جایگاه و ارزش علم به اسماء و صفات الهی
بدون تردید شناخت نامهای حسنای الله تعالی، دانشی با ارزش و مهم و بلکه فقه اکبر است، و پیش از هر نوع علمی، داخل در این سخن پیامبر ج است که فرمودند: «مَنْ يُرِدْ اللَّهُ بِهِ خَيْرًا يُفَقِّهْهُ فِي الدِّينِ»[١]؛ «کسی که الله متعال به او ارادۀ خیر کند، وی را دانشمند در دین میگرداند.» این دانش، بهترین دانشی است که روح و روانها مشغول به کسب آن شدهاند و برترین علمی است که خردمندان و راهنمایان، برای تحصیل آن تلاش نمودهاند و بلکه هدفی است که سبقتگیرندگان به سوی آن از یکدیگر پیشی گرفتهاند و نهایتی است که رقابتکنندگان برای رسیدن به آن، با یکدیگر رقابت کردهاند. این دانش، پایۀ رسیدن به الله ﻷ و مقدّمه و درآمدی محکم و استوار برای کسب محبّت و رضایت او تعالی و صراط مستقیم برای هر کسی است که الله متعال وی را دوست بدارد و برگزیند.
همان گونه که هر بنایی پایه و اساسی دارد، پایه و بنیان دین، ایمان به الله و اسماء و صفات اوست. و هر اندازه که این پایه و اساس محکم و استوار باشد، به همان اندازه بنای دین را با قوّت و ثبات بیشتری نگه میدارد و از تخریب و سقوط در امان میماند.
ابن قیّم / میگوید: «هر کس که قصد بلندکردن و بالابردن بنایش را دارد، باید که پایه و اساسش را محکم و استوار سازد و به آن توجّه زیادی کند، زیرا که بلندی و برتری بنا به اندازۀ استحکام پایه و اساس آن است. اعمال و درجات همچون بنا هستند و اساس آنها ایمان است و هر اندازه که پایه و اساس محکم و استوار باشد، به همان اندازه بنا را نگه میدارد و محافظت میکند و اگر بخشی از بنا تخریب شود، اصلاح و تعمیرش آسان است، امّا اگر پایه و اساس محکم نباشد، نمیتوان بنا و ساختمان را بالا برد و ثابت و پا برجا نمیماند و در صورتی که بخشی از آن تخریب شود، کلّ ساختمان تخریب میگردد و یا اینکه در معرض نابودی قرار میگیرد.
بنابراین فرد آگاه تمام تلاشش را به منظور استحکام پایه و اساس به کار میگیرد، ولی انسان نادان بدون اینکه پایه و اساس را محکم کند، بنا را بالا میبرد و در نتیجه، بنایش نابود خواهد شد. الله ـ میفرماید:
﴿أَفَمَنۡ أَسَّسَ بُنۡيَٰنَهُۥ عَلَىٰ تَقۡوَىٰ مِنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٍ خَيۡرٌ أَم مَّنۡ أَسَّسَ بُنۡيَٰنَهُۥ عَلَىٰ شَفَا جُرُفٍ هَارٖ فَٱنۡهَارَ بِهِۦ فِي نَارِ جَهَنَّمَۗ﴾[التّوبة: ١٠٩]
«آیا کسی که اساس (و بنیان) آن را بر ترس از الله و خشنودی (او) بنا کرده، بهتر است یا کسی که اساس (و بنیان) آن را بر کنار پرتگاه سستی بنا نهاده است، سپس (ناگهان) با او در آتش جهنّم فرو ریزد؟!»
از این رو، پایه و اساس برای بنای اعمال به مانند قوّت و نیرو برای بدن انسان است و اگر توان و نیروی انسان زیاد باشد، بدن را حفاظت میکند و از بسیاری آفات و بیماریها در امان میماند، ولی اگر توان و نیرویی نداشته باشد، نمیتواند بدن را نگه دارد و آفات و بیماریها زودتر به آن سرایت میکند.
پس بنیان دینت را بر استحکام و استواری اساس ایمان بر پا کن، که هر گاه بخشی از آن تخریب شود، اصلاح و تعمیر آن بخش، برای تو آسانتر از تخریب پایه و اساسش خواهد بود.
این پایه و اساس، دو مورد است:
١. صحّت شناخت نسبت به الله و امر و اسماء و صفات او تعالی؛
٢. فرمانبرداری محض و خالص برای الله و پیامبرش.
این محکمترین پایهای است که بنده میتواند بنای دینش را بر آن استوار سازد و بر این اساس هر اندازه که بخواهد، آن را بالا ببرد.»[٢]
به همین سبب، دلایل فراوانی در قرآن کریم وجود دارد که اساس و اصل مذکور را تأیید و اثبات میکند و حتّی میتوان گفت که در تمامی آیات قرآن، نامی از اسمهای حسنا و صفات والای الهی آمده است، که به روشنی بیانگر اهمّیت علم به آنها و نیاز ضروری به شناخت این اسماء و صفات است. و چرا این ارزش و جایگاه رفیع را نداشته باشد در حالی که هدف خلقت انسانهاست و مردم برای تحقیق آنها آفریده شدهاند. بنابراین توحیدی که الله متعال مخلوقات را برای آن آفرید، بر دو نوع است:
توحید معرفت و اثبات: که شامل ایمان به ربوبیّت و اسماء و صفات الهی میشود.
