٢٩. وهّاب
این نام در سه آیه از قرآن حکیم آمده است:
﴿رَبَّنَا لَا تُزِغۡ قُلُوبَنَا بَعۡدَ إِذۡ هَدَيۡتَنَا وَهَبۡ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحۡمَةًۚ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡوَهَّابُ﴾[آلعمران: ٨]
«پروردگارا! دلهای ما را پس از آنکه ما را هدایت کردی (از راه حق) منحرف نکن و از سوی خود، رحمتی بر ما ببخش، که همانا تو بخشندهای.»
﴿أَمۡ عِندَهُمۡ خَزَآئِنُ رَحۡمَةِ رَبِّكَ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡوَهَّابِ﴾[ص: ٩]
«یا اینکه گنجینههای رحمت پروردگارِ پیروزمند بخشندهات نزد آنان است؟!»
الله متعال میفرماید که سلیمان ÷ این گونه دعا کرد:
﴿رَبِّ ٱغۡفِرۡ لِي وَهَبۡ لِي مُلۡكٗا لَّا يَنۢبَغِي لِأَحَدٖ مِّنۢ بَعۡدِيٓۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡوَهَّابُ﴾[ص: ٣٥]
«پروردگارا! مرا ببخش و به من فرمانروایی عطا فرما که پس از من کسی را سزاوار نباشد، بیگمان تو بخشایندهای.»
وهّاب: ذاتی است که بسیار بخشش و منّت و احسان دارد. صیغۀ «فعّال» در زبان عربی، برای مبالغه و اغراق است. الله تعالی وهّاب و بسیار بخشنده است؛ از فضل فراوان خود به بندگان نعمت میدهد، نعمتها را پیدرپی برای آنان میفرستد و در این زمینه بسیار بخشش و احسان میکند. این نام بر وزن «فعّال» آمد، چون فضل و بخشش الهی زیاد، پیوسته، متنوّع و گسترده است. گنجهای هر چیز و پادشاهی آسمانها و زمین و کلید و اسباب امور به دست او تعالی است، هر گونه که بخواهد در مالکیّتش تصرّف میکند، هر آنچه را که بخواهد انجام میشود و هر چه نخواهد صورت نمیپذیرد، به هر کس بخواهد میبخشد و به هر کس که نخواهد نمیبخشد، هیچ مانعی در برابر آنچه عطا کند و هیچ دهندهای در برابر آنچه منع نماید، وجود ندارد، آنچه بخواهد برای هر کس که اراده کند، میدهد، همواره به بندهاش نعمت میدهد؛ یعنی به طور دائم و مستمر، پیش از اینکه کسی درخواست کند، به او نعمت میدهد. از زمانی که نطفه در رحم مادر قرار میگیرد، نعمتها و بخششهایش برای جنین در شکم مادر سرازیر میشود و به خوبی او را پرورش میدهد. وقتی از مادر متولّد شود، والدینش را برای او مهربان میگرداند و وی را با نعمتهایش پرورش میدهد تا اینکه قوی میگردد و در طول زندگی، از نعمتهای الهی برخوردار میشود. اگر زندگیاش همراه ایمان و تقوا باشد، که این بهترین نعمت است و در صورتی که الله أ با این نعمت او را از دنیا ببرد، به نعمتهایی که الله متعال آنها را برای بندگان مؤمن آماده کرده است، دست مییابد؛ نعمتهایی که چندین برابر نعمتهای دنیوی است، نعمتهایی که هیچ چشمی آنها را ندیده، هیچ گوشی نشنیده و بر دل هیچ کسی خطور نکرده است!
الله ﻷ در قرآن کریم، چندین نوع از نعمتها و بخششهای خویش و نیز توجّه پیامبران و صالحان را برای درخواست و به دستآوردن آنها بیان فرموده است؛ از جمله:
١. رحمت الهی: که هر کس از آن برخوردار شود، به سعادت دنیا و آخرت میرسد. الله أ میفرماید:
﴿وَوَهَبۡنَا لَهُم مِّن رَّحۡمَتِنَا وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ لِسَانَ صِدۡقٍ عَلِيّٗا﴾[مريم: ٥٠]
«و از رحمت خود به آنان عطا کردیم و برایشان (در میان امّتها) ذکر خیر بلندآوازهای قرار دادیم.»
﴿وَوَهَبۡنَا لَهُۥ مِن رَّحۡمَتِنَآ أَخَاهُ هَٰرُونَ نَبِيّٗا﴾[مريم: ٥٣]
«و (ما) از رحمت خود برادرش هارون را - که پیامبر بود - به او عطا کردیم.»
