٢٢. خالق و خلّاق
نام «خالق» در چندین آیه آمده است؛ از جمله:
﴿هُوَ ٱللَّهُ ٱلۡخَٰلِقُ ٱلۡبَارِئُ ٱلۡمُصَوِّرُۖ﴾[الحشر: ٢٤]
«او الله است، خالق، نوآفرین، نقشبند (بینظیر).»
﴿ٱللَّهُ خَٰلِقُ كُلِّ شَيۡءٖۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ وَكِيلٞ﴾[الزّمر: ٦٢]
«الله آفریدگار هر چیزی است، و او بر هر چیزی نگهبان است.»
و با صیغۀ مبالغه (خلّاق) در دو آیه بیان شده است:
﴿إِنَّ رَبَّكَ هُوَ ٱلۡخَلَّٰقُ ٱلۡعَلِيمُ﴾[الحجر: ٨٦]
«بیگمان پروردگار تو، همان آفرینندۀ داناست.»
﴿بَلَىٰ وَهُوَ ٱلۡخَلَّٰقُ ٱلۡعَلِيمُ﴾[يس: ٨١]
«آری (میتواند) و او آفرینندۀ داناست.»
«خَلق» دو معنا دارد:
١. ایجاد و ابداع یک چیز بدون نمونۀ قبلی، چنانکه الله میفرماید:
﴿أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّا خَلَقۡنَا لَهُم مِّمَّا عَمِلَتۡ أَيۡدِينَآ أَنۡعَٰمٗا فَهُمۡ لَهَا مَٰلِكُونَ﴾[يس: ٧١]
«آیا ندیدند که ما برای آنها از آنچه ساختۀ دستهای ماست، چهارپایانی را آفریدهایم، پس آنان مالکشان هستند.»
﴿إِنَّا كُلَّ شَيۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ﴾[القمر: ٤٩]
«بدون تردید ما هر چیزی را به اندازه آفریدیم.»
﴿ٱلَّذِي خَلَقَ فَسَوَّىٰ٢ وَٱلَّذِي قَدَّرَ فَهَدَىٰ﴾[الأعلى: ٢-٣]
«(همان ذاتی) که آفرید سپس درست و استوار ساخت.و (همان) ذاتی که اندازهگیری کرد پس هدایت نمود.»
﴿وَخَلَقَ كُلَّ شَيۡءٖ فَقَدَّرَهُۥ تَقۡدِيرٗا﴾[الفرقان: ٢]
«و هر چیزی را آفرید، سپس اندازۀ هر چیز را چنان که میباید، معیّن کرده است.»
﴿كَمَا بَدَأۡنَآ أَوَّلَ خَلۡقٖ نُّعِيدُهُۥۚ﴾[الأنبياء: ١٠٤]
«همان گونه که نخستین آفرینش را آغاز کردیم، (دیگر بار) آن را باز میگردانیم.»
٢. به معنای تقدیر و سنجش، چنانکه شاعر میسراید:
لأنْـتَ تَفْـرِي مـا خَـلَقْتَ وَبَـعْـ
ـضُ القَـوْمِ يخْـلُقُ ثـمَّ لا يَفْـرِي
یعنی وقتی تو کاری را بسنجی و معیّن کنی، آن را اجرا مینمایی، ولی غیر تو کاری را تعیین میکند و تصمیم بر انجام آن میگیرد، ولی اجرایش نمیکند. و نیز الله أ میفرماید:
﴿وَتَخۡلُقُونَ إِفۡكًاۚ﴾[العنكبوت: ١٧]
«و دروغی (بزرگ) به هم میبافید.»
یعنی آن را تعیین و آماده میکنید.
همچنین الله تعالی میفرماید:
﴿فَتَبَارَكَ ٱللَّهُ أَحۡسَنُ ٱلۡخَٰلِقِينَ﴾[المؤمنون: ١٤]
«پس (پر برکت و) بزرگوار است الله که بهترین آفرینندگان است.»
بنابراین وقتی «خلق» به عنوان صفت برای انسانها به کار میرود، مراد از آن، تقدیر است، ولی خلقتی که به معنای ابداع و ایجاد یک چیز بدون نمونۀ قبلی است، فقط صفت الله تعالی به شمار میرود، و الله میفرماید:
﴿هَلۡ مِنۡ خَٰلِقٍ غَيۡرُ ٱللَّهِ﴾[فاطر: ٣]
«آیا آفرینندهای جز الله هست؟!»
﴿هَٰذَا خَلۡقُ ٱللَّهِ فَأَرُونِي مَاذَا خَلَقَ ٱلَّذِينَ مِن دُونِهِۦۚ بَلِ ٱلظَّٰلِمُونَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ﴾[لقمان: ١١]
«این آفرینش الله است، پس به من نشان دهید کسانی که غیر او هستند، چه چیزی را آفریدهاند؟! بلکه ستمکاران در گمراهی آشکاری هستند.»
