شناخت و شرح معانی اسماء الله

فهرست کتاب

٦٦. متکبّر

٦٦. متکبّر

این نام یک بار در قرآن آمده است:

﴿هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡمَلِكُ ٱلۡقُدُّوسُ ٱلسَّلَٰمُ ٱلۡمُؤۡمِنُ ٱلۡمُهَيۡمِنُ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡجَبَّارُ ٱلۡمُتَكَبِّرُۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يُشۡرِكُونَ[الحشر: ٢٣]

«او الله است که جز او معبودی (راستین) وجود ندارد. پادشاه، بی‌نهایت پاک، منزّه (و سالم از هر عیب)، ایمنی‌دهنده، نگهبان پیروزمند، جبّار (جبران‌کننده) و شایستۀ عظمت و بزرگی است. الله پاک و منزّه است از آنچه (برای او) شریک می‌آورند.»

متکبّر صفت الله متعال بوده که بیانگر جبروت و کبریایی اوست. حرف «تاء» در واژۀ «متکبّر» برای خودنمایی نیست، بلکه برای تفرّد و اختصاص است و از این رو، کبریایی صفت الله بوده و فقط شایستۀ اوست و به همین سبب، متکبّران به شدّت تهدید می‌شوند و الله  أ آنان را به عقوبت‌هایی زودهنگام و دیرهنگام گرفتار می‌کند.

قتاده می‌گوید: «الله ذاتی است که از هر نوع بدی مبرّا و بیزار است.» و نیز می‌گوید: «ذاتی که از بدی‌ها بیزار و پاک است.» و نیز: «پروردگاری که از هر شرّی بیزار است.» مقاتل می‌گوید: «ذاتی که از هر نوع بدی، دور و بیزار است». ابو اسحاق سبیعی گفته است: «پروردگاری که از ستم به بندگان مبّرا بوده و برتر از آن است که به آنان ظلم کند.» میمون بن مهران می‌گوید: «از شر و بدی‌ها مبرّاست و فقط خوبی‌ها از او صادر می‌شود.»

به طور خلاصه باید گفت: این اسم نشان می‌دهد که الله ـ از صفات مخلوقات مبرّا و برتر است و هرگز همانند آن‎ها نیست، منزّه از هر نوع نقص و عیبی است، از شر، بدی، ستم و هر نقصی پاک است، که این‌ها متضمّن ثبوت کمال الله در اسماء و صفات و افعالش است.

تکبّر فقط شایستۀ الله است، چون فقط او مالک بوده و غیرش مملوکند، فقط او پروردگار است و دیگران پروردۀ نعمت‌هایش هستند، فقط او خالق است و غیرش مخلوقند و فقط او دارای صفات کمال، جمال، عظمت و جلال است، چنانکه رسول الله  ج در رکوع و سجده می‌فرمودند: «سبحانَ ذي الجبروتِ والملکوتِ والکبریاءِ والعظمةِ»[٢٥٤]؛ «پاک و منزّه است صاحب جبروت و پادشاهی و کبریا و عظمت.»

بنابراین پروردگاری که منزّه از نقایص بوده و صاحب ملک، تصرّف، تدبیر و عظمت در اسماء و صفات و افعالش است، فقط او متکبّر و بی‌همتاست.

ولی بنده که مخلوق است، مقامش مقام عبودیّت، خضوع و فروتنی، رکوع و سجده برای ذات بلندمرتبه و بزرگ و صاحب جلال است. شاید این یکی از اسرار یاد الله متعال و تکبیرگفتن هنگام برخاستن از رکوع و سجده و نیز بیان کبریایی و عظمت او در حالت رکوع و سجده باشد.

امّا – پناه بر الله- اگر بنده تکبّر ورزد؛ بویژه در برابر هدفی که برای آن آفریده شده است؛ یعنی عبادت الله و یگانه‌دانستن او با فروتنی و خضوع، قطعاً الله   چنین بنده‌ای را به شدّت مجازات خواهد کرد و او را در دنیا و آخرت، عقوبت خواهد کرد.

