شناخت و شرح معانی اسماء الله

فهرست کتاب

٦١. غالب و نصیر

٦١. غالب و نصیر

نام مبارک «غالب» در یک آیه بیان شده است:

﴿وَٱللَّهُ غَالِبٌ عَلَىٰٓ أَمۡرِهِۦ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ[يوسف: ٢١]

«و الله بر کارش چیره است، ولی بیشتر مردم نمی‌دانند.»

امّا نام «نصیر» در ٤ آیه آمده است:

﴿فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَوۡلَىٰكُمۡۚ نِعۡمَ ٱلۡمَوۡلَىٰ وَنِعۡمَ ٱلنَّصِيرُ[الأنفال: ٤٠]

«پس بدانید که الله سرپرست (و مولای) شماست، چه نیکو سرپرست و چه نیکو یاوری است!»

﴿وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ نَصِيرٗا[النّساء: ٤٥]

«و کافی است که الله یاور (شما) باشد.»

﴿وَٱعۡتَصِمُواْ بِٱللَّهِ هُوَ مَوۡلَىٰكُمۡۖ فَنِعۡمَ ٱلۡمَوۡلَىٰ وَنِعۡمَ ٱلنَّصِيرُ[الحج: ٧٨]

«و به الله تمسّک جویید، که او مولای شماست، چه خوب مولا و چه خوب یاوری است!»

﴿وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ هَادِيٗا وَنَصِيرٗا[الفرقان: ٣١]

«و پروردگارت برای راهنمایی و یاری (تو) کافی است.»

غالب: یعنی پروردگاری که هر آنچه بخواهد انجام می‌دهد، هیچ چیز بر او چیره و غالب نمی‌شود، هیچ مانع و بازدارنده‌ای در برابر حکمش نیست و هیچ کس نمی‌تواند آنچه را که او حکم و اراده کرده است، رد یا منع نماید.

قرطبی  / می‌گوید: «پس بر هر مکلّفی لازم است که بداند الله ـ به طور کلّی و مطلق، غالب است و هر کس که به او تمسّک جوید، پیروز و چیره می‌گردد هر چند تمامی آنچه در زمین وجود دارند، خواستار کمک و یاری الله گردند، چنانکه می‌فرماید:

﴿كَتَبَ ٱللَّهُ لَأَغۡلِبَنَّ أَنَا۠ وَرُسُلِيٓۚ[المجادلة: ٢١]

«الله مقرّر داشته است که یقیناً من و رسولانم پیروز می‌شویم.»

و کسی که از الله روی گرداند و به غیر او تمسّک جوید، قطعاً مغلوب و شکست‌خورده و گرفتار ریسمان‌های شیطان خواهد شد.»[٢٣٣]

نصیر: یعنی ذاتی که کمک و یاری به بندگانش را بر عهده گرفته و ضامن تأیید دوستانش و دفاع از آنان است. پیروزی و یاری فقط از جانب الله بوده و فقط بر اثر فضل و احسان الهی حاصل می‌شود. بنابراین پیروز و موفّق کسی است که الله وی را یاری می‌دهد، زیرا او تعالی تنها یاری‌گر و حافظ بندگان است. در قرآن کریم می‌خوانیم:

﴿وَمَا ٱلنَّصۡرُ إِلَّا مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَكِيمِ[آل‌عمران: ١٢٦]

«و نصر و پیروزی فقط از جانب الله توانمند حکیم است.»

﴿إِن يَنصُرۡكُمُ ٱللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمۡۖ وَإِن يَخۡذُلۡكُمۡ فَمَن ذَا ٱلَّذِي يَنصُرُكُم مِّنۢ بَعۡدِهِۦۗ[آل‌عمران: ١٦٠]

«اگر الله شما را یاری کند، هیچ کس بر شما پیروز نخواهد شد و اگر شما را به خود وا گذارد (و یاریتان نکند)، پس چه کسی بعد از او شما را یاری خواهد کرد؟!»

﴿أَمَّنۡ هَٰذَا ٱلَّذِي هُوَ جُندٞ لَّكُمۡ يَنصُرُكُم مِّن دُونِ ٱلرَّحۡمَٰنِۚ[الملك: ٢٠]

«آیا این چه کسی است که لشکر شماست، که به جای (الله) رحمان شما را یاری می‌کند؟!»

