سورۀ زخرف
در مکه نازل شده و هشتاد و نه آیت است
بنام الله بخشندۀ مهربان
﴿حم١ وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ٢ إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ٣ وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ٤ أَفَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ صَفْحًا أَنْ كُنْتُمْ قَوْمًا مُسْرِفِينَ٥ وَكَمْ أَرْسَلْنَا مِنْ نَبِيٍّ فِي الْأَوَّلِينَ٦ وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ٧ فَأَهْلَكْنَا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشًا وَمَضَى مَثَلُ الْأَوَّلِينَ٨ وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ٩ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَجَعَلَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ١٠﴾ [الزخرف: ١-١٠].
﴿١﴾ حم. (مفهوم این حروف به الله معلوم است)، ﴿٢﴾ قسم به این کتاب واضح (و بیانگر حق و باطل). ﴿٣﴾ به یقین ما این (کتاب) را قرآن عربی گردانیدیم تا شما بفهمید. ﴿٤﴾ و البته این کتاب در لوح محفوظ پیش ما ثبت است که بلند مرتبه و پر از حکمت است. ﴿٥﴾ آیا این قرآن را از شما باز گردانیم به خاطر آنکه شما گروه اسرافکارید؟ ﴿٦﴾ و چه بسیار پیغمبران را در میان امتهای پیشین فرستادیم. ﴿٧﴾ و هیچ پیغمبری به نزد آنان نمیآمد مگر آنکه او را مسخره میکردند. ﴿٨﴾ پس ما کسانی را هلاک کردیم که سختتر از این اسرافکاران بودند. و نمونههایی از عذاب پیشینیان گذشته است. ﴿٩﴾ و اگر از آنان بپرسی که چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است، حتما میگویند: آنها را پروردگار غالب دانا آفریده است. ﴿١٠﴾ و آن ذاتی که زمین را برایتان محل آسایش گردانید و در آن برای شما راهها قرار داد تا شاید راه یابید.
﴿وَالَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَيْتًا كَذَلِكَ تُخْرَجُونَ١١ وَالَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ١٢ لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَتَقُولُوا سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ١٣ وَإِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنْقَلِبُونَ١٤ وَجَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُزْءًا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَكَفُورٌ مُبِينٌ١٥ أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا يَخْلُقُ بَنَاتٍ وَأَصْفَاكُمْ بِالْبَنِينَ١٦ وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحْمَنِ مَثَلًا ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ١٧ أَوَمَنْ يُنَشَّأُ فِي الْحِلْيَةِ وَهُوَ فِي الْخِصَامِ غَيْرُ مُبِينٍ١٨ وَجَعَلُوا الْمَلَائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَيُسْأَلُونَ١٩ وَقَالُوا لَوْ شَاءَ الرَّحْمَنُ مَا عَبَدْنَاهُمْ مَا لَهُمْ بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ٢٠ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا مِنْ قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ٢١ بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ٢٢﴾ [الزخرف: ١١-٢٢].
﴿١١﴾ و آن ذاتی که از آسمان به اندازه معین آب فرود آورد، پس با آن آب زمین مرده را زنده کردیم. شما نیز این گونه (از قبرها) بیرون آورده میشوید. ﴿١٢﴾ و آن ذاتی که همه جفتها (نر و ماده) را آفریده است و برای شما از کشتیها و چهارپایان چیزی آفرید که (بر آنها) سوار میشوید. ﴿١٣﴾ تا بر پشت آنها قرار گیرید، و چون بر آن استقرار یافتید، نعمت پروردگارتان را یاد کنید، و بگویید: پاک و منزه است آن ذاتی که این را برای ما مسخر کرد و ما بر (رام کردن) آن قادر نبودیم. ﴿١٤﴾ و البته ما بهسوی پروردگار خود باز میگردیم. ﴿١٥﴾ و برای او از بندگانش جزئی (مانند فرزند و شریک) قرار دادند، واقعا انسان ناسپاس آشکار است. ﴿١٦﴾ آیا از آنچه میآفریند (برای خود) دختران را انتخاب کرد و برای شما پسران را برگزیده است؟ ﴿١٧﴾ در حالی که چون یکی از آنان را به آن چه برای رحمن مثل زده است، مژده دهند، چهرهاش سیاه میشود و پر از غم میگردد. ﴿١٨﴾ آیا کسی را که در زیور پرورش یافته و در وقت خصومت و مجادله نمیتواند مقصود خود را آشکار و اثبات کند (به الله نسبت میدهند؟). ﴿١٩﴾ و فرشتگان را که بندگان پروردگار مهربان هستند، مؤنث قرار دادند. آیا در وقت آفریدن آنان حاضر بودند؟ گواهی آنان به زودی نوشته میشود و باز خواست خواهند شد. ﴿٢٠﴾ و گفتند: اگر پروردگار مهربان میخواست ما فرشتگان را عبادت نمیکردیم، آنان هیچ اطلاع و دلیلی به این ندارند. و ایشان جز از حدس و تخمین، سخنی نمیگویند. ﴿٢١﴾ آیا پیش از این (قرآن) کتابی به آنان دادهایم که ایشان به آن چنگ زدهاند؟ ﴿٢٢﴾ بلکه گفتند: يقينا ما پدران خود را بر دینی یافتهایم و ما بر نقش قدم آنها روان و راه یافتهایم.
