٥٧. بَرّ
این اسم در یک آیه بیان شده است:
﴿إِنَّا كُنَّا مِن قَبۡلُ نَدۡعُوهُۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡبَرُّ ٱلرَّحِيمُ﴾[الطّور: ٢٨]
«همانا ما پیش از این او را میخواندیم، بیگمان او نیکوکار مهربان است.»
بَرّ: یعنی ذاتی که نیکی، بخشش و عطای او تمامی هستی و موجودات را فرا گرفته است. پروردگاری که صاحب نعمتها، بسیار بخشنده و دارای فضل و احسان دائمی است، همواره متّصف و مشهور به فضل و عطا بوده و خواهد بود، نعمتهای فراوان و بخششهای پیدرپی و متنوّعی به بندگانش میدهد، جود و کرم و عطای او مقدار معیّنی ندارد، چرا که او تعالی صاحب کرم و نعمتهایی همیشگی و بسیار است.
نیکی و احسان الهی بر دو نوع است: عام و خاص.
عام: تمامی مخلوقات را فرا گرفته است، به گونهای که هیچ فردی یافت نمیشود که الله متعال به او نیکی نکرده باشد، چنانکه میفرماید:
﴿۞وَلَقَدۡ كَرَّمۡنَا بَنِيٓ ءَادَمَ وَحَمَلۡنَٰهُمۡ فِي ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ وَرَزَقۡنَٰهُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ وَفَضَّلۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ كَثِيرٖ مِّمَّنۡ خَلَقۡنَا تَفۡضِيلٗا﴾[الإسراء: ٧٠]
«و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکبها) حمل کردیم و از انواع (روزیهای) پاکیزه، به آنها روزی دادیم و آنان را بر بسیاری از موجوداتی که آفریدهایم، چنانکه باید برتری بخشیدیم.»
فضل و احساناتی همچون آفرینش انسان با این شکل و سیمای زیبا و نیکو و قامت استوار، دادن گوش و چشم و قلب، راهرفتن آدمی بر روی دو پا، خوردن به کمک دست، در حالی که سایر حیوانات بر روی دو دست و دو پا راه میروند و با دهانشان میخورند. همچنین الله تعالی خوردنیها، نوشیدنیها و پوشیدنیهای مخصوص و متنوّعی را برای انسان مهیّا کرده و سایر نعمتهایی که به آدمی ارزانی داشته شده است.
خاص: هدایت هر کسی که الله بخواهد، به دین پایدار و صحیح اسلام، توفیقدادن به اطاعت از پروردگار جهانیان و دستیابی به نتیجۀ آن که همان سعادت در دنیا و آخرت است، چنانکه الله ﻷ میفرماید:
﴿إِنَّ ٱلۡأَبۡرَارَ لَفِي نَعِيمٖ﴾[الانفطار: ١٣]
«همانا نیکان در نعمت (های بهشت) هستند.»
یعنی هم در دنیا و هم در برزخ و هم در روز قیامت. جزئیّات فضل و احسانات الله به بندگان و دوستانش، غیر قابل شمارش و تصوّر است.
از جمله اینکه برایشان آسانی و نه سختی میخواهد، اعمال اندک آنان را قبول میکند و پاداش فراوانی میدهد، بسیاری از گناهان را میبخشد و آنان را به سبب تمامی گناهانشان مؤاخذه نمیکند، بلکه هر نیکی را ده برابر پاداش میدهد و برای هر کس که بخواهد، دو چندان میکند، امّا هر بدی را به اندازۀ خودش جزا میدهد، اگر بندگان قصد انجام نیکی را بکنند، برایشان نیکی مینویسد، ولی در صورتی که قصد انجام بدی را داشته باشند، گناهی نمینویسد. از ابوهریره س روایت شده است که پیامبر ج فرمودند: «مَنْ همَّ بِحَسَنةٍ فَلمْ يعْمَلْهَا، كُتبَت لهُ حسنةٌ، وَمَنْ همَّ بِحَسَنةٍ فَعَمِلَهَا كُتبَت لهُ عَشْراً إِلَى سَبْعِمَائِةِ ضِعْفٍ، وَمَنْ هَمَّ بِسيِّئَةِ فَلَمْ يَعْمَلْهَا لَم تُكتَب، وَإِنْ عَمِلهَا كُتبَت»[٢١٥]؛ «هر کس قصد نیکی بکند و آن را انجام ندهد، برایش یک نیکی نوشته میشود، و کسی که ارادۀ نیکی بکند و آن را انجام دهد، برایش ١٠ تا ٧٠٠ برابر [پاداش] نوشته میشود. و هر کس قصد بدی بکند و آن را انجام دهد، نوشته نمیشود و اگر آن را انجام دهد، [فقط یک گناه] نوشته میشود.»
