شناخت و شرح معانی اسماء الله

فهرست کتاب

٢٧. صمد

٢٧. صمد

این اسم در سورۀ اخلاص بیان شده است:

﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ١ ٱللَّهُ ٱلصَّمَدُ٢ لَمۡ يَلِدۡ وَلَمۡ يُولَدۡ٣ وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ كُفُوًا أَحَدُۢ[الإخلاص: ١-٤]

«(ای پیامبر!) بگو: او الله یکتا و یگانه است.الله بی‌نیاز است (و همه نیازمند او هستند).نه (فرزندی) زاده و نه زاده شده است.و هیچ کس همانند و همتای او نبوده و نیست.»

همان سوره‌ای که پیامبر  ج فرمودند معادل یک سوم قرآن است؛ در صحیح بخاری[١٠٩] از ابو سعید خدری  س روایت شده است که رسول الله  ج به صحابه فرمودند: «أَيَعْجِزُ أَحَدُكُم أَنْ يقْرَأَ بِثُلُثِ الْقُرْآنِ في لَيْلَةٍ؟»؛ «آیا کسی از شما ناتوان است از اینکه یک سوم قرآن را در یک شب بخواند؟» بر صحابه سخت تمام شد و گفتند: کدام یک از ما چنین توانی دارد ای رسول الله؟! پیامبر  ج فرمودند: «قُلْ هُو اللَّه أَحَد، اللَّهُ الصَّمَد: ثُلُثُ الْقُرْآنِ»؛ «سورۀ اخلاص معادل یک سوم قرآن است.»

صمد یعنی مولا و سرور بزرگی که علم، حکمت، حلم، قدرت، عزّت، عظمت و تمامی صفاتش کامل بوده و دارای صفاتی زیاد و بزرگ است. ذاتی که تمامی مخلوقات به او نیاز دارند و تمامی موجودات در همۀ امورشان محتاج و متوجّه اویند و از این رو، غیر از او پروردگار و مقصودی ندارند که برای اصلاح امور دینی و دنیوی‌شان به آن روی آورند، بلکه به هنگام سختی‌ها و مصیبت‌ها، فقط متوجّه الله تعالی می‌شوند و از او کمک می‌خواهند، چون می‌دانند که فقط الله ـ می‌تواند نیازهایشان را برآورده کند و مصیبت‌ها را از بین ببرد، چرا که علمش کامل و مهربانی و رحمتش گسترده و قدرت و عزّت و پادشاهی‌اش بسیار بزرگ و فراوان است.

ابن جریر طبری در تفسیر خود،[١١٠] از عبد الله بن عبّاس  ب چنین روایت کرده است: «صمد: یعنی مولایی که سروریِ او کامل، شریفی که شرافتش کامل، بزرگی که عظمتش کامل، حلیمی که بردباری‌اش کامل، بی‌نیازی که بی‌نیازی او کامل، جبّاری که جبروتش کامل، عالمی که علمش کامل و حکیمی که حکمتش کامل است. ذاتی که تمامی شرافت‌ها و صفات برتر را به طور کامل دارد، که فقط الله  أ شایستۀ این ویژگی‌هاست.»

پس نتیجه می‌گیریم که این نام بزرگ الهی بیانگر چندین صفت و ویژگی است و دلالت بر فراوانی و بزرگی و کمال صفات الهی می‌کند.

ابن قیّم  / می‌گوید: «صمد یعنی آقا و سروری که برتری او کامل است و به همین سبب، قوم عرب بزرگانشان را با این اسم نامگذاری می‌کردند، چون کسی که با اسم مذکور نامیده می‌شود، دارای صفات و ویژگی‌های پسندیدۀ زیادی است. شاعری می‌سراید:

أَلَا بَکَّرَ النـّاعـي بِخَیرَی بَنـی أَسَـد
بّعَمرو بنِ مسعودٍ و بالسَّیِّدِ الصَّمَدِ

صمد ذاتی است که دل‌ها از روی شوق و ترس متوجّه او می‌شوند، چون خصایل و اوصاف خیر و پسندیدۀ فراوانی دارد و به همین دلیل، جمهور سلف؛ از جمله عبدالله بن عبّاس  ب گفته‌اند: صمد یعنی ذاتی که سروری‌اش کامل، عالمی که علمش کامل، قادری که قدرتش کامل، حکیمی که حکمتش کامل، رحیمی که رحمتش کامل و جوّادی است که جود و بخشش او کامل است.»[١١١]

وی می‌گوید که ریشۀ این واژه به معنای جمع و قصد بوده و الله ذاتی است که همۀ مقاصد متوجّه اوست و دارای صفات برتری است. همچنین مفهوم اصلی واژۀ مذکور در زبان عربی همین بوده و قوم عرب بزرگانشان را صمد می‌نامیدند، چون افراد نزدشان می‌رفتند و آنان دارای ویژگی سیادت و برتری بودند.[١١٢]

بر این اساس، سخنان سلف دربارۀ این اسم متنوّع و متفاوت است؛ برخی گفته‌اند: صمد یعنی ذاتی که شکم ندارد و نمی‌خورد و نمی‌نوشد. برخی معتقدند: صمد یعنی ذاتی که مخلوقات برای برآورده‌شدن نیازهایشان متوجّه او می‌شوند. بنا بر تفسیر برخی: صمد یعنی ذاتی که فرزندی از او متولّد نمی‌شود و نمی‌زاید. برخی گفته‌اند: صمد به معنای مولا و سروری است که برتری‌اش بسیار کامل است و بنا بر باور گروهی دیگر، صمد به معنای ذاتی است که هیچ کس یا چیزی برتر از او نیست.

