شناخت و شرح معانی اسماء الله

فهرست کتاب

٣١. سمیع

٣١. سمیع

این نام تقریبا در ٥٠ آیه از قرآن کریم آمده است؛ از جمله:

﴿قَدۡ سَمِعَ ٱللَّهُ قَوۡلَ ٱلَّتِي تُجَٰدِلُكَ فِي زَوۡجِهَا وَتَشۡتَكِيٓ إِلَى ٱللَّهِ وَٱللَّهُ يَسۡمَعُ تَحَاوُرَكُمَآۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعُۢ بَصِيرٌ[المجادلة: ١]

«قطعاً الله سخن زنی را که دربارۀ شوهرش با تو مجادله می‌کرد و به الله شکایت می‌برد شنید و الله گفتگوی شما را می‌شنید. بی‌گمان الله شنوای بیناست.»

﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ[الشّورى: ١١]

«هیچ چیزی همانند او نیست و او شنوای بیناست.»

﴿وَإِذۡ يَرۡفَعُ إِبۡرَٰهِ‍ۧمُ ٱلۡقَوَاعِدَ مِنَ ٱلۡبَيۡتِ وَإِسۡمَٰعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلۡ مِنَّآۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ[البقرة: ١٢٧]

«و (به یاد آورید) هنگامی را که ابراهیم و اسماعیل پایه‌های خانۀ (کعبه) را بالا می‌بردند (و می‌گفتند): پروردگارا! از ما بپذیر، که همانا تویی شنوای دانا.»

سمیع: ذاتی است که تمامی صداها را با وجود تفاوت زبان‌ها و تنوّع نیازها می‌شنود و صدای بلند و آهسته برای او تعالی یکسان است:

﴿سَوَآءٞ مِّنكُم مَّنۡ أَسَرَّ ٱلۡقَوۡلَ وَمَن جَهَرَ بِهِۦ وَمَنۡ هُوَ مُسۡتَخۡفِۢ بِٱلَّيۡلِ وَسَارِبُۢ بِٱلنَّهَارِ[الرّعد: ١٠]

«(برای الله) یکسان است که کسی از شما پنهانی سخن بگوید و کسی ‌که آن را آشکار سازد، و کسی ‌که در (تاریکی) شب پنهان می‌شود یا در (روشنایی) روز (آشکارا) راه می‌رود.»

بنابراین الله  أ تمامی صداها را می‌شنود؛ فرقی نمی‌کند که چه نوع صدایی باشد. صداها بر او مشتبه نمی‌شود و شنیدن یک صدا، او تعالی را از شنیدن صدای دیگری غافل نمی‌کند. تنوّع درخواست‌ها و مسائل، او را به اشتباه نمی‌اندازد و فراوانی درخواست‌کنندگان، او را خسته نمی‌کند.

امام احمد و دیگران از عایشه  ل چنین نقل کرده‌اند: «تمامی ستایش‌ها مخصوص ذاتی است که تمامی صداها را می‌شنود؛ آن زنی که دربارۀ شوهرش نزاع می‌کرد نزد پیامبر  ج آمد و با ایشان سخن می‌گفت، در حالی که من در گوشه‌ای از خانه بودم و نمی‌شنیدم که چه می‌گفت. سپس الله متعال این آیه را نازل کرد:

﴿قَدۡ سَمِعَ ٱللَّهُ قَوۡلَ ٱلَّتِي تُجَٰدِلُكَ فِي زَوۡجِهَا وَتَشۡتَكِيٓ إِلَى ٱللَّهِ وَٱللَّهُ يَسۡمَعُ تَحَاوُرَكُمَآۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعُۢ بَصِيرٌ[المجادلة: ١]

«قطعاً الله سخن زنی را که دربارۀ شوهرش با تو مجادله می‌کرد و به الله شکایت می‌برد شنید و الله گفتگوی شما را می‌شنید. بی‌گمان الله شنوای بیناست.»»[١٢٧]