﴿وَمَا لَكُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِن وَلِيّٖ وَلَا نَصِيرٍ[البقرة: ١٠٧]

«و جز الله سرپرست و یاوری برای شما نیست.»

﴿وَكَانَ حَقًّا عَلَيۡنَا نَصۡرُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ[الرّوم: ٤٧]

«و یاری‌دادن مؤمنان بر (عهدۀ) ما بود.»

الله ـ در آیات متعدّدی، از فضل و احسان خود بر پیامبران نام می‌برد که آنان را یاری و تأیید کرده است:

﴿إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَيَوۡمَ يَقُومُ ٱلۡأَشۡهَٰدُ[غافر: ٥١]

«یقیناً ما پیامبران خود و کسانی را که ایمان آورده‌اند، در زندگی دنیا و روزی ‌که گواهان (برای گواهی) برخیزند، یاری می‌کنیم.»

﴿لَقَدۡ نَصَرَكُمُ ٱللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٖ[التّوبة: ٢٥]

«به راستی که الله شما را در جاهای زیادی یاری کرد.»

﴿وَلَقَدۡ مَنَنَّا عَلَىٰ مُوسَىٰ وَهَٰرُونَ١١٤ وَنَجَّيۡنَٰهُمَا وَقَوۡمَهُمَا مِنَ ٱلۡكَرۡبِ ٱلۡعَظِيمِ١١٥ وَنَصَرۡنَٰهُمۡ فَكَانُواْ هُمُ ٱلۡغَٰلِبِينَ[الصّافات: ١١٤-١١٦]

«و قطعاً (ما) بر موسی و هارون منّت نهادیمو آن دو و قومشان را از اندوه بزرگ نجات دادیمو یاریشان کردیم، پس آنان پیروز شدند.»

همچنین خبر می‌دهد که پیامبران علیهم السلام فقط از الله درخواست یاری و کمک می‌کردند و به او پناه می‌بردند؛ مثلا سیّدنا نوح این گونه دعا کرد:

﴿رَبِّ ٱنصُرۡنِي بِمَا كَذَّبُونِ[المؤمنون: ٢٦]

«پروردگارا! مرا در برابر تکذیب آنان یاری کن.»

لوط  ÷ گفت:

﴿رَبِّ ٱنصُرۡنِي عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡمُفۡسِدِينَ[العنكبوت: ٣٠]

«پروردگارا! مرا بر قوم مفسدان یاری فرما.»

پیامبر اسلام  ج و مؤمنان چنین دعا می‌کنند:

﴿أَنتَ مَوۡلَىٰنَا فَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ[البقرة: ٢٨٦]

«تو مولا و سرور ما هستی، پس ما را بر گروه کافران پیروز گردان.»

در سنن ابی داود، ترمذی و سایر کتاب‌های حدیثی،[٢٣٤] از انس بن مالک  س روایت شده است که پیامبر  ج هنگام رویارویی با دشمن می‌فرمودند: «اللَّهُمَّ أنت عضُدِي ونَصِيري، بِك أَجُول، وبِك أصول، وبِكَ أُقاتِل»؛ «الهی! تو مددکار و یاری‌دهندۀ من هستی، با [کمک] تو حرکت می‌کنم و با [یاری] تو بر دشمن حمله می‌برم و با [کمک] تو می‌جنگم.»

الله تعالی خبر می‌دهد که کافران هیچ یاور و یاری‌گری ندارند:

﴿فَأَمَّا ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فَأُعَذِّبُهُمۡ عَذَابٗا شَدِيدٗا فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِ وَمَا لَهُم مِّن نَّٰصِرِينَ[آل‌عمران: ٥٦]

«اما کسانی‌ که کافر شدند، در دنیا و آخرت آنان را به عذابی سخت عذاب می‌کنم و برایشان یاورانی نیست.»

﴿بَلِ ٱتَّبَعَ ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ أَهۡوَآءَهُم بِغَيۡرِ عِلۡمٖۖ فَمَن يَهۡدِي مَنۡ أَضَلَّ ٱللَّهُۖ وَمَا لَهُم مِّن نَّٰصِرِينَ[الرّوم: ٢٩]

«بلکه ستمکاران بدون علم و آگاهی از هوی و هوس‌های خود پیروی کردند، پس کسی را که الله گمراه کرده است چه کسی هدایت می‌کند؟! و برایشان هیچ یاوری نخواهد بود.»