الله تعالی در آیات متعدّدی، از انواع عقوبت‌هایی که متکبّران را با آن‎ها مجازات می‌کند، نام می‌برد؛ به عنوان نمونه می‌فرماید:

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِي سَيَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ[غافر: ٦٠]

«همانا کسانی‌ که از عبادت من سرکشی می‌کنند، به زودی با خواری به جهنّم وارد می‌شوند.»

یعنی در حالی که خوار و ذلیل هستند.

﴿أَلَيۡسَ فِي جَهَنَّمَ مَثۡوٗى لِّلۡمُتَكَبِّرِينَ[الزّمر: ٦٠]

«مگر در جهنّم جایگاهی برای متکبّران نیست؟!»

﴿قِيلَ ٱدۡخُلُوٓاْ أَبۡوَٰبَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِينَ فِيهَاۖ فَبِئۡسَ مَثۡوَى ٱلۡمُتَكَبِّرِينَ[الزّمر: ٧٢]

«گفته شود: از در‌های جهنّم وارد شوید، جاودانه در آن بمانید. پس چه بد است جایگاه متکبّران!»

﴿وَٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا وَٱسۡتَكۡبَرُواْ عَنۡهَآ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ[الأعراف: ٣٦]

«و کسانی ‌که آيات ما را تکذيب کنند و در برابر آن (گردن‌کشی و) تکبّر ورزند، آنان اهل دوزخند و جاودانه در آن خواهند ماند.»

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا وَٱسۡتَكۡبَرُواْ عَنۡهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمۡ أَبۡوَٰبُ ٱلسَّمَآءِ وَلَا يَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ حَتَّىٰ يَلِجَ ٱلۡجَمَلُ فِي سَمِّ ٱلۡخِيَاطِۚ وَكَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُجۡرِمِينَ[الأعراف: ٤٠]

«همانا کسانی‌ که آيات ما را تکذيب کردند و در برابر آن (گردن‌کشی و) تکبّر ورزيدند، درهای آسمان (هرگز) برایشان گشوده نمی‌شود و به بهشت داخل نخواهند شد، مگر اينکه شتر از سوراخ سوزن درآيد [که هرگز چنین چیزی ممکن نیست]، و اين چنين، گنهکاران را کيفر می‌دهيم.»

پروردگار جهان در قرآن کریم، از برخی افراد و امّت‌های متکبّر و عقوبت‌های دنیوی‌شان و از عذاب‌هایی که در آخرت علیه آنان آماده کرده است، نام می‌برد تا راه و عمل مجرمان آشکار شود و پند و اندرزی برای عبرت‌گیران باشد.

الله   از بزرگ و پیشوای مستکبران؛ یعنی ابلیس؛ دشمن الله و دشمن دین و دشمن بندگان مؤمن نام می‌برد و می‌فرماید:

﴿إِلَّآ إِبۡلِيسَ ٱسۡتَكۡبَرَ وَكَانَ مِنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ[ص: ٧٤]

«جز ابلیس که تکبّر ورزید و از کافران بود.»

و نیز از فرعون و تکبّر او و لشکریانش در برابر حقیقت نام می‌برد و می‌فرماید:

﴿وَٱسۡتَكۡبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُۥ فِي ٱلۡأَرۡضِ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّ[القصص: ٣٩]

«و او (فرعون) و لشکریانش به ناحق در زمین سر‌کشی کردند.»

همچنین از ولید بن مغیره؛ دشمن حقیقت و کسی که علیه الله و رسولش مبارزه و مخالفت می‌کرد، نام برده است. الله متعال او را بیشتر از هر کسی سرزنش و نکوهش می‌کند و این جزا و عقوبت معاندان سرکش است. او تعالی می‌فرماید:

﴿ذَرۡنِي وَمَنۡ خَلَقۡتُ وَحِيدٗا١١ وَجَعَلۡتُ لَهُۥ مَالٗا مَّمۡدُودٗا١٢ وَبَنِينَ شُهُودٗا١٣ وَمَهَّدتُّ لَهُۥ تَمۡهِيدٗا١٤ ثُمَّ يَطۡمَعُ أَنۡ أَزِيدَ١٥ كَلَّآۖ إِنَّهُۥ كَانَ لِأٓيَٰتِنَا عَنِيدٗا١٦ سَأُرۡهِقُهُۥ صَعُودًا١٧ إِنَّهُۥ فَكَّرَ وَقَدَّرَ١٨ فَقُتِلَ كَيۡفَ قَدَّرَ١٩ ثُمَّ قُتِلَ كَيۡفَ قَدَّرَ٢٠ ثُمَّ نَظَرَ٢١ ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ٢٢ ثُمَّ أَدۡبَرَ وَٱسۡتَكۡبَرَ٢٣ فَقَالَ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ يُؤۡثَرُ٢٤ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا قَوۡلُ ٱلۡبَشَرِ٢٥ سَأُصۡلِيهِ سَقَرَ[المدّثّر: ١١-٢٦]

«(ای پیامبر!) مرا با کسی ‌که وی را تنها آفریده‌ام واگذار.و (همان کس که) مال فراونی برایش قرار دادمو فرزندانی که همیشه (در خدمتش و) با وی هستند.و همۀ وسایل (و امکانات) زندگی را در اختیارش قرار دادم.باز (هم) طمع دارد که (بر آن) بیفزایم.هرگز، (چنین نخواهد شد) بی‌گمان او نسبت به آیات ما دشمنی (و عناد) دارد.و بزودی او را به مشقّت و سختی می‌اندازم،چون وی (برای مبارزه با قرآن) اندیشید و اندازه (و محاسبه) کرد.پس مرگ بر او باد! چگونه اندازه (و محاسبه) کرد؟!باز (هم) مرگ بر او باد! چگونه اندازه (و محاسبه) کرد؟!سپس نگاهی افکند.آنگاه چهره درهم کشید و روی ترش کرد.سپس (به حق) پشت نمود و تکبّر ورزید.آنگاه گفت: این (قرآن) چیزی جز جادویی که (از دیگران) آموخته شده، نیست.و این (چیزی) جز گفتار بشر نیست.بزودی او را به سقر (جهنّم) درخواهم آورد.»

در آیاتی دیگر، از تکبّر امّت‌های پیشین در برابر حقیقت سخن می‌گوید؛ مثلا دربارۀ قوم نوح  ÷ فرموده است:

﴿فَلَمۡ يَزِدۡهُمۡ دُعَآءِيٓ إِلَّا فِرَارٗا٦ وَإِنِّي كُلَّمَا دَعَوۡتُهُمۡ لِتَغۡفِرَ لَهُمۡ جَعَلُوٓاْ أَصَٰبِعَهُمۡ فِيٓ ءَاذَانِهِمۡ وَٱسۡتَغۡشَوۡاْ ثِيَابَهُمۡ وَأَصَرُّواْ وَٱسۡتَكۡبَرُواْ ٱسۡتِكۡبَارٗا[نوح: ٦-٧]

«امّا دعوت من (در حقّ آنان چیزی) جز گریز نیفزودو من هر گاه آن‎ها را دعوت کردم تا تو آنان را بیامرزی، انگشتانشان را در گوش‌هایشان فرو کردند و لباس‌هایشان را (به خود) پیچیدند و (در مخالفت) اصرار (و پا‌فشاری) کردند و به شدّت گردن‌کشی و تکبّر نمودند.»

در مورد قوم هود  ÷ می‌فرماید:

﴿فَأَمَّا عَادٞ فَٱسۡتَكۡبَرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّ[فصّلت: ١٥]

«امّا (قوم) عاد به ناحق در زمین تکبّر ورزیدند.»

دربارۀ قوم شعیب  ÷ می‌فرماید:

﴿۞قَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ لَنُخۡرِجَنَّكَ يَٰشُعَيۡبُ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَكَ مِن قَرۡيَتِنَآ أَوۡ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَاۚ قَالَ أَوَلَوۡ كُنَّا كَٰرِهِينَ[الأعراف: ٨٨]

«اشراف (و بزرگان) از قوم او که سرکشی می‌کردند، گفتند: ای شعیب! قطعاً تو و کسانی را که با تو ایمان آورده‌اند، از شهر (و دیار) خویش بیرون خواهیم کرد، یا اینکه به آیین ما باز گردید. (شعیب) گفت: آیا (باز گردیم) اگر چه از آن کراهت داشته (و بیزار) باشیم؟!»