توحید اراده و طلب: یعنی همان توحید عبادت.
آیۀ زیر بیانگر نوع اول است:
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖ وَمِنَ ٱلۡأَرۡضِ مِثۡلَهُنَّۖ يَتَنَزَّلُ ٱلۡأَمۡرُ بَيۡنَهُنَّ لِتَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ وَأَنَّ ٱللَّهَ قَدۡ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عِلۡمَۢا﴾[الطّلاق: ١٢]
«الله (همان) ذاتی است که هفت آسمان را آفرید، و از زمین (نیز) همانند آنها را (آفرید) و فرمان (الله) پیوسته در میانشان نازل میشود تا بدانید که الله بر هر چیزی تواناست، و اینکه علم الله به هر چیزی احاطه دارد.»
و این آیه بر نوع دوم دلالت میکند:
﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ﴾[الذّاريات: ٥٦]
«و من جن و انس را نیافریدهام مگر برای اینکه مرا عبادت کنند.»
مخلوقات بدین منظور آفریده شدند که نسبت به الله متعال شناخت حاصل نمایند و پس از آن، عبادت کنند و از این رو، توحید علم و عمل است.
در قرآن کریم، آیات فراوانی وجود دارد که دستور به فراگیری این علم شریف و توجّه به این اصل مهم و بزرگ میدهد؛ از جمله:
﴿فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾[البقرة: ٢٠٩]
«بدانید که الله توانمند حکیم است.»
﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٞ﴾[البقرة: ٢٣١]
«و بدانید که الله به هر چیزی داناست.»
﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٞ﴾[البقرة: ٢٣٣]
«و بدانید که الله به آنچه انجام میدهید، بیناست.»
﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٞ﴾[البقرة: ٢٣٥]
«و بدانید که الله آمرزندۀ بردبار است.»
﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٞ﴾[البقرة: ٢٤٤]
«و بدانید که الله شنوای داناست.»
﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ﴾[البقرة: ٢٦٧]
«و بدانید که الله بینیاز ستوده است.»
﴿ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ وَأَنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ﴾[المائدة: ٩٨]
«بدانید که الله سختکیفر است و (در عین حال) الله آمرزندۀ مهربان است.»
﴿فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَوۡلَىٰكُمۡۚ نِعۡمَ ٱلۡمَوۡلَىٰ وَنِعۡمَ ٱلنَّصِيرُ﴾[الأنفال: ٤٠]
«پس بدانید که الله سرپرست (و مولای) شماست، چه نیکو سرپرست و چه نیکو یاوری است!»
﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُتَّقِينَ﴾[البقرة: ١٩٤]
«و بدانید که الله با پرهیزگاران است.»
﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا فِيٓ أَنفُسِكُمۡ فَٱحۡذَرُوهُۚ﴾[البقرة: ٢٣٥]
«و بدانید که الله آنچه را که در دلهای شماست میداند، پس از (مخالفت با) او بترسید.»
﴿فَٱعۡلَمۡ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ﴾[محمّد: ١٩]
«پس (ای پیامبر!) بدان که معبودی (به حق) جز الله نیست.»
تقریبا ٣٠ آیه در این زمینه آمده است.
الله ﻷ اسماء و صفاتش را در قرآن مجید بسیار بیان فرموده و هیچ موردی را به این اندازه نیاورده است، زیرا موضوع مذکور برترین و مهمترین و والاترین مسألهای است که در قرآن بیان شده است.
شیخ الإسلام ابن تیمیّه / میگوید: «در قرآن کریم، اسماء و صفات و افعال الهی بیشتر از موضوع خوردن و نوشیدن و ازدواج در بهشت بیان و تکرار شده است. آیات مشتمل بر بیان اسماء و صفات او تعالی مهمتر از آیات مربوط به معاد هستند و مهمترین آیه در قرآن کریم، آیة الکرسی است که شامل اسماء و صفات الهی است، چنانچه مسلم / در حدیث صحیحی آورده است که پیامبر ج به أبیّ بن کعب س فرمودند: «أَتَدْرِی أَیُّ آیَةٍ في کِتَابِ اللهِ أَعْظَمُ؟»؛ «آیا میدانی که کدام آیه در قرآن کریم، بزرگتر [بهتر] است؟» أبی پاسخ داد:
﴿ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَيُّ ٱلۡقَيُّومُۚ﴾[البقرة: ٢٥٥]
«الله (معبود بر حق است) هیچ معبودی به حق جز او نیست.»
رسول الله ج با دست خویش به سینۀ او زدند و فرمودند: «لِیَهْنِكَ الْعِلْمُ أَبَا الْمُنْذِرِ»؛ «ای ابا منذر! این علم برایت گوارا [و مبارک] باد.»
