شناخت و شرح معانی اسماء الله

فهرست کتاب

٦٠. کفیل و وکیل

٦٠. کفیل و وکیل

در قرآن کریم آمده است:

﴿وَلَا تَنقُضُواْ ٱلۡأَيۡمَٰنَ بَعۡدَ تَوۡكِيدِهَا وَقَدۡ جَعَلۡتُمُ ٱللَّهَ عَلَيۡكُمۡ كَفِيلًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا تَفۡعَلُونَ[النّحل: ٩١]

«و سوگندها را پس از محکم‌ساختنش نشکنید در حالی ‌که شما الله را کفیل (و ضامن) بر خود قرار داده‌اید. یقیناً الله آنچه را که انجام می‌دهید، می‌داند.»

﴿فَزَادَهُمۡ إِيمَٰنٗا وَقَالُواْ حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ[آل‌عمران: ١٧٣]

«(این سخن) بر ایمانشان افزوده و گفتند: الله ما را بس است و بهترین حامی است.»

کفیل: یعنی ذاتی که مسلّط بر تمامی امور مخلوقات است و روزی آن‎ها را می‌دهد.

الله   می‌فرماید:

﴿وَأَوۡفُواْ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ إِذَا عَٰهَدتُّمۡ وَلَا تَنقُضُواْ ٱلۡأَيۡمَٰنَ بَعۡدَ تَوۡكِيدِهَا وَقَدۡ جَعَلۡتُمُ ٱللَّهَ عَلَيۡكُمۡ كَفِيلًاۚ[النّحل: ٩١]

«و به عهد (و پیمان) الله وفا کنید هر گاه عهد (و پیمان) بستید و سوگندها را پس از محکم‌ساختنش نشکنید در حالی‌ که شما الله را کفیل (و ضامن) بر خود قرار داده‌اید.»

بنا بر قولی: کفیل به معنای شهید و گواه، بنا بر قولی: به معنای حافظ و بنا بر قولی: به معنای ضامن است.

بدون تردید هر کس که با الله صادق باشد و او تعالی را به عنوان کفیل خود انتخاب کند، قطعاً پروردگار جهان وی را کمک می‌نماید و به گونه‌ای که خودش نفهمد، امورش را آسان می‌گرداند.

بخاری در صحیح خود،[٢٣١] از ابوهریره  س روایت می‌کند که رسول الله  ج از مردی از قوم بنی‌اسرائیل یاد کردند که از بنی‌اسرائیلیِ دیگری خواست تا هزار دینار به او بدهد. وی گفت: شاهدانی بیاور تا آنان را گواه گیرم. او گفت: الله برای شهادت کافی است. گفت: پس کفیل و ضامنی بیاور. گفت: کافی است که الله کفیل باشد. سپس گفت: راست گفتی. و تا مدّت معیّنی، هزار دینار به وی داد. به دریا رفت و نیازش را برآورده ساخت، سپس به دنبال مرکبی بود تا در آن زمان معیّن، به وی رسد، ولی مرکبی نیافت. از این رو، چوبی برداشت، آن را سوراخ کرد و هزار دینار و یک نامه در آن گذاشت و چوب را به دریا انداخت و گفت: الهی! تو می‌دانی که من از فلانی هزار دینار گرفتم و زمانی که تقاضای کفیل کرد، گفتم: کافی است که الله کفیل باشد. او راضی شد و سپس شاهد خواست که گفتم: شهادت الله کافی است. به این مطلب هم راضی شد. به دنبال مرکبی بودم، امّا آن را را نیافتم، پس این هزار دینار را به تو می‌سپارم. سپس از دریا بیرون شد و به دنبال مرکبی بود تا به دیارش برسد. آن مرد طلبکار نیز به دریا نگاه می‌کرد تا شاید مرکبی مالش را بیاورد و همان چوب را به عنوان هیزم به خانه‌اش برد، وقتی آن را شکست، هزار دینار و نامه را دید. مرد بدهکار سپس مرکبی یافت و با هزار دینار نزد طلبکار آمد و گفت که قبلا مرکبی نیافتم تا هزار دینارت را بیاورم. طلبکار پرسید: آیا تو قبلا چیزی برای من فرستاده‌ای؟ گفت که می‌گویم قبلا مرکبی نیافتم تا هزار دینارت را بیاورم. طلبکار گفت: الله متعال آنچه را که با آن چوب فرستاده بودی، به من رساند، پس هزار دینارت را بردار و برو.

