٣٠. فتّاح
الله ـ میفرماید:
﴿قُلۡ يَجۡمَعُ بَيۡنَنَا رَبُّنَا ثُمَّ يَفۡتَحُ بَيۡنَنَا بِٱلۡحَقِّ وَهُوَ ٱلۡفَتَّاحُ ٱلۡعَلِيمُ﴾[سبأ: ٢٦]
«بگو: پروردگارمان (همۀ) ما (و شما) را گرد میآورد، سپس در میان ما به حق داوری میکند و او داور داناست.»
﴿وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيۡءٍ عِلۡمًاۚ عَلَى ٱللَّهِ تَوَكَّلۡنَاۚ رَبَّنَا ٱفۡتَحۡ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَ قَوۡمِنَا بِٱلۡحَقِّ وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلۡفَٰتِحِينَ﴾[الأعراف: ٨٩]
«علم (و دانش) پروردگار ما بر هر چیزی احاطه دارد. ما بر الله توکّل کردهایم. پروردگارا! میان ما و قوم ما به حق (راهی بگشا و) داوری کن، که تو بهترین (راهگشایان و) داورانى.»
فتّاح: یعنی ذاتی که هر گونه بخواهد و اراده کند، میان بندگانش حکم و قضاوت میکند، به هر کس که بخواهد، فضل و احسان مینماید، هیچ مانعی در برابر حکم او و هیچ بازدارندهای در برابر قضاوت و فرمان او وجود ندارد، چنانکه در قرآن کریم میخوانیم:
﴿مَّا يَفۡتَحِ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحۡمَةٖ فَلَا مُمۡسِكَ لَهَاۖ وَمَا يُمۡسِكۡ فَلَا مُرۡسِلَ لَهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ﴾[فاطر: ٢]
«(هر) رحمتی را که الله برای مردم بگشاید، کسی نمیتواند که آن را باز دارد. و آنچه را که باز دارد کسی جز او نمیتواند آن را روان سازد و او تعالی پیروزمند حکیم است.»
ابن قیّم / در قصیدۀ «نونیّه» خود، در توضیح این اسم و مفاهیم آن چنین آورده است:
وَكَذِلكَ الفَتَّاحُ مِنْ أَسْمَائِهِ
والفَتْحُ في أَوْصَافِهِ أَمْـرَانِ
فَتْحٌ بِحُكْمٍ وَهْوَ شَرْعُ إِلَهِنَا
والفَتْحُ بالأَقْدَارِ فَتْحٌ ثـانِ
همچنین فتّاح از اسمهای الهی است. فتح در اوصاف الله بر دو معنا دلالت دارد:
«فتح حکمی» که آن شریعت پروردگار ماست و دوم«فتح قدری» است.
شیخ عبدالرّحمان بن سعدی / در شرح ابیات فوق میگوید: «فتّاح یعنی حاکم محسن و بسیار بخشنده، که فتّاحبودن الله بر دو نوع است: ١. در احکام دینی و احکام جزایی. ٢. در احکام تقدیری. حکم و بخشش الله ﻷ در احکام دینی، یعنی تمامی آنچه را که مکلّفان نیاز داشتهاند و بهوسیلۀ آنها به راه راست رهنمون میشدند، با زبان پیامبرانش اعلام و آشکار کرده است. از لحاظ جزایی و کیفری نیز پیامبران و مخالفان آنان، و اولیای خود و دشمنانشان را از یکدیگر جدا کرده است؛ بدین صورت که پیامبران و پیروانشان را گرامی داشته و نجات داده، ولی دشمنانشان را خوار و ذلیل کرده است. همچنین بخشش و حکم الهی در روز قیامت میان مخلوقات و زمانی که هر فردی با آنچه انجام داده است، از دنیا میرود.
و از لحاظ قضا و قدر، الله خیر و شر یا نفع و ضرر و بخشش و غیر آن را برای بندگان مقدّر میکند:
﴿مَّا يَفۡتَحِ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحۡمَةٖ فَلَا مُمۡسِكَ لَهَاۖ وَمَا يُمۡسِكۡ فَلَا مُرۡسِلَ لَهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ﴾[فاطر: ٢]
«(هر) رحمتی را که الله برای مردم بگشاید، کسی نمیتواند آن را باز دارد و آنچه را که منع کند کسی جز او نمیتواند آن را روان سازد و او تعالی پیروزمند حکیم است.»
بنابراین پروردگار متعال ذات فتّاح و دانایی است که خزاین جود و احسان خویش را برای بندگان فرمانبردارش میگشاید و ضدّ آن را برای دشمنانش باز میکند، و این امور بر اساس فضل و عدالت اوست.»[١٢٢]
همچنین میگوید: «فتّاح دو معنا دارد: ١. به معنای حکم و قضاوتی که الله تعالی با شریعت خود میان بندگان اجرا میکند و در دنیا و آخرت، فرمانبرداران را پاداش و گنهکاران را عذاب میدهد، چنانکه میفرماید:
﴿قُلۡ يَجۡمَعُ بَيۡنَنَا رَبُّنَا ثُمَّ يَفۡتَحُ بَيۡنَنَا بِٱلۡحَقِّ وَهُوَ ٱلۡفَتَّاحُ ٱلۡعَلِيمُ﴾[سبأ: ٢٦]
«بگو: پروردگارمان (همۀ) ما (و شما) را گرد میآورد، سپس در میان ما به حق داوری میکند و او داور داناست.»