برترین سوره نیز سورۀ أمّ القرآن [فاتحه] است، چنانکه در صحیح بخاری آمده است که رسول الله ج به ابو سعید بن معلی س فرمودند:
«إنّه لَم ينزلْ في التّوراةِ، ولا في الإنجيلِ، ولا في الزّبورِ، ولا في الْقُرْآن مثلُها، وَهيَ السَّبعُ المثاني والْقُرْآن العظيمُ الَّذي أوتيتُهُ».[٣]
«همانا نه در تورات و نه در انجیل و نه در زبور و نه در قرآن، به مانند آن نازل شده است، و آن سبع مثانی [هفت آیهای که دو بار نازل شده] و قرآن بزرگی است که به من داده شده است.»
در این سوره، اسماء و صفات الهی بیشتر از موضوع معاد بیان شده است.
در حدیثی صحیح از پیامبر ج و با چندین سند، روایت شده است که ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ﴾معادل یک سوم قرآن است.[٤] و نیز در حدیث صحیحی آمده است که رسول الله ج به فردی که این سوره را میخواند و میگفت: من آن را دوست دارم، زیرا صفت رحمان است، بشارت دادند که الله متعال او را دوست دارد.[٥] بنابراین فرمودند که الله ﻷ کسی را که ذکر صفات او تعالی را دوست داشته باشد، دوست دارد، و این موضوعی گسترده است.»[٦]
تمامی موارد مذکور، به روشنی بیانگر اهمّیت و جایگاه و خیرات و فواید زیاد این علم شریف است، و اینکه اصلی از اصول ایمان و رکنی از ارکان دین و اساسی از پایههای دین اسلام به شمار میرود و مقامهای رفیع و جایگاههای والایش مبتنی بر آن است. و چگونه امکان دارد که امور و شرایط مردم درست و اصلاح شود بدون اینکه آفریدگار و پروردگار و روزیدهندۀ خویش را بشناسند؟! و بدون اینکه اسمهای حسنا و صفات والا و کاملش را که دلالت بر جلال و عظمت او تعالی میکند، بشناسند؟! و بدون اینکه بدانند او معبود بر حق است و هیچ معبودی غیر از او نیست؟! امّا بیشتر مردم را آنچه برایشان آفریده شده است، از آنچه برای آن آفریده شدهاند، غافل کرده است، در حالی که الله ـ بندگانش را از این مورد بر حذر میدارد:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُلۡهِكُمۡ أَمۡوَٰلُكُمۡ وَلَآ أَوۡلَٰدُكُمۡ عَن ذِكۡرِ ٱللَّهِۚ وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ﴾[المنافقون: ٩]
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! اموالتان و فرزندانتان شما را از یاد الله غافل نکند، و هر کس که چنین کند، پس آنان زیانکاران هستند.»
و فقط الله تعالی کمککننده و توفیقدهنده برای هر خیری است.
[١]- متّفقعلیه: صحیح بخاری، شمارۀ حدیث: ٧١؛ صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ١٠٣٧.
[٢]- الفوائد، ص ١٧٥.
[٣]- در صحیح بخاری، شمارۀ حدیث: ٤٤٧٤ آمده است که ابو سعید بن معلی س میگوید: پیامبر ج به من فرمودند: «لأُعلِّمنَّكَ سورةً هي أعظمُ السوَرِ في الْقُرْءَان، قب لأنتخرجَ منَ المسجدِ»؛ «پیش از اینکه از مسجد خارج شوی، سورهای به تو خواهم آموخت که بزرگترین [بهترین] سورۀ قرآن است.» سپس دستم را گرفتند و زمانی که خواستند بیرون شوند، پرسیدم: مگر نفرمودید که بزرگترین [مهمترین] سورۀ قرآن را به تو خواهم آموخت؟ ایشان فرمودند: «وَهيَ السَّبعُ المثاني والْقُرْآن العظيمُ الَّذي أوتيتُهُ»»؛ «و آن سبع مثانی و قرآن بزرگی است که به من داده شده است.» امّا به مانند عبارت فوق در مسند امام احمد، ج ٢، ص ٣٥٧ آمده است که ابوهریره س میگوید: أبی س سورۀ أمّ القرآن [فاتحه] را برایم تلاوت کرد و گفت: سوکند به ذاتی که جانم در دست اوست، نه در تورات و نه در انجیل و نه در زبور و نه در قرآن، به مانند آن نازل نشده است؛ همانا آن سبع مثانی و قرآن بزرگی است که به پیامبر ج داده شده است. اسناد این روایت، صحیح است.
[٤]- صحیح بخاری، شمارۀ حدیث: ٥٠١٣، به روایت ابو سعید خدری س؛ صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ٨١١، به روایت ابو درداء س، و شمارۀ حدیث: ٨١٢، به روایت ابو هریره س.
[٥]- صحیح بخاری، شمارۀ حدیث: ٧٣٧٥؛ صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ٨١٣.
[٦]- درء التّعارض، ج ٥، صص ٣١٠- ٣١٢.