٦٤. قاهر و قهّار
نام «قهّار» در ٦ آیه آمده، که در ادامه بیان خواهد شد، امّا «قاهر» در دو آیه آورده شده است:
﴿وَهُوَ ٱلۡقَاهِرُ فَوۡقَ عِبَادِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡحَكِيمُ ٱلۡخَبِيرُ﴾[الأنعام: ١٨]
«و اوست که بر بندگان خود مسلّط و چیره بوده و او حکیم آگاه است.»
﴿وَهُوَ ٱلۡقَاهِرُ فَوۡقَ عِبَادِهِۦۖ وَيُرۡسِلُ عَلَيۡكُمۡ حَفَظَةً﴾[الأنعام: ٦١]
«و او بر بندگانش چیره است و نگهبانانی (از فرشتگان) بر شما میفرستد.»
«قهّار» صیغۀ مبالغۀ «قاهر» است، به معنای ذاتی که بر تمامی موجودات غلبه دارد و همۀ مخلوقات تحت تسلّط و فرمان او هستند و مواد و عناصر عالم بالا و پایین در برابر قدرت و ارادۀ او، سر فرود آوردهاند، هر اتّفاقی به اجازۀ او واقع میشود، آنچه الله بخواهد میشود و آنچه نخواهد صورت نمیپذیرد، تمامی مخلوقات ناتوان و محتاج به الله هستند و مالک هیچ منفعت و ضرر و هیچ خیر و شرّی برای خودشان نیستند. اینکه الله ﻷ قهّار است، مقتضی کمال حیات و کمال عزّت و کمال قدرت اوست.
ثبوت این صفت برای الله، دلیلی از دلایل وحدانیّت و یگانگی او در الوهیّت، و بطلان شرک و انتخاب شریک برای الله است.
قبلا بیان شد که نام مبارک «قهّار» در ٦ آیه بیان شده و در تمامی موارد، با نام «الله» و «واحد» آمده است:
مورد اول: الله میفرماید که یوسف ÷ در ابطال شرک و بیان فساد آن و گمراهی مشرکان، به دو رفیقش که با او در زندان بودند، چنین گفت:
﴿يَٰصَٰحِبَيِ ٱلسِّجۡنِ ءَأَرۡبَابٞ مُّتَفَرِّقُونَ خَيۡرٌ أَمِ ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ٣٩ مَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِهِۦٓ إِلَّآ أَسۡمَآءٗ سَمَّيۡتُمُوهَآ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُكُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ بِهَا مِن سُلۡطَٰنٍۚ إِنِ ٱلۡحُكۡمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّآ إِيَّاهُۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلۡقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ﴾[يوسف: ٣٩-٤٠]
«ای رفیقان زندانی من! آیا معبودان پراکنده (متعدّد) بهترند یا الله یکتای قهّار؟شما به جای الله (چیزی را) نمیپرستید مگر نامهایی را که خود و نیاکانتان به آنها دادهاید. الله هیچ دلیلی بر (اثبات) آنها نازل نکرده است، فرمانروایی تنها از آنِ الله است. فرمان داده که جز او را نپرستید؛ این است دین راست و استوار، ولی بیشتر مردم نمیدانند.»
سیّدنا یوسف با گفتن عبارت: ﴿ءَأَرۡبَابٞ﴾، بطلان شرک را برایشان آشکار و روشن ساخت؛ یعنی خدایان ناتوان و ضعیفی که مالک هیچ ضرر و نفعی نیستند و نمیتوانند چیزی ببخشند یا منع کنند - که شامل درختان، سنگها، فرشتگان، مردگان و ... میشود- بهترند یا ذاتی که دارای صفات کمال و ویژگیهای جلال است؟! پروردگاری که در ذات، صفات و افعالش یگانه و بیهمتاست، قهّاری که تمامی اشیا و موجودات تحت قدرت و پادشاهی او قرار دارند.
