شناخت و شرح معانی اسماء الله

فهرست کتاب

٢٤. مَلِک و مَلیک

٢٤. مَلِک و مَلیک

نام «ملک» در ٥ آیه از قرآن حکیم آمده است؛ از جمله:

﴿هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡمَلِكُ ٱلۡقُدُّوسُ[الحشر: ٢٣]

«او الله است که جز او معبودی (راستین) نیست، پادشاه و بی‌نهایت پاک است.»

﴿فَتَعَٰلَى ٱللَّهُ ٱلۡمَلِكُ ٱلۡحَقُّۖ [المؤمنون: ١١٦]

«پس بلند مرتبه (و برتر) است الله که فرمانروای حق است.»

ولی اسم «ملیک» در یک آیه بیان شده است:

﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي جَنَّٰتٖ وَنَهَرٖ٥٤ فِي مَقۡعَدِ صِدۡقٍ عِندَ مَلِيكٖ مُّقۡتَدِرِۢ[القمر: ٥٤-٥٥]

«بی‌گمان پرهیزگاران در باغ‌ها و (کنار) نهرهای (بهشتی) هستند.در (جایگاه و) مجلس صدق (و راستی) نزد فرمانروایی مقتدر.»

دو اسم فوق دلالت می‌کنند که الله تعالی صاحب پادشاهی است؛ یعنی مالک تمامی اشیا و متصرّف در آن‎ها بدون اینکه مانع و مزاحمی داشته باشد. «مَلِک» سه معنا دارد:

١. ثبوت صفات پادشاهی و مالکیّت برای الله متعال؛ همان صفات بزرگ الهی؛ مانند کمال قوّت، عزّت، قدرت، علمی که بر هر چیزی احاطه و آگاهی دارد، حکمت گسترده و فراگیر، نفوذ و اجرای اراده، کمال تصرّف، کمال رأفت و مهربانی، حکومت و فرمانروایی عام بر جهان بالا و پایین و فرمانروایی عام در دنیا و آخرت. الله ـ می‌فرماید:

﴿وَلِلَّهِ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ[آل‌عمران: ١٨٩]

«و فرمانروایی آسمان‌ها و زمین از آنِ الله است، و الله بر هر چیزی تواناست.»

﴿ٱلۡمُلۡكُ يَوۡمَئِذٍ ٱلۡحَقُّ لِلرَّحۡمَٰنِۚ[الفرقان: ٢٦]

«فرمانروایی راستین (و حقیقی) در آن روز از آنِ (الله) رحمان است.»

﴿لِّمَنِ ٱلۡمُلۡكُ ٱلۡيَوۡمَۖ لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ ٱلۡقَهَّارِ[غافر: ١٦]

«(الله می‌فرماید:) امروز فرمانروایی از آن کیست؟ (آنگاه خود می‌فرماید:) از آنِ الله یگانه قهّار است.»

٢. اینکه تمامی مخلوقات، مملوک و بندۀ الله و نیازمند به او هستند، در تمامی امورشان، به او تعالی محتاجند، کسی نمی‌تواند از تحت مالکیّتش بیرون رود و هر مخلوقی نیاز به امداد و یاری و بخشش و عطای الهی دارد. در قرآن کریم می‌خوانیم:

﴿وَتَبَارَكَ ٱلَّذِي لَهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَا وَعِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلسَّاعَةِ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ[الزّخرف: ٨٥]

«و پر برکت و بزرگوار است ذاتی که فرمانروایی آسمان‌ها و زمین و آنچه در میان آن دو وجود دارد، از آنِ اوست و علم (بر‌پاشدن) قیامت نزد اوست. و (همه) به سوی او بازگردانده می‌شوید.»

﴿۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ أَنتُمُ ٱلۡفُقَرَآءُ إِلَى ٱللَّهِۖ وَٱللَّهُ هُوَ ٱلۡغَنِيُّ ٱلۡحَمِيدُ١٥ إِن يَشَأۡ يُذۡهِبۡكُمۡ وَيَأۡتِ بِخَلۡقٖ جَدِيدٖ١٦ وَمَا ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ بِعَزِيزٖ[فاطر: ١٥-١٧]

«ای مردم! شما (همگی) به الله نیازمندید، و (تنها) الله است که بی‌نیاز ستوده است.اگر بخواهد شما را (از بین) می‌برد و آفرینش تازه‌ای می‌آورد.و این (کار) بر الله دشوار نیست.»

