شناخت و شرح معانی اسماء الله

فهرست کتاب

٤٩. قدّوس و سبّوح

٤٩. قدّوس و سبّوح

نام مبارک «قدّوس» دو مرتبه در قرآن آمده است:

﴿هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡمَلِكُ ٱلۡقُدُّوسُ ٱلسَّلَٰمُ ٱلۡمُؤۡمِنُ ٱلۡمُهَيۡمِنُ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡجَبَّارُ ٱلۡمُتَكَبِّرُۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يُشۡرِكُونَ[الحشر: ٢٣]

«او الله است که جز او معبودی (راستین) وجود ندارد. پادشاه، بی‌نهایت پاک، منزّه (و سالم از هر عیب)، ایمنی‌دهنده، نگهبان پیروزمند، جبّار (جبران‌کننده) و شایستۀ عظمت و بزرگی است. الله پاک و منزّه است از آنچه (برای او) شریک می‌آورند.»

﴿يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ ٱلۡمَلِكِ ٱلۡقُدُّوسِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَكِيمِ[الجمعة: ١]

«آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است تسبیح الله می‌گویند، (الله) که فرمانروا، پاک، پیروزمندِ حکیم است.»

ولی «سبّوح» در احادیث بیان شده است؛ مسلم  / در صحیح خود، از أمّ المؤمنین عایشه  ل روایت می‌کند که رسول الله  ج در رکوع و سجدۀ خویش می‌فرمودند: «سُبُّوحٌ قدُّوسٌ ربُّ الملائِكةِ وَالرُّوحِ»؛ «بسیار منزّه و پاک است پروردگار فرشتگان و روح [جبرئیل].»

پیامبر  ج در حدیث فوق، از تسبیح و تقدیس سخن گفته‌‌اند، چنانکه در آیۀ زیر بیان شده است که فرشتگان تسبیح و تقدیس الله را به جای می‌آورند:

﴿وَنَحۡنُ نُسَبِّحُ بِحَمۡدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَۖ[البقرة: ٣٠]

«و ما تسبیح و حمد تو را به جا می‌آوریم و تو را تقدیس می‌کنیم.»

«سبّوح» و «قدّوس» دو اسم بزرگی هستند که دلالت بر تنزیه الله از نقایص و عیوب، و تبرئۀ او تعالی از هر آنچه با کمال و عظمتش منافات داشته باشد، می‌کند؛ همچون چُرت، خواب، رنج، داشتن پدر و فرزند و غیر آن و نیز منزّه است از اینکه کسی از مخلوقاتش شبیه او باشد یا اینکه او تعالی شبیه کسی باشد. الله متعال منزّه از شبیه و نظیر و همانند است:

﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ[الشّورى: ١١]

«هیچ چیزی همانند او نیست و او شنوای بیناست.»

به طور کلّی، الله از دو مورد منزّه و مبرّاست:

١. الله تعالی از هر آنچه با صفات کمالش منافات داشته باشد، منزّه است، زیرا هر صفتی را به طور کامل و مطلق دارد. الله  أ موصوف به کمال علم و کمال قدرت است و از هر آنچه منافاتی با این صفاتش داشته باشد، منزّه است؛ یعنی از فراموشی، غفلت و از اینکه ذرّه‌ای هر چند کوچک در آسمان‌ها و زمین از او پنهان بماند و از ناتوانی، خستگی و رنج مبرّاست. الله ـ موصوف به کمال حیات و قیّومیت و منزّه از ضدّ آنها؛ یعنی مرگ، چُرت و خواب است. او تعالی متّصف به عدالت و غنای کامل و مبرّا از ستم و نیاز به کسی است. همچنین موصوف به کمال حکمت و رحمت و منزّه از ضدّ آنها؛ یعنی بیهودگی و نادانی است. الله متعال مبرّا و سالم است از اینکه کار یا حکمی را که بر خلاف حکمت و رحمت است، انجام دهد و تشریع نماید. و این گونه تمامی صفات الهی منزّه از آنچه مخالف و متضادّ با آن‎ها باشد، است.