مورد دوم: در سیاق بطلان کار مشرکان، که بتها و خدایانی را شریک الله متعال میدانند، با وجود اینکه آنها مالک هیچ نفع و ضرری حتّی برای خود نیستند، و این مشرکان عبادت پروردگار یگانه و قهّار و خالصگردانیدن دین برای او را ترک میکنند، چنانکه الله ـ میفرماید:
﴿قُلۡ مَن رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ قُلِ ٱللَّهُۚ قُلۡ أَفَٱتَّخَذۡتُم مِّن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ لَا يَمۡلِكُونَ لِأَنفُسِهِمۡ نَفۡعٗا وَلَا ضَرّٗاۚ قُلۡ هَلۡ يَسۡتَوِي ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِيرُ أَمۡ هَلۡ تَسۡتَوِي ٱلظُّلُمَٰتُ وَٱلنُّورُۗ أَمۡ جَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَآءَ خَلَقُواْ كَخَلۡقِهِۦ فَتَشَٰبَهَ ٱلۡخَلۡقُ عَلَيۡهِمۡۚ قُلِ ٱللَّهُ خَٰلِقُ كُلِّ شَيۡءٖ وَهُوَ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّٰرُ﴾[الرّعد: ١٦]
«(ای پیامبر! به مشرکان) بگو: پروردگار آسمانها و زمین کیست؟ بگو: الله. (سپس به آنها) بگو: آیا به جای او، اولیا (و معبودانی) برگزیدهاید که مالک سود و زیان خود نیستند؟! بگو: آیا نابینا و بینا برابرند؟! یا تاریکیها و نور یکسان است؟! آیا آنان شریکانی برای الله قرار دادهاند که همچون آفرینش او آفریدهاند، پس (این) آفرینش (ها) بر آنها مشبه شده است؟! بگو: الله آفرینندۀ هر چیزی بوده و او یگانۀ چیره است.»
ابن سعدی / در تفسیر آیۀ فوق، در حالی که شیوۀ دلالت نام «قاهر» بر بطلان شرک را توضیح میدهد، چنین میآورد: «بدون تردید یگانگی و قهر و غلبه فقط از آنِ الله است، زیرا هر مخلوقی تحت تسلّط و قدرت مخلوقی بالاتر از خود قرار دارد و آن مخلوقِ غالب نیز تحت قدرت مخلوق دیگری است و این زنجیره ادامه دارد تا اینکه به بالاترین مخلوق و سپس به الله یگانه و قهّار میرسد. بنابراین قهر و غلبه و توحید متلازم یکدیگر و از آنِ الله أ هستند. پس با دلیل عقلی و با توجّه به مفهوم قاهر، مشخّص گردید که آنچه مشرکان غیر از الله میخوانند، هیچ قدرت و تصرّفی در آفرینش مخلوقات ندارند و از این رو عبادت آنها باطل است.»[٢٤٩]
مورد سوم: در جایی که الله تعالی کافرانِ مشرک را تهدید به هلاکت و عذاب در روزی که در برابر پروردگار یگانه و قهّار حاضر شوند، میکند، که با زنجیرهایی از آتش بسته شدهاند و لباسی از قیر بر تن دارند و آتش چهرههایشان را میپوشاند. در قرآن کریم آمده است:
﴿يَوۡمَ تُبَدَّلُ ٱلۡأَرۡضُ غَيۡرَ ٱلۡأَرۡضِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُۖ وَبَرَزُواْ لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ ٱلۡقَهَّارِ٤٨ وَتَرَى ٱلۡمُجۡرِمِينَ يَوۡمَئِذٖ مُّقَرَّنِينَ فِي ٱلۡأَصۡفَادِ٤٩ سَرَابِيلُهُم مِّن قَطِرَانٖ وَتَغۡشَىٰ وُجُوهَهُمُ ٱلنَّارُ٥٠ لِيَجۡزِيَ ٱللَّهُ كُلَّ نَفۡسٖ مَّا كَسَبَتۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ﴾[إبراهيم: ٤٨-٥١]
«روزی که (این) زمین به زمین دیگر و آسمانها (به گونهای دیگر) مبدّل میشود و آنان (همگی) به پیشگاه الله یکتای قهّار، ظاهر و (آشکار) میشوند.و در آن روز مجرمان را (دست و پا) به همبسته در غلها میبینی.جامهایشان از قطران است و چهرههایشان را آتش (جهنّم) میپوشاند.تا الله هر کس را به (سزای) آنچه کرده است، کیفر دهد. همانا الله سریعالحساب (زودشمار) است.»
مورد چهارم: در سیاق اثبات اینکه الوهیّت فقط مخصوص و شایستۀ الله است:
﴿قُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ مُنذِرٞۖ وَمَا مِنۡ إِلَٰهٍ إِلَّا ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ٦٥ رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَا ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡغَفَّٰرُ﴾[ص: ٦٥-٦٦]
«(ای پیامبر!) بگو: به درستی که من فقط یک هشداردهندهام و هیچ معبودی (به حق) جز الله یکتای قهّار نیست.پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است؛ (آن) پیروزمند آمرزنده.»