﴿وَكَأَيِّن مِّن دَآبَّةٖ لَّا تَحۡمِلُ رِزۡقَهَا ٱللَّهُ يَرۡزُقُهَا وَإِيَّاكُمۡۚ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ[العنكبوت: ٦٠]

«و چه بسیار جنبدگانی‌ که روزی خود را بر دوش نمی‌گیرند، الله به آن‎ها و شما روزی می‌دهد و او شنوای داناست.»

٣. الله ـ تدبیراتی دارد که اجرا می‌شود و در مُلک خود، هر گونه که بخواهد حکم و قضاوت می‌کند و هیچ مانعی در برابر حکمش نیست و هیچ چیز نمی‌تواند حکمش را به تأخیر اندازد و تمامی احکام تقدیری و شرعی و کیفری و ... مختصّ اوست.

أ. بنابراین تمامی احکام قضا و قدر در اختیار الله تعالی است، به گونه‌ای که همۀ تقدیرها، ایجاد، مهیّاکردن، زنده‌کردن، میراندن و سایر امور بر اساس قضا و قدر الهی صورت می‌گیرد.

ب. احکام شرعی نیز از آنِ اوست، به طوری که پیامبرانش را فرستاد، کتاب‌های آسمانی را نازل کرد، احکام را تشریع نمود، مخلوقات را برای اجرا و انجام این احکام آفرید و به آنان دستور داد که در اعتقادات، اخلاقیّات، سخنان، اعمال و ظاهر و باطنشان، بر اساس احکام الهی عمل کنند، و آنان را از نادیده‌گرفتن احکام شرعی نهی کرد.

ج. همچنین احکام کیفری از جانب الله  أ است؛ یعنی پاداش یا عقوبت اعمال خوب یا بد افراد در دنیا و آخرت. تمامی این احکام تابع عدالت و حکمت الله متعال بوده و بیانگر مالکیّت اوست.

برخی دیگر از نشانه‌های مالکیّت الهی، از این قرار است: نازل‌کردن کتاب‌های آسمانی، بعثت پیامبران، هدایت و راهنمایی جهانیان، ارشاد گمراهان، اقامۀ دلیل و برهان علیه افراد سرکش و متکبّر، تعیین پاداش و عذاب به طور عادلانه، قراردادن هر امری به جای خودش و سایر موارد؛ همچون تدبیر و تصرّف الله در میان مخلوقاتش هر گونه که بخواهد.

ابن قیّم  / می‌گوید: «بدون تردید حقیقت مالکیّت و پادشاهی با دادن و ندادن نعمت، اکرام و اهانت، دادن پاداش یا عذاب، خشم و رضایت، سپردن یک کار به کسی و عزل آن، عزیزگردانیدن کسی که شایستۀ عزّت است و خوارکردن فردی که لایق خواری است، اثبات و کامل می‌شود، چنانکه الله   می‌فرماید:

﴿قُلِ ٱللَّهُمَّ مَٰلِكَ ٱلۡمُلۡكِ تُؤۡتِي ٱلۡمُلۡكَ مَن تَشَآءُ وَتَنزِعُ ٱلۡمُلۡكَ مِمَّن تَشَآءُ وَتُعِزُّ مَن تَشَآءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَآءُۖ بِيَدِكَ ٱلۡخَيۡرُۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ٢٦ تُولِجُ ٱلَّيۡلَ فِي ٱلنَّهَارِ وَتُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِي ٱلَّيۡلِۖ وَتُخۡرِجُ ٱلۡحَيَّ مِنَ ٱلۡمَيِّتِ وَتُخۡرِجُ ٱلۡمَيِّتَ مِنَ ٱلۡحَيِّۖ وَتَرۡزُقُ مَن تَشَآءُ بِغَيۡرِ حِسَابٖ[آل‌عمران: ٢٦-٢٧]

«بگو: پروردگارا! ای دارندۀ پادشاهی و (هستی)! به هر کس که بخواهی، پادشاهی (و فرمانروایی) می‌بخشی و از هر کس که بخواهی پادشاهی (و فرمانروایی) را می‌گیری. و هر کس را که بخواهی عزّت مى‌دهى و هر كه را بخواهى خوار می‌گردانی. همۀ خوبی‌ها به دست توست. قطعاً تو بر هر چیز توانایی.شب را در روز داخل می‌کنی و روز را در شب داخل می‌کنی و زنده را از مرده بیرون می‌آوری و مرده را از زنده بیرون می‌آوری. و به هر کس بخواهی بی‌شمار روزی می‌دهی.»