﴿وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ٢٣ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكُمْ بِأَهْدَى مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَيْهِ آبَاءَكُمْ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ٢٤ فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ٢٥ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِي بَرَاءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ٢٦ إِلَّا الَّذِي فَطَرَنِي فَإِنَّهُ سَيَهْدِينِ٢٧ وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ٢٨ بَلْ مَتَّعْتُ هَؤُلَاءِ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى جَاءَهُمُ الْحَقُّ وَرَسُولٌ مُبِينٌ٢٩ وَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ وَإِنَّا بِهِ كَافِرُونَ٣٠ وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ٣١ أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ٣٢ وَلَوْلَا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ٣٣﴾ [الزخرف: ٢٣-٣٣].
﴿٢٣﴾ و همین طور در هیچ دیاری پیش از تو بیم دهنده ای نفرستادهایم مگر آنکه ثروتمندان متکبرشان گفتند: يقينا ما پدران خود را بر دینی یافتهایم و ما به راه و روش آنها اقتدا میکنیم. ﴿٢٤﴾ (پیغمبرشان به آنها) گفت: آیا اگر دینی را هم برای شما بیاورم که هدایت بخشتر از دینی باشد که پدرانتان را بر آن یافته اید (باز هم از آیین میراثی پیروی میکنید؟!) گفتند: ما به آنچه که به آن فرستاده شده اید کافریم. ﴿٢٥﴾ پس ما از آنها انتقام گرفتیم، پس ببین که سرانجام تکذیب کنندگان چگونه بود؟ ﴿٢٦﴾ و یادآور شو چون ابراهیم به پدر و قومش گفت: من از آنچه شما میپرستید بیزارم. ﴿٢٧﴾ به جز آن معبودی که مرا آفریده است و او مرا هدایت خواهد کرد. ﴿٢٨﴾ و (الله) آن را در میان فرزندانش کلمۀ ماندنی قرار داد تا آنان (به توحید) باز گردند. ﴿٢٩﴾ بلکه من ایشان و پدرانشان را (از نعمتهایم) برخوردار ساختم، تا آنکه حق و پیغمبر آشکار به نزدشان آمد. ﴿٣٠﴾ و هنگامی که حق به نزد آنان آمد، گفتند: این جادو است و البته ما به آن کفر میورزیم. ﴿٣١﴾ و گفتند: چرا این قرآن بر مردی بزرگ (از نگاه جاه و مال) از دو شهر نازل نشد؟ ﴿٣٢﴾ آیا آنها رحمت پروردگار تو را تقسیم میکنند؟ در حالی که ما معیشت آنان را در زندگی دنیا بین آنان تقسیم کردهایم و بعضی را بر بعضی دیگر برتریهایی دادهایم تا بعضی از آنان بعضی دیگر را به خدمت گیرند و رحمت پروردگارت از آنچه جمع آوری میکنند بهتر است. ﴿٣٣﴾ اگر (این) نبود که مردم (در گمراهی) همه یک امت شوند، ما برای کسانی که به الله مهربان کفر میورزند خانههایی با سقفهایی از نقره میساختیم و برای آنان زینههای از نقره قرار میدادیم که به وسیلۀ آنها بالا بروند.