و بنا بر روایتی دیگر، چنین گفت: «با برکت است ذاتی که هر چیزی را می‌شنود.»[١٢٨]

حتّی اگر تمامی انس و جن از ابتدای خلقت تا روز قیامت، یکجا جمع شوند و در یک لحظه از الله متعال درخواست کنند و هر یک نیاز و خواسته‌اش را با لهجه و زبان خود بخواهد، درخواست تمامی آن‎ها را خواهد شنید بدون اینکه صدایی یا زبانی و یا نیازی را اشتباه متوجّه شود. یکی از دلایل مطلب مذکور، این سخن الله متعال است که در حدیثی قدسی می‌فرماید: «يَا عِبَادِي لَوْ أَنَّ أَوَّلَكُمْ وَآخِركُمْ وَإنْسَكُمْ وَجِنَّكُمْ، قَامُوا فِي صَعيدٍ وَاحدٍ، فَسألُوني فَأعْطَيْتُ كُلَّ إنْسانٍ مَسْألَتَهُ، مَا نَقَصَ ذَلِكَ مِن مُلکي شیئاً إِلاَّ كَمَا يَنْقُصُ المِخْيَطُ إِذَا غمسَ في البَحْرَ»[١٢٩]؛ «ای بندگانم! اگر اول و آخر و انس و جن شما بر يک جای بايستند و از من درخواست کنند و به هر فرد خواسته‌اش را بدهم، این کار چیزی از آنچه نزد من است، بجز اندازه‌ای که يک سوزن وقتی در دريا فرو شود، کم نمايد، کم نمی‌کند.»

در صحیح بخاری و صحیح مسلم،[١٣٠] از ابو موسی اشعری  س روایت شده است که: همراه پیامبر  ج در سفر بودیم، وقتی بالا می‌رفتیم، بلند الله اکبر می‌گفتیم. ایشان فرمودند: «ارْبَعُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ، فَإِنَّكُمْ لاَ تَدْعُونَ أَصَمَّ وَلاَ غَائِبًا، وَلَكِنْ تَدْعُونَ سَمِيعًا بَصِيرًا قریباً»؛ «بر خود آسان بگیرید، که شما کر و غایبی را نمی‌خوانید، بلکه [ذات] بسیار شنوا و بینا و نزدیکی را فرا می‌خوانید.»

«ارْبَعُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ»؛ یعنی سخت نگیرید و خودتان را با بلندکردن صداها، اذیّت نکنید، چون نیازی به این کار نیست و ذاتی که او را بزرگ می‌شمارید، بسیار شنوا و بیناست و صداهای آهسته را همچون صداهای آشکار و بلند، می‌شنود.

الله متعال گمان و ادّعای مشرکانی را که می‌پنداشتند او تعالی نجوا و سخنان آهسته را نمی‌شنود، ردّ و انکار کرد و فرمود:

﴿أَمۡ يَحۡسَبُونَ أَنَّا لَا نَسۡمَعُ سِرَّهُمۡ وَنَجۡوَىٰهُمۚ بَلَىٰ وَرُسُلُنَا لَدَيۡهِمۡ يَكۡتُبُونَ[الزّخرف: ٨٠]

«آیا آنان می‌پندارند که ما رازگویی و (سخنان) در گوشی آنان را نمی‌شنویم؟! آری، (می‌شنویم) و فرستادگان ما (از فرشتگان) نزد آنان (هستند) و می‌نویسند.»

