ بیگمان او بزرگ شماست که به شما جادو آموخته است، پس دستها و پاهای شما را بر خلاف یکدیگر قطع میکنم، و شما را بر تنههای درخت خرما به دار میآویزم، و البته خواهید دانست کدام یک از ما و شما (در عذاب دادن) سختتر و (در دنیا) پایندهتر است. ﴿۷۲﴾ (جادوگران به فرعون) گفتند: هرگز تو را بر دلایل روشنی که به ما رسیده و بر کسی که ما را آفریده است، ترجیح نمیدهیم. پس هر حکمی که (در حق ما) میخواهی، بکن. تو فقط در این زندگانی دنیاست که حکم میرانی. ﴿۷۳﴾ البته ما به پروردگار ما ایمان آوردیم تا گناهان ما را بیامرزد و آنچه از جادو را که ما را بر آن مجبور کردی (نیز بیامرزد)، و الله بهتر و پایندهتر است. ﴿٧٤﴾ و واقعا هرکس نزد پروردگارش مجرم بیاید، پس یقینا دوزخ برای اوست، که نه در آنجا میمیرد و نه زنده میماند. ﴿۷۵﴾ و هرکس نزد او مؤمن بیاید، در حالیکه اعمال نیک انجام داده باشد، پس این جماعت برایشان رتبههای بلند است.﴿٧٦﴾ باغهای همیشگی، که از زیر (قصرها و درختان) آن نهرها روان است، و همیشه در آن میمانند و این است پاداش کسی که پاکی اختیار کرده است.
﴿وَلَقَدْ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِيقًا فِي الْبَحْرِ يَبَسًا لَا تَخَافُ دَرَكًا وَلَا تَخْشَى٧٧ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِيَهُمْ مِنَ الْيَمِّ مَا غَشِيَهُمْ٧٨ وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَمَا هَدَى٧٩ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ قَدْ أَنْجَيْنَاكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ وَوَاعَدْنَاكُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى٨٠ كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبِي وَمَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوَى٨١ وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى٨٢ وَمَا أَعْجَلَكَ عَنْ قَوْمِكَ يَا مُوسَى٨٣ قَالَ هُمْ أُولَاءِ عَلَى أَثَرِي وَعَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضَى٨٤ قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ٨٥ فَرَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ يَا قَوْمِ أَلَمْ يَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْدًا حَسَنًا أَفَطَالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُمْ أَنْ يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُمْ مَوْعِدِي٨٦ قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنَا وَلَكِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارًا مِنْ زِينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَكَذَلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُّ٨٧﴾ [طه: ٧٧-٨٧].
﴿۷۷﴾ و همانا به موسی وحی فرستادیم که بندگانم را در شب ببر، و راه خشک برای آنان در دریا باز کن، که نه از رسیدن (لشکر دشمن) بترسی و نه (از غرق شدن در آن) بیمناک باشی. ﴿۷۸﴾ پس فرعون با لشکریانش آنان را تعقیب کرد، پس پوشانید از امواج دریا آنچه آنان را پوشانید. ﴿۷۹﴾ و (نتیجه این شد که) فرعون قومش را گمراه ساخت و به راه راست هدایت نکرد. ﴿۸۰﴾ ای بنی اسرائیل! در حقیقت ما شما را از دشمنتان نجات دادیم و در جانب راست کوه طور با شما وعده نهادیم و بر شما من و لوی نازل کردیم. ﴿۸۱﴾ و از چیزهای پاکیزهای که به شما روزی دادهایم بخورید و در آن از حد تجاوز نکنید که غضب من بر شما نازل خواهد شد، و هر کس که غضب من بر او نازل گردد یقینا که نابود شده است. ﴿۸۲﴾ و يقينا من بسیار آمرزندهام برای کسی که توبه کند و ایمان آورد و عمل نیک انجام دهد، باز به راه مستقیم راهیاب شود. ﴿۸۳﴾ و ای موسی! چه چیز (سبب شد که) تو را از نزد قومت به شتاب آورد؟ ﴿۸٤﴾ (موسی) گفت: آنان پی مناند، و ای پروردگارم! من بهسوی تو شتافتم تا راضی شوی. ﴿۸۵﴾ الله فرمود: اما ما پس از (آمدن) تو قومت را آزمایش کردیم، و سامری آنها را گمراه ساخت. ﴿٨٦﴾ پس موسی خشمگین و با تأسف شدید بهسوی قومش بازگشت و گفت: ای قوم من! آیا پروردگارتان وعده نیک به شما نداد؟ آیا مدت بر شما دراز شد، یا خواستید که غضبی از سوی پروردگارتان بر شما نازل شود؟ چرا که با وعده من مخالفت کردید. ﴿۸۷﴾ گفتند: ما به اختیار خود از وعده تو مخالفت نکردیم، بلکه بارهای سنگین از زر و زیور قوم (قبط) بر ما تحمیل شده بود، پس آنها را دور انداختیم، و سامری نیز دور انداخت.