﴿وَلِبُيُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُرًا عَلَيْهَا يَتَّكِئُونَ٣٤ وَزُخْرُفًا وَإِنْ كُلُّ ذَلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ٣٥ وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ٣٦ وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ٣٧ حَتَّى إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ٣٨ وَلَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذَابِ مُشْتَرِكُونَ٣٩ أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَمَنْ كَانَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ٤٠ فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ٤١ أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِي وَعَدْنَاهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ٤٢ فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ٤٣ وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ٤٤ وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمَنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ٤٥ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَقَالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَ٤٦ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِآيَاتِنَا إِذَا هُمْ مِنْهَا يَضْحَكُونَ٤٧﴾ [الزخرف: ٣٤-٤٧].
﴿٣٤﴾ و برای خانههایشان درهایی (از نقره قرار میدادیم) و تختهایی نقره ای که بر آنها تکیه کنند (میساختیم). ﴿٣٥﴾ و هر گونه اسباب زينت (برایشان قرار میدادیم)، اما همه اینها اسباب برخورداری زندگانی دنیاست و آخرت نزد پروردگارت برای پیرهیزگاران است. ﴿٣٦﴾ و هر کس که از یاد پروردگار مهربان غافل و روی گردان شود، برایش شیطانی میگماریم و آن (شیطان) همنشین او میگردد. ﴿٣٧﴾ و البته آنان (شیاطین) ایشان (انسانها) را از راه باز میدارند و گمان میکنند که ایشان هدایت یافته گاناند. ﴿٣٨﴾ تا وقتی که (چنین کسی) به پیش ما آید، (و به شیطان همنشین خود) گوید: ای کاش بین من و تو به اندازۀ مشرق و مغرب فاصله بود! چه بد همنشینی بودی. ﴿٣٩﴾ و امروز (آرزوی دوری از شیطان) برای شما سودی ندارد، چرا که شما ظلم کرده اید. ﴿٤٠﴾ آیا تو میتوانی به کران بشنوانی؟ و یا اینکه کوران و کسانی را که در گمراهی آشکاری هستند، هدایت کنی؟ ﴿٤١﴾ پس وقتی تو را (از میان آنها) ببریم، پس حتمی از آنان انتقام خواهیم گرفت. ﴿٤٢﴾ یا آنچه را که به آنان وعده کردهایم به تو نشان دهیم، زیرا ما بر آنان مسلط و مقتدریم. ﴿٤٣﴾ پس به آنچه به تو وحی شده است محکم چنگ بزن، چرا که تو به يقين بر راه مستقیم قرار داری. ﴿٤٤﴾ و چون قرآن برای تو و قومت پندی است و از شما سوال خواهد شد. ﴿٤٥﴾ و از (پیروان) پیغمبران پیشین ما بپرس، آیا به جز پروردگار مهربان معبودهایی قرار دادهایم که عبادت شوند؟ ﴿٤٦﴾ و البته موسی را با نشانههای خود بهسوی فرعون و سران (قوم) او فرستادیم (و موسی) گفت: یقینا من فرستاده پروردگار عالمیان ام. ﴿٤٧﴾ وقتی که با نشانههای ما (بهسوی) آنان آمد، پس آنان به آن (نشانهها) میخندیدند.
﴿وَمَا نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِهَا وَأَخَذْنَاهُمْ بِالْعَذَابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ٤٨ وَقَالُوا يَا أَيُّهَ السَّاحِرُ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَكَ إِنَّنَا لَمُهْتَدُونَ٤٩ فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِذَا هُمْ يَنْكُثُونَ٥٠ وَنَادَى فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قَالَ يَا قَوْمِ أَلَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِي مِنْ تَحْتِي أَفَلَا تُبْصِرُونَ٥١ أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِنْ هَذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَلَا يَكَادُ يُبِينُ٥٢ فَلَوْلَا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ جَاءَ مَعَهُ الْمَلَائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ٥٣ فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ٥٤ فَلَمَّا آسَفُونَا انْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ٥٥ فَجَعَلْنَاهُمْ سَلَفًا وَمَثَلًا لِلْآخِرِينَ٥٦ وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ٥٧ وَقَالُوا أَآلِهَتُنَا خَيْرٌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلًا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ٥٨ إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَجَعَلْنَاهُ مَثَلًا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ٥٩ وَلَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَا مِنْكُمْ مَلَائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ٦٠﴾ [الزخرف: ٤٨-٦٠].