در صحیح بخاری و صحیح مسلم،[١٣١] از عبدالله بن مسعود  س روایت شده است که: دو نفر از قبیلۀ قریش و یک نفر ثقفی یا دو نفر ثقفی و یک قریشی که شکم‌هایشان بسیار چاق و دل‌هایشان از اندک فهم و شناختی برخوردار بود، کنار خانۀ کعبه جمع شدند. یکی از آنان پرسید: آیا فکر می‌کنید که الله آنچه را می‌گوییم، می‌شنود؟ دیگری پاسخ داد: اگر بلند صحبت کنیم می‌شنود، ولی اگر آهسته سخن گوییم، نمی‌شنود. نفر دیگر گفت: اگر سخنان آشکار و بلند ما را بشنود، پس سخنان آهسته را هم می‌شنود. بنابراین الله ـ آیۀ زیر را نازل کرد:

﴿وَمَا كُنتُمۡ تَسۡتَتِرُونَ أَن يَشۡهَدَ عَلَيۡكُمۡ سَمۡعُكُمۡ وَلَآ أَبۡصَٰرُكُمۡ وَلَا جُلُودُكُمۡ وَلَٰكِن ظَنَنتُمۡ أَنَّ ٱللَّهَ لَا يَعۡلَمُ كَثِيرٗا مِّمَّا تَعۡمَلُونَ[فصّلت: ٢٢]

«از اینکه (مبادا) گوش‌هایتان و چشم‌هایتان و پوست‌هایتان علیه شما گواهی دهند (گناهانتان را) پنهان نمی‌کردید، بلکه شما گمان می‌کردید که الله بسیاری از آنچه را که انجام می‌دهید نمی‌داند.»

عبارت زیبا و پر معنای فوق دلالت می‌کند که فساد اعتقاد و باور در آنچه مربوط به اسماء و صفات الهی است منجر به فساد اعمال و تباهی فکر و دین و دچارشدن به هلاکت و زیان می‌شود و به همین سبب، الله متعال فرمود:

﴿وَذَٰلِكُمۡ ظَنُّكُمُ ٱلَّذِي ظَنَنتُم بِرَبِّكُمۡ أَرۡدَىٰكُمۡ فَأَصۡبَحۡتُم مِّنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ٢٣ فَإِن يَصۡبِرُواْ فَٱلنَّارُ مَثۡوٗى لَّهُمۡۖ وَإِن يَسۡتَعۡتِبُواْ فَمَا هُم مِّنَ ٱلۡمُعۡتَبِينَ[فصّلت: ٢٣-٢٤]

«این گمان (بد) شما بود، که دربارۀ پروردگارتان داشتید. شما را هلاک کرد، سپس از زیانکاران شدید.پس اگر صبر کنند آتش (جهنّم) جایگاهشان است و اگر پوزش بخواهند، پس عذر‌شان پذیرفته نمی‌شود.»

صفت سمع و شنیدن که منسوب به الله می‌شود، بر دو نوع است:

١. شنیدن و سمعی که مربوط به موارد شنیدنی است؛ یعنی همان فهم و درک صدا.

٢. سمع و شنیدن به معنای استجابت و پذیرش؛ یعنی الله  أ دعای کسی که او را فرا خواند، اجابت می‌کند، چنانکه می‌فرماید:

﴿إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ ٱلدُّعَآءِ[إبراهيم: ٣٩]

«مسلماً پروردگار من شنوندۀ دعاست.»

و مانند اینکه فرد نمازگذار می‌گوید: «سمع الله لِمن حمده»؛ یعنی الله برای کسی که او را حمد و ستایش کرد، اجابت نمود. و فقط مجرّد شنیدن مراد نیست.

سمع و شنیدنی که به معنای فهم صداست، بر سه قسم است:

١. آنچه هدف از آن تهدید است؛ همچون:

﴿أَمۡ يَحۡسَبُونَ أَنَّا لَا نَسۡمَعُ سِرَّهُمۡ وَنَجۡوَىٰهُمۚ[الزّخرف: ٨٠]

«آیا آنان می‌پندارند که ما رازگویی و (سخنان) در گوشی‌شان را نمی‌شنویم؟!»

﴿لَّقَدۡ سَمِعَ ٱللَّهُ قَوۡلَ ٱلَّذِينَ قَالُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ فَقِيرٞ وَنَحۡنُ أَغۡنِيَآءُۘ [آل‌عمران: ١٨١]

«قطعاً الله سخن کسانی را که گفتند: الله فقیر است و ما بی نیازیم! شنید.»

