٥. تأثیر اسماء الله در خلقت و ایجاد
بدون تردید یکی از مهمترین و مفیدترین اموری که درجات بنده را بالا میبرد و به او کمک میکند که الله تعالی را بهتر بشناسد و محبّت الهی را به دست آورد و او را ثنا گوید، تفکّر و تأمّل در نتایج اسمای حسنا و صفات والای الله متعال؛ همچون آفرینش و ایجاد است، و اینکه هستی و تمامی موجودات و پدیدهها؛ مانند آسمانها، زمین، خورشید، ماه، شب و روز، کوهها، دریاها و حرکات و سکنات از برخی آثار و نتایج آن است و «تمامی این امور اشاره به اسمای الهی و حقیقت آنها دارند و با زبان حال و گفتار دلالت بر آنها میکنند، چنانکه گفته شده است:
تَـأَمَّلْ سُطُوْرَ الْكَائِنَاتِ فَإِنَّهَا
مِنَ الْمُلْكِ الْأَعْلَىَ إِلَيْـكَ رَسَـائِلُ
وَقَدْ خَطَّ فِيْهَا لَوْ تَأَمَّلْتَ خَطَّـهَا
أَلَا كُلُّ شَيْءٍ مَا خَـلَا الْلَّهَ بَـاطَلُ
تُشيرُ بإثباتِ الصِّفات لِرَبِّـها
فَصَامتُها يَهـدِي، وَمَن هُو قـائلُ
به سطرهای کائنات دقّت کن که پیامهایی از جانب پادشاه بزرگ به سوی توست.
اگر به دقّت بنگری، میبینی که در آنها دستخطهایی نگاشته است، آگاه باشید که هر چیزی غیر از الله، باطل است.
اشاره به اثبات صفات برای پروردگارشان دارند، و ساکت و گوینده بیانگر این مورد است.
دلالت مخلوقات بر صفات آفریدگار ویژگیهای کمال و حقایق اسمای الهی، روشنتر و گویاتر از هر نوع دلیل و نشانۀ دیگری است.»[٢٣] و این از بهترین و مهمترین معارف است. هر اسمی از اسمهای الله ﻷ صفتی ویژه دارد، زیرا اسامی او تعالی اوصاف مدح و کمال هستند و هر صفتی اقتضا و عملی مخصوص به خود دارد و آن عمل ارتباط با مفعولی دارد که از لوازمش به شمار میرود، که تمامی اینها از آثار و نتایج اسماء الله هستند و محال است که مفعول آن از افعالش، و افعالش از صفاتش، و صفاتش از اسمهایش، و اسماء و صفاتش از ذاتش جدا و بیارتباط باشد و به همین سبب، در قرآن کریم ادّعا و سخن کسی که الله متعال را از امر و نهی و پاداش و عذابش جدا میداند، انکار شده است، و گویندۀ آن، چیزی را به الله نسبت داده که شایستۀ او نیست و این حکم و قضاوتی بد است و کسی که چنین سخن و ادّعایی داشته باشد، الله تعالی را آن گونه که باید، نشناخته و گرامی نداشته است، چنانکه الله متعال در مورد منکران نبوّت و بعثت پیامبران و نزول کتابهای آسمانی، میفرماید:
﴿وَمَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦٓ إِذۡ قَالُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ عَلَىٰ بَشَرٖ مِّن شَيۡءٖۗ﴾[الأنعام: ٩١]
«و آنان (مقام و عظمت) الله را آن گونه که شایسته است، نشناختهاند که گفتند: الله بر هیچ بشری چیزی را نازل نکرده است.»
و دربارۀ منکران معاد و ثواب و عذاب میفرماید:
﴿وَمَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦ وَٱلۡأَرۡضُ جَمِيعٗا قَبۡضَتُهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُ مَطۡوِيَّٰتُۢ بِيَمِينِهِۦۚ﴾[الزّمر: ٦٧]
«و آنان (مشرکان) الله را چنانکه سزاوار بزرگی اوست نشناختند در حالی که روز قیامت تمام زمین در مشت اوست و آسمانها درهم پیچیده در دست راست اوست.»
