٣. فضیلت علم به اسماء و صفات الهی
علم به اسماء و صفات الله تعالی علمی مبارک و دارای فواید و نتایج بیشمار و متنوّعی است. فضیلت این علم و فواید بسیار آن، از چند طریق برای ما آشکار میگردد که مهمترینشان عبارت است از:
١. علم مذکور، شریفترین و والاترین و با ارزشترین علوم به شمار میرود و برتری آن برخاسته از فضیلت و شرافت معلومش است و هیچ علمی بهتر و شریفتر از علم به اسماء و صفات الهی که در قرآن کریم و سنّت پیامبر ج بیان شده است، وجود ندارد و به همین سبب، پرداختن و توجّه به آن، توجّه به بهترین و مهمترین مطلوب و مقصود است.
٢. شناخت الله و علم به آن منجر به محبّت و تعظیم و تقوا و ترس و امید و اخلاص عمل برای الله أ میگردد و هر اندازه که این نوع شناخت در قلب و وجود بنده تقویت و بیشتر شود، توجّه و رویآوردن او به سوی الله و تسلیمشدن وی در برابر شریعت اسلام و پایبندی به دستورات و دوری از ممنوعات بیشتر خواهد شد.
٣. الله ﻷ اسماء و صفات خویش و نیز ظهور نتایج آنها را در میان مخلوقاتش دوست دارد و این علم از لوازم و ضروریات کمال آن است؛ مثلا الله متعال وِتر [طاق و یگانه] است و وتر را دوست دارد، زیباست و زیبایی را میپسندد، داناست و عالمان را دوست دارد، بخشنده است و بخشندگان را دوست دارد، قوی است و مؤمن قوی را بیشتر از مؤمن ضعیف دوست دارد، صاحب شرم است و افراد با حیا را دوست دارد، توبهپذیر است و توبهکنندگان را دوست دارد، شکرپذیر است و شاکران را دوست دارد، راست میگوید و راستگویان را دوست دارد، نیکوکار است و نیکوکاران را دوست دارد، مهربان است و افراد مهربان را دوست دارد و به بندگان مهربانش رحم میکند، پوشندۀ گناهان و عیوب است و کسانی را که پوشانندۀ گناه و عیب بندگانش باشند دوست دارد، آمرزنده است و عفوکنندگان را دوست دارد، صاحب خیر و نیکی است و بخشندگان را دوست دارد، عادل است و عدالت را میپسندد، و بندگانش را بر اساس بود و نبود این صفات، پاداش و جزا میدهد. این موضوع بسیار گسترده است و دلالت بر فضل و شرافت این علم میکند.
٤. الله ﻷ مخلوقات را آفرید و آنان را از نیستی به وجود آورد و آنچه را که در آسمانها و زمین است، برای آنان مسخّر کرد تا او تعالی را بشناسند و عبادت کنند، چنانکه میفرماید:
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖ وَمِنَ ٱلۡأَرۡضِ مِثۡلَهُنَّۖ يَتَنَزَّلُ ٱلۡأَمۡرُ بَيۡنَهُنَّ لِتَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ وَأَنَّ ٱللَّهَ قَدۡ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عِلۡمَۢا﴾[الطّلاق: ١٢]
«الله (همان) ذاتی است که هفت آسمان را آفرید، و از زمین (نیز) همانند آنها را (آفرید) و فرمان (الله) پیوسته در میانشان نازل میشود تا بدانید که الله بر هرچیز تواناست، و اینکه علم الله بر همه چیز احاطه دارد.»
﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ٥٦ مَآ أُرِيدُ مِنۡهُم مِّن رِّزۡقٖ وَمَآ أُرِيدُ أَن يُطۡعِمُونِ٥٧ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلرَّزَّاقُ ذُو ٱلۡقُوَّةِ ٱلۡمَتِينُ﴾[الذّاريات: ٥٦- ٥٨]
«و من جن و انس را نیافریدهام مگر برای اینکه مرا عبادت کنند.هرگز از آنها روزیی نمیخواهم، و نمیخواهم که مرا طعام دهند.بیگمان الله است که روزی دهنده است، (و او) قدرتمند استوار است.»
بنابراین پرداختن بنده به شناخت اسماء و صفات الهی، پرداختن به آن چیزی است که بنده برایش آفریده شده است و ترک این کار، غفلت از هدف مذکور بوده و برای بندهای که فضل و احسان و نعمتهای الله متعال بر وی بسیار و همیشگی است، شایسته نیست که پروردگارش را نشناسد و از شناخت او تعالی رویگردان باشد.