در آیۀ فوق، با تمامی مخلوقات تحدّی و هماوردطلبی شده است، بلکه الله ـ ناتوانی همۀ مردم را اثبات کرده است، هر چند همگی برای آفرینش حتّی یک مگس که ضعیفترین و حقیرترین حیوان است، جمع شوند و یکدیگر را یاری رسانند:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٞ فَٱسۡتَمِعُواْ لَهُۥٓۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَن يَخۡلُقُواْ ذُبَابٗا وَلَوِ ٱجۡتَمَعُواْ لَهُۥۖ وَإِن يَسۡلُبۡهُمُ ٱلذُّبَابُ شَيۡٔٗا لَّا يَسۡتَنقِذُوهُ مِنۡهُۚ ضَعُفَ ٱلطَّالِبُ وَٱلۡمَطۡلُوبُ٧٣ مَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾[الحج: ٧٣-٧٤]
«ای مردم! مثلی زده شده است، پس به آن گوش فرا دهید: بیگمان کسانی را که به جای الله (به خدایی) میخوانید، هرگز نمیتوانند مگسی را بیافرینند، اگر چه (همگی) برای این (کار) گرد آیند. و اگر مگس چیزی را از آنها برباید، نمیتوانند از آن باز پس گیرند. (آری) طالب و مطلوب (عابد و معبود) ناتوانند.(آنان) الله را چنانکه سزاوار اوست نشناختند، یقیناً الله قویّ پیروزمند است.»
علاوه بر این، آفرینش مخلوقات توسّط الله متعال، بیهوده نبوده و الله از این صفت منزّه است، چنانکه میفرماید:
﴿وَمَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَآءَ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَيۡنَهُمَا لَٰعِبِينَ١٦ لَوۡ أَرَدۡنَآ أَن نَّتَّخِذَ لَهۡوٗا لَّٱتَّخَذۡنَٰهُ مِن لَّدُنَّآ إِن كُنَّا فَٰعِلِينَ١٧ بَلۡ نَقۡذِفُ بِٱلۡحَقِّ عَلَى ٱلۡبَٰطِلِ فَيَدۡمَغُهُۥ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٞۚ وَلَكُمُ ٱلۡوَيۡلُ مِمَّا تَصِفُونَ﴾[الأنبياء: ١٦-١٨]
«و (ما) آسمان و زمین، و آنچه را که میان آن دو است به بازیچه نیافریدیم.(به فرض محال) اگر میخواستیم که سرگرمی بگیریم، همانا آن را از نزد خودمان بر میگرفتیم، اگر (چنین کاری) میکردیم.بلکه ما حق را بر باطل میافکنیم، پس آن را درهم میشکند و ناگاه آن (باطل) نابود میشود، و وای بر شما (ای کافران!) از آنچه توصیف میکنید.»
﴿أَفَحَسِبۡتُمۡ أَنَّمَا خَلَقۡنَٰكُمۡ عَبَثٗا وَأَنَّكُمۡ إِلَيۡنَا لَا تُرۡجَعُونَ١١٥ فَتَعَٰلَى ٱللَّهُ ٱلۡمَلِكُ ٱلۡحَقُّۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡكَرِيمِ﴾[المؤمنون: ١١٥-١١٦]
«آیا گمان کردید که ما شما را بیهوده آفریدهایم، و همانا شما به سوی ما باز گردانده نمیشوید؟!پس بلند مرتبه (و برتر) است الله که فرمانروای حق است، هیچ معبودی (به حق) جز او نیست، پروردگار عرش کریم است.»
بلکه الله ـ مخلوقات را آفرید تا او را بشناسند و عبادت کنند.
دلیل اول، این آیه است:
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖ وَمِنَ ٱلۡأَرۡضِ مِثۡلَهُنَّۖ يَتَنَزَّلُ ٱلۡأَمۡرُ بَيۡنَهُنَّ لِتَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ وَأَنَّ ٱللَّهَ قَدۡ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عِلۡمَۢا﴾[الطّلاق: ١٢]
«الله (همان) ذاتی است که هفت آسمان را آفرید، و از زمین (نیز) همانند آنها را (آفرید) و فرمان (الله) پیوسته در میانشان نازل میشود تا بدانید که الله بر هر چیزی تواناست، و اینکه علم الله بر هر چیزی احاطه دارد.»
و دلیل دوم، آیۀ زیر است:
﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ﴾[الذّاريات: ٥٦]
«و من جن و انس را نیافریدهام مگر برای اینکه مرا عبادت کنند.»