﴿رَبَّنَا ٱفۡتَحۡ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَ قَوۡمِنَا بِٱلۡحَقِّ وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلۡفَٰتِحِينَ﴾[الأعراف: ٨٩]
«پروردگارا! میان ما و قوم ما به حق (راهی بگشا و) داوری کن، که تو بهترین (راهگشایان و) داورانى.»
آیۀ اولی بیانگر داوری و تفکیک بندگان در روز قیامت است، و در دنیا نیز الله ﻷ حق و حقخواهان را یاری میکند و باطل و اهل آن را خوار و ذلیل و گرفتار عقوبتها میگرداند.
٢. بدین معنا که الله تعالی تمامی دروازههای خیر و خوبی را برای بندگانش میگشاید:
﴿مَّا يَفۡتَحِ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحۡمَةٖ فَلَا مُمۡسِكَ لَهَاۖ وَمَا يُمۡسِكۡ فَلَا مُرۡسِلَ لَهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ﴾[فاطر: ٢]
«(هر) رحمتی را که الله برای مردم بگشاید، کسی نمیتواند که آن را باز دارد، و آنچه را که منع کند کسی جز او نمیتواند آن را روان سازد و او پیروزمند حکیم است.»
منافع دینی و دنیوی را برای آنان آماده میسازد، دلهای کسانی را که با لطف و کرمش به خود نزدیک کرده است، برای پذیرش حقیقت میگشاید و معارف الهی و حقایق ایمانی را بر آنها سرازیر میگرداند؛ معارف و حقایقی که باعث اصلاح شرایط و قرارگرفتن انسان در راه راست میشوند. و بهتر از آن، اینکه برای مقرّبان خود، علومی الهی، حالاتی معنوی، انواری درخشان و فهم و سلایقی صادق مهیّا میکند. همچنین دروازهها و اسباب کسب روزی را برای بندگان و پرهیزگاران به طور بیشمار میگشاید و به متوکّلان، فراتر از آنچه بخواهند و آرزو کنند، میبخشد، سختیها را برایشان آسان و امور مشکل و حلنشدنی را برای آنان حل میکند.»[١٢٣]
به همین سبب، پیامبران الهی زمانی که خصومتی میان آنان و اقوامشان پیش میآمد، از الله تعالی درخواست میکردند که بینشان به حق داوری و حکم کند؛ به عنوان مثال، نوح ÷ گفت:
﴿رَبِّ إِنَّ قَوۡمِي كَذَّبُونِ١١٧ فَٱفۡتَحۡ بَيۡنِي وَبَيۡنَهُمۡ فَتۡحٗا وَنَجِّنِي وَمَن مَّعِيَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ﴾[الشّعراء: ١١٧-١١٨]
«پروردگارا! همانا قوم من، مرا تکذیب کردند.پس میان من و آنان داوری کن و مرا و مؤمنانی را که با من هستند، نجات بده.»
شعیب ÷ گفت:
﴿رَبَّنَا ٱفۡتَحۡ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَ قَوۡمِنَا بِٱلۡحَقِّ وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلۡفَٰتِحِينَ﴾[الأعراف: ٨٩]
«پروردگارا! میان ما و قوم ما به حق (راهی بگشا و) داوری کن، که تو بهترین (راهگشایان و) داورانى.»
الله تعالی در جایی دیگر میفرماید:
﴿وَٱسۡتَفۡتَحُواْ وَخَابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٖ﴾[إبراهيم: ١٥]
«و (پیامبران از الله) طلب فتح و پیروزی (بر کفّار) کردند و (سرانجام) هر گردنکش و ستیزهجوی ناکام (و نابود) شد.»
یعنی پیامبران از الله خواستند که آنان را علیه قومشان یاری رساند و بنا بر قولی: خود امّتها فورا خواستار فتح و گشایش الهی شدند تا الله أ دوستان و دشمنانش را از یکدیگر جدا کند.
ابن کثیر / میگوید: «امکان دارد که هر دو مفهوم اراده شده باشد.»[١٢٤]
الله متعال دعاهای پیامبران را اجابت کرد و میان آنان و اقوامشان به حق داوری نمود؛ بدین صورت که پیامبران و مؤمنان را یاری کرد و کافران ظالم و متجاوز را نابود گردانید.
یکی دیگر از نشانههای فتّاحبودن الله، این است که روز قیامت، میان بندگان در آنچه اختلاف داشتند، داوری میکند، چنانکه میفرماید:
﴿قُلۡ يَجۡمَعُ بَيۡنَنَا رَبُّنَا ثُمَّ يَفۡتَحُ بَيۡنَنَا بِٱلۡحَقِّ وَهُوَ ٱلۡفَتَّاحُ ٱلۡعَلِيمُ﴾[سبأ: ٢٦]
«بگو: پروردگارمان (همۀ) ما (و شما) را گرد میآورد، سپس میان ما به حق داوری میکند و او داور داناست.»