٢. آنچه مراد از آن، تأیید است، چنانکه الله تعالی به موسی و هارون  أ فرمود:

﴿إِنَّنِي مَعَكُمَآ أَسۡمَعُ وَأَرَىٰ[طه: ٤٦]

«همانا من با شما هستم؛ می‌شنوم و می‌بینم.»

الله ـ خواست با بیان اینکه همراه موسی و هارون است و می‌شنود و می‌بیند، آن دو را تأیید و تقویت کند.

٣. آنچه هدف از آن، بیان احاطه و آگاهی است؛ مانند:

﴿قَدۡ سَمِعَ ٱللَّهُ قَوۡلَ ٱلَّتِي تُجَٰدِلُكَ فِي زَوۡجِهَا وَتَشۡتَكِيٓ إِلَى ٱللَّهِ وَٱللَّهُ يَسۡمَعُ تَحَاوُرَكُمَآۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعُۢ بَصِيرٌ[المجادلة: ١]

«همانا الله سخن زنی را که دربارۀ شوهرش با تو مجادله می‌کرد و به الله شکایت می‌برد، شنید و الله متعال گفتگوی شما را می‌شنید. بی‌گمان الله شنوای بیناست.»

الله تعالی در قرآن کریم، شرک مشرکان را که متوجّه بت‌های ناشنوا و نابینا می‌شدند و هیچ یک از نیازهای آنان را برطرف نمی‌کردند، رد نمود و باطل اعلام کرد و بیان فرمود که تنها ذات مستحق و شایستۀ عبادت، الله و معبود سمیع و بصیری است که شنوایی و بیایی او کامل و مطلق است. این مفهوم در چندین آیه بیان شده است؛ از جمله:

﴿وَٱللَّهُ يَقۡضِي بِٱلۡحَقِّۖ وَٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ لَا يَقۡضُونَ بِشَيۡءٍۗ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ[غافر: ٢٠]

«و الله به حق داوری می‌کند و کسانی که به جای او می‌خوانند، به هیچ چیزی داوری نمی‌کنند. همانا الله همان شنوای بیناست.»

﴿وَٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ إِبۡرَٰهِيمَۚ إِنَّهُۥ كَانَ صِدِّيقٗا نَّبِيًّا٤١ إِذۡ قَالَ لِأَبِيهِ يَٰٓأَبَتِ لِمَ تَعۡبُدُ مَا لَا يَسۡمَعُ وَلَا يُبۡصِرُ وَلَا يُغۡنِي عَنكَ شَيۡ‍ٔٗا[مريم: ٤١-٤٢]

«و (ای پیامبر!) در (این) کتاب، ابراهیم را یاد کن. قطعاً او پیامبری راستگو بود؛هنگامی ‌که به پدرش گفت: ای پدر جان! چرا چیزی را پرستش می‌کنی که نه می‌شنود و نه می‌بیند و نه هیچ نیازی را از تو برآورده می‌سازد؟!»

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ عِبَادٌ أَمۡثَالُكُمۡۖ فَٱدۡعُوهُمۡ فَلۡيَسۡتَجِيبُواْ لَكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ١٩٤ أَلَهُمۡ أَرۡجُلٞ يَمۡشُونَ بِهَآۖ أَمۡ لَهُمۡ أَيۡدٖ يَبۡطِشُونَ بِهَآۖ أَمۡ لَهُمۡ أَعۡيُنٞ يُبۡصِرُونَ بِهَآۖ أَمۡ لَهُمۡ ءَاذَانٞ يَسۡمَعُونَ بِهَاۗ قُلِ ٱدۡعُواْ شُرَكَآءَكُمۡ ثُمَّ كِيدُونِ فَلَا تُنظِرُونِ[الأعراف: ١٩٤-١٩٥]

«بدون تردید آن‌هایی را که غیر از الله می‌خوانید، بندگانی همچون شما هستند، پس آن‎ها را بخوانید اگر راست می‌گویید (و آن‎ها الله هستند)، پس باید (دعای) شما را اجابت کنند!آیا پا‌‌هایی دارند که با آن راه بروند؟! یا دست‌هایی دارند که با آن‎ها چیزی را بگیرند؟! یا چشمانی دارند که با آن‎ها ببینند؟! آیا گوش‌هایی دارند که با آن‎ها بشنوند؟! (ای پیامبر! به مشرکان) بگو: شریکانتان را بخوانید، سپس (بر ضدّ من) تدبیر (و نیرنگ) کنید و مرا مهلت ندهید.»