﴿رَبَّنَا لَا تُزِغۡ قُلُوبَنَا بَعۡدَ إِذۡ هَدَيۡتَنَا وَهَبۡ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحۡمَةًۚ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡوَهَّابُ﴾[آلعمران: ٨]
«پروردگارا! دلهای ما را پس از آنکه ما را هدایت کردی (از راه حق) منحرف مگردان و از سوی خود، رحمتی بر ما ببخش، که قطعاً تو بخشندهای.»
﴿أَمۡ عِندَهُمۡ خَزَآئِنُ رَحۡمَةِ رَبِّكَ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡوَهَّابِ﴾[ص: ٩]
«یا اینکه گنجینههای رحمت پروردگارِ پیروزمند بخشندهات نزد آنان است؟!»
٢. حکومت و مالکیّت: در قرآن کریم چنین آمده است:
﴿فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكۡمٗا وَجَعَلَنِي مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ﴾[الشّعراء: ٢١]
«آنگاه پروردگارم به من دانش (و نبوّت) بخشید و مرا از پیامبران قرار داد.»
﴿رَبِّ هَبۡ لِي حُكۡمٗا وَأَلۡحِقۡنِي بِٱلصَّٰلِحِينَ﴾[الشّعراء: ٨٣]
«پروردگارا! به من (دانش و) حکمت ببخش و مرا به صالحان ملحق کن.»
﴿وَهَبۡ لِي مُلۡكٗا لَّا يَنۢبَغِي لِأَحَدٖ مِّنۢ بَعۡدِيٓۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡوَهَّابُ﴾[ص: ٣٥]
«و به من فرمانروایی عطا فرما که پس از من کسی را سزاوار نباشد، بیگمان تو بخشایندهای.»
٣. عطاکردن همسر نیک و فرزندان پاک که باعث خنکی چشمان انسان میشود: الله متعال فرموده است:
﴿وَوَهَبۡنَا لَهُۥٓ أَهۡلَهُۥ وَمِثۡلَهُم مَّعَهُمۡ رَحۡمَةٗ مِّنَّا﴾[ص: ٤٣]
«و خانوادهاش و همانند آنان همراهشان را به او بخشیدیم، که رحمتی از سوی ما باشد.»
﴿وَٱلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبۡ لَنَا مِنۡ أَزۡوَٰجِنَا وَذُرِّيَّٰتِنَا قُرَّةَ أَعۡيُنٖ وَٱجۡعَلۡنَا لِلۡمُتَّقِينَ إِمَامًا﴾[الفرقان: ٧٤]
«و کسانی که میگویند: پروردگارا! از همسرانمان، و فرزندانمان مایۀ روشنی چشم به ما عطا فرما و ما را برای پرهیزگاران پیشوا قرار بده.»
﴿وَوَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَ نَافِلَةٗۖ وَكُلّٗا جَعَلۡنَا صَٰلِحِينَ﴾[الأنبياء: ٧٢]
«و اسحاق و افزون (بر او نوهاش) یعقوب را به وی بخشیدیم و همۀ آنان را شایسته گردانیدیم.»
﴿فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَوَهَبۡنَا لَهُۥ يَحۡيَىٰ وَأَصۡلَحۡنَا لَهُۥ زَوۡجَهُۥٓۚ﴾[الأنبياء: ٩٠]
«پس دعایش را اجابت کردیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را (پس از آنکه نازا بود) برایش شایسته (و آمادۀ بارداری) گردانیدیم.»
﴿وَوَهَبۡنَا لِدَاوُۥدَ سُلَيۡمَٰنَۚ نِعۡمَ ٱلۡعَبۡدُ إِنَّهُۥٓ أَوَّابٌ﴾[ص: ٣٠]
«و (ما) سلیمان را به داوود عطا کردیم، چه بندۀ خوبی! بیگمان او بسیار رجوعکننده بود.»