﴿يَسۡ‍َٔلُهُۥ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ كُلَّ يَوۡمٍ هُوَ فِي شَأۡنٖ[الرّحمن: ٢٩]

«(تمام) کسانی ‌که در آسمان‌ها و زمین هستند از او سؤال (و درخواست نیاز) می‌کنند و او هر روز در کاری است.»

الله تعالی گناهی را می‌آمرزد، مصیبتی را از بین می‌برد، غمی را می‌زداید، به مظلومی کمک می‌کند، ظالمی را مجازات می‌کند، اسیری را آزاد می‌نماید، فقیری را ثروتمند می‌گرداند، نواقصی را تکمیل می‌کند، بیماری را شفا می‌دهد، لغزشی را می‌بخشد، عیبی را می‌پوشاند، انسانِ پستی را عزّت می‌دهد، عزیزی را خوار می‌گرداند، به درخواست‌کننده‌ای نعمت می‌بخشد، دولتی را نابود می‌گرداند و دولت دیگری را جایگزین می‌سازد و مسؤولیت‌ها را میان مردم ردّ و بدل می‌کند، گروهی را بزرگ و عزیز می‌کند و گروهی دیگر را خوار و ذلیل می‌گرداند، تقدیرهایی را که٥٠ هزار سال قبل از آفرینش آسمان‌ها و زمین مقدّر کرده است، اجرا می‌کند، و هیچ تقدیری مقدّم یا مؤخّر نمی‌شود، بلکه تمامی آن‎ها را می‌داند، همان گونه که در لوح محفوظ ثبت شده و قلمش بر آن رفته و حکمش در آن اجرا گشته و علمش بدان احاطه داشته است. پس فقط الله متصرّف در تمامی قلمروها و سرزمین‌هاست و تصرّفش تصرّف پادشاهی توانا و قدرتمند و عادل و مهربان است که مالکیّتش کامل بوده و هیچ مانع و مخالفی ندارد و تصرّف او در مملکتش بر اساس عدالت، احسان، حکمت، مصلحت و رحمت است و از این چارچوب خارج نمی‌شود.»[١٠٧]

علاوه بر این، در بسیاری از آیات قرآن بیان شده است که الله  أ تنها مالک و متصرّف است و این دلیلی روشن بر وجوب و اثبات یگانگی او در عبادت به شمار می‌رود؛ مثلا در آیات زیر چنین آمده است:

﴿ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ لَهُ ٱلۡمُلۡكُۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ فَأَنَّىٰ تُصۡرَفُونَ[الزّمر: ٦]

«این الله پروردگار شماست که فرمانروایی از آنِ اوست و جز او معبودی (به حق) نیست، پس چگونه (از حق) منحرف (و رویگردان) می‌شوید؟!»

﴿فَتَعَٰلَى ٱللَّهُ ٱلۡمَلِكُ ٱلۡحَقُّۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡكَرِيمِ[المؤمنون: ١١٦]

«پس بلند مرتبه (و برتر) است الله که فرمانروای حق است. هیچ معبودی (به حق) جز او نیست. پروردگار عرش کریم است.»

و پرستش غیر الله که مالک هیچ سود و زیان و زندگی و مرگ و رستاخیزی برای خود نیستند، بدترین نوع گمراهی و باطل است و آیات متعدّدی این حقیقت و موضوع را اثبات کرده‌اند؛ به عنوان نمونه:

﴿وَٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَةٗ لَّا يَخۡلُقُونَ شَيۡ‍ٔٗا وَهُمۡ يُخۡلَقُونَ وَلَا يَمۡلِكُونَ لِأَنفُسِهِمۡ ضَرّٗا وَلَا نَفۡعٗا وَلَا يَمۡلِكُونَ مَوۡتٗا وَلَا حَيَوٰةٗ وَلَا نُشُورٗا[الفرقان: ٣]

«و (مشرکان) به جای او معبودانی (برای خود) برگزیدند که چیزی نمی‌آفرینند و خود‌شان مخلوقند و مالک زیان و سود خود نیستند و (نیز) مالک مرگ و حیات و برانگیختن نیستند.»