﴿٤٨﴾ و ما هیچ معجزه ای را به ایشان نشان نمیدادیم مگر اینکه یکی از دیگری بزرگتر بود و آنان را به عذاب گرفتیم تا شاید باز گردند. ﴿٤٩﴾ و (به موسی) گفتند: ای جادوگر! پروردگارت را با آنچه که به تو عهد کرده است برای ما بخوان، ما حتما هدایت تو را خواهیم پذیرفت. ﴿٥٠﴾ پس وقتی عذاب را از ایشان دور کردیم، ناگهان همگی عهدشکنی کردند. ﴿٥١﴾ و فرعون در میان قوم خود اعلان کرد و گفت: ای قوم من! آیا فرمانروایی مصر و این نهرها که از زیر (کاخهای) من روان است، از من نیست؟ آیا (عظمت مرا) نمیبینید؟ ﴿٥٢﴾ نه، بلکه من بهترم از این شخص که خوار و حقیر است و نمیتواند روشن سخن بگوید. ﴿٥٣﴾ (اگر موسی راست میگوید) پس چرا دستبندهای از طلا بر او آویخته نشده است؟ یا چرا فرشتگان (برای یاری او) یکجا با او نیامدهاند؟ ﴿٥٤﴾ پس (فرعون) قوم خود را سبک و بیخرد شمرد، پس آنان از او اطاعت کردند. البته آنان قوم فاسق بودند. ﴿٥٥﴾ پس وقتی ما را به خشم آوردند، از آنان انتقام گرفتیم و همه آنان را غرق کردیم. ﴿٥٦﴾ پس آنان را پیشگامان (بد) و عبرت برای آیندگان قرار دادیم. ﴿٥٧﴾ و چون پسر مریم (عیسی) به طور مثال ذکر شد، ناگهان قوم تو از آن با فریاد به تمسخر و شور و هلهله پرداختند. ﴿٥٨﴾ و گفتند: آیا معبودان ما بهترند یا او؟ (آن مثال را) برای تو جز از روی جدال نیاوردند، بلکه آنان قوم جدل پیشهاند. ﴿٥٩﴾ در حالیکه عیسی جز بنده ای نیست که بر او انعام کردیم و او را نمونۀ هدایت برای بنی اسرائیل گردانیدیم. ﴿٦٠﴾ و اگر بخواهیم به جای شما در زمین فرشتگان قرار میدهیم تا جانشین شما شوند.
﴿وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ٦١ وَلَا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطَانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ٦٢ وَلَمَّا جَاءَ عِيسَى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ وَلِأُبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ٦٣ إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ٦٤ فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذَابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ٦٥ هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ٦٦ الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ٦٧ يَا عِبَادِ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَلَا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ٦٨ الَّذِينَ آمَنُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا مُسْلِمِينَ٦٩ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ تُحْبَرُونَ٧٠ يُطَافُ عَلَيْهِمْ بِصِحَافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَأَكْوَابٍ وَفِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَأَنْتُمْ فِيهَا خَالِدُونَ٧١ وَتِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ٧٢ لَكُمْ فِيهَا فَاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ مِنْهَا تَأْكُلُونَ٧٣﴾ [الزخرف: ٦١-٧٣].
﴿٦١﴾ و به يقين (عیسی) نشانه ای برای قیامت است پس هرگز دربارۀ آن (قیامت) شک نکنید و از من پیروی کنید که همین راه راست است. ﴿٦٢﴾ و شیطان هرگز شما را (از راه الله) باز ندارد، يقينا او برای شما دشمن آشکار است. ﴿٦٣﴾ و چون عیسی با معجزههای آشکار آمد، گفت: بدون شک برای شما حکمت آورده و آمدهام تا بعضی از امور را برای شما بیان و روشن کنم که در آنها اختلاف میورزید، پس از الله بترسید و مرا اطاعت کنید. ﴿٦٤﴾ چون الله پروردگار من و پروردگار شماست پس او را عبادت کنید، این است راه راست. ﴿٦٥﴾ پس گروها بین خود اختلاف نمودند، پس وای به حال کسانی که ظلم کردند، از عذاب روز دردناک، ﴿٦٦﴾ آیا منتظر این هستند که قیامت ناگهانی و در حالیکه از آن بیخبرند به سراغشان بیاید؟ ﴿٦٧﴾ دوستان در آن روز دشمنان یکدیگر میشوند، مگر پرهیزگاران (که دوستیشان باقی میماند). ﴿٦٨﴾ ای بندگان من! امروز بر شما هیچ ترسی نیست و نه شما غمگین میشوید. ﴿٦٩﴾ همان کسانی که به آیات ما ایمان آوردند و همیشه تسليم حق بودند. ﴿٧٠﴾ شما و همسران تان به بهشت در آئید در حالی که شادمان و مسرورید. ﴿٧١﴾ بر ایشان ظرفها و جامهای طلایی چرخانده میشود و هر چه دل بخواهد و هر چه چشم از آن لذت ببرد در بهشت موجود است و شما در آن جاودانه هستید. ﴿٧٢﴾ و این همان جنتی است که به سبب کارهایی که میکردید، به میراث برده اید. ﴿٧٣﴾ در آن برای شما میوۀ بسیار است که از آن میخورید.
