٧٩. رفیق
اسم مذکور، از طریق سنّت ثابت شده است. بخاری در صحیح خود،[٣٣٧] از عروه و او از أمّ المؤمنین عایشه ل روایت میکند که: گروهی از یهودیان نزد پیامبر ج آمدند و گفتند: «السّام علیکم»؛ یعنی در عوض «السّلام»، «السّام» که به معنای مرگ است را به کار بردند، ولی پیامبر ج فقط فرمودند: «وعلیکم» زمانی که أمّ المؤمنین عایشه ل در پاسخشان عرض کرد: «وعلیکم السّام واللّعنة»، رسول الله ج فرمودند: «مَهْلًا يَا عَائِشَةُ، فَإِنَّ اللَّهَ رفیقٌ يُحِبُّ الرِّفْقَ فِي الأَمْرِ كُلِّهِ»؛ «ای عایشه! آرام بگیر که الله تعالی رفیق است و نرمی در هر کاری را دوست دارد.» أمّ المؤمنین عایشه میگوید که من گفتم: مگر نشنیدی که چه گفتند؟! رسول الله ج فرمودند که من گفتم بر شما باد.
مسلم در صحیح خود،[٣٣٨] از عمره دختر عبدالرّحمان و او از عایشه ل روایت میکند که رسول الله ج فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ رَفِيقٌ يُحِبُّ الرِّفقَ، وَيُعْطِي على الرِّفق مالا يُعطي عَلى العُنفِ وَما لا يُعْطِي عَلى ما سِوَاهُ»؛ «همانا الله رفیق [و نرمرفتار] است و نرمی را دوست دارد و به سبب نرمی، پاداشی میدهد که به درشتخویی و غیر آن نمیدهد.»
در احادیث فوق، صراحتا نام مبارک «رفیق» بیان شده و الله أ متّصف به صفت رفق شده است و نیز اینکه الله متعال این صفت را به طور کامل و برتر و به گونهای که شایستۀ جلال و کمال او باشد، دارد.
رفق: به معنای نرمی و آسانگیری و آرامش در امور است، که متضادّ آن سختگیری و درشتخویی است. بنابراین «رفیق» از «رفق» که به معنای درنگ در امور است، گرفته شده و الله تعالی در قضا و قدر، افعال، دستورات، احکام، دین و شریعتش، رفیق و مهربان است.
همچنین الله ﻷ تمامی مخلوقات را به تدریج و بر اساس حکمت و رفق خود آفرید هر چند میتوانست که همۀ آنها را یکدفعه و در یک لحظه به وجود آورد. این دلیل و نشانۀ حلم، حکمت، علم و لطف الهی است. از صحابه ش نقل شده است که آنان الله را به سبب درنگ در آفرینش و تغییر دائمی مخلوقات و اینکه آنها را به یک شکل نیافریده و نمیآفریند، حمد و ستایش میکردند.
ابن ابی الدّنیا با سندی جیّد، از حسن بصری نقل میکند که: «یاران پیامبر ج میگفتند: تمامی ستایشها مخصوص پروردگار رفیق و مهربان است که اگر این آفرینش و مخلوقات را به یک شکل و بدون تغییر میآفرید، قطعاً افراد مردّد و منکران الله میگفتند: اگر این مخلوقات پروردگاری میداشتند، حتما آنها را تغییر میداد. و شما نشانههای زیادی را میبینید که الله ﻷ آنها را تغییر داده و از نو به وجود آورده است؛ مثلا نوری میآورد که مشرق و مغرب را در بر میگیرد و هر گاه بخواهد آن را میبرد و تاریکی میآورد که همه جا را تاریک میگرداند و هر گاه بخواهد، ابری دارای باران، رعد و برق و صاعقه میآفریند و زمانی که اراده نماید، آن را میبرد. سرمایی شدید یا گرمایی سوزان میآورد که جان مردم را بگیرد؛ تا مردم با دیدن نشانهها بدانند که مخلوقات پروردگاری دارند که آنها را تغییر میدهد. همچنین اگر بخواهد دنیا را تمام میکند و آخرت را میآورد.»[٣٣٩]
شیخ الإسلام ابن تیمیّه / میگوید: «صحابه ش این مطلب را دانستند و آن را به مردم بیان کردند و شناختند که تغییر حوادث روزانه دلالت میکند جهان مخلوق است و پروردگاری آن را آفریده و این اتّفاقات را به وجود میآورد.»[٣٤٠]
سپس سخن مذکور از حسن بصری را میآورد و آن را توضیح میدهد.