در مورد کسی که فکر میکند الله متعال با نیکوکاران و بدکاران، به طور یکسان برخورد و حساب و کتاب خواهد کرد، فرموده است:
﴿أَمۡ حَسِبَ ٱلَّذِينَ ٱجۡتَرَحُواْ ٱلسَّئَِّاتِ أَن نَّجۡعَلَهُمۡ كَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ سَوَآءٗ مَّحۡيَاهُمۡ وَمَمَاتُهُمۡۚ سَآءَ مَا يَحۡكُمُونَ﴾[الجاثية: ٢١]
«آیا کسانی که مرتکب بدیها شدند، گمان کردند که (ما) آنان را همچون کسانی قرار میدهیم که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند، که زندگیشان و مرگشان یکسان باشد؟! چه بد داوری میکنند!»
الله أ خبر داده که این حکمی بد است و شایستۀ الله متعال نیست و با اسماء و صفاتش منافات دارد. همچنین میفرماید:
﴿أَفَحَسِبۡتُمۡ أَنَّمَا خَلَقۡنَٰكُمۡ عَبَثٗا وَأَنَّكُمۡ إِلَيۡنَا لَا تُرۡجَعُونَ١١٥ فَتَعَٰلَى ٱللَّهُ ٱلۡمَلِكُ ٱلۡحَقُّۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡكَرِيمِ﴾[المؤمنون: ١١٥- ١١٦]
«آیا گمان کردید که ما شما را بیهوده آفریدهایم، و همانا شما به سوی ما باز گردانده نمیشوید؟!پس بلند مرتبه (و برتر) است الله که فرمانروای حق است، هیچ معبودی (به حق) جز او نیست، پروردگار عرش کریم است.»
یعنی الله ـ از این گمان و ادّعایی که با اسماء و صفاتش منافات دارد، منزّه است.
آیات فراوانی در این زمینه نازل شده است، که الله ﻷ در آنها خود را از آنچه مخالف با اسماء و صفاتش است، مبرّا میداند، چون منافات با کمال و آثار و نتایج آنها دارد.
بر این اساس، یکی از مفیدترین کارها برای بنده در این زمینه، بررسی لوازم و ضروریات اسمای الهی و تفکّر در نتایج آنها و دلالت زیبا و کامل این اسامی بر کمال و عظمت آفریدگار آنهاست و نیز اینکه الله ﻷ آنها را بسیار محکم و استوار ساخته است:
﴿مَّا تَرَىٰ فِي خَلۡقِ ٱلرَّحۡمَٰنِ مِن تَفَٰوُتٖۖ﴾[الملك: ٣]
«در آفرینش (الله) رحمان هیچ خلل و بینظمی نمیبینی.»
هر یک از اسامی الله تعالی مقتضی آثار خود همچون آفرینش و ایجاد هستند.
به عنوان نمونه، اسامی «حمید و مجید» میطلبد که انسان بیهوده و بیفایده رها نشود بدون اینکه به وی امر و نهی شود و پاداش و عذابی داشته باشد. و اسم «حکیم» نیز مقتضی چنین موضوعی است و همچنین نام «مَلِک»، و اسم «حیّ» میطلبد که الله ـ فعل و عملی داشته باشد و حقیقت زندگی همان انجام کارهاست و هر زندهای کاری انجام میدهد. اینکه الله متعال آفریدگار و همیشه پا برجاست، از موجبات و لوازم حیات اوست. اسامی «سمیع و بصیر» باعث میشود که موجودات و اموری شنیدنی و دیدنی وجود داشته باشد و نام «خالق» مقتضی وجود مخلوقی است. اسامی «رزّاق» و «مَلِک» میطلبد که پادشاهی و تصرّف و تدبیر و بخشیدن و منعکردن و احسان و عدالت و پاداش و عذابی وجود داشته باشد. نامهای «بَرّ، محسن، معطی و منّان» و امثال آنها نیز مقتضی آثار و نتایج خود هستند. اسامی «غفّار، توّاب و عفُوّ» میطلبد که جرم و جنایتی از جانب مردم صورت گیرد تا آمرزیده شود و توبهای شکل گیرد تا پذیرفته شود. سایر اسماء الله نیز این گونه هستند.