امّا بیشتر مردم در این زمینه گمراه شدند و با وجود اینکه فهمیدند و شناختند که فقط الله یگانه خالق آنان، آسمان، زمین، کوهها، درختان و سایر مخلوقات است، غیر او را عبادت کردند، چنانکه الله ﻷ میفرماید:
﴿وَمَا يُؤۡمِنُ أَكۡثَرُهُم بِٱللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشۡرِكُونَ﴾[يوسف: ١٠٦]
«و بیشترشان به الله ایمان نمیآورند مگر اینکه آنان (به نوعی) مشرکند.»
ابن عبّاس ب میگوید: «یکی از نشانههای ایمان و باورشان [به وجود الله]، این است که وقتی به آنان گفته میشود: چه کسی آسمان و زمین و کوهها را آفریده است، میگویند: الله، امّا با وجود این، شرک میورزند!»
عکرمه س میگوید: «از آنان میپرسی که چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است؟ میگویند: الله. این بیانگر ایمان و باورشان به الله است، امّا غیر او را میپرستند.»[٩٨]
الله متعال میفرماید:
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَجَعَلَ ٱلظُّلُمَٰتِ وَٱلنُّورَۖ ثُمَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِمۡ يَعۡدِلُونَ﴾[الأنعام: ١]
«ستایش برای الله است که آسمانها و زمین را آفرید و تاریکیها و نور را پدید آورد، و با این همه، کسانی که کافران شدند با پروردگار خویش دیگری را برابر میدارند (و به او شرک میآورند).»
ابن عبّاس ب میگوید: «الله تعالی میخواهد بگوید که آنان پس از اینکه به نعمت و ربوبیّتم اقرار کردند، سنگها و بتها را همتای من قرار دادند.»[٩٩]
در آیات زیادی از قرآن کریم، اعتراف کافران به یگانگی الله در خلقت و روزی و نعمتدادن و تصرّف، به عنوان دلیل علیه آنان به کار رفته و استدلال شده است که باید انسان فقط الله ﻷ را عبادت کند و دین را برای او خالص گرداند؛ مثلا در آیات زیر:
﴿وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُۖ﴾[العنكبوت: ٦١]
«و اگر از آنان بپرسی: چه کسی آسمانها و زمین را آفریده، و خورشید و ماه را مسخّر کرده است؟! البتّه میگویند: الله.»
پس از اینکه الله از اقرارشان به این موضوع نام میبرد، آنان را توبیخ میکند و شرکشان را ناپسند میداند و میفرماید:
﴿فَأَنَّىٰ يُؤۡفَكُونَ﴾[العنكبوت: ٦١]
«پس چگونه (از حق) منحرف میشوند؟!»
و میفرماید:
﴿وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَحۡيَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ مِنۢ بَعۡدِ مَوۡتِهَا لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُۚ﴾[العنكبوت: ٦٣]
«و اگر از آنان بپرسی: چه کسی از آسمان آبی را نازل کرد، آنگاه با آن (آب) زمین را بعد از مردنش زنده کرد؟ البتّه میگویند: الله.»
در این آیه نیز پس از بیان اعترافشان، آنان را توبیخ میکند و شرکشان را مردود و ناپسند میداند و میفرماید:
﴿قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡقِلُونَ﴾[العنكبوت: ٦٣]
«بگو: حمد و ستایش مخصوص الله است، بلکه بیشترشان نمیاندیشند.»
همچنین میفرماید:
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَكُمۡ ثُمَّ رَزَقَكُمۡ ثُمَّ يُمِيتُكُمۡ ثُمَّ يُحۡيِيكُمۡۖ هَلۡ مِن شُرَكَآئِكُم مَّن يَفۡعَلُ مِن ذَٰلِكُم مِّن شَيۡءٖۚ﴾[الرّوم: ٤٠]
«الله همان ذاتی است که شما را آفرید، آنگاه به شما روزی داد، سپس شما را میمیراند، آنگاه شما را زنده میکند. آیا کسی از شریکانتان میتواند چیزی از این (کارها) را انجام دهد؟!»
بدون تردید تنها جوابشان در پاسخ آیۀ فوق، نه است؛ یعنی باید که بگویند هیچ یک از خدایان و بتهای ما قادر به خلقکردن، روزیدادن، زندهکردن و میراندن نیست، و زمانی که این اعتراف مشخّص و محقّق میگردد، الله أ آنان را چنین توبیخ و سرزنش میکند:
﴿سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ﴾[الرّوم: ٤٠]
«الله منزّه و برتر است از آنچه شریک او قرار میدهند.»