٥. یکی از ارکان ششگانۀ ایمان و بلکه بهترین و مهمترین و اصل آنها ایمان به الله ﻷ است و ایمان فقط قول نیست که بنده بگوید به الله ایمان آوردم، امّا او تعالی را نشناسد، بلکه حقیقت ایمان این است که پروردگارش را بشناسد و تمام تلاشش را در راه شناخت اسماء و صفات او به کار گیرد تا به درجۀ یقین برسد، و هر اندازه که پروردگارش را بشناسد، به همان اندازه به او ایمان دارد و بالعکس. هر کس الله أ را بشناسد، غیر او را نیز درک میکند، ولی هر کس نسبت به الله متعال جاهل باشد، از غیرش نیز بیخبر و ناآگاه است. الله ـ میفرماید:
﴿وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ نَسُواْ ٱللَّهَ فَأَنسَىٰهُمۡ أَنفُسَهُمۡۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ﴾[الحشر: ١٩]
«و همچون کسانی نباشید که الله را فراموش کردند، پس الله (نیز) آنان را از خودشان غافل کرد، آنان (بدکار و) نافرمانند.»
بنابراین کسی که از الله تعالی فراموش کند، الله ﻷ او را از خودش و مصالح و اسباب رستگاری وی در زندگی و آخرت غافل میسازد.
٦. علم به الله أ اصل تمامی اشیاست، به گونهای که فرد آگاه به آن، با شناختی که از صفات و افعال الهی دارد، دلایلی بر اعمال و احکامش میآورد، زیرا الله أ فقط بر اساس و اقتضای اسماء و صفاتش عمل میکند و افعال او برقرار و استوار میان عدل و فضل و حکمت است و به همین سبب، احکامی را تشریع میکند که حمد و حکمت و فضل و عدل او آنها را میطلبد و بنابراین تمامی اخبارش حق و درست است، و همۀ دستورات و ممنوعاتش عدل و حکمت است و بر این اساس، هر گاه بنده در قرآن کریم و اسماء و صفاتی که الله متعال آنها را بر زبان پیامبرانش برای مردم معرّفی کرده است و نیز در صفاتی که شایستۀ ذات او نبوده و خود را منزّه از آنها دانسته است و در روزها و اموری که بر سر اولیا و دشمنان الله گذشته و آنها را برای بندگانش بیان فرموده و دلیل آورده است تا بدانند که معبودشان حق است و عبادت فقط شایستۀ اوست و نیز برای اینکه بدانند که الله بر هر کاری تواناست و از هر چیزی باخبر است و سختکیفر و بخشنده و مهربان و عزیز و حکیم است و هر چه را که بخواهد، انجام میدهد و رحمت و علمش همه چیز را فرا گرفته است و تمامی افعالش برقرار و استوار میان حکمت و رحمت و عدل و مصلحت است؛ هر گاه در این امور تدبّر کند، بدون تردید بر یقین و ایمان و توکّل و توجّه او به الله أ افزوده میشود.[٢٢]
٧. شناخت الله و فهم اسماء و صفات او تجارتی سودآور است که برخی از فوایدش عبارت است از: آرامش روحی و روانی، اطمینان قلبی، سکونت در فردوس، نگاه به وجه الله تعالی و کسب رضایت او تعالی و نجات از خشم و غضب الله متعال. اگر دل مطمئن شود که فقط الله یگانه پروردگار و معبود و مالکش است و به سوی او باز میگردد، به بهترین شکل متوجّه الله میشود و برای کسب محبّت و رضایت الهی تمام تلاشش را به کار میگیرد.
٨. علم به اسماء و صفات الله ﻷ انسان را از لغزشها و اشتباهات محافظت میکند، دروازۀ امید را میگشاید، به آدمی کمک میکند که صبر نماید، او را از سستی و تنبلی دور میکند و به طاعات و تقرّب به الله تعالی تشویق میکند، از گناهان بر حذر میدارد، در سختیها و رنجها به انسان آرامش و تسلّی میدهد، آدمی را از شرّ شیطان حفاظت میکند، محبّت و دوستی و بذل و بخشش و نیکی را به وجود میآورد و سایر نتایج و فواید.
پارهای از دلایل مهم که بیانگر فضیلت علم به اسماء و صفات الهی و نیاز شدید بندگان به آن است، بیان شد، بلکه باید گفت که نیاز بندگان به شناخت پروردگار و آفریدگار و مالک و مدبِّر امور و روزیدهندۀ آنان، مهمتر و بیشتر از هر نوع نیازی است؛ ذاتی که همواره و در هر حال به او نیاز دارند و تنها با شناخت الله و عبادت و ایمان به ذات یگانۀ او، به صلاح و رستگاری میرسند و از این رو، بهرۀ بنده از صلاح و استحقاق وی از مدح و ثنا به اندازۀ شناخت او نسبت به پروردگار و عمل بر اساس رضایت الهی و تقرّب وی با اقوال خوب و اعمال صالح است.
[٢٢]- نک: تفسیر ابن سعدی، ج ١، ص ١٠، و خلاصۀ آن، ص ١٥.