علاوه بر این، الله ـ در احکام، دستورات و ممنوعاتش، برای بندگان آسان گرفته و آنان را به انجام آنچه در توانشان نیست، مکلّف نکرده است، بلکه از روی مهربانی و رفق و رحمت، انجام دستورات را به اندازۀ توان واجب نموده، بسیاری از اعمال را فقط به سبب مشقّت و سختی، از دوش آنان برداشته و بندگان را مأمور انجام تکالیف به یکدفعه نکرده، بلکه شرایطشان را در نظر گرفته است تا دلها آرام گیرند، سرشتها نرم شوند و فرمانبرداری کامل گردد.
الله أ فرد گنهکار را مهلت میدهد و فورا وی را عذاب نمیکند؛ تا به سوی پروردگارش رجوع نماید، از گناهش توبه کند و به آنچه باعث رشد و صلاح اوست، برگردد. در قرآن کریم چنین آمده است:
﴿وَرَبُّكَ ٱلۡغَفُورُ ذُو ٱلرَّحۡمَةِۖ لَوۡ يُؤَاخِذُهُم بِمَا كَسَبُواْ لَعَجَّلَ لَهُمُ ٱلۡعَذَابَۚ بَل لَّهُم مَّوۡعِدٞ لَّن يَجِدُواْ مِن دُونِهِۦ مَوۡئِلٗا﴾[الكهف: ٥٨]
«و پروردگارت آمرزنده و صاحب رحمت است، اگر به سبب آنچه مرتکب شدهاند، آنان را مؤاخذه میکرد، قطعاً هر چه زودتر عذاب را برایشان میفرستاد، ولی برای آنان موعدی است که هرگز از آن راه فراری نخواهند داشت.»
﴿وَلَوۡ يُؤَاخِذُ ٱللَّهُ ٱلنَّاسَ بِظُلۡمِهِم مَّا تَرَكَ عَلَيۡهَا مِن دَآبَّةٖ وَلَٰكِن يُؤَخِّرُهُمۡ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗىۖ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمۡ لَا يَسۡتَٔۡخِرُونَ سَاعَةٗ وَلَا يَسۡتَقۡدِمُونَ﴾[النّحل: ٦١]
«و اگر الله مردم را به (سبب) ستمشان مؤاخذه میکرد، هیچ جنبندهای را بر روی آن (زمین) باقی نمیگذاشت، ولی آنها را تا زمان معّینی مهلت میدهد، سپس هنگامی که اجلشان فرا رسد، نه ساعتی تأخیر میکنند و نه ساعتی پیشی میگیرند.»
الله متعال میفرماید که اگر مردم را به سبب گناهان و اشتباهاتی که انجام میدهند، مؤاخذه کند، قطعاً به سبب زشتی فراوان آنچه انجام میدهند، آنان را فورا عذاب خواهد کرد، امّا او تعالی حلیم و رفیق است و در عقوبتشان عجله نمیکند، بلکه فرصت و مهلت میدهد.
دین الهی نیز آسان و سرشار از رحمت است. الله بندگانش را فرمان به رفق و مهربانی میدهد، به سبب رفق و نرمی پاداشی میدهد که به سایر امور نمیدهد، رفق و نرمی در هر کاری باشد، آن را زیبا میگرداند، هر کس از رفق محروم شود، از هر خیری محروم میگردد و به همین سبب، بر هر مسلمانی واجب است که در تمامی کارها و شرایطش نرمخو باشد، از عجله، خشونت و تندی دوری نماید، چرا که عجله کار شیطان است و عاقبت آن چیزی جز زیان و پشیمانی نیست. در فضیلت نرمی همین بس که الله رفیق است و رفق و نرمی را میپسندد.
در احادیث پیامبر ج، تشویق به رفق و نرمی در تمامی امور شده است. در صحیح مسلم،[٣٤١] از أمّ المؤمنین عایشه ل روایت شده است که رسول الله ج فرمودند: «إِنَّ الرِّفْقَ لَا يَكُونُ فِي شَيْءٍ إِلَّا زَانَهُ، وَلَا يُنْزَعُ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا شَانَهُ»؛ «همانا نرمی [و مدارا] در هر چیزی [کاری] که باشد، قطعاً باعث زینت آن میشود و از هر چیزی که گرفته شود، حتما سبب عیب [و زشتی] آن میگردد.»