در آیات دیگری از قرآن کریم، چنین آمده است:
﴿قُل لِّمَنِ ٱلۡأَرۡضُ وَمَن فِيهَآ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٨٤ سَيَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ٨٥ قُلۡ مَن رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ ٱلسَّبۡعِ وَرَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِيمِ٨٦ سَيَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ أَفَلَا تَتَّقُونَ٨٧ قُلۡ مَنۢ بِيَدِهِۦ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيۡءٖ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيۡهِ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٨٨ سَيَقُولُونَ لِلَّهِۚ قُلۡ فَأَنَّىٰ تُسۡحَرُونَ﴾[المؤمنون: ٨٤-٨٩]
«(ای پیامبر!) بگو: اگر میدانید، زمین و هر چه در آن است از آنِ کیست؟!به زودی خواهند گفت: (همه) از آن الله است. بگو: آیا پند نمیگیرید؟!بگو: چه کسی پروردگار آسمانهای هفتگانه، و پروردگار عرش عظیم است؟!خواهند گفت: (همه) از آنِ الله است. بگو: آیا (از الله) نمیترسید؟!بگو: اگر میدانید، چه کسی فرمانروایی همۀ موجودات را در دست دارد، و او پناه میدهد، و کسی در برابر او پناه داده نمیشود؟!خواهند گفت: از آن الله است. بگو: پس چگونه جادو میشوید؟!»
﴿ءَآللَّهُ خَيۡرٌ أَمَّا يُشۡرِكُونَ٥٩ أَمَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَنۢبَتۡنَا بِهِۦ حَدَآئِقَ ذَاتَ بَهۡجَةٖ مَّا كَانَ لَكُمۡ أَن تُنۢبِتُواْ شَجَرَهَآۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ بَلۡ هُمۡ قَوۡمٞ يَعۡدِلُونَ﴾[النّمل: ٥٩-٦٠]
«آیا الله بهتر است یا آن چیزهای که شرک میآورند؟!(آیا این معبودان باطل شما بهترند) یا ذاتی که آسمانها و زمین را آفرید، و از آسمان برای شما آبی نازل کرد، سپس با آن باغهای خرّم (و زیبا) رویاندیم، که شما هرگز توان رویاندن درختان آن را نداشتید، آیا معبود دیگری با الله است؟! (نه) بلکه آنان گروهی هستند که (از حق منحرف میشوند و بتها را) همطراز (الله) قرار میدهند.»
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَجَعَلَ ٱلظُّلُمَٰتِ وَٱلنُّورَۖ ثُمَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِمۡ يَعۡدِلُونَ﴾[الأنعام: ١]
«ستایش برای الله است که آسمانها و زمین را آفرید و تاریکیها و نور را پدید آورد، و با این همه، کسانی که کافر شدند با پروردگار خویش دیگری را برابر میدارند (و به او شرک میآورند).»
انسان عاقل از بیخردی مشرکان بسیار تعجّب میکند که چگونه بتها و اشیایی را که به اندازۀ ذرّهای در آسمانها و زمین، مالک چیزی برای خود و دیگران نیستند، با آفریدگار آسمانها و زمین و با بوجودآورندۀ تاریکیها و نور، یکسان میدانند؟!
﴿أَيُشۡرِكُونَ مَا لَا يَخۡلُقُ شَيۡٔٗا وَهُمۡ يُخۡلَقُونَ١٩١ وَلَا يَسۡتَطِيعُونَ لَهُمۡ نَصۡرٗا وَلَآ أَنفُسَهُمۡ يَنصُرُونَ﴾[الأعراف: ١٩١-١٩٢]
«آیا چیزی را شریک میگیرند که چیزی را نمیآفریند و خودشان مخلوقند.و نمیتوانند آنان را یاری کنند، و نه خودشان را یاری میدهند.»
و چگونه خاک را با پروردگارِ پادشاهان، و برده را با مالکِ بندگان و افرادی مثل خودشان را با پروردگار بزرگ و خالق بلندمرتبه یکسان میپندارند؟!
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ عِبَادٌ أَمۡثَالُكُمۡۖ فَٱدۡعُوهُمۡ فَلۡيَسۡتَجِيبُواْ لَكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ﴾[الأعراف: ١٩٤]
«همانا کسانی را که غیر از الله میخوانید، بندگانی همچون شما هستند، پس آنان را بخوانید، اگر راست میگویید (و آنها الله هستند)، پس باید (دعای) شما را اجابت کنند!»
الله ـ از آنچه این افراد توصیف میکنند و شرک میورزند، منزّه و برتر است.
[٩٨]- نک: جامع البیان، ابن جریر، ج ٨، صص ٧٧- ٧٩.
[٩٩]- ابن قیّم، إغاثة اللّهفان، ج ٢، ص ٢٢٦.