الله ﻷ اسباب و دروازههای توبه و رجوع به سوی خودش را میگشاید هر چند گناهان بنده بسیار و متعدّد باشد. و میفرماید:
﴿۞قُلۡ يَٰعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ أَسۡرَفُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ لَا تَقۡنَطُواْ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ يَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ جَمِيعًاۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ﴾[الزّمر: ٥٣]
«(ای پیامبر! از جانب من) بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف (و ستم) کردهاید! از رحمت الله ناامید نشوید، همانا الله همۀ گناهان را میبخشد. یقیناً او بسیار آمرزندۀ مهربان است.»
در یک حدیث قدسی آمده است که الله متعال میفرماید: «يا ابْنَ آدَمَ إِنَّكَ ما دَعَوْتَني ورجوْتَني غفرتُ لَكَ على ما كَانَ منْكَ وَلا أُبَالِي، يا ابْنَ آدم لَوْ بلَغَتْ ذُنُوبُك عَنَانَ السَّماءِ ثُم اسْتَغْفَرْتَني غَفرْتُ لَكَ وَلا أُبالي، يا ابْنَ آدم إِنَّكَ لَوْ أَتَيْتَني بِقُرابِ الأَرْضِ خطايَا، ثُمَّ لَقِيتَني لا تُشْرِكُ بي شَيْئا، لأَتَيْتُكَ بِقُرابِها مَغْفِرَةً»[٢١٦]؛ «ای فرزند آدم! تا زمانی که تو مرا بخوانی و به من امید داشته باشی، تو را میآمرزم بر هر عملی که انجام داده باشی و باکی ندارم. ای فرزند آدم! اگر گناهانت به آسمان رسیده باشد و سپس از من درخواست آمرزش کنی، تو را میبخشم و باکی ندارم. ای فرزند آدم! اگر با گناهانی به وسعت زمين نزدم بيايی، سپس با من روبرو شوی در حالی که به من چيزی را شريک نياورده باشی، همانا با آمرزشی به اندازۀ پُری زمين نزدت میآيم.»
الله أ با بخشش و عفو و محو گناهان و مغفرت آنها، با بندگان خود معامله میکند. ابن عمر ب روایت میکند که از رسول الله ج چنین شنیدم: «إِنَّ اللَّهَ يُدْنِي الْمُؤْمِنَ فَيَضَعُ عَلَيْهِ كَنَفَهُ وَيَسْتُرُهُ، فَيَقُولُ: أَتَعْرِفُ ذَنْبَ كَذَا؟ أَتَعْرِفُ ذَنْبَ كَذَا؟ فَيَقُولُ: نَعَمْ أَيْ رَبِّ، حَتَّى إِذَا قَرَّرَهُ بِذُنُوبِهِ، وَرَأَى فِي نَفْسِهِ أَنَّهُ هَلَكَ، قَالَ: سَتَرْتُهَا عَلَيْكَ فِي الدُّنْيَا وَأَنَا أَغْفِرُهَا لَكَ الْيَوْمَ، فَيُعْطَى كِتَابَ حَسَنَاتِهِ، وَأَمَّا الْكَافِرُ وَالْمُنَافِقُ فَيَقُولُ الأَشْهَادُ: ﴿هَٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِينَ كَذَبُواْ عَلَىٰ رَبِّهِمۡۚ أَلَا لَعۡنَةُ ٱللَّهِ عَلَى ٱلظَّٰلِمِينَ﴾[هود: ١٨]»؛ «همانا الله فرد مؤمن را به خود نزدیک میکند به اندازه ای که سایه [و حمایت] خود را بر او مینهد و وی را میپوشاند، سپس میگوید: آیا فلان گناه را میشناسی؟ آیا فلان گناه را میشناسی؟ او میگوید: آری، ای پروردگارم! تا اینکه وی را به گناهانش معترف میسازد و یقین میکند که هلاک شده است، آنگاه الله میفرماید: آن را در دنيا بر تو پوشاندم و امروز آن را برايت میآمرزم. سپس نامۀ اعمال نيکش به وی داده میشود، ولی دربارۀ کافر و منافق، گواهان میگویند: «اینها همان کسانی هستند که بر پروردگارشان دروغ بستهاند. هان! لعنت الله بر ستمکاران باد!»»[٢١٧]
اگر انسان به این نیکی و بخشش بزرگ پروردگار دقّت کند و بیندیشد، بسیار برای وی فایده خواهد داشت، زیرا از این طریق، به عزّت الله در تقدیراتش، فضل او در بخشش گناهان، حلم او در مهلتدادن به بندگان، کرم او در آسانکردن توبه و رجوع برای بندگان، و احسان او در مغفرت گنهکاران پی میبرد و این باعث میشود که بنده به زیبایی متوجّه پروردگار خویش شود، در برابر او خاضع و فروتن گردد، تقوای الهی را رعایت کند و فقط به الله امید داشته باشد.