دربارۀ قوم صالح چنین فرموده است:

﴿قَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ لِلَّذِينَ ٱسۡتُضۡعِفُواْ لِمَنۡ ءَامَنَ مِنۡهُمۡ أَتَعۡلَمُونَ أَنَّ صَٰلِحٗا مُّرۡسَلٞ مِّن رَّبِّهِۦۚ قَالُوٓاْ إِنَّا بِمَآ أُرۡسِلَ بِهِۦ مُؤۡمِنُونَ٧٥ قَالَ ٱلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُوٓاْ إِنَّا بِٱلَّذِيٓ ءَامَنتُم بِهِۦ كَٰفِرُونَ[الأعراف: ٧٥-٧٦]

«اشراف (و بزرگان) از قوم او که گردن‌کشی می‌کردند، به مستضعفان؛ به (همان) کسانی از آنان که ايمان آورده بودند، گفتند: آيا شما براستی يقين داريد که صالح از (طرف) پروردگارش فرستاده شده است؟! (آنان) گفتند: ما به آنچه او بدان فرستاده شده است، ايمان داريم.افرادی که گردنکشی می‌کردند، گفتند: ما به آنچه شما به آن ايمان آورده‌ايد، (منکر و) کافريم.»

بسیار جای تعجّب است از این سرکشان بی‌خرد که چگونه راضی می‌شوند در برابر عبادت پروردگار یگانه و قهّار تکبّر نمایند و از اخلاص برای ذات عزیز و غفّار سر باز زنند، سپس در برابر یک سنگ یا یک درخت یا مخلوقی که چیزی جز خواری و نیاز ندارد، خاضع گردند و آن را عبادت کنند؟! قطعاً الله متعال تنها معبود بر حق و شایستۀ عبادت است، امّا چگونه اینان حقیقت و هدایت را نمی‌فهمند و چشمانشان نور و روشنایی را نمی‌بیند؟! سبحان الله! این افراد چقدر بدبختند!

الله ـ می‌فرماید:

﴿وَإِذَا ذُكِرَ ٱللَّهُ وَحۡدَهُ ٱشۡمَأَزَّتۡ قُلُوبُ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِۖ وَإِذَا ذُكِرَ ٱلَّذِينَ مِن دُونِهِۦٓ إِذَا هُمۡ يَسۡتَبۡشِرُونَ[الزّمر: ٤٥]

«و هنگامی‌ که الله به تنهایی یاد شود، دل‌های کسانی ‌که به آخرت ایمان ندارند، متنفّر (و بیزار) می‌شود و زمانی که کسانی غیر از او یاد شوند، آنگاه است که آنان شادمان می‌شوند.»

﴿إِنَّهُمۡ كَانُوٓاْ إِذَا قِيلَ لَهُمۡ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ يَسۡتَكۡبِرُونَ٣٥ وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوٓاْ ءَالِهَتِنَا لِشَاعِرٖ مَّجۡنُونِۢ[الصّافات: ٣٥-٣٦]

«آنان (در دنیا چنان) بودند که وقتی به آن‎ها گفته می‌شد: معبودی (به حق) جز الله نیست، سرکشی (و تکبّر) می‌کردند و می‌گفتند: آیا ما معبودانمان را به سبب (سخن) شاعری دیوانه رها کنیم؟!»

﴿وَإِذَا ذَكَرۡتَ رَبَّكَ فِي ٱلۡقُرۡءَانِ وَحۡدَهُۥ وَلَّوۡاْ عَلَىٰٓ أَدۡبَٰرِهِمۡ نُفُورٗا[الإسراء: ٤٦]

«و هنگامی که پروردگارت را در قرآن به یگانگی یاد کنی، آنان با نفرت پشت می‌کنند (و می‌گریزند).»

چقدر این اشخاص بی‌خردند! از گمراهی، به الله پناه می‌بریم و از او می‌خواهیم که به ما توفیق دهد در برابرش خاضع و فروتن باشیم و ما را از راه و روش متکبّران دور کند، که فقط او تعالی صاحب فضل و یاری‌گر است.

[٢٥٤]- قبلا تخریج این حدیث بیان شد.