٢. الله متعال شبیه هیچ یک از مخلوقاتش نیست و هرگز شریکی ندارد، امّا تمامی مخلوقات هر اندازه هم که بزرگ و والامقام باشند و به کمال رسند، هرگز در هیچ موردی شبیه و حتّی نزدیک به آفریدگار نخواهند شد، بلکه تمامی صفات مخلوقات در مقایسه با صفات پروردگار، بی‌ارزش و ناچیز است و همۀ معانی و کمالشان از جانب الله است، زیرا او تعالی عقل، شنوایی، بینایی، نیروی ظاهری و باطنی را به مخلوقات داده، آن‎ها را آگاه نموده و راهنمایی کرده و از لحاظ ظاهری و باطنی پرورش داده و کامل کرده است.

بنابراین الله از هر آنچه با صفات مجد، عظمت و کمال منافات داشته باشد و نیز از ضدّ و همتا و همانند منزّه است.

شایسته است که بدانیم تسبیح و تقدیس الله به معنای تبرئه و تنزیه او از هر نوع بدی و عیب است علاوه بر اثبات خصایل نیک و صفات کمال برای الله به گونه‌ای که شایستۀ او باشد.

شیخ الإسلام ابن تیمیّه  / می‌گوید: «امر و فرمان به تسبیح الهی می‌طلبد که از هر نوع عیب و بدی منزّه دانسته شود و خصایل نیکو برایش ثابت گردد و از این رو، مقتضی تنزیه، تحمید، تکبیر و توحید اوست.»[١٨٤]

بر این اساس دانسته می‌شود که باور و عمل معطّله مبنی بر تعطیل‌دانستن صفات و ثابت‌نکردن آن‎ها برای الله و انکار حقایق و معانی صفات الهی به بهانۀ تسبیح و تنزیه او تعالی، در حقیقت تسبیح و تقدیس الهی نیست، بلکه انکار و گمراهی و بهتان است.

ابن رجب  / در توضیح: ﴿فَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ[الحجر: ٩٨] می‌گوید: «یعنی الله متعال را با همان صفاتی که خودش با آن‎ها خود را حمد و ستایش کرده است، تسبیح بگو، زیرا هر تسبیحی پسندیده و مقبول نیست، چنانکه تسبیح معتزله منجر به تعطیل‌دانستن بسیاری از صفات می‌شود.»[١٨٥]

این سخن ابن رجب که می‌گوید: «هر تسبیحی پسندیده نیست.» بسیار اهمّیت دارد، چون تسبیح الله با انکار صفات او و اثبات‌نکردن آن‌ها، هرگز قابل پذیرش و تقدیر نیست، بلکه انجام‌دهندۀ آن بسیار سرزنش و نکوهش می‌شود و از تسبیح‌گویان الله به شمار نمی‌رود، بلکه از معطّله و منکران و سرکشانی است که الله   خودش را منزّه از آنچه آنان می‌گویند و معتقدند، می‌داند، چنانکه فرموده است:

﴿سُبۡحَٰنَ رَبِّكَ رَبِّ ٱلۡعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ١٨٠ وَسَلَٰمٌ عَلَى ٱلۡمُرۡسَلِينَ١٨١ وَٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ[الصّافات: ١٨٠-١٨٢]

«پاک و منزّه است پروردگار تو؛ پروردگار عزّت، از آنچه (مشرکان) توصیف می‌کنند. و سلام بر رسولانو سپاس و ستایش مخصوص الله است که پروردگار جهانیان است.»

الله متعال خودش را از آنچه مخالفانِ پیامبران در توصیف او گفتند، مبرّا دانست، و سلام و درود بر پیامبران که الله ـ را از هر نوع نقص و عیبی منزّه دانستند.