ابن قیّم / میگوید: «... فضل و احسان پروردگار آنگاه شناخته و دانسته میشود که وقتی بنده گناه میکند و الله أ کاملا او را میبیند، گناهش را میپوشاند در حالی که اگر بخواهد میتواند او را در میان مخلوقات رسوا کند تا مردم از وی بر حذر باشند و دوری کنند؛ قطعاً این نشانۀ کمال فضل الهی است و یکی از نامهای او تعالی «بَرّ» است و نیکی و فضل الله برخاسته از کمال غنا و بینیازی او و کمال فقر و نیاز بنده به اوست، که شایسته است انسان به این فضل و احسان و کرم الهی بیندیشد تا از گناه و اشتباه خود غافل شود و در نتیجه، با یاد الله همراه گردد، که این کار برایش بهتر از مشغولشدن و فکرکردن به جرم و گناه و مشاهدۀ بدی و زشتی نافرمانی است، زیرا یاد الله و غفلت از غیر او، بالاترین و برترین خواسته و هدف است.»[٢١٨]
بیشتر توبهکنندگان از آنچه ابن قیّم / یادآور شده است، غافلند و به بزرگی و فراوانی گناهانی که مرتکب شدهاند، میاندیشند و از زیادی و شمول فضل و بخشش و کرم الهی غافل هستند.
یکی دیگر از نشانههای فضل و احسان الله، این است که او تعالی – با وجود کمال غنا و بینیازیاش- بر اثر توبه و رجوع توبهکنندگان خوشحال میشود. در صحیح مسلم،[٢١٩] از انس بن مالک س روایت شده است که رسول الله ج فرمودند: «للَّهُ أَشدُّ فرحاً بِتَوْبةِ عَبْدِهِ حِين يتُوبُ إِلْيهِ مِنْ أَحَدِكُمْ كان عَلَى راحِلَتِهِ بِأَرْضٍ فلاةٍ، فانْفلتتْ مِنْهُ وعلَيْها طعامُهُ وشرَابُهُ فأَيِسَ مِنْهَا، فأَتَى شَجَرةً فاضْطَجَعَ في ظِلِّهَا، وقد أَيِسَ مِنْ رَاحِلتِه، فَبَيْنما هوَ كَذَلِكَ إِذْ هُوَ بِها قَائِمة عِنْدَه، فَأَخذ بِخطامِهَا ثُمَّ قَالَ مِنْ شِدَّةِ الفَرح: اللَّهُمَّ أَنت عبْدِي وأَنا ربُّكَ، أَخْطَأَ مِنْ شِدَّةِ الفرح»؛ «همانا الله از توبۀ بندهاش هنگامی که به درگاه او توبه میکند، شادتر میشود از کسی از شما که در بيابان بر شترش سوار بوده، ناگهان شتر وی از نزدش فرار کرده است در حالی که خوراک و نوشیدنی او بر بالای شتر بوده و چون از دستیابی به شترش مأيوس و نااميد شده، در سايۀ درختی دراز کشیده است. در اين هنگام ناگهان متوجّه میشود که شترش در کنارش ايستاده است و او زمامش را میگيرد و از شدّت شادمانی میگويد: الهی! تو بندۀ منی و من پروردگار تو هستم! از شدّت خوشحالی اشتباه میکند.»