﴿فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُكُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِيَ٨٨ أَفَلَا يَرَوْنَ أَلَّا يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلًا وَلَا يَمْلِكُ لَهُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا٨٩ وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِنْ قَبْلُ يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهِ وَإِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوا أَمْرِي٩٠ قَالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسَى٩١ قَالَ يَا هَارُونُ مَا مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا٩٢ أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَيْتَ أَمْرِي٩٣ قَالَ يَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَلَا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي٩٤ قَالَ فَمَا خَطْبُكَ يَا سَامِرِيُّ٩٥ قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَكَذَلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي٩٦ قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَنْ تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَإِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَنْ تُخْلَفَهُ وَانْظُرْ إِلَى إِلَهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا٩٧ إِنَّمَا إِلَهُكُمُ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا٩٨﴾ [طه: ٨٨-٩٨].
﴿۸۸﴾ پس (سامری) مجسمۀ گوسالهای را برایشان بیرون آورد که مانند صدای گوساله داشت، پس گفتند: این معبود شما و معبود موسی است و موسی آن را فراموش کرد. ﴿۸۹﴾ پس (چگونه گوساله را معبود قرار دادند) آیا نمیبینند که پاسخ سخنانشان را نمیدهد و مالک هیچ زیان و سودی برایشان نیست؟ ﴿۹۰﴾ و در حالیکه پیش از این هارون به آنان گفته بود: ای قوم من! شما با این (گوساله) مورد ابتلا و آزمون قرار گرفتهاید، پروردگار شما الله مهربان است، پس از من پیروی کنید و امر مرا بجا آورید. ﴿۹۱﴾ (منحرفان بنی اسرائیل) گفتند: ما پیوسته به عبادت گوساله ادامه میدهیم تا آنکه موسی به نزد ما باز گردد. ﴿۹۲﴾ پس (وقتی موسی برگشت) گفت: ای هارون! وقتی آنان را دیدی که گمراه شدند چه چیزی تو را بازداشت؟ ﴿۹۳﴾ که از من پیروی کنی؟ آیا دستور مرا نافرمانی کردی؟ ﴿۹٤﴾ گفت: ای پسر مادرم! نه ریش مرا بگیر و نه موی سرم را، من از آن ترسیدیم که بگویی بین بنی اسرائیل تفرقه انداختی و سخن مرا رعایت نکردی. ﴿٩٥﴾ (موسی) گفت: ای سامری! مقصود و هدف تو چه بود؟ ﴿٩٦﴾ (سامری) گفت: من چیزی را دیدم که (مردم) آن را نديدند، پس مشتی خاک از نقش پای فرستاده (الله) را گرفتم، پس آن را افگندم. این چنین نفس من (این کار را) در نظرم آراست. ﴿۹۷﴾ موسی گفت: پس برو، یقینا سزای تو در زندگی دنیا این باشد که بگویی: (به من) دست نزنید و نزدیک نشوید، البته وعدۀ دیگر داری که هرگز در آن با تو خلاف نشود. و به آن معبودت که برای عبادت وی معتكف بودی بنگر، که البته آن را میسوزانیم، باز آن را در دریا پراکنده میکنیم به پراگندگی خاص. ﴿۹۸﴾ بدون شک پروردگار بر حق شما تنها و بیهمتا الله است، همان پروردگاری که جز او معبودی نیست، علم او همه چیز را فرا گرفته است.
﴿كَذَلِكَ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَاءِ مَا قَدْ سَبَقَ وَقَدْ آتَيْنَاكَ مِنْ لَدُنَّا ذِكْرًا٩٩ مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ يَحْمِلُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وِزْرًا١٠٠ خَالِدِينَ فِيهِ وَسَاءَ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حِمْلًا١٠١ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ وَنَحْشُرُ الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ زُرْقًا١٠٢ يَتَخَافَتُونَ بَيْنَهُمْ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا عَشْرًا١٠٣ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ إِذْ يَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِيقَةً إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا يَوْمًا١٠٤ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ يَنْسِفُهَا رَبِّي نَسْفًا١٠٥ فَيَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا١٠٦ لَا تَرَى فِيهَا عِوَجًا وَلَا أَمْتًا١٠٧ يَوْمَئِذٍ يَتَّبِعُونَ الدَّاعِيَ لَا عِوَجَ لَهُ وَخَشَعَتِ الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَنِ فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا١٠٨ يَوْمَئِذٍ لَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا١٠٩ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْمًا١١٠ وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا١١١ وَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا يَخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضْمًا١١٢ وَكَذَلِكَ أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا وَصَرَّفْنَا فِيهِ مِنَ الْوَعِيدِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ أَوْ يُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْرًا١١٣﴾ [طه: ٩٩-١١٣].
