شناخت و شرح معانی اسماء الله

فهرست کتاب

٧١. طیّب

٧١. طیّب

این اسم، در حدیثی که ابوهریره  س روایت می‌کند، آمده است؛ او می‌گوید که رسول الله  ج فرمودند: «أيُّهَا النَّاسُ إنَّ اللَّه طيِّبٌ لا يقْبلُ إلاَّ طيِّبا، وَإنَّ اللَّه أمَر المُؤمِنِينَ بِمَا أمَر بِهِ المُرْسلِين»؛ «ای مردم! همانا الله پاک است و فقط [عمل] پاک را می‌پذیرد و الله متعال مؤمنان را به آنچه پیامبران را بدان فرمان داده، دستور داده است.» یعنی می‌فرماید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلرُّسُلُ كُلُواْ مِنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ وَٱعۡمَلُواْ صَٰلِحًاۖ إِنِّي بِمَا تَعۡمَلُونَ عَلِيمٞ[المؤمنون: ٥١]

«ای پیامبران! از (غذاهای) پاکیزه بخورید و کار شایسته انجام دهید، همانا من به آنچه انجام می‌دهید، آگاهم.»

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُلُواْ مِن طَيِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰكُمۡ[البقرة: ١٧٢]

«ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! از چیزهای پاکیزه‌ای که روزی شما کرده‌ایم بخورید.»

سپس پیامبر  ج از مردی گفتند که سفرش را طولانی کرده، پریشان‌موی و غبارآلود است و دست‌هايش را به سمت آسمان بلند می‌کند و می‌گويد: ای پروردگارم! ای پروردگارم! در حالی که خوردنی‌اش حرام، آشاميدنی‌اش حرام و پوشاکش حرام بوده و با حرام تغذيه شده است! پس چگونه دعایش پذيرفته می‌شود؟![٢٧٨]

طیّب: یعنی اینکه الله از تمامی عیوب و نواقص منزّه است، چون طیب در اصل، به معنای پاکی و خالی‌بودن از پلیدی است و الله متعال همواره از لحاظ ذات، صفات و افعالش کامل بوده و خواهد بود و سخنانش برخاسته از کمال اوست، زیرا الله ـ کامل بوده و کاری را که شایستۀ او باشد، انجام داده است و از این رو، اسماء و صفات الهی بیانگر آنچه او انجام می‌دهد و می‌فرماید و نیز آنچه انجام نمی‌دهد و نمی‌فرماید، است، که همانا الله  أ آنچه را که باعث کمال و عظمتش است، انجام می‌دهد و می‌فرماید، ولی آنچه را که با کمالش متناقض و مخالف باشد، انجام نمی‌دهد و نمی‌فرماید.

سخن نمازگزار در هنگام تشهّد که می‌گوید: «الطّیِّبات»، متناسب با این مفهوم و دلالت نام مبارک «طیّب» است.

ابن قیّم  / می‌گوید: «و این سخن نمازگزار که می‌گوید: «الطّیِّبات»، که صفت موصوف محذوف است؛ یعنی سخنان، افعال، صفات و نام‌های طیّب و پاک، فقط از الله یگانه است، زیرا او طیّب، افعالش طیّب، صفاتش پاک‌ترین صفات، نام‌هایش پاک‌ترین نام‌ها و «طیّب» یکی از نام‌های اوست، فقط عمل پاک از او صادر می‌شود، فقط اعمال پاک به سویش بالا می‌رود و به او تعالی نزدیک می‌شود، پس سخنانش پاک است و سخنان پاک و طیّب، به سویش بالا می‌برد، عملش پاک است و اعمال پاک به سویش بالا می‌رود. بنابراین تمامی‌ها پاکی‌ها از آنِ اوست و به او تعالی نسبت داده می‌شود، از او صادر می‌گردد و به او ختم می‌شود. پیامبر  ج فرمودند: «إنَّ اللَّه طيِّبٌ لا يقْبلُ إلاَّ طيِّبا»؛ «بدون تردید الله پاک است و فقط [عمل] پاک را می‌پذیرد.»