وکیل: به معنای کافی و کفیل بوده و بر دو نوع است: عام و خاص.

عام: آیات زیر دلالت بر این نوع می‌کند:

﴿وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ وَكِيلٞ[الأنعام: ١٠٢]

«و او بر هر چیزی (کارساز و) نگهبان است.»

﴿وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ وَكِيلٌ[هود: ١٢]

«و الله بر هر چیزی نگهبان است.»

یعنی ذاتی که ضامن رزق و روزی تمامی مخلوقات است، امور هستی را تدبیر و اداره می‌کند و در آن‎ها تصرّف می‌نماید.

خاص: آیات زیر بیانگر آن است:

﴿وَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ وَكِيلًا[النّساء: ٨١]

«و بر الله توکّل کن و او یار و مدافع تو باشد، کافی است.»

﴿وَقَالُواْ حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ[آل‌عمران: ١٧٣]

«و گفتند: الله ما را بس است و بهترین حامی است.»

یعنی الله بهترین کفایت‌کننده برای کسی که به او پناه ببرد و بهترین حفاظت‌کننده برای کسی که از او کمک بخواهد، است، که این کفایت و حفاظت مخصوص بندگان مؤمن و متوکّل است.

الله   بندگانش را فرا می‌خواند که فقط بر او توکّل کنند و این کار را نشانۀ ایمان می‌داند:

﴿رَّبُّ ٱلۡمَشۡرِقِ وَٱلۡمَغۡرِبِ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَٱتَّخِذۡهُ وَكِيلٗا[المزّمّل: ٩]

«(همان) پروردگار مشرق و مغرب که معبودی (به حق) جز او نیست، پس او را کارساز (و نگهبان خود) برگزین.»

﴿وَعَلَى ٱللَّهِ فَتَوَكَّلُوٓاْ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ[المائدة: ٢٣]

«و بر الله توکّل کنید اگر مؤمن هستید.»

الله پاداشی بزرگ و رجوع و جایگاهی زیبا را برای این کار وعده داده است:

﴿وَمَا عِندَ ٱللَّهِ خَيۡرٞ وَأَبۡقَىٰ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ يَتَوَكَّلُونَ[الشّورى: ٣٦]

«و آنچه نزد الله است برای کسانی ‌که ایمان آورده‌اند و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند، بهتر و پایدار‌تر است.»

و از توکّل بر غیر الله بر حذر می‌دارد:

﴿أَلَّا تَتَّخِذُواْ مِن دُونِي وَكِيلٗا[الإسراء: ٢]

«اینکه جز من کارسازی انتخاب نکنید.»

توکّل بر الله یگانه، سپردن تمامی امور به او تعالی و اعتماد بر او در جلب نعمت‌ها و دفع ضرر و مصیبت‌ها، یکی از درجات بزرگ و با ارزش دین، یکی از فرایض و تکالیف الهی بر بندگان که باید خالصانه برای الله باشد و از جامع‌ترین و مهم‌ترین عبادات است که منجر به اعمالی صالح و طاعاتی فراوان می‌شود، زیرا اگر قلب در امور دینی و دنیوی بر الله اعتماد کند و باور نماید که فقط او ضامن و کارساز اوست، اخلاصش صحیح می‌گردد، معاملۀ او با الله قوی می‌شود، اسلامش زیبا و صحیح می‌گردد، یقین و باورش تقویت می‌شود و تمامی اعمالش اصلاح می‌گردد.

بنابراین توکّل اصل و پایۀ تمامی درجات دین به شمار می‌رود و نسبت آن به دین، همچون نسبت سر به بدن است و همان گونه که سر فقط بر روی بدن باقی می‌ماند، ایمان و درجات و اعمالش نیز فقط بر پایۀ توکّل باقی می‌ماند.