﴿۹۹﴾ این چنین اخبار گذشته را برای تو حکایت میکنیم، و يقينا از جانب خود پند (قرآن) به تو دادیم. ﴿۱۰۰﴾ هر کس که از آن روی گردان شود، پس او در روز قیامت بار گناه را بر میدارد. ﴿۱۰۱﴾ که همیشه در آن خواهند ماند و چه بد باری است که در روز قیامت خواهند داشت. ﴿۱۰۲﴾ روزی که در صور دمیده میشود و گناهکاران را در آن روز کبود چشم جمع میکنیم. ﴿۱۰۳﴾ در حالی که پنهانی در میان خویش میگویند: شما نماندهاید (در دنیا) جز ده شبانه روز. ﴿۱۰٤﴾ ما به آنچه میگویند داناتریم، وقتی نیک روشترینشان میگوید: نماندهاید مگر یک روز. ﴿۱۰۵﴾ و از تو درباره کوهها میپرسند (که در روز قیامت چه خواهند شد) پس بگو: پروردگارم آنها را در هوا پراگنده خواهد کرد. ﴿١٠٦﴾ پس آنها را به شکل میدان هموار میگذارد. ﴿۱۰۷﴾ که (تو ای مخاطب) در آن هیچ نشیب و فرازی را نمیبینی. ﴿۱۰۸﴾ در آن روز از دعوت دهندهای پیروی میکنند که در آن هیچ کجی نباشد. و صداها در برابر پروردگار مهربان پست و خاموش میگردد و جز صدای آهسته نمیشنوی. ﴿۱۰۹﴾ در آن روز شفاعت (احدی) سود نمیبخشد، مگر کسی که پروردگار مهربان به او اجازه داده است و او را از روی گفتار بپسندد. ﴿۱۱۰﴾ الله میداند آنچه را که پیش روی مردم است و آنچه را که پشت سر آنهاست، ولی (مردم) از نگاه علم به او آگاهی ندارند. ﴿۱۱۱﴾ و چهرهها برای (الله) زنده پاینده که مدبر کائنات است اظهار تواضع میکنند و کسی که بار ظلم را بر دوش داشت، ناکام میگردد. ﴿۱۱۲﴾ و هرکس کارهای نیک کند و او مؤمن باشد، پس نه از ظلم در حق خود میترسد و نه از کمی ثواب. ﴿۱۱۳﴾ و این چنین آن را قرآن عربی نازل کردیم و در آن بیم دادن و ترساندن را به (شیوههایی گوناگون) آوردیم، تا پرهیزگار شوند، یا باعث یادآوری و پند ایشان شود.
﴿فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا١١٤ وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا١١٥ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى١١٦ فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى١١٧ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَى١١٨ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَى١١٩ فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَى١٢٠ فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى١٢١ ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى١٢٢ قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى١٢٣ وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى١٢٤ قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنْتُ بَصِيرًا١٢٥﴾ [طه: ١١٤-١٢٥].