این خوشحالی چنان ارزش و اعتباری دارد که شایسته نیست بنده از آن غافل شود و روی گرداند، چون اندیشیدن به آن یکی از بزرگترین اسباب آرامش دل، شوق و علاقه به الله، ذکر الهی و مشاهدۀ بخشش و لطف و کرم اوست و اینکه الله ﻷ بهترین و گرامیترین بخشایشگران و مهربانترین مهربانان است.
لازم به ذکر است که بدانیم پروردگار بخشنده، نیکوکاران را دوست دارد و هر اندازه که آنان نیکی کنند، دلهایشان را به خود نزدیک میگرداند. همچنین کارهای خوب را دوست دارد و آنها را با هدایت، رستگاری و دادن مقام و جایگاه در دنیا و آخرت پاداش میدهد. «برّ» در اصل به معنای گستردگی و فراوانی در انجام خوبیهاست، که جامعترین آیه در معرّفی کارهای خیر، آیۀ زیر است:
﴿۞لَّيۡسَ ٱلۡبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمۡ قِبَلَ ٱلۡمَشۡرِقِ وَٱلۡمَغۡرِبِ وَلَٰكِنَّ ٱلۡبِرَّ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ وَٱلۡكِتَٰبِ وَٱلنَّبِيِّۧنَ وَءَاتَى ٱلۡمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِۦ ذَوِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينَ وَٱبۡنَ ٱلسَّبِيلِ وَٱلسَّآئِلِينَ وَفِي ٱلرِّقَابِ وَأَقَامَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَى ٱلزَّكَوٰةَ وَٱلۡمُوفُونَ بِعَهۡدِهِمۡ إِذَا عَٰهَدُواْۖ وَٱلصَّٰبِرِينَ فِي ٱلۡبَأۡسَآءِ وَٱلضَّرَّآءِ وَحِينَ ٱلۡبَأۡسِۗ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ صَدَقُواْۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُتَّقُونَ﴾[البقرة: ١٧٧]
«نیکی این نیست که روی خود را به سمت مشرق و مغرب کنید، بلکه نیکی (و نیکوکار)کسی است که به الله و روز قیامت و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران، ایمان آورده باشد و مال (خود) را با وجود دوستداشتنش به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه و گدایان و در (راه آزادی) بردگان بدهد. و نماز را بر پای دارد و زکات را بدهد و وفاکنندگان به پیمانشان چون پیمان بندند و (کسانی که) در فقر و سختی و زیان و بیماری و به هنگام نبرد، شکیبایند؛ اینها کسانی هستند که راست گفتند و آنان پرهیزگارانند.»
همچنین الله أ میفرماید:
﴿لَن تَنَالُواْ ٱلۡبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَۚ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيۡءٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِهِۦ عَلِيمٞ﴾[آلعمران: ٩٢]
«هرگز به نیکوکاری نمیرسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید. و آنچه انفاق میکنید، بدون تردید الله به آن آگاه است.»
قتاده / میگوید: «هرگز به نیکی و فضل پروردگارتان نخواهید رسید تا زمانی که از آنچه شما را به شگفت میآورد و از اموالی که دوست دارید، انفاق کنید.»[٢٢٠]
الله متعال تمامی ما را هدایت کند و از فضل و بخشش خود به گونهای که گمان نمیکنیم، نصیب ما گرداند، که او بسیار شنوا و اجابتکنندۀ دعاست.
[٢١٥]- صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ١٣٠.
[٢١٦]- تخریج این حدیث قبلا بیان شد.
[٢١٧]- صحیح بخاری، شمارۀ حدیث: ٢٣٠٩ – عبارت فوق را بخاری آورده است-؛ صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ٢٧٦٨.
[٢١٨]- مدارج السّالکین، ج ١، ص ٢٠٦.
[٢١٩]- شمارۀ حدیث: ٢٧٤٧.
[٢٢٠]- نک: تفسیر ابن جریر طبری، ج ٣، ص ٦٦٦.