حقیقت توکّل همان عمل و عبادت قلب است که بر الله اعتماد داشته باشد، به او پناه ببرد و به آنچه الله حکم کند راضی باشد، چون می‌داند که الله از وی حمایت می‌کند و زمانی که بنده امورش را به او تعالی بسپارد و خودش اسباب لازم را برای رسیدن به نتایج خوب به کار گیرد، قطعاً الله بهترین انتخاب را برای او انجام می‌دهد. بنابراین توکّل جمع میان دو اصل است: اعتماد قلب بر الله یگانه و بی‌همتا، علاوه بر به کارگیری اسباب لازم که انسان به انجام آن‎ها امر شده است بدون اینکه سببی نامتناسب یا راهی نامشروع را به کار گیرد. در متون بسیاری، این دو اصل با هم بیان شده‌اند؛ از جمله:

﴿فَٱعۡبُدۡهُ وَتَوَكَّلۡ عَلَيۡهِۚ[هود: ١٢٣]

«پس او را عبادت کن و بر او تعالی توکّل نما.»

﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ[الفاتحة: ٥]

«تنها تو را می‌پرستیم و فقط از تو یاری می‌جوییم.»

پیامبر  ج فرمودند: «احْرِصْ عَلَى مَا ينْفَعُكَ ، واسْتَعِنْ بِاللَّهِ»؛ «بر آنچه برايت فایده می‌رساند حريص باش و از الله ـ کمک بخواه.»

متون زیادی در این زمینه وجود دارد.

توکّل همراه مؤمن صادق در تمامی امور دینی و دنیوی اوست؛ در نماز، روزه، حج، نیکی‌ها و سایر امور دینی، و در کسب روزی، جلب امور مباح و سایر امور دنیوی. پس توکّل بر دو نوع است: توکّل بر الله در برآورده‌شدن نیازها و بهره‌های دنیوی یا دفع مشکلات و مصیبت‌ها، و توکّل بر الله برای دستیابی به آنچه او می‌پسندد و دوست دارد؛ همچون ایمان، یقین، نماز، روزه، حج، جهاد، دعوت و ... .

به همین سبب، ابو داود، ترمذی و دیگران از انس بن مالک  س روایت می‌کنند که رسول الله  ج فرمودند: «مَنْ قَالَ - يعنِي إذا خَرَج مِنْ بيْتِهِ- بِسْم اللَّهِ توكَّلْتُ عَلَى اللَّه، ولا حوْلَ ولا قُوَّةَ إلاَّ بِاللَّه، يُقالُ لهُ هُديتَ وَكُفِيتَ و وُقِيتَ، وتَنَحَّى عَنهُ الشَّيْطَانُ، فَیَقُولُ لِشیطانٍ آخَرَ: کَیفَ لَكَ برجلٍ قَد هُدِیَ و کُفِیَ و وُقِیَ؟!»[٢٣٢]؛ «کسی که هنگام بيرون‌آمدن از خانه‌اش بگويد: به نام الله تعالی، توکّل کردم بر الله، بازگشتی از [گناه] و توانی [برای انجام نیکی] نیست مگر به [توفيق] الله، به او گفته می‌شود: هدايت شدی، کفایت شدی [کارهايت رو به راه شد] و حفظ گرديدی و شيطان از وی دور می‌شود. سپس [شيطان] به شيطانی ديگر می‌گويد: چه خواهی کرد با مردی [فردی] که هدايت شده، کفایت شده [کارهايش انجام گرديده] و حفاظت گشته است؟!»

با توجّه به حدیث فوق، بنده نیاز فراوانی به کفایت، هدایت و حفاظت الهی دارد و همواره محتاج الله   است تا حافظ، مؤیِّد، اصلاح‌کننده و هدایتگر وی باشد.

باید که فقط از الله کمک بخواهیم و تنها بر او توکّل کنیم، که هیچ توانی برای انجام کار نیک و بازگشت از گناه وجود ندارد مگر به اراده و قدرت او، و از ذات یگانۀ الله تقاضا داریم که همگی ما را توفیق دهد تا به درستی و زیبایی بر او توکّل کنیم.

[٢٣١]- شمارۀ حدیث: ٢٢٩١.

[٢٣٢]- سنن ابی داود، شمارۀ حدیث: ٥٠٩٥؛ جامع التّرمذی، شمارۀ حدیث: ٣٤٢٦، ترمذی آن را حسن می‌داند؛ نک: صحیح التّرغیب والتّرهیب از آلبانی، شمارۀ حدیث: ١٦٠٥.