در حدیث مربوط به تعویذ بیمار، که ابوداود و دیگران آن را روایت کرده‌اند، چنین آمده است: «أنتَ رَبُّ الطّیِّبینَ»[٢٧٩]؛ «تو پروردگار پاکان هستی.» فقط بندگان پاک همراه الله می‌شوند، چنانکه به بهشتیان می‌گویند:

﴿سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمۡ طِبۡتُمۡ فَٱدۡخُلُوهَا خَٰلِدِينَ[الزّمر: ٧٣]

«سلام بر شما پاکیزه بوده‌اید (خوش باشید) پس جاودانه به آن (بهشت) وارد شوید.»

الله متعال از لحاظ شرعی و قدری، حکم نموده است که پاکی‌ها از افراد پاک هستند و از آنجا که او تعالی به طور کل، پاک است، پس تمامی سخنان، افعال، صفات و نام‌های پاک از آنِ اوست و کس دیگری مستحقّ آن‎ها نیست، بلکه پاکی هر چیزی برخاسته از پاکی اوست و از آثار آن به شمار می‌رود و این تحیّت پاک فقط شایستۀ الله است..»[٢٨٠]

این سخن پیامبر  ج که فرمودند: «إنَّ اللَّه طيِّبٌ لا يقْبلُ إلاَّ طيِّبا»، نشان می‌دهد که الله ـ فقط اعمال و سخنان پاک را می‌پذیرد و از این رو، انسان مؤمن، فقط عمل صالح انجام می‌دهد، سخن نیک و پاک می‌گوید، روزیِ پاک و حلال به دست می‌آورد، مال پاک را صدقه می‌دهد، زیرا اعمال و سخنان و اعتقادات، متّصف به پاکی می‌شوند و هر یک از این موارد، تقسیم به پاک یا ناپاک می‌شوند، چنانکه الله متعال می‌فرماید:

﴿قُل لَّا يَسۡتَوِي ٱلۡخَبِيثُ وَٱلطَّيِّبُ وَلَوۡ أَعۡجَبَكَ كَثۡرَةُ ٱلۡخَبِيثِۚ[المائدة: ١٠٠]

«بگو: ناپاک و پاک یکسان نیست هر چند فراوانی ناپاک‌، تو را شگفت‌زده کند.»

دین حنیف به کلّی از لحاظ اعتقادی، احکام و آداب، دینی پاک است؛ اعتقاداتش مربوط به ایمان به الله، فرشتگان، کتاب‌های آسمانی، پیامبران، روز قیامت و تقدیر؛ خیر و شر می‌شود، که عقایدی صحیح بوده و دل‌ها با آن‎ها آرام می‌گیرند و نفس‌ها خوش می‌شوند و کسی که به این موارد چنگ زند و به آن‎ها معتقد باشد، به برترین هدف و خواسته می‌رسد. همچنین احکام و آداب اسلامی، پاک‌ترین احکام و آدابند و باعث صلاح دین و دنیا و آخرتند و در نبود آن‌ها، هیچ خیر و صلاحی نیست.

الله   سخنان را تقسیم به پاک و ناپاک کرده و فرموده است:

﴿أَلَمۡ تَرَ كَيۡفَ ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا كَلِمَةٗ طَيِّبَةٗ كَشَجَرَةٖ طَيِّبَةٍ[إبراهيم: ٢٤]

«آیا ندیدی که الله چگونه مثل زده است؟ کلمۀ طیّبه (توحید و گفتار پاکیزه) همچون درخت طیّبه [و پاکی] است.»

﴿وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٖ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ[إبراهيم: ٢٦]

«و مثل کلمۀ خبیثه (شرک و گفتار پلید) همچون درخت پلید (و ناپاکی) است.»

﴿إِلَيۡهِ يَصۡعَدُ ٱلۡكَلِمُ ٱلطَّيِّبُ[فاطر: ١٠]

«سخن پاکیزه به سوی او بالا می‌رود.»

الله در توصیف پیامبر  ج می‌فرماید که او پاکی‌ها را حلال و ناپاکی‌ها را حرام اعلام می‌کند و نیز مؤمنان را توصیف به طیّب و پاک می‌کند:

﴿ٱلَّذِينَ تَتَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ طَيِّبِينَ[النّحل: ٣٢]

«(همان) کسانی ‌که فرشتگان (رحمت) جانشان را می‌گیرند در حالی‌ که پاکند.»