ابن سعدی در تفسیر آیۀ مذکور میگوید: «این اثبات و تأییدی بر الوهیّت الله است با این برهان و دلیل قاطع؛ یعنی یگانگی الله و قهر و غلبۀ او بر هر چیز، زیرا قهر و غلبه ملازم یگانگی است و امکان ندارد که دو قهّار وجود داشته باشد و از لحاظ غلبه یکسان باشند. بنابراین ذاتی که بر تمامی اشیا غلبه دارد، همان پروردگار یگانهای است که همتا و همانندی ندارد و شایسته است که به تنهایی عبادت شود، همان گونه که به تنهایی قاهر و قهّار است.»[٢٥٠]
مورد پنجم: اسم مورد بحث، در سیاق تنزیه و پاکی پروردگار از داشتن شریک، آمده است:
﴿وَٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ إِنَّ ٱللَّهَ يَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡ فِي مَا هُمۡ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَنۡ هُوَ كَٰذِبٞ كَفَّارٞ٣ لَّوۡ أَرَادَ ٱللَّهُ أَن يَتَّخِذَ وَلَدٗا لَّٱصۡطَفَىٰ مِمَّا يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُۚ سُبۡحَٰنَهُۥۖ هُوَ ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ﴾[الزّمر: ٣-٤]
«و کسانی که به جای او معبودان (و اولیایی) گرفتند (و گفتند:) اینها را نمیپرستیم جز برای اینکه ما را به الله نزدیک کنند، بیگمان الله متعال (روز قیامت) میان آنان در آنچه اختلاف داشتند، داوری میکند. الله آن کسی را که دروغگوی ناسپاس است، هدایت نمیکند.اگر (به فرض محال) الله میخواست فرزندی بگیرد، قطعاً از میان آنچه میآفریند، چیزی را که میخواست بر میگزید. او پاک و منزّه است. او الله یکتای قهّار است.»
مورد ششم: در سیاق تهدید مشرکان در روزی که برای حضور در برابر پروردگار یگانه و قهّار آماده میشوند، که هیچ یک از اعمال و امورشان بر الله أ پوشیده و پنهان نمیماند. الله ﻷ میفرماید:
﴿يَوۡمَ هُم بَٰرِزُونَۖ لَا يَخۡفَىٰ عَلَى ٱللَّهِ مِنۡهُمۡ شَيۡءٞۚ لِّمَنِ ٱلۡمُلۡكُ ٱلۡيَوۡمَۖ لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ ٱلۡقَهَّارِ١٦ ٱلۡيَوۡمَ تُجۡزَىٰ كُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا كَسَبَتۡۚ لَا ظُلۡمَ ٱلۡيَوۡمَۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ﴾[غافر: ١٦-١٧]
«روزی که (همۀ) آنان آشکار شوند، چیزی از آنها بر الله پوشیده نخواهد ماند، (الله میفرماید:) امروز فرمانروایی از آن کیست؟ (آنگاه خودش میفرماید:) از آنِ الله یگانه قهّار است.امروز هر کس به (موجب) آنچه کرده است، پاداش داده میشود. امروز هیچ ستمی نیست، بیگمان الله زودشمار است.»
﴿ٱلۡقَهَّارِ﴾؛ یعنی پروردگاری که بر تمامی موجودات مسلّط و غالب است، مخلوقات در برابر او خاضع و فرمانبردارند؛ بویژه در آن روزی که چهرهها در برابر ذات زنده و باقی پروردگار، متواضع و فروتن گردند.
همۀ موارد ششگانهای که بیان شد، به روشنی بیانگر تلازم و وابستگی میان دو اسم «واحد» و «قهّار» است و بنابراین آفریدگار واحد و یگانه، قطعاً قهّار، و پروردگار قهّار، قطعاً و حتما واحد و یکتاست و این مطلب، بدون تردید شرک و انتخاب خدایان را باطل و رد میکند.
ابن قیّم / در اثبات این معنا میگوید: «قهّار قطعاً واحد است، زیرا اگر همتایی داشته باشد و بر آن غالب نباشد، که به طور کلّی قاهر نمیشود. و اگر بر آن چیره شود، که همتایش نیست و از این رو، قهّار واحد و یگانه است.»[٢٥١]
با این توضیح، تلازم میان توحید و ایمان به نام مبارک «قهّار» روشن میگردد و کسی که اقرار به یگانگی الله در قهر و غلبه کند، باید در عبادت نیز او تعالی را یگانه بداند و فقط او را عبادت کند و بر این اساس، فساد شرک اثبات میگردد، زیرا چگونه امکان دارد که مخلوقِ آفریدهشده از خاک، همتا و همانند پروردگار جهانیان باشد؟! و چگونه امکان دارد که مخلوقاتِ مغلوب و مقهور، با پروردگار یگانه و قهّار یکسان باشند؟! الله ـ از آنچه آنان شرک میورزند و توصیف میکنند، مبرّا و برتر است.
[٢٤٩]- تیسیر الکریم الرّحمن، ص ٤١٥.
[٢٥٠]- همان، ص ٧١٦.
[٢٥١]- الصّواعق المرسلة، ج ٣، ص ١٠٣٢.