شناخت و شرح معانی اسماء الله

فهرست کتاب

٤٨. سلام

٤٨. سلام

این اسم یک بار در قرآن کریم بیان شده است:

﴿هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡمَلِكُ ٱلۡقُدُّوسُ ٱلسَّلَٰمُ ٱلۡمُؤۡمِنُ ٱلۡمُهَيۡمِنُ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡجَبَّارُ ٱلۡمُتَكَبِّرُۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يُشۡرِكُونَ[الحشر: ٢٣]

«او الله است که جز او معبودی (راستین) وجود ندارد. پادشاه، بی‌نهایت پاک، منزّه (و سالم از هر عیب)، ایمنی‌دهنده، نگهبان پیروزمند، جبّار (جبران‌کننده) و شایستۀ عظمت و بزرگی است. الله پاک و منزّه است از آنچه (برای او) شریک می‌آورند.»

سلام: یعنی ذاتی که از تمامی عیوب و نواقص سالم است، چون در ذات، صفات و افعالش کامل است. الله متعال از هر لحاظ سالم است؛ در ذات خود از هر عیب و نقصی که گمان آن رود، منزّه است، صفاتش از هر عیب و نقصی سالم بوده، و در افعال خود، از هر عیب، نقص، شر، ظلم و عملی که بدون حکمت انجام شود، مبرّاست. همچنین از اینکه همسر و فرزندی داشته باشد منزّه است و همانند، همنام، شریک و همتایی ندارد.

اسم مذکور مشتمل بر تمامی صفات الهی است، چون هر یک از صفات پروردگار سالم از هر نقص و عیبی هستند. ابن قیّم  / در توضیح این مطلب می‌گوید: «اگر به تک‌تک صفات کمالش دقّت کنی، می‌بینی که هر یک از آن‎ها سالم از آنچه با کمالشان منافات داشته باشد، است؛ حیات الهی منزّه از مرگ و خواب و چُرت، قیّومیت و قدرتش سالم از خستگی و رنج، علم الهی مبرّا از فراموشی و نیاز به تفکّر و یادآوری، ارادۀ او منزّه از بی‌حکمتی و بی‌مصلحتی، سخنانش منزّه از دروغ و ستم، و بلکه صداقت و عدالت کامل است. غنای الهی سالم از نیاز به دیگران است، و بلکه تمامی مخلوقات و موجودات همواره به او نیاز دارند. پادشاهی و فرمانروایی او سالم از داشتن مخالف، شریک، پشتیبان یا شفاعت‌کننده‌ای است که بدون اجازۀ او شفاعت کند. و الوهیّتش منزّه از داشتن شریک و همانند است، و بلکه او تعالی معبود یگانه و بی‌همتاست.

حلم، عفو، بخشش و مغفرت الهی بر خلاف عفو و گذشت غیر الله، از روی نیاز، خواری و سازش نیست، بلکه فقط از روی بخشش و احسان و کرم است. عذاب، انتقام و شدّت عقوبتش از روی ستم، خشونت و سنگدلی نیست، بلکه فقط از روی حکمت، عدالت و قراردادن هر چیز در جای خودش است و این مورد همانند احسان و پاداش و نعمت‌هایش باعث حمد و ثنای الله است، به گونه‌ای که اگر پاداش به جای عقوبتش قرار گیرد، متناقض و مخالف با حکمت و عزّت الهی است. بنابراین نهادن عقوبت در محلّ مناسبش، نشانۀ حمد، حکمت و عزّت الله متعال است. در نتیجه، الله از آنچه دشمنان و افراد نادان بر خلاف حکمتش فکر و تصوّر می‌کنند، منزّه و سالم است.

قضا و قدر الهی منزّه از بیهودگی، جور و ستم و از اینکه بر خلاف حکمت بالغۀ او واقع شود، است. شریعت و دین الله سالم از تناقض، اختلاف، اضطراب و از اینکه بر خلاف مصلحت بندگان و متناقض با رحمت و نیکی به آنان و متناقض با حکمتش باشد، است، بلکه تمامی احکام شریعت اسلام حکمت، رحمت، مصلحت و عدالت است.