فرشتگان در زمان مرگ می‌گویند: «اخرُجِي أیّتُها النّفس الطّیّبة کانَت في الجَسَدِ الطّیّب»[٢٨١]؛ «ای نفس پاکی که در آن بدن پاک بودی! خارج شو.» علاوه بر این، فرشتگان در زمان ورودشان به بهشت، به آنان سلام می‌کنند و می‌گویند:

﴿طِبۡتُمۡ فَٱدۡخُلُوهَا خَٰلِدِينَ[الزّمر: ٧٣]

«پاکیزه بوده‌اید (خوش باشید) پس جاودانه به آن (بهشت) وارد شوید.»

در حدیثی آمده است که هر گاه انسان مؤمن برادر ایمانی‌اش را دیدار می‌کند، فرشتگان به او می‌گویند: «طِبْت وطَابَ ممْشَاك، وَتَبَوَّأْتَ مِنَ الجنَّةِ منْزِلاً»[٢٨٢]؛ «خوشا به حالت [خوب کردی] و رفتنت نیک است و در بهشت، منزلی [برای خود] مهیّا کردی.»

بنابراین تمامی اعضای مؤمن؛ همچون قلب، زبان و جسم او پاک است به سبب آرامشی که در دل وی بر اثر ایمان به وجود آمده و ذکری که بر زبانش جاری گشته و اعمال صالحی که بر اعضایش به وجود آمده است، که تمامی این‌ها نتیجۀ ایمان و از آثار و نتایج نام مبارک «طیّب» است.

اگر فرد مؤمن در این دنیا، از لحاظ اعتقادی، کردار و گفتار، پاک باشد، الله متعال در روز قیامت، وی را با واردکردن به سرای پاکان گرامی می‌دارد؛ سرایی که فقط انسان‌های پاک وارد آن می‌شوند، چنانکه می‌فرماید:

﴿ٱلَّذِينَ تَتَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمُ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ[النّحل: ٣٢]

«(همان) کسانی‌ که فرشتگان (رحمت) جانشان را می‌گیرند در حالی ‌که پاکند، (به آنان) می‌گویند: سلام بر شما، به سبب آنچه می‌کردید، به بهشت وارد شوید.»

﴿وَسِيقَ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ رَبَّهُمۡ إِلَى ٱلۡجَنَّةِ زُمَرًاۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُوهَا وَفُتِحَتۡ أَبۡوَٰبُهَا وَقَالَ لَهُمۡ خَزَنَتُهَا سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمۡ طِبۡتُمۡ فَٱدۡخُلُوهَا خَٰلِدِينَ[الزمر: ٧٣]

«و کسانی ‌که از پروردگار‌شان ترسیده‌اند، گروه‌گروه به بهشت برده می‌شوند، تا وقتی به (کنار) آن رسند و در‌هایش گشوده شود و نگهبانانش به آنان گویند: سلام بر شما پاکیزه بوده‌اید (خوش باشید) پس جاودانه به آن (بهشت) وارد شوید.»

الله ـ پس از سخن دربارۀ پاکی آنان، با آوردن حرف «فاء» خبر از ورودشان به بهشت داد، که این نشان می‌دهد پاکی آنان سبب ورودشان به بهشت است؛ یعنی چون پاک بودید، به شما گفته می‌شود که وارد بهشت شوید.

مؤمنانی که در روز قیامت، گناهان و اشتباهاتی داشته باشند، این گناهان در سرای آخرت با توبه و استغفار از بین نمی‌رود، بلکه – اگر الله آن‎ها را نبخشد- انسان مؤمنِ گنهکار از ورود به بهشت محروم می‌شود تا زمانی که از آن گناهان پاک گردد و در صورتی که حضور در روز قیامت و ترس و سختی‌های آن روز، وی را پاک نکند، باید که وارد دوزخ شود تا پلیدی گناهانش در آنجا از بین برود و وی پاک گردد، سپس از دوزخ بیرون آورده می‌شود و وارد بهشت می‌گردد.