﴿وَكَأَيِّن مِّن قَرۡيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةٗ مِّن قَرۡيَتِكَ ٱلَّتِيٓ أَخۡرَجَتۡكَ أَهۡلَكۡنَٰهُمۡ فَلَا نَاصِرَ لَهُمۡ[محمّد: ١٣]

«و چه بسیار شهرهایی که (مردم) آن‎ها از (مردم) شهر تو که بیرونت کرده‌اند، توانمند‌تر بودند، ما هلاکشان کردیم، پس هیچ یاوری نداشتند.»

پروردگار جهان به مؤمنان می‌فرماید:

﴿وَلَوۡ قَٰتَلَكُمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَوَلَّوُاْ ٱلۡأَدۡبَٰرَ ثُمَّ لَا يَجِدُونَ وَلِيّٗا وَلَا نَصِيرٗا٢٢ سُنَّةَ ٱللَّهِ ٱلَّتِي قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلُۖ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ ٱللَّهِ تَبۡدِيلٗا[الفتح: ٢٢-٢٣]

«و اگر کسانی‌ که کافر شدند، با شما می‌جنگیدند، یقیناً پشت می‌کردند (و از میدان می‌گریختند)، آنگاه یار و یاوری نمی‌یافتند.(این) سنّت الهی است، که پیش از این (نیز) گذشته است و برای سنّت الله هرگز دگرگونی نخواهی یافت.»

این آیه خطاب به مؤمنانی است که حقایق ظاهری و باطنی ایمان را رعایت کرده‌اند؛ یعنی آنان پیروز و رستگارند و در دنیا و آخرت، عاقبت و سرانجام خوب و شایسته‌ای دارند.

به همین سبب، تا زمانی که مؤمنان برای تحقیق ایمان واقعی تلاش نکنند و اسباب و مقدّمات پیروزی بر دشمنان را به کار نگیرند، پیروز و یاری نخواهند شد، بلکه به سبب گناهان و کوتاهی‌هایی که دارند، دشمنانشان بر آنان مسلّط خواهند شد.

شیخ الإسلام ابن تیمیّه  / می‌گوید: «هر گاه کافران پیروز و غالب شوند، قطعاً به سبب گناهان مؤمنانی بوده که ایمانشان ناقص است و هر گاه ایمانشان را کامل کنند و توبه نمایند، الله   آنان را پیروز می‌گرداند، چنانکه می‌فرماید:

﴿وَلَا تَهِنُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَنتُمُ ٱلۡأَعۡلَوۡنَ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ[آل‌عمران: ١٣٩]

«و سست نشوید و اندوهگین نگردید و شما برترید اگر مؤمن باشید.»

﴿أَوَلَمَّآ أَصَٰبَتۡكُم مُّصِيبَةٞ قَدۡ أَصَبۡتُم مِّثۡلَيۡهَا قُلۡتُمۡ أَنَّىٰ هَٰذَاۖ قُلۡ هُوَ مِنۡ عِندِ أَنفُسِكُمۡۗ[آل‌عمران: ١٦٥]

«آیا هنگامی ‌که مصیبتی (در جنگ احد) به شما رسید، در حالی ‌که دو برابر آن را (در جنگ بدر به کافران) رسانده بودید، گفتید: این (مصیبت) از کجاست؟ بگو: آن از جانب خودتان است.»[٢٣٥]

بنابراین بندگان برای پیروزی بر دشمنِ ظاهری، نیاز دارند که با دشمن باطنی؛ یعنی نفسی که به بدی فرمان می‌دهد و نیز علیه شیطان، مبارزه کنند، زیرا اگر بر این‌ها پیروز نشوند، هرگز علیه دشمن ظاهری هم یاری نخواهند شد.