﴿١١٤﴾ پس الله پادشاه حقیقی و برحق، بزرگ و بلند مرتبه است. و در (خواندن) قرآن عجله مکن پیش از آنکه وحی آن بر تو به انجام رسانده شود، و بگو: پروردگارم! بر علم و دانشم بافزای. ﴿۱۱٥﴾ و به یقین پیش از این بهسوی آدم حکم کردیم، پس (آن را) فراموش کرد و برای او عزم محکم نیافتیم. ﴿۱۱٦﴾ و یادآور شو وقتی که به فرشتگان گفتیم: برای آدم سجده کنید، پس همه سجده کردند به جز ابلیس که (از سجده کردن) سرباز زد. ﴿۱۱۷﴾ پس گفتیم: ای آدم! در حقیقت این ابلیس برای تو و همسرت دشمن است، پس شما را از جنت بیرون نکند، که در رنج و مشقت افتی. ﴿۱۱۸﴾ و تو در آن جنت نه گرسنه میشوی و نه برهنه میمانی. ﴿۱۱٩﴾ و هم اینکه در آنجا نه تشنه میشوی و نه گرما زدۀ آفتاب. ﴿۱۲۰﴾ پس شیطان بهسوی او وسوسه انداخت، گفت: ای آدم! آیا تو را به درخت همیشگی و ملکی که زایل نمیشود، راهنمایی کنم؟ ﴿۱۲۱﴾ پس هر دو از آن درخت خوردند، پس شرمگاهایشان آشکار شد و شروع کردند به چسپانیدن برگهای جنت بر خود، و این گونه آدم به پروردگارش عصیان کرد و راه را گم کرد. ﴿۱۲۲﴾ باز پروردگارش او را برگزید، زیرا توبۀ او را قبول کرد و هدایتش کرد. ﴿۱۲۳﴾ (الله) فرمود: پس هر دو با هم از آن پایان شوید، در حالی که بعضی از (نسل) شما دشمن بعضی دیگر خواهند بود، پس اگر برای شما از جانب من هدایت رسد، هر کس از هدایتم پیروی کند، نه گمراه میشود و نه رنج میکشد. ﴿۱۲٤﴾ و هرکس از یاد من روی بگرداند زندگی تنگ و سخت خواهد داشت. و روز قیامت او را نابینا حشر خواهیم کرد. ﴿۱۲۵﴾ میگوید: ای پروردگارم! چرا مرا نابینا حشر کردی ؟ حال آنکه (در دنیا) بينا بودم.
﴿قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنْسَى١٢٦ وَكَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ يُؤْمِنْ بِآيَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى١٢٧ أَفَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَى١٢٨ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَكَانَ لِزَامًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى١٢٩ فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى١٣٠ وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى١٣١ وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى١٣٢ وَقَالُوا لَوْلَا يَأْتِينَا بِآيَةٍ مِنْ رَبِّهِ أَوَلَمْ تَأْتِهِمْ بَيِّنَةُ مَا فِي الصُّحُفِ الْأُولَى١٣٣ وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُمْ بِعَذَابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَنَخْزَى١٣٤ قُلْ كُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى١٣٥﴾ [طه: ١٢٦-١٣٥].
﴿١٢٦﴾ (الله) فرماید: همان طور که آیات ما به تو رسید و آنها را فراموش کردی، همانگونه امروز فراموش میشوی. ﴿۱۲۷﴾ و این چنین سزا میدهیم کسی را که اسراف کرده و به آیات پروردگارش ایمان نیاورده است. و البته عذاب آخرت سختتر و پایندهتر است. ﴿۱۲۸﴾ آیا برای آنان روشن نشده است که پیش از ایشان چه بسیار نسلها را نابود کردیم که (اکنون آنان) در محل سکونتشان رفت و آمد میکنند؟ یقینا در این (امر) نشانههایی برای خردمندان است. ﴿۱۲۹﴾ و اگر سخنی که سابقا از پروردگارت صادر شده، و موعدی مشخص مقرر نشده بود، بدون شک (عذاب آنها در همین دنیا) حتما لازم و واقع میشد. ﴿۱۳۰﴾ پس در مقابل آنچه میگویند صبر کن. و قبل از طلوع آفتاب و پیش از غروب آن و در بخشی از ساعات شب و در بخشهایی از روز پروردگارت را به پاکی یاد کن، تا راضی و خشنود گردی، ﴿۱۳۱﴾ و بهسوی آنچه از زیب و زینت زندگی دنیا که برخی از آنان را بهرهمند ساختهایم چشم مدوز تا آنان را در آن بیازماییم، و روزی پروردگار تو بهتر و پایدارتر است. ﴿۱۳۲﴾ وخانوادهات را به نماز امر کن و (خودت نیز) بر آن صابر باش، ما از تو روزی نمیخواهیم، ما تو را روزی میدهیم و عاقبت از تقوا است. ﴿۱۳۳﴾ و (کافران) گفتند: چرا معجزهای از سوی پروردگارش برای ما نمیآورد؟ آیا دليل واضح که در صحیفههای پیشین است، برایشان نیامده است؟! ﴿۱۳٤﴾ و اگر ما آنان را پیش از وی به عذابی هلاک میکردیم، میگفتند: پروردگارا! چرا پیغمبری را برای ما نفرستادی تا آیات تو را پیروی میکردیم، پیش از آنکه خوار و رسوا میشدیم؟ ﴿۱۳۵﴾ بگو: همه منتظرند پس شما نیز در انتظار باشید، پس به زودی خواهید دانست که چه کسانی اهل راه راست هستند و چه کسی راه یافته است.