لازم است که تسبیح، تقدیس، تنزیه و تعظیم الهی موافق با دلایل قرآن و سنّت و در پرتو فهم سلف صالح باشد و هرگز جایز نیست که این موارد مبتنی بر تمایلات نفسانی، گمان‌های فاسد و قیاس‌های عقلی بی‌ارزش گردد؛ کاری که صاحبان بدعت و معطّله انجام می‌دهند به گمان اینکه تسبیح و تقدیس الهی را به جای می‌آورند. هر کس در حوزۀ تسبیح و تعظیم پروردگار، بدون هدایتی از جانب الله، بر گرایش‌های خود اعتماد کند، قطعاً در این زمینه منحرف می‌گردد و گرفتار امور باطل و گمراهی‌های مختلفی خواهد شد، امّا هر کس که الله  أ او را در این باره سالم بدارد، قطعاً به راه راست هدایت خواهد شد.

بدون تردید تسبیح الهی طاعتی بزرگ و عبادتی مهم و محبوب به نزد الله متعال و بسیار سنگین در ترازوی اعمال است، چنانکه رسول الله  ج فرمودند: «كَلِمتَانِ خَفِيفَتَانِ عَلى اللِّسان، ثَقيِلَتانِ في المِيزَان، حَبِيبَتَانِ إلى الرَّحْمن: سُبْحان اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ، سُبحانَ اللَّه العظيمِ»[١٨٦]؛ «دو کلمه [یا جمله] بر زبان، خیلی سبک و در ترازوی اعمال، بسیار سنگین و به نزد پروردگار رحمان، بسیار محبوبند: سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ، سُبْحَانَ اللَّهِ الْعَظِيمِ؛ پاک و منزّه است الله متعال و ستایش مخصوص اوست [من تسبیح و تحمید او را به جای می‌آورم]، پاک و منزّه است پروردگار بزرگ.»

به فرمودۀ الله تعالی، ذکر و دعای تمامی مخلوقات، تسبیح است:

﴿تُسَبِّحُ لَهُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ ٱلسَّبۡعُ وَٱلۡأَرۡضُ وَمَن فِيهِنَّۚ وَإِن مِّن شَيۡءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمۡدِهِۦ وَلَٰكِن لَّا تَفۡقَهُونَ تَسۡبِيحَهُمۡۚ إِنَّهُۥ كَانَ حَلِيمًا غَفُورٗا[الإسراء: ٤٤]

«آسمان‌های هفتگانه و زمین و هر کس که در آن‌هاست، همه تسبیح او می‌گویند و هیچ چیز نیست مگر اینکه به ستایش او تسبیح می‌گوید، ولی شما تسبیح آن‎ها را در نمی‌یابید. بی‌گمان او بردبار آمرزنده است.»

مخلوقات بر اثر همین تسبیح، روزی داده می‌شوند؛ عبد الله بن عمرو بن عاص  ب از پیامبر  ج روایت می‌کند که نوح  ÷ هنگام وفات به پسرش گفت: تو را فرمان می‌دهم به گفتن «لا إله إلّا الله»، چرا که اگر هفت آسمان و هفت زمین در یک کفۀ ترازو نهاده شود و «لا إله إلّا الله» در کفۀ دیگر، قطعاً «لا إله إلّا الله» بر آن‎ها برتری خواهد داشت ... و نیز به گفتن: «سبحان الله وبحمده»، که ذکر و دعای هر چیزی است و بر اثر آن، مخلوقات روزی داده می‌شوند.[١٨٧]

الله متعال ما را از تسبیح‌گویان، ایمان‌آورندگان به اسماء و صفات و اثبات‌کنندگان توحید و عظمت الهی قرار دهد، که او بسیار شنوا و اجابت‌کننده است.

[١٨٤]- دقائق التّفسیر، ابن تیمیّه، ج ٥، ص ٥٩.

[١٨٥]- تفسیر سورة النّصر، ص ٧٣.

[١٨٦]- صحیح بخاری، شمارۀ حدیث: ٦٠٤٣؛ صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ٢٦٩٤.

[١٨٧]- مسند امام احمد، ج ٢، ص ١٧٠؛ الأدب المفرد، ص ٥٤٨؛ و سایر کتاب‌های روایی با اسنادی صحیح؛ نک: السّلسلة الصّحیحة، شمارۀ حدیث: ١٣٤.