ابن قیّم  / در تفسیر آیۀ: ﴿وَٱلَّذِينَ جَٰهَدُواْ فِينَا لَنَهۡدِيَنَّهُمۡ سُبُلَنَاۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَمَعَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ[العنكبوت: ٦٩]؛ «و کسانی ‌که در راه ما (کوشش و) جهاد کنند، قطعاً آنان را به راه‌های خویش هدایت می‌کنیم و یقیناً الله با نیکوکاران است.»، می‌گوید: «الله متعال هدایت را مشروط به جهاد کرد و از این رو، هدایت‌یافته‌ترین مردم کسانی هستند که بیشتر از همه جهاد کنند و مهم‌ترین جهاد، جهاد با نفس و تمایلات نفسانی و جهاد با شیطان و دنیاست. کسی که برای رضای الله، با این ٤ دشمن مبارزه کند، الله  أ او را به راه‌ها و اسباب رضایتش که انسان را به بهشت الهی می‌رساند، رهنمون می‌کند، امّا کسی که جهاد را ترک نماید، به همان اندازه که از این کار سر باز می‌زند، از هدایت محروم می‌شود... . فردی می‌تواند علیه دشمن ظاهری پیروز شود که با این دشمنان باطنی مبارزه کند و اگر بر آن‎ها پیروز شود، بر دشمن ظاهری هم پیروز می‌گردد.»[٢٣٦]

وی می‌گوید: «هر گاه ایمان ضعیف شود، دشمنِ انسان به همان اندازه که ایمان ناقص می‌شود، علیه وی قدرت پیدا می‌کند و از آنجا که برخی مردم طاعت الهی را رها کرده‌اند، دشمنانشان بر آنان مسلّط شده‌اند. فرد مؤمن هر جا باشد تا زمانی که حقیقت ایمان و اسباب آن را در ظاهر و باطن رعایت کند، با عزّت، بزرگ، تأییدشده، پیروز، تحت حمایت و دفاع پروردگار است هر چند تمامی جهانیان علیه او به پا خیزند. الله   به مؤمنان فرموده است:

﴿فَلَا تَهِنُواْ وَتَدۡعُوٓاْ إِلَى ٱلسَّلۡمِ وَأَنتُمُ ٱلۡأَعۡلَوۡنَ وَٱللَّهُ مَعَكُمۡ وَلَن يَتِرَكُمۡ أَعۡمَٰلَكُمۡ[محمّد: ٣٥]

«پس (ای مؤمنان!) هرگز (هنگام جهاد) سست نشوید و (دشمنان را) به صلح و آشتی دعوت نکنید در حالی ‌که شما برتر هستید و الله با شماست و (چیزی از پاداش) اعمالتان را نخواهد کاست.»

این تضمین بر اثر ایمان و اعمالشان است؛ ایمان و اعمالی که لشکری از لشکریان الهی بوده و الله آنان را بدین سبب حفاظت می‌کند و ایمان و عملشان را تباه و بیهوده نمی‌گرداند، امّا اعمال کافران را باطل و بی‌فایده می‌گرداند، چون برای غیر الله انجام شده و موافق با امر و فرمان او نبوده است.»[٢٣٧]

بنابراین از الله ـ درخواست می‌کنیم که احوال مسلمانان را اصلاح کند، آنان را از شرّ دشمنانشان حفاظت نماید، امنیّت و ایمان مسلمانان را پایدار بگرداند، ستم کافران را از آنان دور کند، که قطعاً خشم و غضب او بسیار شدید است. و نیز دعا می‌کنیم که دین خود را عزّت دهد، کلمۀ توحید را پیروز گرداند و ما را بر قوم کافر یاری دهد، چون الله تعالی حافظ کسانی است که به او پناه ببرند و برایشان کافی است، که او تعالی بهترین مولا و بهترین یاور است!

[٢٣٣]- الأسنی في شرح أسماء الله الحسنی، ج ١، ص ٢١٩.

[٢٣٤]- ابوداود، شمارۀ حدیث: ٦٢٣٢؛ سنن ترمذی، شمارۀ حدیث: ٣٥٨٤، ترمذی آن را حسن می‌داند؛ نک: صحیح ابی داود از آلبانی، شمارۀ حدیث: ٢٢٩١.

[٢٣٥]- الجواب الصّحیح لمن بدّل دین المسیح، ج ٦، ص ٤٥٠.

[٢٣٦]- الفوائد، ص ١٠٩.

[٢٣٧]- إغاثة اللّهفان، ج ٢، صص ٩١٣- ٩١٤.