عطا و بخشش الله   به قصد گرفتن عوض یا از روی نیاز به فرد گیرنده نیست، همان گونه که منع و گرفتن نعمت از جانب الله، برخاسته از بخل و ترس تنگدستی نیست، بلکه عطای او احسان و فضلی خالص و بدون معاوضه و نیاز، و منع و گرفتن او عدالت محض و حکمت و بدون بخل و ناتوانی است.

استوا و علوّ پروردگار بر عرش نیاز به چیزی که او را حفظ کند، ندارد، بلکه عرش و حمل‌کنندگان آن محتاج به الله ـ هستند و او تعالی از عرش و حمل‌کنندگانش و از هر چیزی بی‌نیاز است. پس این استوا و علوّی بدون محدودیّت و نیاز به عرش و دیگران است و چیزی به الله متعال احاطه ندارد، بلکه پیش از اینکه عرش باشد، الله  أ بوده وهرگز نیازی به آن نداشته و او بسیار بی‌نیاز و ستوده است، بلکه استوا و غلبۀ او بر عرش از لوازم مالکیّت و غلبۀ اوست بدون اینکه کوچک‌ترین نیازی به عرش و غیر آن داشته باشد.

نزول الله هر شب به آسمان دنیا سالم از این است که منافاتی با علوّ، غنا و کمالش داشته باشد و نیز منزّه از هر نوع گمانی دربارۀ تعطیل یا تشبیه صفات و از اینکه – نعوذ بالله- گمان شود الله در زیر یک چیز قرار می‌گیرد یا محدود به یک چیز می‌شود، است. پروردگار ما از هر آنچه مخالف با کمال و غنایش باشد، منزّه است.

شنوایی و بینایی پروردگار سالم از هر آنچه انسان تشبیه‌گرا خیال کند یا معطّله بگوید، است. دوستی و محبّت الهی برای دوستانش بر خلاف دوستی مخلوقات، از روی خواری و نیاز نیست، بلکه برخاسته از رحمت، خیر، احسان و نیکی است، چنانکه می‌فرماید:

﴿وَقُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي لَمۡ يَتَّخِذۡ وَلَدٗا وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ شَرِيكٞ فِي ٱلۡمُلۡكِ وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ وَلِيّٞ مِّنَ ٱلذُّلِّۖ [الإسراء: ١١١]

«و بگو: ستایش برای الله است که فرزندی (برای خود) برنگزیده و او را در فرمانروایی هیچ شریکی نیست و به سبب ناتوانی (و ذلّت، حامی و) دوستی برای او نیست.»

الله متعال داشتن ولی و دوست را از خود نفی نکرد، بلکه فرمود که دوستی او از روی خواری و نیاز نیست.

محبّت الهی خالی از پیامدهای دوستی مخلوقات به یکدیگر است، که از روی نیاز، چاپلوسی یا منفعت‌طلبی صورت می‌گیرد. همچنین از آنچه تعطیل‌گراها می‌گویند خالی و منزّه است. دست و چهره‌ای را که به خود نسبت می‌دهد نیز از آنچه مشبّهه و معطّله تصوّر می‌کنند و می‌گویند، مبرّاست.»

وی در ادامۀ این سخنان ارزشمند چنین می‌آورد: «پس بنگر که چگونه نام "سلام" الله متعال را منزّه از عیوب و نواقص معرّفی می‌کند و بسا افرادی که این نام را حفظ می‌کنند بدون اینکه از اسرار و معانی آن آگاه باشند.»[١٨٢]

یکی از دلایل اسم مذکور این است که الله  أ صاحب سلام و درود است؛ یعنی به بندگانش درود می‌فرستد؛ به کسانی همچون رسولان و پیامبران علیهم السلام به سبب ایمان و عبودیّت کامل آنان و بدین علّت که رسالت الهی را به مردم رسانده‌اند. در قرآن کریم می‌خوانیم:

﴿قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ وَسَلَٰمٌ عَلَىٰ عِبَادِهِ ٱلَّذِينَ ٱصۡطَفَىٰٓۗ[النّمل: ٥٩]

«(ای پیامبر!) بگو: حمد و سپاس مخصوص الله است و سلام بر بندگانش؛ کسانی ‌که او (آنان را) برگزیده است.»