یعنی به گونهای میانشان حکم میکند که انسان راستگو از دروغگو، صاحب حق از کسی که بر باطل است و مستحقّ پاداش از کسی که سزاوار عذاب است، جدا میگردد و از این رو، الله ﻷ روز قیامت را روز فتح و جدایی مینامد:
﴿قُلۡ يَوۡمَ ٱلۡفَتۡحِ لَا يَنفَعُ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِيمَٰنُهُمۡ وَلَا هُمۡ يُنظَرُونَ﴾[السّجدة: ٢٩]
«بگو: روز فتح (هنگام نزول عذاب يا روز قيامت)، کسانی که کافر شدند، ایمانشان سودی نخواهد داشت و نه به آنان مهلت داده میشود.»
یعنی در روز قیامت که عذابتان فرا رسد، دیگر کار تمام است و هیچ فرصت و مهلتی برای جبران ندارید.
علاوه بر مطالب پیشین، ایمان و باور بنده به اینکه پروردگارش فتّاح است، باعث میشود که فقط متوجّه الله یگانه شود تا دروازهها و اسباب هدایت و روزی و رحمت را برایش بگشاید و سینهاش را برای پذیرش خیر و حقیقت باز کند. در قرآن کریم چنین آمده است:
﴿أَفَمَن شَرَحَ ٱللَّهُ صَدۡرَهُۥ لِلۡإِسۡلَٰمِ فَهُوَ عَلَىٰ نُورٖ مِّن رَّبِّهِۦۚ فَوَيۡلٞ لِّلۡقَٰسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكۡرِ ٱللَّهِۚ أُوْلَٰٓئِكَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ﴾[الزّمر: ٢٢]
«آیا کسی که الله سینهاش را برای (پذیرش) اسلام گشوده است، پس او از سوی پروردگارش بر نور (و روشنی) است (همچون سختدلان است؟!) پس وای بر آنان که دلهایشان در برابر ذکر الله سخت است! آنان در گمراهی آشکاری هستند.»
قرطبی میگوید: «این نوع گشایش حدّ و اندازهای ندارد و هر مؤمنی بهره و نصیبی از آن میبرد، که پیامبران از همه بیشتر و سپس اولیا، سپس عالمان و بعد از آنان، مؤمنان از این نعمت برخوردار میشوند و الله تعالی فقط کافران را از آن بینصیب و محروم میگرداند.»[١٢٥]
در صحیح مسلم،[١٢٦] از ابو حمید یا از ابو أسید س روایت شده است که پیامبر ج فرمودند: «إذا دَخَلَ أحدُکُم المَسجِدَ، فَلیُسَلِّم عَلَی النَّبِيِّ و لیَقُل: اللهم افْتَحْ لِيْ أَبْوَابَ رَحْمَتِكَ ، و إذا خَرَجَ فَلیَقُل: اللهم إِنِّيْ أَسْأَلُكَ مِنْ فَضْلِكَ»؛ «هر گاه کسی از شما وارد مسجد شد، باید بر پیامبر ج سلام بفرستد و بگوید: الهى! درهاى رحمت خود را بر من بگشای. و هر گاه خارج شود، بگوید: الهى! من از تو فضلت را درخواست میکنم.»
بنابراین رحمت و فضل و خیر، به کلّی در اختیار الله ـ است و به هر کس که بخواهد میبخشد و ممکن میسازد و تمامی این امور از نتایج و مقتضیات نام «فتّاح» است.
ما هم با این اسم بزرگ به الله تعالی متوسّل میشویم و از او که فتّاح و بهترین گشایندگان است میخواهیم که دلهایمان را برای پذیرش ایمان و باور صحیح و هدایت کامل و یقین راسخ بگشاید و خزاین رحمت و کرم و اسباب احسان و فضل و نعمتهای فراوانش را برای ما مهیّا سازد که او بسیار شنوا و اجابتکننده است.
[١٢٢]- الحقّ الواضح المبین، صص ٤٤- ٤٥.
[١٢٣]- فتح الرّحیم الملک العلّام، ص ٤٨. شیخ کتابش را با توجّه به همین معنا و فضل و احسان الهی، نامگذاری کرده است، چنانکه عالمان دیگری نیز فضل و منّت الهی را در حوزۀ علمی مدّ نظر داشتهاند و چنین عناوینی را برای کتابهایشان انتخاب کردهاند؛ مانند: فتح الباری از ابن رجب، فتح الباری از ابن حجر، فتح القدیر از شوکانی، فتح المجید از عبدالرّحمان بن حسن رحمهم الله.
[١٢٤]- تفسیر ابن کثیر، ص ٤٠٣.
[١٢٥]- الأسنی في شرح أسماء الله الحسنی، ج ١، ص ٢٢٥.
[١٢٦]- شمارۀ حدیث: ٧١٣.