امّا کافران تا ابد به دوزخ برده می‌شوند، زیرا جهنّم سرای گفتار، کردار، نوشیدنی‌ها و خوردنی‌های پلید و سرای افراد خبیث و ناپاک است. الله   می‌فرماید:

﴿لِيَمِيزَ ٱللَّهُ ٱلۡخَبِيثَ مِنَ ٱلطَّيِّبِ وَيَجۡعَلَ ٱلۡخَبِيثَ بَعۡضَهُۥ عَلَىٰ بَعۡضٖ فَيَرۡكُمَهُۥ جَمِيعٗا فَيَجۡعَلَهُۥ فِي جَهَنَّمَۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ[الأنفال: ٣٧]

«تا الله پلید را از پاک جدا سازد و پلیدان را روی هم بگذارد، آنگاه همگی را متراکم سازد، و سپس یکجا در دوزخ قرار دهد، این‌ها همان زیانکاران (واقعی) هستند.»

بنابراین در روز قیامت، سه نوع منزل وجود دارد: ١. سرای پاکی محض برای کسانی که کاملا پاک و خالی از هر نوع پلیدی و خباثتی آمده باشند؛ یعنی همان افرادی که دارای ایمانی کامل هستند. ٢. سرای ناپاکی محض برای کسانی که با پلیدی و خباثت آمده‌اند و هیچ نوع پاکی با خود ندارند؛ یعنی کافران. ٣. سرای کسانی که هم پاکی و هم پلیدی دارند؛ یعنی همان موحّدان گنهکار، که وقتی وارد آتش شوند، تا ابد در آنجا نمی‌مانند، بلکه به اندازۀ اعمال ناپاکشان عذاب می‌شوند، سپس از آنجا بیرون شده و وارد بهشت می‌گردند و پس از آن، فقط دو سرا باقی می‌ماند: سرای پاکی محض و سرای خبث و ناپاکی محض.

پروردگارا! ما را از بندگان پاک خود بگردان؛ کسانی که در روز قیامت به آنان گفته می‌شود:

﴿ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡكُمۡ وَلَآ أَنتُمۡ تَحۡزَنُونَ[الأعراف: ٤٩]

«به بهشت داخل شويد، نه ترسی بر شماست و نه شما اندوهگين می‌شويد.»

[٢٧٨]- صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ١٠١٥.

[٢٧٩]- ابوداود، شمارۀ حدیث: ٣٨٩٢؛ نسائی در «عمل الیوم واللّیلة»، شمارۀ حدیث: ١٠٤٦؛ حاکم، ج ١، ص ٣٤٤؛ و دیگران، به روایت ابو درداء  س. اسناد این روایت بسیار ضعیف است به سبب زیاده بن محمّد انصاری، که بخاری، نسائی و ابوحاتم دربارۀ او گفته‌اند: «روایاتش ناپسند و غیر قابل قبول است.» ابن عدی می‌گوید: «فقط دو یا سه حدیث می‌دانم که از وی نقل شده است و به این اندازه، نمی‌شود توجّه کرد.»؛ نک: تهذیب الکمال، ج ٩، ص ٥٣٤؛ و نیز: ضعیف التّرغیب از آلبانی، شمارۀ حدیث: ٢٠١٣.

[٢٨٠]- کتاب: الصّلاة وحکم تارکها، ابن قیّم، صص ١٨٢- ١٨٣.

[٢٨١]- مسند احمد، ج ٢، ص ٣٦٤؛ سنن ابن ماجه، شمارۀ حدیث: ٤٢٦٢، به روایت ابو هریره  س. اسناد این روایت صحیح است.

[٢٨٢]- مسند احمد، ج ٢، ص ٣٤٤؛ جامع التّرمذی، شمارۀ حدیث: ٢٠٠٨؛ سنن ابن ماجه، شمارۀ حدیث: ١٤٤٣؛ صحیح ابن حبان، شمارۀ حدیث: ٢٩٦١، به روایت ابوهریره  س. در اسناد این روایت، نوعی ضعف است، ولی شواهد دیگری در تأیید آن وجود دارد و از این رو، آلبانی  / آن را در «صحیح التّرغیب»، شمارۀ حدیث: ٣٤٧٤ صحیح دانسته است.