این نعمتهای متنوّع در اختیار الله تعالی است، زیرا او مالک هستی و متصرّف در آن هر گونه که بخواهد، است، چنانکه میفرماید:
﴿لِّلَّهِ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُۚ يَهَبُ لِمَن يَشَآءُ إِنَٰثٗا وَيَهَبُ لِمَن يَشَآءُ ٱلذُّكُورَ٤٩ أَوۡ يُزَوِّجُهُمۡ ذُكۡرَانٗا وَإِنَٰثٗاۖ وَيَجۡعَلُ مَن يَشَآءُ عَقِيمًاۚ إِنَّهُۥ عَلِيمٞ قَدِيرٞ﴾[الشّورى: ٤٩-٥٠]
«فرمانروایی آسمانها و زمین از آنِ الله است، هر چه را که بخواهد میآفریند. به هر کس بخواهد دختر میبخشد و به هر کس بخواهد پسر میبخشد. یا پسر و دختر ـ هر دو ـ با هم میدهد، و هر کس را که بخواهد عقیم میگرداند. بدون تردید او دانای قادر است.»
بنابراین وجود فرزند و صلاح و نیکوکاری آن، نعمتی الهی و بخششی از جانب الله است؛ پروردگاری که تنها متصرِّف و مدبِّر هستی و بیهمتاست. تمامی امور به دست اوست، هر گونه که بخواهد امور انجام میشوند و اگر نخواهد، چیزی اتّفاق نمیافتد. به هر کس که بخواهد، نعمت میدهد، و اگر او تعالی نخواهد، نعمت نمیدهد. هیچ مانعی در برابر آنچه ببخشد و هیچ دهندهای در برابر آنچه منع کند، وجود ندارد. به هر کس از مخلوقاتش که بخواهد، فرزند میدهد و به هر کس که نخواهد، فرزند نمیدهد و او بسیار دانا و تواناست.
عبارت: ﴿يَهَبُ لِمَن يَشَآءُ إِنَٰثٗا﴾؛ یعنی فقط دختر به او میبخشد. عبارت: ﴿وَيَهَبُ لِمَن يَشَآءُ ٱلذُّكُورَ ﴾؛ یعنی فقط پسر و نه دختر به او میدهد. ﴿أَوۡ يُزَوِّجُهُمۡ ذُكۡرَانٗا وَإِنَٰثٗاۖ ﴾؛ یعنی برای هر کس که الله بخواهد، پسر و دختر میدهد و عبارت: ﴿وَيَجۡعَلُ مَن يَشَآءُ عَقِيمًاۚ ﴾؛ یعنی هرگز به او فرزندی عطا نمیکند.
الله ـ حالت زوجین را به ٤ نوع تقسیم کرد: زن و شوهری که الله به آنان فقط دختر میدهد، به برخی فقط پسر میدهد، به بعضی هم پسر و هم دختر میدهد و به برخی نه پس و نه دختر میدهد و آنها را عقیم و بدون فرزند قرار میدهد.
هر کس که الله بر وی منّت نهد و به او فرزند دهد و باز فرزندش را صالح گرداند، باید که پروردگار بخشنده را به سبب این نعمت و احسانش سپاس گوید، چنانکه الله دربارۀ ابراهیم ÷ میفرمایدکه گفت:
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى ٱلۡكِبَرِ إِسۡمَٰعِيلَ وَإِسۡحَٰقَۚ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ ٱلدُّعَآءِ﴾[إبراهيم: ٣٩]
«ستایش از آنِ الله است که در (سنّ) پیری، اسماعیل و اسحاق را به من عطا کرد، مسلماً پروردگار من شنوندۀ دعاست.»
ناگفته نماند که خود حمد و سپاس، نعمتی است که نیاز به شکر دارد. ابن ابی الدّنیا در کتاب «الشّکر»[١٢١] از بکر بن عبدالله مزنی روایت کرده است که: «هر وقت بندهای بگوید: الحمد لله، الله متعال به او نعمتی بخشیده و پاداش این نعمت، آن است که دوباره بگوید: الحمد لله، و از این رو نعمتهای الهی بر بنده پایانی ندارد.»
امام شافعی / میگوید: «حمد و سپاس پروردگاری را که شکر هیچ یک از نعمتهایش ادا نمیشود مگر با نعمتی دیگر که باعث شکر آن نعمت شده است [یعنی چون نعمتهای الهی پایان نمییابد، شکر آنها نیز پایانی ندارد و همان شکر، عین نعمت است].»
پس ستایش فراوان و پاک و بابرکت برای الله تعالی همان گونه که او میپسندد و راضی میشود؛ حمد و سپاسی که هرگز قطع و تمام نمیشود، هر اندازه که ستایشگران او را حمد و سپاس گویند، الله را به قصد شکر سپاس و ثنا میگویم و امر دنیا و آخرت به دست اوست.
[١٢١]- ج ٧، ص ٩٩.