تمامی این سخنان و دیدگاه‌ها را ابن جریر طبری در تفسیر خود[١١٣] آورده و از پیشوایانی که چنین تفاسیری داشته‌اند، نام برده است. همچنین حافظ ابن کثیر[١١٤] و مفسّران دیگر آن‎ها را بیان کرده‌اند. همۀ این تفاسیر و معانی صحیح به نظر می‌رسد، چون نام «صمد» دلالت بر اوصاف متعدّدی می‌کند و فقط یک معنا ندارد، چنانکه قبلا بیان گردید.

به همین سبب، حافظ ابن کثیر پس از بیان دیدگاه‌های موجود در تفسیر اسم «صمد»، به نقل از ابو القاسم طبرانی در کتاب «السّنّة» چنین آورده است: «تمامی این معانی صحیح بوده و از صفات پروردگار ماست. ذاتی که مخلوقات برای برآورده‌شدن نیازهایشان، متوجّه او می‌شوند. ذاتی که سروری و برتری‌اش کامل است و شکمی ندارد و نمی‌خورد و نمی‌نوشد و پس از مخلوقات، باقی است.»[١١٥]

بغوی  / می‌گوید: «بهتر است که هر آنچه در تفسیر «صمد» گفته شده، پذیرفته شود، زیرا احتمال تمامی آن‎ها می‌رود و بر این اساس، باید که در هستی، صمدی غیر از الله تعالی وجود نداشته باشد؛ ذات بلندمرتبه‌ای که بر هر چیزی تواناست. این نام مختصّ الله متعال است و او تعالی دارای اسم‌های حسنا و صفات والاست:

﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ[الشّورى: ١١]

«هیچ چیز همانند او نیست و او شنوای بیناست.»»[١١٦]

شیخ محمّد امین شنقیطی  / می‌گوید: «در زبان عرب مشهور است که به سرور و سیّد بزرگ و نیز به شئ توپُر که شکم ندارد، صمد می‌گویند... ، پس الله   تنها مولا و سروری است که به هنگام سختی‌ها و نیازها، به او پناه برده می‌شود و او از صفاتی که مخصوص مخلوقات است؛ مانند خوردن و امثال آن، منزّه و بسیار برتر است.»[١١٧]

هر گاه بنده بداند که پروردگارش متّصف به این کمال و جلال بوده و برتر از هر موجودی است و هیچ چیز نمی‌تواند او را ناتوان کند و اینکه او تعالی پناه مخلوقات است و هیچ پناه و مأمنی غیر از او وجود ندارد و مخلوقات در موقع نیاز و مصیبت‌ها، فقط متوجّه او می‌شوند؛ در این حالت، بر بنده لازم است که فقط به الله   روی آورد، از او بخواهد که نیازش را برآورده کند، عبادتش را فقط برای الله انجام دهد، فقط از او کمک بخواهد و فقط بر او توکّل کند:

﴿أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ وَيَجۡعَلُكُمۡ خُلَفَآءَ ٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قَلِيلٗا مَّا تَذَكَّرُونَ[النّمل: ٦٢]

«(آیا این بت‌ها بهترند) یا ذاتی ‌که (دعای) مضطر (درمانده) را اجابت می‌کند وقتی او را بخواند و گرفتاری را بر طرف می‌سازد و شما را جانشینان زمین قرار می‌دهد؟! آیا معبودی دیگری با الله است؟! چه اندک پند می‌گیرید!»

[١٠٩]- شمارۀ حدیث: ٤٧٢٧.

[١١٠]- ج ٢٤، ص ٧٣٦، چاپ ترکی؛ سیوطی در «الدّرّ المنثور»، ج ١٥، ص ٧٨٠، این سخنان را به ابن عبّاس و ابن منذر نسبت داده است، و نیز ابن ابی حاتم و ابو الشّیخ در «العظمة» و بیهقی در «الأسماء والصّفات».

[١١١]- الصّواعق المرسلة، ج ٣، ص ١٠٢٥.

[١١٢]- فائدة جلیلة في قواعد الأسماء الحسنی، صص ٢١- ٢٢.

[١١٣]- ج ٢٤، صص ٧٣١- ٧٣٧.

[١١٤]- تفسیر ابن کثیر، ج ٨، ص ٥٤٨.

[١١٥]- همان.

[١١٦]- معالم التّنزیل، ج ٧، ص ٣٢١.

[١١٧]- أضواء البیان، ج ٢، ص ١٨٧.