همچنین[٣٤٢] از جریر روایت شده است که پیامبر ج فرمودند: «مَنْ يُحْرَمِ الرِّفْقَ يُحْرمِ الخيْرَ كُلَّهُ»؛ «هر کس از نرمخویی محروم شود، از هر خیری محروم میگردد.» در «المسند»،[٣٤٣] از عایشه ل روایت شده است که رسول الله ج چنین فرمودند: «إنّه مَن أُعطِیَ حَظَّهُ مِنَ الرِّفقٍ فَقَد أُعطِیَ حَظَّهُ مِن خَیرِ الدُّنیا وَ الآخِرَةِ. وَحُسْنُ الْخُلُقِ، وَحُسْنُ الْجِوَارِ، يُعَمِّرَانِ الدِّيَارَ، وَيَزِيدَانِ فِي الْأَعْمَارِ»؛ «همانا به هر کس بهرهای از نرمی داده شود، قطعاً بهرهای از خیر دنیا و آخرت به وی داده شده است. و خوشاخلاقی و خوشهمسایگی باعث آبادانی شهرها و افزایش در عمرها میشود.»
پیامبر ما ج مهربانترین و نرمخوترین مردم بودند، نشانههای مهربانی و نرمی رسول الله ج در سنّتهای ایشان آشکار است و دلایل حلم و بردباری پیامبر ج در سیرت ایشان نمایان است، بلکه بهترین مثالها و نمونهها را برای اثبات و اجرای نرمی و بردباری نشان داد؛ یعنی در رفتار با مردم، دعوت آنان به دین اسلام و برخورد با اشتباهات، چنانکه بخاری و مسلم از انس س روایت میکنند که: همراه رسول الله ج در مسجد نشسته بودیم که یک بادیهنشینی آمد و شروع به ادرارکردن در مسجد کرد. صحابه خواستند مانع او شوند، ولی پیامبر ج فرمودند که رهایش کنید. وقتی ادرارکردن آن مرد تمام شد، پیامبر ج وی را فرا خواندند و به او فرمودند: «إنَّ هذِهِ المسَاجِدَ لا تَصْلُحُ لِشْىءٍ مِنْ هذا الْبوْلِ ولا القَذَر، إنَّمَا هِيَ لِذِكْرِ اللَّه تَعَالى، وقَراءَةِ الْقُرْآنِ»[٣٤٤]؛ «بدون تردید این مساجد برای چیزی از این ادرار و پلیدی، مناسب نیستند، بلکه برای ذکر الله و تلاوت قرآن هستند.» بخاری / [٣٤٥]حدیث فوق را از ابوهریره س روایت میکند و چنین میآورد: رسول الله ج به آنان فرمودند: «دَعُوهُ وَأَرِيقُوا عَلى بَوْلِهِ سَجْلاً مِنْ مَاءٍ، أَوْ ذَنُوباً مِن مَاء، فَإِنَّما بُعِثتُم مُيَسِّرِينَ ولَمْ تُبْعَثُوا مُعَسِّرِينَ»؛ «وی را رها کنید و بر روی ادرارش یک یا چند سطل آب بریزید، که شما برانگیخته شدهاید که آسانگیر و نه سختگیر باشید.»
بنابراین پروردگار ما مهربان و آسانگیر است و نرمی و مدارا را دوست دارد، تمامی احکام دین ما آسان و قابل اجراست، پیامبر ما ج پیشوای مهربانان و نرمخویان بوده و وظیفۀ ماست که در تمامی امور مدارا داشته باشیم و عجله نکنیم و فقط الله یگانه انسان را توفیق میدهد.
[٣٣٧]- شمارۀ حدیث: ٦٩٢٧.
[٣٣٨]- شمارۀ حدیث: ٢٥٩٣.
[٣٣٩]- کتاب المطر والرّعد والبرق والرّیح، از ابن ابی الدّنیا، صص ٨٠- ٨١.
[٣٤٠]- جامع الرّسائل، ج ١، ص ١٣٩.
[٣٤١]- شمارۀ حدیث: ٢٥٩٤.
[٣٤٢]- صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ٢٥٩٢.
[٣٤٣]- ج ٦، ص ١٥٩، با اسنادی صحیح؛ نک: السّلسلة الصّحیحة، شمارۀ حدیث: ٥١٩.
[٣٤٤]- صحیح بخاری، شمارۀ حدیث: ٢٢١؛ صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ٢٨٥. عبارت فوق، در صحیح مسلم آمده است.
[٣٤٥]- صحیح بخاری، شمارۀ حدیث: ٢٢٠.