باور و اعتقاد بنده به اینکه پروردگارش شنواست، باعث حفاظت زبان، صیانت کلام، پایداری بر ذکر و شکر الهی و مناجات و دعای فراوان او می‌گردد و با این نام بزرگ به الله   متوسّل می‌شود تا امیدش را محقّق کند و درخواستش را اجابت نماید. در آیات زیادی از قرآن کریم بیان شده است که پیامبران با نام‌بردن از این اسم در دعاهایشان، به الله  أ توسّل می‌جستند؛ مانند دعای ابراهیم  ÷ که فرمود:

﴿إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ ٱلدُّعَآءِ[إبراهيم: ٣٩]

«مسلماً پروردگار من شنوندۀ دعاست.»

و دعای ابراهیم و اسماعیل  أ:

﴿رَبَّنَا تَقَبَّلۡ مِنَّآۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ[البقرة: ١٢٧]

«پروردگارا! از ما بپذیر، که همانا تویی شنوای دانا.»

زکریا  ÷ دعا کرد که الله متعال به او فرزندانی صالح عطا کند و فرمود:

﴿إِنَّكَ سَمِيعُ ٱلدُّعَآءِ[آل‌عمران: ٣٨]

«به درستی تو شنوندۀ دعایی.»

همسر عمران زمانی که نذر کرد آنچه در شکمش باشد را برای عبادت الله اختصاص دهد، چنین گفت:

﴿فَتَقَبَّلۡ مِنِّيٓۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ[آل‌عمران: ٣٥]

«پس از من بپذیر که تو خود شنوای دانایی.»

در نتیجه، الله ـ درخواست آنان را اجابت کرد. همچنین الله متعال در سیاق بیان دعای یوسف  ÷ مبنی بر اینکه کید و مکر زنان را از او دور کند، می‌فرماید:

﴿فَٱسۡتَجَابَ لَهُۥ رَبُّهُۥ فَصَرَفَ عَنۡهُ كَيۡدَهُنَّۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ[يوسف: ٣٤]

«پس پروردگارش (دعای) او را اجابت کرد و مکر آنان را از او باز گردانید، بی‌گمان او شنوای داناست.»

و به بندگانش فرمان می‌دهد که برای نجات از شرّ شیطان، به او تعالی پناه ببرند، چرا که بسیار شنوا و داناست:

﴿وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ نَزۡغٞ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ[فصّلت: ٣٦]

«و هر گاه وسوسه‌ای (بازدارنده) از سوی شیطان تو را باز گرداند، پس به الله پناه ببر، یقیناً اوست که شنوای داناست.»

[١٢٧]- مسند احمد، ج ٦، ص ١٦٨؛ نسائی، شمارۀ حدیث: ٣٤٦٠؛ ابن ماجه، شمارۀ حدیث: ١٨٨ و ٢٠٦٣، با اسنادی صحیح.

[١٢٨]- مانند روایت قبلی که ابن ماجه آورده بود.

[١٢٩]- بخشی از حدیثی که مسلم، شمارۀ حدیث: ٢٥٧٧، به نقل از ابوذر  س روایت کرده است.

[١٣٠]- صحیح بخاری، شمارۀ حدیث: ٦٣٨٤؛ صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ٢٧٠٤.

[١٣١]- صحیح بخاری، شمارۀ حدیث: ٤٨١٧؛ صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ٢٧٧٥.