﴿يُولِجُ ٱلَّيۡلَ فِي ٱلنَّهَارِ وَيُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِي ٱلَّيۡلِ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ كُلّٞ يَجۡرِي لِأَجَلٖ مُّسَمّٗىۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ لَهُ ٱلۡمُلۡكُۚ وَٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ مَا يَمۡلِكُونَ مِن قِطۡمِيرٍ١٣ إِن تَدۡعُوهُمۡ لَا يَسۡمَعُواْ دُعَآءَكُمۡ وَلَوۡ سَمِعُواْ مَا ٱسۡتَجَابُواْ لَكُمۡۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يَكۡفُرُونَ بِشِرۡكِكُمۡۚ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثۡلُ خَبِيرٖ[فاطر: ١٣-١٤]

«(او) شب را در روز داخل می‌کند و روز را در شب داخل می‌گرداند. و خورشید و ماه را مسخّر کرده که هر یک تا زمانی معیّن در حرکت است. این است الله پروردگار شما، فرمانروایی از آنِ اوست و کسانی را که به جای او می‌خوانید (هموزن) پوست نازک هستۀ خرما مالک نیستند.اگر آن‎ها را بخوانید (صدای) خواندن شما را نمی‌شنوند و (به فرض) اگر بشنوند به شما پاسخ نمی‌دهند و روز قیامت شرکتان را انکار می‌کنند و هیچ‌ کس مانند (الله) آگاه خبردارت نمی‌کند.»

﴿قُلۡ أَتَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَمۡلِكُ لَكُمۡ ضَرّٗا وَلَا نَفۡعٗاۚ وَٱللَّهُ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ[المائدة: ٧٦]

«بگو: آیا چیزی را به جای الله می‌پرستید که دارای سود و زیانی برای شما نیست؟! و الله شنوای داناست.»

﴿قُلِ ٱدۡعُواْ ٱلَّذِينَ زَعَمۡتُم مِّن دُونِهِۦ فَلَا يَمۡلِكُونَ كَشۡفَ ٱلضُّرِّ عَنكُمۡ وَلَا تَحۡوِيلًا[الإسراء: ٥٦]

«(ای پیامبر!) بگو: کسانی را که به جای او (معبود خود) می‌پندارید بخوانید، پس آن‎ها نه می‌توانند بلا (و مشکلی) را از شما دور سازند و نه تغییر دهند.»

﴿قُلِ ٱدۡعُواْ ٱلَّذِينَ زَعَمۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ لَا يَمۡلِكُونَ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَمَا لَهُمۡ فِيهِمَا مِن شِرۡكٖ وَمَا لَهُۥ مِنۡهُم مِّن ظَهِيرٖ[سبأ: ٢٢]

«(ای پیامبر!) بگو: کسانی را که غیر از الله (معبود خود) می‌پندارید، (به فریاد) بخوانید، (آن‌ها) هموزن ذرّه‌ای در آسمان‌ها و در زمین مالک نیستند، و در (آفرینش و تدبیر) آن دو هیچ شرکتی ندارند و او (الله) از میان آن‎ها یاور و پشتیبانی ندارد.»

یعنی نه به طور مستقل و نه به صورت اشتراکی، مالک ذرّه‌ای نیستند و انسان در این زندگی، فقط با اراده و تقدیر الهی مالک چیزی می‌شود، چنانکه می‌فرماید:

﴿قُلِ ٱللَّهُمَّ مَٰلِكَ ٱلۡمُلۡكِ تُؤۡتِي ٱلۡمُلۡكَ مَن تَشَآءُ وَتَنزِعُ ٱلۡمُلۡكَ مِمَّن تَشَآءُ وَتُعِزُّ مَن تَشَآءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَآءُۖ بِيَدِكَ ٱلۡخَيۡرُۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ[آل‌عمران: ٢٦]

«بگو: الهی! ای دارندۀ پادشاهی و (هستی)! به هر کس که بخواهی، پادشاهی (و فرمانروایی) می‌بخشی و از هر کس که بخواهی پادشاهی (و فرمانروایی) را می‌گیری و هر کس را که بخواهی عزّت مى‌دهى و هر كه را بخواهى خوار می‌گردانی. همۀ خوبی‌ها به دست توست. همانا تو بر هر چیز توانایی.»

بنابراین کسی یا چیزی که در این هستی مالک ذرّه‌ای نیست، پرستش آن هرگز جایز نیست، زیرا عبادت حقّ پادشاه بزرگ و آفریدگار بلندمرتبه و پروردگاری است که هستی را تدبیر و اداره می‌کند و هیچ همتایی ندارد و بسیار بزرگ و بلندمرتبه بوده و تنها معبود بر حق و شایستۀ عبادت است.

[١٠٧]- طریق الهجرتین، صص ١١٥- ١١٦.