﴿إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذَابِ جَهَنَّمَ خَالِدُونَ٧٤ لَا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَهُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ٧٥ وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا هُمُ الظَّالِمِينَ٧٦ وَنَادَوْا يَا مَالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنَا رَبُّكَ قَالَ إِنَّكُمْ مَاكِثُونَ٧٧ لَقَدْ جِئْنَاكُمْ بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ٧٨ أَمْ أَبْرَمُوا أَمْرًا فَإِنَّا مُبْرِمُونَ٧٩ أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ بَلَى وَرُسُلُنَا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ٨٠ قُلْ إِنْ كَانَ لِلرَّحْمَنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعَابِدِينَ٨١ سُبْحَانَ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ٨٢ فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ٨٣ وَهُوَ الَّذِي فِي السَّمَاءِ إِلَهٌ وَفِي الْأَرْضِ إِلَهٌ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ٨٤ وَتَبَارَكَ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَعِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ٨٥ وَلَا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ٨٦ وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ٨٧ وَقِيلِهِ يَا رَبِّ إِنَّ هَؤُلَاءِ قَوْمٌ لَا يُؤْمِنُونَ٨٨ فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ٨٩﴾ [الزخرف: ٧٤-٨٩].
﴿٧٤﴾ البته مجرمان در عذاب دوزخ همیشه میمانند. ﴿٧٥﴾ عذاب از آنان کاسته نمیشود و آنان در آن نا امید شده و خاموش هستند. ﴿٧٦﴾ و ما به آنان ظلم نکردیم بلکه آنان خود ظالم بودند. ﴿٧٧﴾ و فریاد میکشند: ای مالک (نگهبان دوزخ)! پروردگارت باید عليه ما حکم مرگ صادر کند. گویند: شما (در آن) ماندنی هستید. ﴿٧٨﴾ البته ما حق را برای شما آوردیم، ولی بیشتر شما با حق کراهت داشتید. ﴿٧٩﴾ یا آنان تصمیم محکم (علیه پیغمبر ما) گرفتند؟ پس ما نیز اراده محکم و تغییر ناپذیر (برای نجات او) گرفتیم. ﴿٨٠﴾ آیا گمان میکنند که ما اسرار پنهانی و سخنان در گوشی آنان را نمیشنویم؟! بلی! (می شنویم) و فرشتگان ما نزد آنها (همه چیز را) مینویسند. ﴿٨١﴾ بلکه اگر برای پروردگار بخشنده فرزندی میبود، پس من اولین عبادت کنندگانم. ﴿٨٢﴾ پاک و منزه است پروردگار آسمانها و زمین و پروردگار عرش، از آنچه او را توصیف میکنند. ﴿٨٣﴾ پس آنان را به حال خودشان واگذار تا در باطل خویش غوطه ور گردند و سرگرم بازی شوند تا روزی را که وعده داده میشوند ملاقات کنند. ﴿٨٤﴾ و او ذاتی است که در آسمان معبود است و در زمین (نیز) معبود میباشد و اوست حکیم دانا۔ ﴿٨٥﴾ و خجسته و بابرکت است ذاتی که پادشاهی آسمانها و زمین و هر آنچه میان آن دو است از اوست و علم قیامت مخصوص اوست و بهسوی او باز گردانیده میشوید. ﴿٨٦﴾ و کسانی را که به جای او پرستش میکنند مالک هیچ شفاعت نیستند مگر کسانی که شهادت به حق داده باشند و آنان میدانند. ﴿٨٧﴾ و اگر از آنها بپرسی چه کسی آنان را آفریده است؟ حتما میگویند: الله! پس چگونه به انحراف کشانده میشوند؟! ﴿٨٨﴾ و (الله فرمود:) سخن پیغمبر ما این است: پروردگارا! بدون شک اینها قومی هستند که ایمان نمیآورند. ﴿٨٩﴾ پس از آنان روی بگردان و بگو: سلام، (وداع با شما) در آینده خواهند دانست (که چه سرنوشتی دارند!).