﴿سَلَٰمٌ عَلَىٰ نُوحٖ فِي ٱلۡعَٰلَمِينَ[الصّافات: ٧٩]

«در میان جهانیان، سلام بر نوح باد.»

﴿سَلَٰمٌ عَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِيمَ[الصّافات: ١٠٩]

«سلام بر ابراهیم.»

﴿سَلَٰمٌ عَلَىٰ مُوسَىٰ وَهَٰرُونَ[الصّافات: ١٢٠]

«سلام بر موسی و هارون.»

﴿سَلَٰمٌ عَلَىٰٓ إِلۡ يَاسِينَ[الصّافات: ١٣٠]

«سلام بر ال‌یاسین (الیاس).»

همچنین به بندگان و دوستانش در باغ‌های پر نعمت سلام می‌گوید:

﴿تَحِيَّتُهُمۡ يَوۡمَ يَلۡقَوۡنَهُۥ سَلَٰمٞۚ وَأَعَدَّ لَهُمۡ أَجۡرٗا كَرِيمٗا[الأحزاب: ٤٤]

«تحیّت آنان در روزی‌ که با او دیدار می‌کنند، سلام است و برایشان پاداش ارزشمندی را آماده کرده است.»

﴿خَٰلِدِينَ فِيهَا بِإِذۡنِ رَبِّهِمۡۖ تَحِيَّتُهُمۡ فِيهَا سَلَٰمٌ[إبراهيم: ٢٣]

«به فرمان پروردگارشان جاودانه در آن می‌مانند و تحیّتشان در آن سلام است.»

﴿سَلَٰمٞ قَوۡلٗا مِّن رَّبّٖ رَّحِيمٖ[يس: ٥٨]

«(به آنان گفته می‌شود:) سلام (بر شما باد)؛ این سخنی است از جانب پروردگار مهربان.»

الله متعال بهشت خود را برای بندگانش سرای سلامتی و رهایی از مرگ، بیماری‌ها، رنج‌ها، دردها، غم‌ها و سایر آفات قرار داده است، چنانکه می‌فرماید:

﴿۞لَهُمۡ دَارُ ٱلسَّلَٰمِ عِندَ رَبِّهِمۡۖ[الأنعام: ١٢٧]

«برای آنان (در بهشت) سرای آرامش و سلامتی نزد پروردگارشان است.»

﴿وَٱللَّهُ يَدۡعُوٓاْ إِلَىٰ دَارِ ٱلسَّلَٰمِ[يونس: ٢٥]

«و الله به سرای سلامتی (بهشت) دعوت می‌کند.»

الله   آشکارکردن و انتشار این نام را در دنیا، سبب ورود به دار السّلام در آخرت گردانیده است. رسول الله  ج فرمودند: «لَا تَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى تُؤْمِنُوا، وَلَا تُؤْمِنُوا حَتَّى تَحَابُّوا، أَوَلَا أَدُلُّكُمْ عَلَى شَيْءٍ إِذَا فَعَلْتُمُوهُ تَحَابَبْتُمْ؟ أَفْشُوا السَّلَامَ بَيْنَكُمْ»[١٨٣]؛ «وارد بهشت نمی‌شوید تا اینکه ایمان بیاورید و ایمان نمی‌آورید تا اینکه با یکدیگر دوست [و مهربان] باشید. آیا شما را بر کاری راهنمایی کنم که وقتی آن را انجام دهید، با یکدیگر دوست می‌شوید؟ سلام را در میانتان افشا [و آشکار] سازید.»

[١٨٢]- بدائع الفوائد، ج ٢، صص ١٣٥- ١٣٧.

[١٨٣]- صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ٥٤، به روایت ابوهریره  س.