هر کس در جریان و وجود آثار اسماء و صفات الهی در امور هستی دقّت و تفکّر کند، باعث میشود که به کمال اسماء و صفات و افعال ستودۀ الله متعال ایمان آورد، و اینکه در هر آنچه الله ﻷ مقدّر کرده است، حکمتی کامل و نشانههایی آشکار وجود دارد که بهوسیلۀ اسماء و صفاتش امور و مطالبی را به بندگانش میفهماند. و نیز باعث میشود که با اسمای زیبای الهی، محبّت الله متعال را جلب نمایند و او را ذکر و شکر کنند.
بنابراین هر اسمی از الله متعال – از لحاظ علم و معرفت و حالت- منجر به عبادتی مخصوص میشود و در صورتی این عبادات حاصل میگردد که انسان در هر یک از اسمهای الهی و مقتضیات و نتایج آنها به خوبی تفکّر و تدبّر کند. عبادت فردی که با تمامی اسماء و صفات الله ـ عبادت میکند، کاملتر از هر نوع عبادت دیگری است؛ مراد اسماء و صفاتی است که بشر نسبت به آنها آگاه است. پس عبادت با یک اسم مانع نمیشود که با اسم دیگری عبادت صورت گیرد؛ مثلا عبادت با نام «قدیر» باعث نمیگردد که با نام «حلیم و رحیم» عبادت نشود، یا عبادت با اسم «معطی» مانع عبادت با نام «مانع» نمیگردد و نیز عبادت با اسامی مرتبط با محبّت و نیکی و لطف و احسان، مانع عبادت با نامهای مربوط به عدالت و جبروت و عظمت و کبریا و امثال آن نمیشود.
این راه و شیوهای برگرفته از قرآن کریم است، چنانکه الله متعال میفرماید:
﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَاۖ ﴾[الأعراف: ١٨٠]
«و برای الله، نامهای نیک است، پس به آن (نامها) او را بخوانید.»
دعا بهوسیلۀ نامهای الهی شامل درخواست و ثنا و عبادت میشود و الله أ بندگانش را فرا میخواند که او را با اسماء و صفاتش بشناسند و از این طریق او تعالی را حمد و ثنا گویند و بهرهای از عبادت ببرند.[٢٤] الله ﻷ اسماء و صفاتش را دوست دارد و ظهور آثارشان را در میان مخلوقاتش میپسندد، زیرا این از لوازم کمال اوست، و الله متعال درهای شناخت خود و بصیرت با اسماء و صفاتش را برای بندگان خویش گشوده است و در قرآن کریم، آنان را فرا میخواند تا از دو طریق، پروردگارشان را بشناسند:
١. تفکّر و نگاه در مخلوقات و افعال الهی که روشنترین و بهترین دلیل بر ثبوت و تشخیص اسماء و صفاتش هستند.
٢. تفکّر و تدبّر در نشانههای الهی.
یعنی تفکّر در نشانههای آشکار و قابل مشاهده و نیز تفکّر در آیات قرآنی، که هر یک زمینهای گسترده برای شناخت پروردگار بزرگ و معبودِ ستوده است. پاک و منزّه است ذاتی که با انواع دلایل و شواهد، خود را برای بندگانش معرّفی میکند و تمامی راهها را برای آنان باز کرده است، سپس راه راست را در جلویشان قرار داده و آنان را راهنمایی کرده است:
﴿لِّيَهۡلِكَ مَنۡ هَلَكَ عَنۢ بَيِّنَةٖ وَيَحۡيَىٰ مَنۡ حَيَّ عَنۢ بَيِّنَةٖۗ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَسَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[الأنفال: ٤٢]
«تا آن کس که هلاک (و نابود) میشود، از روی دلیل (و حجّت) هلاک شود، و کسی که زنده میماند، از روی دلیل (و حجّت) زنده بماند، و همانا الله شنوای داناست.»
[٢٣]- مدارج السّالکین، ابن قیّم، ج ٣، ص ٣٧٢.
[٢٤]- نک: مدارج السّالکین، ابن قیّم، ج ١، صص ٤٤٩- ٤٥٣.